داخلی
»برگ سپید
درباره نویسنده
جورج اورول George Orwellکه نام اصلیش اریک بلیر Eric Blair است در سال 1903 در هندوستان (پدرش در آن هنگام در انگلستان بخدمت اشتغال داشت) بهدنیا آمد. در سال 1907 با خانواده به انگلستان برگشت.
جورج اورول از همان دوران کودکی بهسرودن شعر و نویسندگی علاقه وافری داشت و همین علاقمندی سبب شد که ضمن تحصیل تدوین و تنظیم روزنامههای مختلف مدرسه را عهدهدار شد. پس از فراغت از تحصیل در سال1921 بخدمت گارد سلطنتی درآمد و به برمه عزیمت کرد و تا سال 1928 بهخدمت در آنجا ادامه داد، سپس به پاریس رفت و مدت دو سال در آنجا اقامت گزید و اولین مقالهاش در اکتبر سال 1928در روزنامه لوموند پاریس انتشار یافت.
در سال 1929 به انگلستان بازگشت و مدتی به معلمی خصوصی و کمی بعد به عنوان معلم مدرسه بکار پرداخت و اولین کتاب خود را با نام آس و پاس پاریس و لندن به سال 1933 به چاپ رساند. آنگاه بعلت ضعف مزاج از کار تعلیم دست کشید و بصورت نیمه وقت با کتابفروشی شهر همپستید همکاری میکرد و بعد بهمنظور تحصیل درآمد بیشتری به نوشتن مقالات انتقادی و داستانهای کوچک در مجله هفتگی نیو انگلیش ویکلی پرداخت و اینکار را تا سال 1940 ادامه داد. در اواخر سال 1937 به اسپانیا رفت و در جنگ جمهوری خواهان شرکت کرد و زخمی شد. جورج اورول از سال 1947 تا پایان عمر بهعلت ابتلا به بیماری سل در بیمارستان بستری و تحت درمان بود و سرانجام در سال 1950در سن 46 سالگی درگذشت. اورل دارای نوشتهها و آثار اجتماعی، سیاسی، ادبی و انتقادی بسیاری است که برخی از آنها عبارتند از: روزهای برمه، راهی به اسکله ویگن، دختر یک کشیش، تجلیل از کاتالونیا، هوای تازه، 1984، رمان قلعه حیوانات.
درباره کتاب
رمان قلعه حیوانات در سال 1945 منتشر شد و تاکنون بیش از 50 مرتبه تجدید چاپ شده است و میلونها نسخه از آن انتشار و بهفروش رسیده است. این کتاب تاکنون به بیش از هفتاد زبان ترجمه شده است و در ایران هم به فاصله کمی پس از انتشار، به فارسی ترجمه شد. یکی از اوّلین این ترجمهها، ترجمه امیر امیرشاهی از سوی سازمان کتابهای جیبی، مؤسسه انتشارات فرانکلین، در سال ۱۳۴۸ میباشد. پس از ترجمه اولیه، مترجمان دیگری نیز اقدام به ترجمه این کتاب کردند و این کتاب توسط ناشرین و مترجمین مختلف در ایران چاپ شد و به فروش زیادی دست یافت.
کتاب قلعه حیوانات تاکنون دو بار بصورت فیلم درآمده. نسخه ۱۹۵۴ یک پویانمایی (انیمیشن) بود، امّا نسخه ۱۹۹۹ با لب تکانی بر تصاویر فیلمبرداری شده، حیوانات واقعی ساخته شده بود. هر دو نسخه تفاوتهایی با کتاب دارند.
این رمان یک «قصه پریان» است که به سبک داستانهای ازوپ نوشته شده و از حیوانات ساکن یک مزرعهی انگلیسی بهره میگیرد تا تاریخ شوروی را نقل کند. برخی حیوانات داستان به طور مستقیم از رهبران حزب کومونیست گرفته شدهاند؛ مثلاً دو خوک به نام های ناپلئون و اسنوبال به ترتیب نماد جوزف استالین و لئون تروتوسکی هستند. اورول به برخی دلایل زیباییشناسانه و سیاسی از شکل داستانی استفاده میکند. برای فهم بهتر این دلایل، دانستن لااقل اصول اولیه و اساسی تاریخ شوروی تحت سیطرهی کومونیست که با انقلاب ۱۷ اکتبر آغاز شد، به درد بخور خواهد بود.
خود اورول دربارة قلعه حیوانات چنین میگوید: پس از برگشتن از اسپانیا فكر کردم که اسطوره شوروی را موضوع داستانی قرار دهم که برای همه قابل فهم باشد. بنابراین شروع به تحلیل نظریة مارکس از دید حیوانات کردم؛ از دیدگاه این گروه مسلم بود که مبارزة طبقاتی بین انسانها یک توهم محض است، زیرا هرگاه پای بهرهکشی از حیوانات در میان بوده، همه مردم در مقابلشان متحد شدهاند. مبارزه واقعی بین انسانها و حیوانات است... انسان از حیوانات همانگونه بهرهکشی میکند که ثروتمندان از طبقة پرولتاریا (قوام و بهنام، 1059 :223 به نقل از 1090اورول).
معروف ترین جمله کتاب: همه حیوانات با هم برابرند اما برخی برابرترند.
خلاصه داستان
داستان با توصیف شبی شروع میشود که خوکی به نام میجر پیر (Old Major) حیوانات را جمع کرده و از ظلمی که انسان بر حیوانات روا داشته برای آنان سخن میگوید و حیوانات را به شورش علیه انسان دعوت میکند. وی سپس یک سرود قدیمی به نام جانوران انگلستان را به آنان یاد میدهد که بعدا به سرودی انقلابی در بین حیوانات مزرعه تبدیل میشود. پس از چندی حیوانات در پی شورشی مالک مزرعه به نام آقای جونز را از مزرعه بیرون کرده و خود اداره آن را به دست میگیرند. پس از این انقلاب حیوانی، خوکها (که از هوش بالاتری نسبت به سایر حیوانات برخوردارند) نقش رهبری حیوانات مزرعه را به دست میگیرند. اما پس از چندی در بین خود حیوانات یک سری توطئه و کودتا انجام میگیرد؛ ناپلئون که یکی از دو خوک پرنفوذ مزرعه است با استفاده از سگهای درندهای که مخفیانه تربیت کرده اِسنوبال، دیگر خوک پرنفوذ مزرعه را فراری داده و خود به رهبر بلامنازع مزرعه تبدیل میشود. پس از آن اِسنوبال عامل جونز معرفی شده و تمام اتفاقات بد و خرابکاریهایی که در مزرعه صورت میگیرد به وی یا عوامل او در داخل مزرعه نسبت داده میشود و به فرمان ناپلئون عده زیادی از حیوانات به جرم همکاری با اِسنوبال توسط سگها اعدام میشوند. در ادامه داستان خوکها بهتدریج تمامی قوانین حیوانات را زیر پا میگذارند. قانون اساسی حیوانات معروف به «هفت فرمان» به تدریج محو و تحریف میشود، خواندن سرود جانوران انگلستان قدغن میگردد، حیوانات با غذای روزانه کم مجبور به کار زیاد میشوند، در حالیکه خوکها فقط فرمانروایی میکنند و غذای زیادی میخورند و از تمام امکانات رفاهی استفاده میکنند و حتی یاد میگیرند که چطور روی دوپا راه بروند و با انسانها معامله کنند.
برخی از نمادهای داستان:
- میجر پیر: نظریهپردازان جنبش کمونیستی از قبیل مارکس و انگلس و لنین
- ناپلئون: رهبران فاسد و مستبد انقلابهای کمونیستی، بهخصوص استالین
- سنوبال: رهبران انقلابی که قربانی انقلاب میشوند، بهطور خاص: لئون تروتسکی
- باکسر: اسبی به نام باکسر مظهر طبقهٔ کارگر هست که در برابر تمام مشکلات اظهار میدارد «من بیشتر کار خواهم کرد». پس از آنکه باکسر توان کار کردن خود را از دست میدهد، خوکها، بجای عمل به وعدههای قبلی در خصوص دوران بازنشستگی، «باکسر» را به یک خریدار اسبهای پیر میفروشند که کارش فروش گوشت اسب بهعنوان خوراک سگ است.
- گوسفندان: انبوه جمعیت دنبالهرو که بدون هیچ تفکّری شعارهای رهبران را تکرار میکنند.
- موزز (کلاغ سیاه پیر): موزز به جاسوسی و سخنچینی میپرداخت و از سرزمین شیر و عسل در پشت ابرها صحبت میکرد که حیوانات پس از مرگ به آنجا میروند. موزز نماد کلیسای ارتدکس هست که در زمان استالین دوباره اجازهٔ فعالیت یافت و با دادن وعدهٔ زندگی شیرین در دنیای واپسین، باعث میگردد که حیوانات عادی رنج و مشقت زندگی کنونیشان را بپذیرند.
- عقبنشینی حیوانات به داخل قلعه: عقبنشینی نیروهای شوروی به پشت دروازههای مسکو و نهایتاً بیرون راندنِ انسان از قلعه که نمادِ دفع حملات آلمانها و پیشروی تا برلین میباشد.
سخن آخر
به نظر من، نویسنده با بیانی گیرا و زبانی مسلط به خوبی توانسته فقر و استبداد حاکم بر جامعه خود را آن طور که باید و شاید مدنظر خود میباشد، توصیف نماید، جامعه که در آن علی رغم شرایط آشکار ظلم و ستم به دلیل عدم آگاهی و یا به دلیل عدم آزادی بیان، هیچ کس حق اعتراض به رژیم مستکبر را ندارد و در آن افراد به حداقل امکانات قانع میباشد که نمونه آن در متن گوسفندان این قلعه میباشد یعنی خفقان سیاسی که همان گونه در اشعار ملک الشعرای بهار این گونه پیام مشاهده می شود در واقع نویسنده دو طبقه با فاصله زیاد را به تصویر می کشد 1- طبقه بالا خوک 2- طبقه پایین جامعه
به نظر من پیام کلی که این کتاب در بر داشت در دو خط می توان عنوان کرد.
1. اینکه هر انقلابی روزی به انحراف کشیده میشود.
2. و نیز تلاش در جهت دستیابی به قدرت و سرمایه اندوزی، ایجاد جامعهی بیطبقه را غیرممکن میکند.
قسمتی از کتاب
چند روز بعد که وحشت کشتارها تخفیف یافت چندتایی از حیوانات به یاد آوردند یا فکر کردند که به یاد دارند که ماده ششم فرمان گفته است،"هیچ حیوانی حیوانکشی نمیکند" و با آنکه کسی قصد طرح کردن قضیه را در حضور خوکها و سگها نداشت ولی همه احساس میکردند کشتار حیوانات منطبق با فرامین نیست. کلوور از بنجامین خواهش کرد ماده ششم فرمان را برایش بخواند و وقتی بنجامین طبق معمول گفت دراین قبیل امور مداخله نمیکند، به سراغ موریل رفت. او فرمان را برایش خواند و آنچنین بود: "هیچ حیوانی بدون علت حیوانی را نمیکشد". به جهتی از جهات دو کلمه بدون علت از ذهن حیوانات رفته بود. به هر حال متوجه شدند خلاف فرمان کاری صورت نگرفته است، چه کاملا واضح بود کشتن خائنینی که با اسنوبال هم عهد بودند کاملا با علت است.
منابع
اسدی، شهام (1396). از اتوپیا تا دیس اتوپیا: نقدی بر درام سیاسی-اجتماعی نظامات توتالیتری (نمونه موردی قلعه حیوانات). پژوهش در هنر و علوم انسانی، سال دوم شماره3 .
ویکی پدیای فارسی: قلعه حیوانات. به آدرس: لینک
مروری بر کتاب مزرعه حیوانات (قلعه حیوانات)، نوشته جورج اورول. منتشر شده در وبلاگ نوار به آدرس: لینک
نقد و بررسی کتاب قلعه حیوانات نوشته جورج اورول. منتشر شده در سلام صدا به آدرس: لینک
مشخصات کتاب
قلعه حیوانات/جورج اورول ؛ ترجمه امیر امیرشاهی: تهران، 1371.
درباره نویسنده این متن
یاسین ویسی ،کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانششناسی از دانشگاه شهید بهشتی هستم. سال 1373 در شهرستان مریوان، استان کردستان به دنیا آمده و در همانجا بزرگ شدم. سال 92 رشته علم اطلاعات و دانششناسی، دانشگاه رازی کرمانشاه قبول شدم. دلیل آمدنم به این رشته مشاوره بود، بخاطر صحبتهای او و اینکه رشته جدید و خوبیه و بازار کار خوبی داره؛ آن را در اولویت 15 ام قرار دادم. به همین خاطر توصیه میکنم اهمیت مشاوره را جدی بگیرید،چون ...!!! و به مطالعه و خواندن همهی متون علاقه دارم.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.