داخلی
»مطالب کتابداری
»گاهی دور گاهی نزدیک
نامگذاری هجده تیر بهعنوان روز ادبیات کودک یا چگونه چرخ را دوباره اختراع کنیم!
لیزنا (گاهی دور/ گاهی نزدیک:52).لیلا (رویا) مکتبی فرد، استادیار دانشگاه خوارزمی و پژوهشگر و منتقد ادبیات کودک: اصولاً هیچ وقت عمرم با برخورد مناسبتی با قضایا موافق نبودهام. یعنی همیشه فکر میکنم اگر چیزی مهم است همیشه مهم است و این چه رسمی است که یک بار در سال مثلاً یادمان بیاید که امروز روز هوای پاک است، یا هفتهی کتاب است یا روز محیط زیست است و ... مگر در باقی روزهای سال به هوای پاک نیاز نداریم؟ نباید کتاب بخوانیم یا به فکر محیط زیست باشیم؟ روز ادبیات کودک هم برایم مثل باقی مناسبتهاست و شاید حتا عجیبتر! برای من که هر روزم با این دغدغه میگذرد، هر روز میتواند روز ادبیات کودک باشد! هیجده تیر بیشتر از آنکه مرا به یاد ادبیات کودک بیندازد به یاد «مهدی آذریزدی» میاندازد. کسی که بخش زیادی از رونق بعداز ظهرهای کشدار تابستانم را به او مدیونم. به قصههای خوب برای بچه های خوبش. کسی که نمیدانم چرا وقتی مرد یادمان آمد که روز مرگش را به نام ادبیات کودکان سند بزنیم! مرحوم آذریزدی را از نزدیک دیده بودم، چندان خوش اخلاق و معاشرتی نبود. خدایش بیامرزد. پشت سر کسی که دستش از دنیا کوتاه است نباید حرف زد، میدانم! این را از این جهت نوشتم که به خودم یادآوری کنم شاید هم اگر در زمان حیاتش میرفتند سراغش چندان روی خوشی نشان نمیداد به پیشنهادی برای نامگذاری چنین روزی که شاید مناسبتر بود روز تولدش باشد نه روز مرگش. اگر از اساس به ضرورت وجود یا نامگذاری چنین روزی اعتقاد داشته باشیم البته!
آنها که بیشتر با دنیای ادبیات کودک نزدیکاند، میدانند که در تقویمهای بینالمللی یک روزی وجود دارد به نام روز جهانی کتاب کودک که مصادف است با دوم آوریل یا سیزده فروردین روز تولد «هانس کریستین اندرسن» نویسندهی کودک دانمارکی که خیلیها معتقدند انقلابی در ادبیات کودک جهان ایجاد کرده است و در متون کلاسیک ادبیات کودک از داستانهایش به عنوان فانتزیهای مدرن نام برده میشود. این روز سالهاست (چیزی قریب به پنجاه سال) که در شورای کتاب کودک یا همان شاخهی ملی دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان که یک جورهایی متولی ادبیات کودکان در سطح بینالمللی است، با یک روز تأخیر جشن گرفته میشود.
یک روز تأخیر هم به دلیل تقارن این روز با سنت کهن ما ایرانیان برای رفتن به دامان طبیعت در این روز است.
آنچه مهم این است که این روز فقط یک توضیح چند کلمهای در تقویم نیست و تهیه و تدارکی برایش دیده میشود. اما اینکه از اصحاب ادبیات کودک وطنی چند نفر در این مراسم شرکت میکنند و از آن استقبال میکنند، حرفی است علیحده! شاید اگر این دوستان و سیاستگزاران در این مراسم شرکت میکردند، دیگر نیازی به نامگذاری یک روز دیگر در تقویمها به نام روز ادبیات کودک و نوجوان را حس نمیکردند. این طور جزیرهای عمل کردن و اصرار برای تافته جدا بافته بودن نمیدانم تا کی میخواهد در تصمیمگیریها و برنامهریزیها و سیاستگزاریهای ما دخیل باشد.
به لطف همین شاخه ملی دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان آی.بی.بی.وای[1]. (شورای کتاب کودک) اکنون کشور ما یک قدمت پنجاه ساله در عرصهی ادبیات کودکان دارد، چیزی که همسایههای تازه به دوران رسیدهی جنوبیمان، حسرت یک سالش را میخورند و حاضرند هزاران دلار هزینه کنند تا تنها بخش کوچکی از این پیشینه را داشته باشند اما من نمیدانم ما چه اصراری داریم که این پیشینه را صفر کنیم و به عبارتی چرخ را دوباره اختراع کنیم! هنوز دو سال از تأسیس شاخهی ملی آی. بی. بی. وای در امارات متحدهی عربی نمیگذرد؛ اما امسال در اردیبهشت ماه یکی از مجللترین همایشهای منطقهای ادبیات کودک را در شارجه برگزار کردند. نمیدانم جای تأسف است یا افتخار که بخش قابل توجهی از سخنرانان و برگزار کنندگان کارگاههای آنها را اعضای شورای کتاب کودک ایران تشکیل میدادند. چه خوش گفت شاعر که:
آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم
این یادداشت چند روزی در دنیای مجازی زندگی میکند در خوشبینانه ترین حالت چندتایی کامنت میگیرد و بعد به هزارتوی پنهان وب میپیوندد و فراموش میشود، اما ای کاش ما یادمان بماند که پرداختن به ریشهها و احترام به آنچه که پیش از این انجام شده، ما را فرو نمیبرد؛ به پیش میبرد. گاهی اوقات من برخی چیزهای قدیمی و اصیل را به چیزهای تازه و جدید ترجیح میدهم. یکی هم همین روز ادبیات کودک است که نوع پنجاه سال پیشش را دوستتر میدارم!
ایشان در پاسخ به این سوال گفته بودند: کتابی در باره من قرار است از سوی حوزه هنری منتشر شود که در آن به تمامی این سوالها پاسخ دادهام.
خبرنگار حیرت زده گفته بودند یعنی مصاحبه نکنیم .
فکرش را بکنید اولین سوال و این جواب
متاسفنه برخی از دوستانی که ادعا دارند دغدغه ادبیات کودک را دارند وقتی برای کمک به ایشان مراجعه می کنیم اصلا پاسخگو نیستند. تجربه من در مورد نوشتن پایان نامه ام گواهی بر صدق گفته های من است.
سرکار خانم مکتبی فرد
دغدغه شما در خصوص ادبیات کودکان قابل تقدیر است. همون چیزی که سالهست ذهنم و علاقم رو به خودش مشغول کرده. و الان هم درصدد عملی کردن طرحهایی برای کودکان هستم که از گذشته تا الان درگیرش بودم.
در خصوص اینکه همه روزها، روز ادبیات کودک هست باهاتون هم عقیده هستم.
و امیدوارم بتون از تجارب شما در این زمینه استفاده کنم.