روزی که لیمویی بود به چاپ دوم رسید

به گزارش لیزنا، فروزنده خداجو، رمان «روزی که لیمویی بود»  را در ۲۱ فصل و ۱۶۰ صفحه تهیه و تنظیم كرده است. در اين رمان قصه‌ دختری به نام هدیه روایت می‌شود که در ارتباط با خانواده و اطراف خود، درگیر کنش‌ها و واکنش‌هایی است که طرح آن به مخاطب رمان کمک می‌کند تا به جز آشنایی با دنیایی بزرگ‌تر از دنیای خود به این درک و دریافت برسد که مشکلات عجیب و پیچیده و بزرگی نیز در زندگی وجود دارد.

رمان «روزی که لیمویی بود» به نوجوانانی که به هر دلیل، کودکی نداشته‌اند تقدیم شده و در آغاز آن آمده است: «بعضی از حادثه‌ها ناگهان و با صدای مهیبی اتفاق می‌افتند... اما بعضی از حادثه‌ها آرام و بی‌صدا می‌آیند و صدایشان آن‌قدر نرم و لطیف است که باید گوش‌هایت را تیز کنی...حادثه‌هایی که صدایشان مثل فروافتادن قطره‌های باران روی شیشه است و هدیه، مدت‌ها بود که حس می‌کرد این صدا را می‌شنود...»

در بخشی از رمان «روزی که لیمویی بود» آمده است:«...هدیه هیچ وقت خاله اش را دوست نداشت. به نظر او این خاله چشم سیاه که توی تمام عکس‌ها به زور خندیده بود، اصلاً دوست داشتنی نبود..»

گاهی هم نویسنده به بیانی شاعرانه پرداخته است: «...کودکی مامان در باغ اناری گذشت. باغ بزرگ و سحرگونی که پر از درختان انار، گردو و بادام بود. باغی که می‌توانست سرچشمه و الهام بخش تمام رؤیاها و آرزوهای یک دختر کوچک باشد...

رمان «روزی که لیمویی بود» نوشته‌ فروزنده خداجو ، در نوبت چاپ دوم، شمارگان 1100 نسخه به قیمت 16000 تومان از سوی انتشارات قدیانی روی پیشخوان کتابفروشی‌ها قرار گرفت.