یادداشتی بر «کتابخانه عجیب»، اثر جدید موراکامی

 

پسرک کتابخوانی هنگام مراجعه برای دریافت کتاب از کتابخانه توسط کتابدار به محلی برده می‌شود و در گذر از مارپیچ‌های پنهانِ کتابخانه در سلولی گرفتار می‌شود. او به همراه چند نفر، از جمله نگهبان زندان برای نجات جان خود اقدام به فرار می‌کنند...

 

عشقت رسد به فریاد ارخود به سان حافظ / قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت

 

درچارتوی زندگی امروز، آنجا که مرکز علم و دانایی است گمانی به رستگاری از طریق آنچه داده‌های اطلاعاتی می‌انگاری نیست.

 

دانش ملموس بشری جز اینکه مغز انسان را خامه‌ای شیرین برای ربایندگان مغزها نمایند، نفعی برای بشریت ندارد مگر اینکه عشق و عاطفه رفیق انسان شوند. آنجا که عشق خمیرمایه فرار از زندان علم می‌گردد و دوستی‌ها او را از مارپیچ‌ها نجات می‌دهند.

 

ما در متن حوادث زندگی می‌کنیم و اگرچه بازیگری در صحنه روزگاریم اما خود نیز کارگردان آن هستیم و دانسته‌های ما شاکله وجودی ما را شکل می‌دهند. ما در دنیایی که برای خود ساخته‌ایم تنها کسانی را می‌بینیم و می‌شناسیم که با آن‌ها هم‌ذات هستیم و قدرت درک آن‌ها را داریم.

 

مادیات در قالب گوسفندانی ما را احاطه کرده‌اند. وقتی زندگی در ترس‌ها و گرایش‌های مادی خوردن و خوابیدن محدود می‌شود تنها گوسفندانی با چشم‌های بیگناه می‌بینیم که خود صادقانه اعتراف دارند که در سختی‌ها نه تنها ما را تنها می‌گذارند بلکه کمک‌کار ظالمان نیز می‌شوند. آن‌ها غل و زنجیرها را به پای انسانیت ما بسته‌اند و حتی کمک آن‌ها نیز چندان مفید فایده برای رهایی نیست زیرا هنوز فکر تعلقات مادی را در وجود ما زنده نگه می‌دارند. این مفاهیم به زیبایی در قالب کفش نو کودک کتابخوان رخ‌نمایی می‌کند. تعلقات و تظاهرات مادیات یعنی گوسفند نمای داستان ترس را در ما نهادینه می‌کنند و گریز را سخت نمایش می‌دهند اما عشق روحانی و معرفت عمیق انسانی همانند پرنده‌ای که در کتاب به شکل سار نمایش داده شده است ما را رها می‌سازد و بال و پر پریدن می‌بخشد.

 

انسان در کتابخانه دانایی و مرکز حفظ دانش (و نه فهم و شناخت دانش) و در میان همه عوالم وجود اسیر است مهم برای او انتخاب آگاهانه است که آیا حاضر است در آن اسارت مطبوع ولی بدفرجام بماند و یا با کمک عشقی صادقانه و معصوم خطر می‌کند و از هزارتوهای پیچ‌درپیچ حرکت را آغاز می‌کند تا بتواند خود را از تعلقات دست‌وپاگیر روزمره آزاد و رها سازد و تنهایی جدیدی را تجربه کند.

 

 

مشخصات کتاب:

هاروکی موراکامی. «کتابخانه عجیب». ترجمه بهرنگ رجبی. تهران: چشمه، 1393. 92 صفحه.