زندگی پس از الزویر: به واقعیت در آوردن دسترسی آزاد به دانش

 

به گزارش لیزنا، دكتر نيلون همكار تيموتي گاور استاد رياضي خشمگيني است كه حدود دو ماه پيش با راه اندازي سايت  The Cost of Knowledge به اعتراض به قيمتهاي گزاف الزوير پرداخت. يادداشت زیر نوشته دكتر تيلر نيلون است که در مجله گاردين و با تيتر " زندگی پس از الزویر: به واقعیت در آوردن دسترسی آزاد به دانش " منتشر شده است:

نشر دانشگاهی در میانه یک تحول قرار گرفته است. اینترنت توانايی انتشار دانش را، که روزگاری منحصر به ناشران بود، متحول ساخته است. با این وجود حاشیه سود گزاف ناشران آکادمیک – که اغلب به نویسندگان، ویراستاران و داوران دستمزدي پرداخت نمی کنند - در شرایطی که بودجه کتابخانه ها به عنوان درصدی از هزینه های دانشگاه، در حال کاش است-  بدون هیچ گونه نظارتی روز به روز افزايش می یابد.

  • الآن همه سوال مي كنند : دانشگاه كه بودجه و آزمايشگاه و مواد و دانشجو و نيروي انساني در اختيار ما قرار مي دهد؛ و ما كه مي نويسيم، ، ما كه ويرايش مي كنيم و ما كه داوري مي كنيم، هيچ پولي دريافت نمي كنيم و هر يك از ما كه مقاله خودمان را بخواهيم بايد از ناشران بزرگ بخريم!!!!!

مشکل كجاست؟

من به همراه هزاران تن از پژوهشگران و دانشگاهيان، پس از خواندن بلاگ پست نوشته شده توسط تیم گاورز، درگیر حل این مشکل شده ایم. دکتر گاورز در حال حاضر از انتشار مقالات در مجلات الزویر خودداری می کند. وی در مطلب نگاشته شده با عنوان " الزویر- سهم من در سقوط آن" به سادگی تصمیم خود را به اطلاع عموم رسانده و از دیگران دعوت به عمل آورد تا از آن پیروی کنند. درحقیقت بر مبنای پیشنهاد وی، همه افراد مخالف می توانند نام خود را به وب سایتی که برای این منظور اختصاص یافته است، اضافه کنند.

من از طرفداران ایده های خلاق گاورز درباره پژوهش هستم. من مدت یک ماه را در اوایل سال 2009 در پروژه polmath1 – پروژه ای باز، مشترک و در مقیاس بزرگ برای کشف اثباتی جدید از یک قضیه مشهور صرف کردم. این پروژه موجودیتی جدید در دنیای پژوهش بوده و به روش هایی نو در بازکردن رمزهای دانش اشاره داشت.

زمانی که مطلب الزویر گاورز را مشاهده کردم، آن را فرصتی برای ترویج رویکرد باز به تحقیق و نشر یافتم. به همین دلیل برای کمک داوطلب شدم. گاورز برای بررسی جزئیات این سایت با من تماس گرفت، و فردای آن سایت The Cost of Knowledge راه اندازی شد.

این سایت اساسا تک صفحه ای است که سه مسأله عمده ای را که برای ما در ارتباط با فعالیت های تجاری الزوری وجود دارد فهرست می کند: هزینه مجلات آنها بسیار بالاست، سیستم فروش بسته ای آنها وسیله ای سودآور است که منجر به فروش مجلات بدون متقاضی می شود، و در طی زمان، الزویر از قوانینی نظیر قانون آثار پژوهشی (RWA) حمایت کرده بود که توانایی پژوهشگران و دانشگاه هارا برای پشتیبانی از دسترسی آزاد محدود مي ساخت.

محققان می توانند با اضافه کردن نام خود به این فهرست، متعهد به خووداری از انجام هر یک یا تمامی این خدمات برای الزویر شوند: نشر، داوری، و انجام امور ویراستاری.

اکنون سه ماه از آن زمان می گذرد و سایت بیش از 11570 نام را در فهرست خود دارد و این شمارش ادامه دارد.

  • یک لایحه قانونی در ایالات متحده آمریکا با عنوان قانون دسترسی عمومی پژوهش فدرال  (FRPAA) در مجلس نمایندگان و نیز مجلس سنا در دست بررسی است.

در طی این مسیر موفقیت هایی در جهت ترویج دسترسی آزاد وجود داشته است. از جمله:

یک ماه پس از راه اندازی سایت، الزویر پشتیبانی خود را از RWA کاهش داد؟ در همان روز حامیان مالی این لایحه اعلام کرند اقدام دیگری را در ارتباط با آن اتخاذ نخواهند کرد، که به طور موثر منجر به از میان رفتن آن خواهد شد.

10 نفر در وب سایت  The Cost of Knowledge Website اعلام داشتند که از ویراستاری در مجلات با سود بالا استعفا داده اند

Welcome Trust اعلام کرد،:برنامه هایی را در برای خودداری از پرداخت بودجه تا زمانی که محققان انتشارات خود را به صورت آزاد دسترس پذیر نسازند درنظر گرفته است.

بانک جهانی مخزن دانش آزاد خود را راه اندازی نمود که در آن مقالات بسیاری برای مطالعه آزاد انتشار یافته است.

یک لایحه قانونی در ایالات متحده آمریکا با عنوان قانون دسترسی عمومی پژوهش فدرال  (FRPAA) مورد پشتیبانی قرار گرفته و در مجلس نمایندگان و سنا مورد بررسی است. در صورت تصویب این لایحه ملزومات انتشار با دسترسی آزاد  موسسه ملی سلامت آمریکا به سایر مالیات دهندنگان- موسسات بودجه ای- گسترش خواهد یافت. امری که اساسا مخالف قانون آثار پژوهشی (RWA) خواهد بود.

الزویر که ظاهرا با اعلام رسمی خود از پشتیبانی از RWA دست برداشته، در اعتراضیه ای علیه FRPAA حضور  فعال داشته و به جمع آوری امضا مشغول است  و نمی دانیم این را چگونه باید توجیه کنیم.

با نگاهی وسیع تر، روشن است که مسائل قانونی و بحث درباره قیمت ها که به صورت رسمی از طریق سایت  The Cost of Knowledge در ارتباط با الزویر مطرح شده است، تنها نشانه هایی کوچک از مشکلی بسیار بزرگتر را مشخص می سازد. حقیقت این است مدل تجاری انتشارات آکادمیک رو به منسوخ شدن است. حضور تاریخی تنها دلیلی است که این ناشران به مالک شدن و سود بردن از کپی رایت پژوهشگران، آثار نقد وبرسی و تلاش های ویراستاران ادامه می دهند.

سوال اين است: آینده انتشارات آکادمیک چیست و چگونه به آن دست خواهیم یافت؟

  • برخی افراد کلیدی می توانند بر اين امر تاثیری جدی داشته باشند. ویراستاران می توانند مجلات را به  سمت و سوی قوانین دسترسی آزاد و خود داری  از کار با ناشران با سود بالا سوق دهند

اگر برآن بودیم تا مدلی را برای سیستم انتشار برای محققان امروز با استفاده از فناوری های امروزی طراحی  کنیم، هرگز به آنچه الزویر و اشپرینگر هستند، شباهتی نداشت. ارزش اولیه ای که زمانی این ناشران داشتند- یعنی روش های موثر برای انتشار دانش- توسط اینترنت شکسته شده است.

سوال در اینجاست: آینده انتشارات آکادمیک چیست و چگونه به آن دست خواهیم یافت؟

برخی افراد کلیدی می توانند بر اين امر تاثیری جدی داشته باشند. ویراستاران می توانند مجلات را به  سمت و سوی قوانین دسترسی آزاد و خود داری و پرهیز  از کار با ناشران با سود بالا سوق دهند. نرم افزار نويسان می توانند ابزارهای مبتنی بر وب مانند academia.edu  یا peerevaluation.org را خلق کنند.  نویسندگان می توانند مقالات خود را مستقیما در مجلات با دسترسی آزاد منتشر کرده، و یا حداقل اطمینان حاصل کنند که آثار آنها از طریق وب سایت یا در فرم های آزاد برای مطالعه مانند arXiv یا PubMed قابل دسترسی است.

تغييرات بزرگ، چالش برانگیزتر و مسأله دار تر از آن است که با یک حرکت سريع بدست آید و مسلما براي اين تغيير بايد صبر و تلاش را با هم توام كرد. خوشبختانه این تغییری است که همگان می توانند در رسیدن به آن یاری رسانند: بالابردن آگاهی درباره این مسأله، انتقال معنای اندیشیدن درباره انتقال دانش. به همان اندازه که سیگار کشیدن روزی بسیار متداول بود، بستن کمربند ایمنی اختیاری بود، و سوخت های فسیلی بی نهایت به نظر می رسید، نشر آکادمیک سود آور نیز تا همین اواخر مسأله ای محسوب نمی شد، ولي الآن در كانون توجه است و نیاز به تغییر دارد. الآن همه سوال مي كنند: دانشگاه كه بودجه و آزمايشگاه و مواد و دانشجو و نيروي انساني در اختيار ما قرار مي دهد؛ ما كه مي نويسيم، ما كه ويرايش مي كنيم و ما كه داوري مي كنيم، هيچ پولي دريافت نمي كنيم و هر يك از ما كه مقاله خودمان را بخواهيم بايد از ناشران بزرگ بخريم!!!!!

ویراستاران، منتقدان، پژوهشگران، تامین کنندگان مالی و خوانندگان می توانند با یکدیگر برای خلق فرآیندی از انتشار و استفاده از دانش همکاری کنند.  ناشران قدیمی دانشگاهی، که به دلیل عدم وجود اینترنت به حیات خود ادامه می دادند، دیگر تغيير سيستمداده اند و بايد مجددا و با تغييرات سيستمي خود را براي فرايندي نوين آماده كنند. با این حال این روند چندان به سرعت پیش نخواهد رفت، چرا که این ناشران بزرگ حق کپی رایت را برای تقریبا تمامی آنچه تا کنون منتشر کرده اند، در اختیار دارند و از وجهه ای که مجلات برتر تولید شده توسط آنها ایجاد کرده است بهره می برند.

برخی عقیده دارند که مدل تجاری آنها هنوز مي تواند جایگاه داشته باشد، و سوال می کنند که چرا باید در مقابل کیفیت شناخته شده مقالات تولید شده آنها به مجلاتی رای داد که بر هیچ مبنای خاصی شکل نمی گیرند. اما هزینه حمایت کردن از ناشران موجود چیست؟ تشویق محققان انحصار طلب به در نظر گرفتن اعتبار مجلات و بی توجهی به فعالیت های تجاری آنها ؟ هزینه اجازه دادن به نگهداری آنچه ما همیشه به آنها واگذار کرده ایم- کنترل کامل و حق بر نتیجه زحمات ما چیست؟

اعداد می توانند به تعیین کمی دامنه، درآمد، سود حاشیه و تعداد افرادی که توانایی پرداخت هزینه های ناشران را ندارند، کمک کنند. اما برای من، تمامی اینها پیامدهای واقعی سکون و عدم حرکت را نشان نمی دهد. هزینه مبارزه نكردن و دست روي دست گذاشتن، براي جهان دانش بسيار سنگين است.