کد خبر: 10735
تاریخ انتشار: دوشنبه, 20 آذر 1391 - 14:10

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

گاهی دور گاهی نزدیک

زاویه از زاویه‌ای دیگر: بهتر است به حل این مشکلات کمک شود

  فرامرز مسعودی

 

 

لیزنا (گاهی دور / گاهی نزدیک: 29)، فرامرز مسعودی، کارشناس ارشد کتابداری و مسئول نظام های نوین مدیریت شرکت ملی فولاد ایران:

به نظر من حضور جناب دکتر صلاحی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، با توجه به تخصص ها، تجربه ها، سوابق و امكانات ایشان باید به عنوان یک "فرصت" برای این "سازمان" و "جامعه کتابداری کشور" تلقی شود مشروط به آن که توانایی ها و امکانات ایشان از یک سو و دغذغه ها، اولویت ها و مشکلات سازمان، کتابخانه ها و کتابداران از سوي دیگر، انطباق و پيوند منطقی و اصلی خود را باز يابند. ماهیت و موقعیت سازمان اسناد و کتابخانه ملی در کشور ما به گونه ای است که اقدام ها و جهت گیری های آن می تواند علاوه بر خود سازمان، موقعیت و وضعیت کلی کتابداری کشور را هم تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین جناب ایشان و سایر دست اندرکارانی که در موقعیت های دیگری با این سازمان ارتباط دارند باید به این نقش دوگانه :سازمانی" و "ملی" آن آگاه بوده و آن را در برنامه ریزی ها و تصمیم های خود مد نظر قرار دهند.

و اما در ادامه می خواهم با غنيمت شمردن فرصت پيش آمده، به چند مورد از مواردی که به نظر من در صورت پیوند یافتن صحیح ماموریت ها و هدف های کلان سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و مسائل و مشکلات مبتلابه آن با تخصص ها و مهارت ها و امکان های ایشان می تواند منشاء تحولات مثبتی هم در سازمان و هم در جامعه کتابداری و به تبع آن ها در كشور گردد، به طور مختصر اشاره کنم.

فقدان سازمان واحد و رهبری یکپارچه کتابخانه ها:

کتابخانه ها در ایران در بخش های مختلفی سازمان یافته اند و در سطح کلان و ملی هیچ سازمان واحدی عهده دار سیاستگذاری و راهبری آن ها نیست. کتابخانه های تخصصی عموماً از راهبردها و خط مشی های سازمان های مادر خود تبعیت می کنند که بسیار گونه گون و سلیقه ای هستند. هیچ خط مشی واحد و یا تجویزی برای کتابخانه های تخصصی در ایران وجود ندارد و سازمان ها هیچ اجباری برای تاسیس کتابخانه و مرکز اسناد و نحوه اداره آن ندارند. در باره کتابخانه های عمومی، بخشی از آن ها در بهترین حالت از خط مشی ها و راهبردهای نهاد کتابخانه های عمومی و وزارت ارشاد تبعیت می کنند. بخش دیگری از کتابخانه های عمومی نیز زیر نظر شهرداری ها هستند و خط مشی های متفاوتی بر آن ها حاکم است. بخشی از کتابخانه های عمومی مثل کتابخانه آستان قدس و کتابخانه آیت اله مرعشی مستقل هستند. کتابخانه های دانشگاهی در دو وزارتخانه علوم و بهداشت قرار دارند به اضافه کتابخانه های دانشگاه آزاد اسلامی که آن ها هم خط مشی ها و سیاست های خود را دارند. کتابخانه های کودک و نوجوان نیز در بخش های دیگری مثل آمورش و پرورش، فرهنگسراها و کانون قرار دارند. تنوع کتابخانه ها و تابعیت آن ها از سازمان های مختلف به خودی خود مشکلی نیست و در همه جای دنیا کمابیش جریان دارد. آنچه که در کشور ما به صورت یک مشکل خودنمایی می کند و مطالعات انجام شده نیز آن را تائید می کند این است که این خط مشی ها عموماً سلیقه ای، متفاوت، نامنسجم و گاه حتی در تضاد با یکدیگر بوده و در بسیاری از موارد فاقد قابلیت انطباق قابل قبولی با وظایف و کارکردهای اصلی و تعریف شده کتابخانه ها هستند. علاوه بر آن و مهمتر اینکه این خط مشی ها و راهبردها در پیوند با یک خط مشی کلی و تعریف شده ملی نیستند و ارتباط منطقی و ارگانیکی میان آن ها برقرار نیست. آنچه که تا حدی موجب انسجام نسبی و حداقلی راهبردها است، مجموعه ای از آموخته ها و تجربه های مشترک کتابدارانی است که تلاش می کنند در حد توان و بضاعت خود به آن جامه عمل بپوشانند. نبود یک استراتژی و خط مشی ملی علاوه بر دامن زدن به تشتت و اعمال سلیقه در اداره کتابخانه ها، موجب بروز مشکلات عدیده ای نیز برای کتابداران از لحاظ موقعیت شغلی، دستمزد، ارتقاء و آموزش آن ها شده است که در بخش بعدی به اختصار به آن پرداخته ام. حل مشکل سازمانی و هدایت و رهبری یکپارچه کتابخانه ها معمولاً به عهده انجمن های کتابداری است و با توجه به تخصص آقای دکتر صلاحی ایشان می توانند از طریق کمک به انجمن به حل مشکلات مربوط به برنامه ریزی استراتژیک و خط مشی های عمومی برای کتابخانه ها همت گمارند. ایشان به خوبی واقفند که ذیل موضوع تدوین استراتژی ها، موضوع مهم "ارزش" ها در حوزه کتابداری مطرح است که متاسفانه در جامعه کتابداری ایران مغفول مانده و جسته گریخته و هر از گاهی در برخی از نوشته ها و پژوهش های کتابداران تحت عنوان اخلاق کتابداری و یا منشور کتابداری و بعضاً به صورت شعاری به آن اشاره هایی می شود و حال آن که تدوین ارزش ها نیازمند بررسی های عمیق تر و روزآمدسازی است.

فقدان نظام ارزیابی کتابخانه ها:

هیچگونه نظام ارزیابی ملی که همه کتابخانه ها را پوشش دهد در سطح کشور وجود ندارد. عیر از کتابخانه های عمومی که تا حدی به صورت نظام مند و توسط شاخص ها و معیارهای خود نهاد ارزیابی می شوند، سایر کتابخانه ها از ارزیابی های سازمان یافته و منسجم بری هستند. در حال حاضر ما حتی شاهد همان گزارش های عملکرد سنتی کتابخانه ها هم نیستیم. حداکثر کارهایی که در این زمینه انجام شده و می شود چند پایان نامه دانشجویی است که اگر چه واجد ارزش های خاص خود هستند ولی نمی توانند حق مطلب را آنچنان که از یک نظام ارزیابی واقعی و امروزی انتظار می رود ادا کنند. روش های این ارزیابی ها و نتایج آن ها غالباً فاصله زیادی با واقعیت داشته و غیرقابل اتکا هستند. علاوه بر آن ارزیابی های انجام شده معمولاً موردی و گاه به گاه هستند. از جناب دکتر صلاحی که با نظام های ارزیابی و مفاهیم آن به صورت علمی آشنایی داشته و با مسائل اجرایی آن ها عملاً درگیر بوده اند (به عنوان نمونه ایشان مسئولیت نظام ارزیابی عملکرد شرکت مادرتخصصی نفت و گاز تامین و شرکت های تابعه را به عهده داشته اند) می توان و باید انتظار داشت که در این زمینه گام موثری برداشته و با کمک ها و هدایت های تخصصی خود زمینه ایجاد و استقرار نظام ملی ارزیابی کتابخانه ها را فرآهم نمایند. استقرار چنین نظامی قطعاً کمک شایانی به ارتقاء کیفیت خدمات کتابخانه ها، جایگاه کتابخانه ها و کتابداران (که جامعه کتابداری سخت به آن نیازمند است) خواهد کرد.

ارتقاء و بهبود وضعیت کتابداران:

روزی نیست که در نوشته های کتابداران در وبلاگ ها و جاهای دیگر شاهد نارضایتی و گله مندی کتابداران اعم از شاغل و دانشجو از وضعیت کتابداری و کتابداران در همه انواع آن نباشیم. سال ها پیش در سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور که ایشان نیز سابقه فعالیت در آن را به عنوان عضو کمیسیون اقتصاد داشته اند، تلاش هایی برای رده بندی و رتبه بندی کتابداران و وضعیت شغلی آن ها به عمل آمد اما در حال حاضر آنچه که با آن مواجه هستیم نبود یک نظام مشخص و قابل قبول حاکم بر وضعیت شغلی کتابداران است. پست کتابداری به راحتی در سطوح مختلف سازمانی و حتی وزارتخانه ای حذف می شود و یا مزایای شغلی آن ها دچار تغییر می شود بدون آن که به ضوابط مدون یا مصوبی استناد شود. برخی از کتابداران علیرغم علاقه و تخصص در این رشته بعد از سال ها فعالیت در کتابخانه ها مجبور شده اند در پست دیگری و در همان سازمان ادامه خدمت بدهند چون پست کتابداری فقط تا سطح کارشناسی و سابقه کم لحاظ شده است و افراد فارغ التحصیل در مقاطع بالاتر و یا سوابق بیشتر با شرایط پیش بینی شده انطباق ندارند. در شرایط احراز پست کتابداری در خیلی از سازمان ها فارغ التحصیلان سایر رشته های غیرمرتبط گنجانده می شوند و حال آن که در شرایط احراز سایر پست ها متقابلاً خبری از فارغ التحصیلان کتابداری نیست. در یک سازمان دولتی شاهد بودم که برای تصدی یک پست کتابداری، فارغ التحصیلان رشته مهندسی صنایع را مقدم دانسته بودند!. در دانشگاه ها نیز پذیرش کتابداران به عنوان عضو هیئت علمی همردیف با دارندگان مدارک سایر رشته های تحصیلی همواره یکی از مشکلات کتابداران بوده است. سوابق و تجربه های دکتر صلاحی به عنوان عضو شوراهای تحول اداری ایجاب می کند تا کتابداران از کمک ها و هدایت های ایشان در خصوص رفع مشکلات شغلی در سطح ملی استفاده نمایند.

وضعیت اقتصادی کتابخانه ها:

وضعیت ناگوار اقتصادی کتابخانه ها از نظر هیچ پژوهنده، مدیر و داور منصفی پنهان نیست. نمی شود با مدیر کتابخانه ای همصحبت شد و آه و فغان او را از کمبود بودجه  و امکانات نشنید. کتابخانه و مرکز اسناد تخصصی شرکت دولتی معظمی با گردش مالی هزار میلیارد تومانی سراغ دارم که خرید کتاب از نمایشگاه بین المللی را قطع کرد و از پرداخت تنخواه یکصد و پنجاه هزار تومانی کتابخانه امتناع نمود. از این موارد بسیار است و پای درد دل هر مدیر کتابخانه ای که بنشینید تا بخواهید برایتان نمونه و مثال می آورد. جناب دکتر صلاحی تخصص، تجربه و سوابق زیادی در حل و فصل مسائل اقتصادی بخش های مختلف کشور داشته اند. انتظار می رود ایشان از این زاویه نیز به مسائل مبتلابه کتابداری بنگرد و راه حل های اقتصادی به این گونه مشکلات به کتابداران و مدیران کتابخانه پیشنهاد کرده و خود نیز تا حد ممکن کمک و هدایت کنند.

مدیریت دانش و بومی سازی:

چه نهادی بر مستندسازی و سازماندهی دانش فنی در سطح کشور نظارت دارد؟ چه کسی ضوابط، رویه ها، فرآیندهای کاری و رهنمودها را در زمینه تولید، ثبت، سازماندهی و استفاده از دانش فنی را تدوین، اعلام، ابلاغ و کنترل می کند؟ هیچکس! بله واقعاً هیچکس. چند سال پیش موضوعی را وبلاگ گفتگو در باره شرکت ها و موسسه های دولتی که به بخش خصوصی واگذار می شوند مطرح کردم و در آن به مسئولیت سازمان اسناد و کتابخانه ملی در باره حفظ و نگهداری گزارش ها، مطالعات و اسناد فنی شرکت های واگذار شده اشاره کردم. در آنجا نوشتم که کنترل حفظ و نگهداری اسناد فنی شرکت هایی که دیگر تحت نظر دولت نیستند با کیست و این کنترل ها چگونه اعمال می شوند. در همان روزها و در نخستین همایش کشوری آرشیو، یکی از همکاران فرمودند که سازمان اسناد به موضوع توجه داشته و تصمیم هایی اتخاذ کرده است. البته شکی در باره صحت گفته آن همکار محترم نیست اما باید توجه داشت که ابعاد مسئله فراتر از تصمیمی است که سازمان در آن زمان اتخاذ کرده بود. واقعیت این است که هیچگونه نظارت و کنترل نظام مند و جامعی در سطح ملی بر دانش فنی ایجاد شده حتی در سازمان های صددرصد دولتی وجود ندارد. این موضوع به معنی انکار برخی فعالیت های بعضاً مهم و قابل اعتنا در برخی از شرکت ها و سازمان ها نیست. بحث بر سر خط مشی گذاری و هدایت و کنترل در سطح ملی است. چند سال پیش شرکتی دولتی قصد داشت ساختمان خود را بازسازی کند. در سالن بزرگی در یکی از طبقات، نزدیک به 50 هزار جلد گزارش های مطالعاتی منحصر به فرد وجود داشت. این گزارش ها پیش از انقلاب و توسط مشاوران خارجی به سفارش دولت ایران تهیه شده بود. در بازسازی ساختمان باید برای این مجموعه عظیم تصمیم گیری می شد. متولیان امر عقیده داشتند که این گزارش ها استفاده ای ندارد ولی کتابداران آن سازمان با استناد به نظر کارشناسان آن مجموعه را ارزشمند و قابل استفاده ارزیابی می کردند. پس از مدتی این فکر از مخیله متولیان گذشت تا همه آن اسناد که ملیون ها دلار هزینه تهیه آن ها شده بود را به بیابان های اطراف برده و بسوزانند!. کتابداران آن اداره که به صورت اتفاقی متوجه این تصمیم شده بودند متولیان را ترسانده بودند که این کار جرم است و امحاء اسناد دولتی محسوب می شود و بالاخره آن ها را وادار کرده بودند که آن مجموعه را فهرستنویسی و در صورت عدم نیاز با نظارت سازمان اسناد ملی واگذار کنند. البته بسیاری از اسناد و گزارش های سوزانده نشده سرنوشت بهتری از سوزانده شدن و امحاء ندارند. بسیاری از این گزارش ها که تجسم عینی بخشی از دانش فنی کشور هستند، در کنج اتاق کارشناسان و مدیران (ونه در کتابخانه ها و مراکز اسناد) خاک می خورند و به شکل های مختلف و بدون قصد و غرض و فقط از روی ناآگاهی و سهل انگاری از بین می روند. آیا دستورالعمل یا بخش نامه ای وجود دارد که مدیران سازمان ها را وادارد تا اسناد و گزارش های خود را در محلی به نام کتابخانه و مرکز اسناد (یا هر نامی که خودشان می خواهند!) نگهداری کنند؟ این فقط در باره موضوع نگهداری است. آیا کسی بر مستندسازی طرح ها و پروژه ها و نحوه مستندسازی آن ها نظارت و کنترل دارد؟ آیا در این زمینه استاندارد یا رهنمودی وجود دارد؟. در بخش های مختلف فعالیت های مهمی در زمینه بومی سازی انجام شده و می شود. یکی از این بخش های مهم قطعه سازی ها هستند. اما مرکزی که بتواند در باره سطح و توان فنی کشور ارزیابی درستی ارائه دهد وجود ندارد. دانش تولید شده در ایران پراکنده و بدون مدیریت و کنترل است. سازمان های ثبت اختراع به هیچ وجه نمی توانند در باره توان فنی بخش های مختلف ارزیابی جامعی داشته باشند زیرا ماهیت کار آن ها به گونه ای است که نمی توانند همه موارد را تحت پوشش قرار دهند. هر کس که بخواهد می تواند ابداع و اختراع خود را ثبت کند اما مشکل اینجا است که آن هایی که نمی دانند یا نمی خواهند تعدادشان و حاصل کارشان بسیار بیشتر است. شرکتی را می شناسم که تا حالا نزدیک به سه هزار قطعه را توانسته که در داخل بسازد اما حتی یکی از آن ها را ثبت نکرده است. حتی متخصصان یک رشته خاص هم نمی توانند به صورت مستند در باره توان علمی و فنی حوزه تخصصی خود اظهار نظر کنند. در دنیا پذیرفته شده است که سازماندهی دانش و مدیریت آن به عهده کتابداران است. اگر از رشته های دیگری مانند فناوری اطلاعات، مدیریت و اداره کسب و کار نیز صحبت به میان می آید عمدتاً در بخش زیرساخت ها و یا مفاهیم، مبانی و رویکردها است ولی در حوزه اجرا کار سازماندهی دانش به عهده کتابداران است. شایسته است جامعه کتابداری و در راس آن سازمان اسناد و کتابخانه ملی گام های عملی و موثری در این زمینه بردارد.

تامین نظر کاربران:

تقریباً همه پژوهش هایی که درباره استنباط ها و برداشت های کاربران انواع کتابخانه ها انجام شده است حکایت از میزان رضایت زیر 50 درصدی آن ها دارد. حتی پژوهشی که در خود سازمان اسناد و کتابخانه ملی در سال 89 انجام شده است نیز موید همین سطح نازل میزان رضایت کاربران است. نظامی که میزان رضایتمندی کاربران کتابخانه ها را پایش، هدفگذاری و کنترل کند وجود ندارد. بسیاری از کتابخانه ها تمایلی برای سنجش رضایت کاربران ندارند و در صدد بهبود کیفیت خدمات خود نیستند. واقعیت این است که تامین نظر شهروندان، پژوهشگران و کارشناسان در باره خدمات کتابخانه ها دغدغه هیچ نهاد و سازمانی در ایران نیست.

من به دغدغه و علاقه جناب دکتر صلاحی به موضوع هایی مثل رده بندی کتابخانه ای احترام می گذارم و معتقدم از همه انباشته های علمی، تجربی و تخصصی ایشان در این زمینه ها باید بهره گرفت اما درخواست من از جناب دکتر این است که موضوع هایی از این قبیل را به همان متخصصان و اندیشمندان کتابداری که تا کنون نیز به شایستگی به این امر پرداخته اند واگذارند و به حمایت آن ها بپردازند. این اندیشمندان و متخصصان کتابدار همان گونه که جناب دکتر رضایی و دکتر خسروی عزیز هم اشاره کرده اند و اینجانب نیز به تفصیل در آن باره در مقاله ای در دایره المعارف کتابداری و اطلاع رسانی نوشته ام بسیار پیشتر و بسیار بیشتر دغدغه بومی سازی آن ها را داشته و به صورت تخصصی و همه جانبه به آن توجه کرده اند. در عوض من معتقدم از وجود دکتر صلاحی عزیز بیشتر باید در بخش های مدیریتی و اجرایی حرفه کتابداری استفاده کرد که به پاره ای از آن ها به اختصار اشاره کردم و موارد بسیار بیش از این ها است که همتی بلند می طلبد.

برچسب ها :
خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: