كتاب «ایرانی از نگاه دیگری» بررسی شد
مجموعه‌ای غنی از سفرنامه‌های ترجمه‌نشده در كتابخانه ملی ایران وجود دارد

به گزارش لیزنا براساس اعلام روابط عمومی موسسه خانه كتاب، در ابتدای این نشست شهرام یوسفی‌فرگفت: حوزه مطالعات من تاریخ است و بیشتر سفرنامه‌های خارجی را درباره ایران دیده یا خوانده ام. نكات و روش هایی در این كتاب وجود دارد كه در فهم سفرنامه‌ها به‌ما كمك می‌كند. نگارش سفرنامه‌ها توسط ایرانیان و كسانی‌ كه به ایران می‌آمدند امری دیرپاست. كسانی كه از  ایران  گذر می كردند هر آنچه را كه مشاهده می كردند به نگارش درمی‌آوردند. ایرانیان از گذشته علاقه‌مند به جستجوی تصویر خود در نگاه دیگران بودند و سفرنامه‌ها اطلاعات دست اولی برای ایرانیان داشتند.

وی ادامه داد: سفرنامه‌ها گاهی تأثیر شگرفی در جامعه ما داشتند. برخی از جویندگان علم این سفرنامه ها را می نوشتند و خواندن آنها در جامعه باعث تغییراتی در ذهن مردم می شد. در عین حال خواندن آنها با دشواری هایی هم همراه بود؛ چرا كه توسط كسانی نوشته می شد كه نوع و افق ذهنی آنها با ما فرق داشت. این سفرنامه ها از طرف روس ها و اروپایی ها نوشته می شد و طبیعی است كه خواندن آنها با مشكلاتی همراه بود.

یوسفی فر افزود: وجه غالب  سفرنامه‌هایی  كه به زبان‌های مختلف نگارش شده زبان غیرفنی دارند. مثلا در دوره قاجار «محتسب» را «پلیس»  ترجمه كرده‌اند. در ترجمه سفرنامه‌ها تقاضاهایی در بین مردم جامعه ما وجود دارد كه باعث ورود افراد غیرحرفه‌ای به این حوزه می شود. البته افرادی مثل  كیكاووس جهانداری و اسماعیل جهانشاهی ترجمه‌های خوبی در این زمینه ارائه داده‌اند. مترجمان به زبان‌های روز آگاهی دارند اما از  زبان‌های تاریخ آن روزگار آگاهی ندارند و این امر باعث بروز مشكلات فنی‌ای در این متن ها می شود.

یوسفی فر گفت: ترجمه اغلب سفرنامه‌ها روان‌سازی شده‌اند. مجموعه‌ای غنی از سفرنامه‌های ترجمه‌نشده به زبان‌های مختلف؛ روسی، پرتقالی، لاتینی و... در كتابخانه ملی ایران وجود دارد و تعدادی از این سفرنامه‌ها تاكنون به فارسی ترجمه نشده‌اند. اما در سفرنامه‌هایی كه ترجمه شده‌اند باید چند نكته مورد توجه قرار بگیرد. نویسندگان این سفرنامه ها  از منظر خودشان، نوعی هژمونی را مطرح می‌كنند و معتقدند در كشور خودشان نمونه بهتری از آن وجود دارد  اما آنچه در این سفرنامه‌ها گزارش می‌شود، توسط ما چگونه باید داوری شود. این مساله در دو زمینه استبداد در ایران و اقتصاد در ایران قابل تأمل است

وی افزود: اغلب سفرنامه‌نویسان با نخبگان اقتصادی، فرهنگی و سیاسی ایران ارتباط دارند و مطالبی را در سفرنامه‌ها مطرح می‌كنند كه گفته می‌شود در ایران نخبگان سیاسی و اقشار فرهنگی پایداری ندارد و استمرار طبقات اجتماعی در ایران، از طرف آن‌ها زیر سوال می‌رود. اما در ایران، نخبگان را می‌توان به دو  گروه تقسیم كرد؛ گروهی كه به‌عنوان خاندان‌ها موسوم بودند و بخش نخبگان غیرحكومتی و بسیار باثبات ما هستند. اما آنچه كه سفرنامه‌نویس می‌بیند عبارت از تعدادی از نخبگان است كه بر گرد قدرت سیاسی حلقه زده‌اند كه قسم دیگر نخبگان ما را تشكیل می‌دهند. این نخبگان با از بین رفتن حكومت‌ها از بین می‌روند.

یوسفی فر افزود: سفرنامه‌ها اطلاعاتشان را از كجا آورده‌اند. به‌عنوان مثال؛ وقتی ادوارد براون به ایران می‌آید به ساختارهای زبانی ما بسیار نزدیك می‌شود و اطلاعاتی كه او در سفرنامه‌اش می‌آورد، بی‌نظیر است. اما برخی از سفرنامه‌نویسان، معمولا در بدو ورود مترجم دارند و یا هیئت‌های میسیونری كه به ایران می‌آیند آنها چه كاتولیك و چه پروتستان زبان را یاد می‌گیرند تا بتوانند تبلیغ كنند. از جمله زبان‌دانان دیگر كشور ما، ارامنه و یهودیان هستند. اما به جز این‌ها،كم هستند ایرانیانی كه به‌دلیل سفر به كشورهای همسایه مثل تركیه یا روسیه زبان این كشورها را هم یاد گرفته باشند. وقتی منابع اطلاعاتی سفرنامه‌نویسان شناسایی شود امكان تحلیل گفتمانی نوشته او به‌وجود می‌آید.

در ادامه این نشست،  حسین میرزایی گفت: زاویه دید ما در نگارش این كتاب در حوزه علوم اجتماعی یك كار درون‌رشته‌ای است. آقای یوسفی‌فر به این موضوع نگاه تاریخی دارد و ما تصمیم گرفتیم كه این كار  را به‌صورت بینارشته‌ای ادامه دهیم. این كتاب محدودیت‌های خودش را هم دارد. سفرنامه‌ها، روایت‌های متفاوت و متعددی از جامعه ایرانی دارند كه گاه متفاوت و گاه متضاد هستند. اما نكته دیگری كه در این موضوع اهمیت دارد این است كه سفرنامه‌نویس از كدام بخش وارد ایران شده است؛ به این ترتیب جغرافیا در سفرنامه‌نویسی اهمیت می‌یابد. گاهی هم نگاه آن‌ها اذیت‌كننده است. گاهی چنان عبارات تازیانه‌واری در مورد كشور ما به‌كار رفته است كه برای ما پذیرفتن آن دشوار بود. البته ما در این كار به‌دنبال رد یا تأیید یك مسئله نبودیم. گاهی هم توصیف كامل را در كتاب نیاوردیم. دغدغه ما فهم فرهنگ و جامعه ایرانی در سفرنامه‌های خارجی بود.

 

جبار رحمانی از دیگر سخنرانان این نشست گفت: این كتاب به‌تدریج و در لابه‌لای مطالعات سفرنامه‌ها  شكل گرفت. ما قصد داشتیم فارغ از نگاه صدق و كذبی به نگاه دیگری برسیم. ما از سفرنامه‌ها برای تمجید و تكذیب خودمان استفاده می‌كنیم و اصولا ایرانی‌ها «ما اینگونه‌ایم» را از جانب فرنگی‌ها نقل می‌كنند. در فصلی از این كتاب به بررسی تاثیر جنسیت سفرنامه‌نویسان در روایت آنها از جامعه ما پرداخته ایم.

وی گفت:  سفرنامه «حیرت‌نامه» ابوالحسن‌خان ایلچی سفرنامه ای است كه ایرانیان از اروپا نوشته‌اند كه ما برای نوشتن این كتاب آن را مطالعه كرده ایم. با نوشتن این كتاب به دنبال آن بودیم كه از یك مواجهه صدق و كذبی خارج شویم؛ چرا كه این نوع نگاه یك پیش‌فرض است كه مشخص نیست ریشه و اصل آن از كجا آمده است.

 

رحمانی گفت: بسیاری از آثار هنری كه درباره ایران و یا شرق پدید آمده اند، بدون دیدن ایران و براساس خواندن سفرنامه‌ها شكل گرفته است. این تلقی خودمحوری ما ایرانی‌ها باعث شده كه به‌ سفرنامه‌نویسان غربی، اتهام بدفهمی بزنیم. یكی از كسانی كه تلقی خود را از ایران در یك سفرنامه به‌دقت بررسی كرده، پولاك است. سفرنامه او سه‌مرحله؛  شیدایی شدید نسبت به فرهنگ ایرانی، سرخوردگی و یأس، درك دقیق و پخته‌تر از فرهنگ ایرانی را شامل می شود.