نقد به تصحيح جريان توليد علم در جامعه كمك می‌کند

 

به گزارش خبرنگار لیزنا، نشست «نقد و بررسي كتاب» با حضور دكتر احد فرامرز قرا ملكي، مدير گروه اخلاق حرفه اي دانشگاه تهران، محمد اسفندياري، مدير دانشنامه امامت در كتابخانه آيت الله مرعشي نجفی، دكتر ابراهيم افشار زنجاني، عضو هيأت علمي دانشگاه اصفهان و داريوش مطلبي :عضو هيئت علمي دانشگاه آزاد شهر ري و سردبير فصلنامه كتاب ماه کلیات روز شنبه مورخ 17 اردیبهشت 1390 در کارنامه نشر سرای اهل قلم بیست و چهارمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران برگزار شد.

اين جلسه با سخنان داریوش مطلبي، دبیر نشست در ساعت 14:20 آغاز شد.

وی با اشاره به نشریه های فعال در حوزه نقد مانند«آينده»، «كتابهاي ماه»، «جهان كتاب»، «بخارا» و  «گزارش كتاب»،  نقد کتاب را براي نويسنده و خواننده مفید ارزیابی کرد.

در ادامه دکتر قراملكي با بیان اینکه نقد رابطه اي بين ناقد پديده يا  اثر مورد نقد و مخاطبان نقد ایجاد می کند، افزود: "نقد يك رفتار ارتباطي است در مناسبات اجتماعي نه صرفا در مناسبات بين فرد نقاد و نويسنده يا خواننده. در واقع نقد همانند خود پژوهش با هويت جمعي و تمدني ما در داد و ستد است."

قراملکی با اشاره به اینکه زنده بودن نقد باعث زنده بودن فرهنگ و جامعه مي شود تأکید کرد: "نقد درصورتی ارزشمند است که فرهنگ نقد پذيري در جامعه وجود داشته باشد. رسانه ها بهترين وسيله براي  بالا بردن فرهنگ نقد پذيري در جامعه هستند. همچنین نقد زماني دارای ارزش دوچندان خواهد بود که تابع هويت، اصول و چهارچوب علمي و اخلاقي خود باشد."

سپس محمد اسفندياري اظهار داشت: "در جامعه اي كه نقد نباشد رشد و پيشرفت و توسعه در هيچ عرصه اي به وجود نخواهد آمد."

وي در باب ضرورت نقد با ذکر دو مقدمه «انسان كم مي داند يا نمي داند» و «بشر دچار خود شيفتگي است» گفت: "نياز ما اين هست كه آثار تولید شده ما از نگاه ديگران هم بررسي شود چرا که پويایی علمي وابسته  به نقد است."

دكتر افشار زنجانی با بیان اینکه نقد را باید به چشم يك بازخورد جامعه نگاه كنيم گفت: "نقد به تصحيح جريان توليد علم در جامعه كمك بسيار زيادي مي كند. جريان گسترده توليدات علمي در عصر حاضر حتما با ديواري با نام نقد بايد برخورد كند. نقاد در حكم دادستان مدعي العموم عمل مي نمايد."

وی افزود: "نقد در عرصه هاي زندگي علمي، كاركردي متوازن ساز دارد و فقدان نقد باعث گسترش هر چيز غلط و ناروايي در جامعه مي شود."

افشار درباب ضرورت نقد تأکید کرد: "براي استفاده بهينه از منابع جامعه ما احتياج به نقد داريم."

سپس دکتر قرا ملكي با اشاره به اینکه نقد به معناي راهنمايي است افزود: "سلامت فرد و جامعه در گرو جريان زاينده نقد است. در دهه اخير تاكيد بر كميت كتاب سازي در جامعه شده است."

وی افزود: "كتاب سازي که در دهه اخير به يك بحران تبديل شده است يك خطر براي جامعه است. تنها چيزي كه مي تواندخطر كتاب سازي را در جامعه پيشگري و درمان كند، رونق دادن به نقد ها و جدي گرفتن اين عامل تامين سلامت جامعه است."

سپس داریوش مطلبی با بیان اینکه علت سازنده نبودن نقد مي تواند اخلاق نقد باشد؛ به طرح پرسش «چه شرايطي بايد بر نقد حاكم باشد تا آن نقد سازنده باشد؟» پرداخت.

محمد اسفندياري اظهار داشت: "سه ضابطه را در اصول نقد برجسته است. اول آنکه ما بايد گزارشي درست از افكار نويسنده ارائه كنيم،اما در بسيار نقد ها اين ويژگي رعايت نمي شود. دومین ضابطه نیز رعایت انصاف علمي و عدالت در نقد است. در جامعه ما يا سفيد نمايي مي شود يا سياه نمايي در صورتي كه بايد ديد ما بايد خاكستري باشد.  همچنین به عنوان سومین ضابطه بايد در نقد ادب علمي داشته باشيم و افراد را تحقير يا تصديق نكنيم."

در ادامه مطلبی پرسش «چه ويژگي هاي يك نقد بايد داشته باشد كه اخلاق نقد در آن رعايت شده باشد؟» را مطرح کرد.

دکتر ابراهیم افشار زنجانی گفت: "ضوابطي كه مورد نظر ماست اخلاقي و  ساختاري می باشند. «عدم استفاده از زبان خشن، تحقير و توهين آمیز به صاحب اثر»، «فقط اثر نقد شود»، «ادعاهای ارائه شده مبتني بر شواهد متن باشد»، «ارائه دلایل منطقی برای ادعاها»، «به کارگیری زبان محترمانه »، «ارائه شواهد براي ايرادها» و « آغاز كردن نقد و ادامه دادن آن با يك لحن متوازن و بدون پيش داوري » از جمله ضوابط اخلاقي و ساختاری مورد توجه می باشند."

دكتر قراملكي در خصوص رعایت نکات اخلاقی در نقد گفت: "نقد في نفسه امري اخلاقي است لذا نقد بايد با مراعات اصول اخلاقي همراه باشد و دغدغه ناقد بايد تلاش در جهت اثربخش بودن نقدش باشد."

وی با بیان اینکه در جامعه ما نقدها اثربخش نیست تأکید کرد: "يك علت موثر نبودن نقد، فقدان اخلاق است. اخلاق نقد به ما كمك مي كند كه نقد ما اثربخش باشد."

قراملکی ملاک اخلاقی بودن نقد را رعايت حقوق صاحبان حق عنوان کرد و افزود: "ناقد باید بداند در مقام نوشتن نقد با حقوق چه كساني ارتباط پيدا مي كند؟ حق نويسنده، ناشر، خواننده، نسل آينده، و حق رشد علم باید از نظر او مهم تلقی گردد و به رعایت آنها بپردازد."

قراملکی توجه به ابعاد «اخلاقي»، «احساسات ناقد»، «زبان اخلاقي و حفظ عفت قلم»، «شناخت زمینه اثر»، «معرفي بيطرفانه نويسنده» را در نقد مهم دانست.

محمد اسفندیاری در ادامه یادآور شد: "شرط نقد، اخلاقي بودن آن است اما نبايد چندان ما روي اخلاق نقد تاكيد كنيم كه نقد محال شود و راه بر نقد بسته شود. راه مبارزه با نقد غير اخلاقي خود نقد است با رواج نقد در جامعه مي شود جلوي نقد غير اخلاقي را گرفت."

سپس دكتر افشار گفت: "يكي از راه هاي جلو گيري از انتشار نقد غلط يا نقد ضعيف  اين است كه ناشران مجلات نقد با اعمال ضوابط از انتشار این اشتباهات جلوگیری کنند. درواقع وظيفه اخلاقي بودن نقد برعهده سردبيران مجلات نقد است."

وی در خصوص ساختارمند کردن نقد گفت: "خواننده نقد الزاما داننده آن موضوع نيست. جايگاه اثر را در زمينه اثر بايد شناخت و به معرفي بيطرفانه نويسنده به خواننده توجه داشت."

افشار گفت: "اثر مورد نقد باید با بي طرفي بررسی شود و عيب و قوت يك اثر نیز بايد مستند باشد."

اسفندياري در پایان اظهار داشت: "كمبود نشريات ويژه نقد كتاب باعث سست شدن آثار منتشر شده مي شود. همچنین مجله  هاي  نقد كتاب در ايران بيشتر جنبه اطلاع رساني پيدا كرده اند. به نظر می رسد بهتر است وزارت فرهنگ و ارشاد مميزي را كمتر و به نقد كتاب توجه و اهتمام بيشتری نشان دهد."

نشست مذکور در ساعت 16 به کار خود پایان داد.

خبرنگار: فاطمه محمدمرادی