فرهنگ بزرگ سخن نقد و بررسی شد

 

به گزارش لیزنا، این نشست با حضور استاد حسن انوری، مولف فرهنگ سخن، استاد غلامرضا ستوده، معاون پیشین مؤسسۀ لغت‌نامۀ دهخدا، و جمعی از اهل فرهنگ تشکیل شد.

 

سعید لَیان، عضو گروه فرهنگ‌نویسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، نخستین سخنران جلسه بود که دربارۀ ساختار فرهنگ (کلان ساختار، خرد ساختار)، ذکر اسامی خاص در فرهنگ، انتخاب سرمدخل‌ها، ریشه‌شناسی، تعریف و مخاطبِ فرهنگ سخن گفت.

 

سخنران دیگر این نشست بهروز صفرزاده، ویراستار و فرهنگ‌نویس، از تجارب خود در زمان همکاری با فرهنگ بزرگ سخن گفت. صفرزاده ویژگی‌های فرهنگ سخن، از جمله تعداد لغات، کثرت معانی هر واژه، نظم الفبایی را مطرح کرد و افزود: بنا به نظر هیأت علمی فرهنگ سخن، برای جای قرارگیری همزه، که از دشواری‌های فرهنگ‌نگاری است، راهی منطقی یافته شده است.

 

وی اشاره کرد تعداد تعاریف در فرهنگ بزرگ سخن قابل تأمل است؛ مثلاً برای کلمۀ «گرفتن»، که پرمعناترین کلمه در زبان فارسی است، 82 معنی در فرهنگ سخن آمده در حالی که در فرهنگ معین برای این کلمه 30 معنی ذکر شده است.

 

بخش بعدی جلسه گفت‌وگوی ضبط‌شده با دکتر حسین سامعی، زبان‌شناس و فرهنگ‌نویس ساکن آتلانتای امریکا، بود. سامعی، در پاسخ به ارزیابی وضعیت فرهنگ‌نگاری در ایران، گفت که فرهنگ‌نویسی در جهان شیوه‌های متعددی دارد و گفتن این‌که چه چیز استاندارد است و چه چیز استاندارد نیست، دشوار است. فرهنگ باید جامعه‌محور باشد و نیازهای جامعه را درک کند. فرهنگ نمی‌تواند در خلاء تولید شود؛ پس برای موفقیت باید نیازهای جامعه و مخاطب خود را بداند و پاسخ‌گوی آن باشد. از نظر پیشرفت در فرهنگ‌نویسی و استفاده از شیوه‌نامه و چارچوب دقیق، باید گفت که فرهنگ بزرگ سخن موفق بوده است. دکتر سامعی به دشواریِ انتخاب فعل‌های مرکب برای مدخل اصلی اشاره کرد و این‌که ترکیبات و افعال مرکب همیشه فرهنگ‌نویس‌ها را با مشکل مواجه می‌کنند.

 

فرهاد قربان‌زاده آخرین سخنران این نشست، ضمن تأکید بر روشمندبودن فرهنگ بزرگ سخن نکاتی را در بارۀ پیکرۀ این فرهنگ، کلان ساختار و خرد ساختار، با استفاده از شاهد مطرح کرد.

 

او افزود فرهنگ سخن آثار معاصر را تا سال 1370 ذکر کرده و به بعد از آن نپرداخته و از این نظر کلماتی از دست رفته است. در ذکر شواهد، احتمالاً به پیروی از فرهنگ عامیانۀ فارسی تألیف استاد ابوالحسن نجفی، جملات را از شکل شفاهی به نوشتاری تبدیل کرده که این موضوع محل ایراد است، در حالیکه باید همان صورت گفتاری و شفاهی باقی می‌ماند. برخی دیگر از انتقادهای قربان‌زاده به فرهنگ سخن از این قرار بود: فرهنگ‌ها باید برای کلمات تعریف بدهند، نه مترادف؛ در فرهنگ بزرگ سخن مواردی دیده می‌شود که مترادف به‌جای تعریف آمده است، صورت آوایی وام‌واژه‌هایی از زبان‌هایی با خط غیرلاتین، مانند روسی، یونانی، و مغولی در فرهنگ بزرگ سخن ذکر نشده‌است.

 

در بخش دوم این نشست، استاد دکتر حسن انوری و خانم منیژه گازرانی، که مسئولیت تلخیص فرهنگ روز سخن از هشت‌جلدی به دوجلدی را به عهده داشتند، به جمع سخنرانان برای جلسۀ پرسش و پاسخ پیوستند. دکتر انوری در پاسخ به این‌که چطور یک فرهنگ هشت‌جلدی در هشت سال به اتمام رسید، گفت برای تدوین این کتاب هشت سال از هفت صبح تا شش بعدازظهر و گاه تا پاسی از شب کار کرده است و لحظه‌ای از این کار غافل نشده، البته حضور و همفکری گروه همکاران را نیز از علل موفقیت این کتاب ذکر کرد.

 

استاد دکتر غلامرضا ستوده، معاون پیشین مؤسسۀ دهخدا، نیز به اهمیت لغت‌نامۀ دهخدا و زحمات مرحوم شهیدی و مرحوم معین اشاره کرد و این‌که در آن زمان بهترین شیوه برای مرحوم دهخدا همین بود که پدید آمد و لغت‌نامه هنوز هم ارزش و جایگاه خود را حفظ کرده است و هیچ فرهنگی علیه فرهنگ دیگر نیست.

 

در بخش پرسش و پاسخ، انتخاب جدانویسی در رسم‌الخط و گاهی دادن دو شکل جدا و پیوسته برای املای کلمات مرکّب، مشکل انتخاب اصطلاحات علمی، کثرت اختصار در فرهنگ بزرگ سخن، شیوۀ کار تلخیص فرهنگ هشت‌جلدی به دوجلدی، اهمیت فونت و صفحه‌آرایی و جلد و صحافی در کتاب‌های مرجع، محدودۀ تعریف دادن برای استعاره‌ها از نکاتی بود که به آن پرداخته شد.

 

در پایان جلسه، از حاضران خواسته شد برای گرفتن پاسخ از استادان، به‌ویژه از دکتر حسین سامعی، سؤال و نظر خود را با پست الکترونیکی به انتشارات فنی ایران بفرستند.