خواجه در فکر نقش ایوان هم نیست

لیزنا، سید ابراهیم عمرانی، رئیس کتابخانه مرکزی پردیس علوم دانشگاه تهران: در سخن هفته استاد بزرگوارم جناب آقای دکتر دیانی، مطالب بسیار نغز و مهمی مطرح شده بود که من بسیار منتظر ماندم که دوستان به بحث وارد شوند و کمی هم از سطح به عمق سفر کنند و خود را درگیر بحثی عمیق تر کنند، ولی هر چه انتظار کشیدم صدایی از جایی به گوشم نخورد، فلذا (همان پس بنا براین فارسی) کی برد را بدست گرفتم تا یکی دو نکته حاشیه ای به مطلب درست و دسته بندی شده استاد اضافه کنم  و با اجازه ایشان و با تکیه بر سخن ایشان یادآوری کنم که مشکل تنها اسم رشته نیست. اسم رشته  هم مشکلی است و در جای خود باید به آن پرداخت ولی کمی عمیق تر، و بر اساس محتوا و کارکرد نه اینکه "ما تو سر و همسر نمی تونیم سرمونو بلند کنیم و بگیم ما کتابداریم و اینا". همانطور که دکتر دیانی فرموده اند موضوع کمی پیچیده تر از اینها است.

من در این مقال دو جمله معترضه به جملات استاد اضافه می کنم که در واقع مربوط می شود به نگاهی از درون حوزه و آن را اضافه می کنم به فرمایشات استاد که مسائل کلان‌تر را مطرح فرموده اند. اولی یک تفاوت کوچک ما با دیگران در پیمانه نظام آموزش عالی ایران و دوم مسأله اخلاق حرفه ای اساتید و گروههای آموزشی کتابداری و اطلاع رسانی. که این دو را اضافه می کنم به همه مطالب استاد در این دوره گذار.

استاد به درستی صحبت از دوره گذار در آموزش عالی می کنند و پاره ای معضلات این دوره را نیز بر می شمارند. تصمیم گیریهای ناگهانی و بر اساس اعتراض گروهی و باز مشکلات این تصمیم و باز سال بعد تصمیمی تازه. تصمیماتی که منجر به آسیبهای حرفه ای فراوان و از آن طریق آسیبهای روحی و روانی برای جوانان ما می شود. البته همانطور که استاد می فرمایند و حقیر هم بارها نوشته ام یادآوری می کنم که این معضل خاص رشته کتابداری نیست و رشته های دیگر هم تابع این بی تصمیمی ها و تغییر تصمیمهای از امسال به سال دیگر آقایان وزارتخانه ای هستند.

ولی تغییرات در رشته ما نکته دیگری هم دارد که بارها گفته شده و بنده باز عرض خواهم کرد البته خیلی کوتاه. مشکلات رشته های دیگر در ایران همان مشکلاتی است که در همه شئون مملکت می بینیم . تصمیم گیریهای شتابزده و بدون مطالعه یا کمتر بررسی شده؛ شیوه ای که در میان مدت به بی ثباتی خواهد انجامید و چنانکه استاد نوشته اند انجامیده شده است :  "استنباط کلی این است که بی ثباتی مشخصه بارز این دوره از آموزش عالی در ایران است و در چنین شرایطی امکان هرگونه برنامه ریزی برای آینده همه رشته ها از جمله کتابداری و اطلاع رسانی مختل شده است".

در مشکلات رشته های دیگر  تغییرات ناشی از تحول فناوری خیلی عمده نیست. در سایر رشته ها، از پزشکی و نرم افزارهای اتاق عمل تا زمین شناسی و نرم افزارها و سخت افزارهای نقشه برداری و ژئو تکنیک و علوم اجتماعی و نرم افزارهای سنجش و آمارگیری، همه تکنولوژی را به خدمت رشته خود گرفته اند و مشکلشان می ماند برنامه ریزیهای روزی یکباره مقامات آموزش عالی، مشکل توسعه کمی و بدون محاسبه دانشجو توسط مسئولان برنامه ریزی، نبود آزمایشگاه، مواد و وسایل آزمایشگاهی برای این تعداد دانشجو، کمبود استادان اهل مطالعه و به روز ]که گاهی یکی دو ساعت در روز موفق می شوند خود را از چنبر ماشین تدریس  به بیرون پرت کنند و بعد از اینکه کمی چشمانشان را مالیدند و به نور بیرون عادت کردند، ببینند در اطرافشان چه می گذرد [ مشکلاتی که بیش و کم بین همه رشته ها و از جمله کتابداری مشترک است.

ولی رشته ما مشکلی اضافه بر دیگران دارد. کتابداری شده خود تکنولوژی، ما قرار نیست مانند پزشکی و شیمی نرم افزار ها و سخت افزارها و فناوری  جدید را در رشته خود حل کنیم، ما شدیم خود فناوری، رشته ما شاید نزدیکترین رشته به تکنولوژی اطلاعات است و به قول دوستان نصفه "آی" حوزه  آی تی هستیم. مشکلات در رشته ما تنها متاثر از مشکلات آموزش عالی نیست، مشکلاتی افزون بر آن داریم، خود رشته هم تغییرات گسترده ای دارد که فقط با تغییر اسم رشته عوض نمی شود. خلاصه کلام ماهیت جرم‌شناسی و پزشکی قانونی با آمدن تکنولوژی اطلاعات تغییر نکرده است، همینطور ریاضی و داروسازی و مردم شناسی ولی کتابداری تغییرات بزرگی دارد که باید علاوه شود بر همه مشکلات ناشی از آموزش عالی در کشور محترممان ایران.

مطالبی که دکتر دیانی فرموده اند برای من بسیار مهم و حتی هیجان انگیز بود و نه تنها با هیچکدامشان سر سوزنی اختلاف نظر ندارم، که فقط می توانم بگویم اگر تجربه ایشان را داشتم شاید من هم مانند ایشان در چند جمله کوتاه می توانستم مطلبی با این اشراف بنویسم. با اینهمه نکته دوم را هم به زبان الکن خود می نویسم.

آزمون دکتری در کجای دنیا متمرکز است که اینجا باشد؟ ولی چه شد که بعد از چند سال گرفتن دانشجوی دکتری در دانشگاههایی که در آن سال خاص ظرفیت گرفتن دانشجو داشته اند، به یکباره فریاد وا اسلامای دانشجویان بیچاره  به هوا می رود و وزارتخانه ایها هم که احتمالا فقط می خواهند چراغ مملکتشان روشن باشد که یعنی همه امور بر وفق مراد است.  فقط برای اینکه سر و صدا بلند نشود، فوری تسلیم یک اعتراض غلط تر از کار اولی می شوند و اجازه می دهند که زده شود زیر کاسه و کوزه شان و شیوه آزمون را تغییر می دهند که استاد باز به درستی عنوان کرده اند که سر شیوه اش کلی بحث بود و بر سر آزمونش کلی جدل و حال وای به نتایج مرحله اول و مرحله دومش، خدای به خیر بگذراناد انشاءالله.

این مشتی است از خروار هزاران مسائل دیگر رشته ما. واقعا چه اتفاقی افتاد که فریاد دانشجویان به اعتراض بلند شد، چگونه از سوی برخی گروهها رفتار شد که صدای دانشجویان در آمد؟

دانشجویان ابتدا می گفتند دانشگاهها  فقط دانشجویان خودشان را می گیرند. این سخن، قسمت خوب قضیه بود چون بر این مورد به خودی خود ایرادی نمی توانست وارد باشد. سوالات آزمون توسط اساتید یک دانشگاه و برای گرفتن دانشجو در حوزه ای که آن دانشگاه نیاز و توان اجرای پروژه دکتری داشته طراحی شده اند. اساتید با توجه به شناخت دقیق از دانشجویان پس از آزمونی علمی و همه جانبه و با بررسی سوابق کاری دانشجویی را انتخاب می کنند که بتوانند با او پروژه ای را جلو ببرند.

ایراد جایی دیگر بود. اگر دانشجویان دیدند در بین همان دانشجویان خودی دانشجویی بیخودی را گرفتند اجازه دارند اعتراض کنند؟

اشاره من به رعایت اخلاق در اساتید و گروههای آموزشی است . صحبت من با برخی دانشگاهها که بجای آزمون ورودی از طریق باسکول دانشجو می گیرند نیست. آنها را به دست خدا می سپارم.  صحبت من از تبعیضهایی است که بعضا اتفاق افتاده و چهره یک دانشگاه را علیرغم سابقه قدیم و اساتید موجه مخدوش و مکدر می کند و نتایج بی ثباتی ناشی از مشکلات آموزش عالی را در چشم این داوطلبان  دوچندان می کند. صحبت من از کسانی است که لیاقت رفتن به کلاس درس را ندارند ولی اعتماد به نفسشان آن قدر بالاست که هر روز مسیر رسیدن به دانشگاهشان را پاور پوینت می کنند تا دانشجو بداند که ایشان برای رسیدن به کلاس چه مشقاتی را تحمل کرده است. البته ابتدا در اسلاید اول نام مولف (خود) را می نویسند و بعد شروع به نوشتن بسم الله الرحمن الرحیم می کنند و حتما در گزینش دانشجوی تحصیلات تکمیلی نقشی مهم و اساسی دارند.

آقای دکتر دیانی گرامی، این گرد و خاکی که ملاحظه می کنید، مربوط به گچکاری و تزئین نقش ایوان نیست، غبار ستوران عده ای از سوارکاران است که با سرعت خودشان را می رسانند که هر چه سریعتر جایی در این بنا بگیرند، و نه به بنا و ایوان فکر می کنند و نه به نقش ایوان. آرزو می کنم سقف این بنا آن قدر پایمردی کند که بر سر ایشان نریزد.

عمرانی، ابراهیم. «خواجه در فکر نقش ایوان هم نیست». پایگاه تحلیلی خبری لیزنا. سخن هفته شماره 29. 9 خرداد 1390.