کد خبر: 12754
تاریخ انتشار: پنج شنبه, 17 مرداد 1392 - 08:38

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

گاهی دور گاهی نزدیک

خدا پدر نوستالژی را بیامرزد!

میترا لبافی

 


لیزنا (گاهی دور/ گاهی نزدیک: 55). میترا لبافی، خبرنگار واحد مرکزی خبر و خبرنگار ویژه حوزه کتاب: وقتی به ما خبرنگارها می‌رسند می‌گویند: "از خبرهای پشت پرده بگو!" اما باورشان نمی‌شود که خبرها بیشتر در دل و جان خودشان است و نه در دستان ما. وما در اصل خبرها را از خودشان می شنویم. از رانندگان تاکسی، از زن‌های خانه‌دار حتی. از شایعه‌ها، پیامک‌ها. کامنت‌های وبلاگمان. از جوک‌هایی که به سرعت برق ساخته می‌شوند... این تنها لذت خبرنگاری است.

 


خبرنگار شدیم چون می خواستیم نویسنده شویم. اما جایی نبود که استعدادمان را جدی بگیرد. حتی هنوز هم نیست. یعنی حلقه بسته ناشران، استعدادکش است. و گاهی آن قدر در ماجرای حذف استعدادها زبردست هستند که خود آن شخص هم فکر می‌کند هیچ چیزی نمی‌داند و مایوس و ناتوان از این چرخه خارج می‌شود. ما نسل نجیبی بودیم به خدا؛ هرچند فکر می‌کنند که خبرنگارها باید خیلی بزن بهادر باشند، اما اگر هم باشیم فقط در میدان کارمان است که این گونه‌ایم و برای گرفتن حق و حقوق خودمان هیچ کاری از دستمان بر نمی‌آید.

 

 

و خبرنگاری را برای عشق و علاقه‌مان به خلق و تولید و نوشتن است که دنبال می‌کنیم  و انگیزه‌ای دیگر برایمان باقی نمانده است. چون نه زندگی برایمان گذاشته و نه پولی دارد و نه آینده قابل توجهی پیش رویت است. ما در اصل مولفان شکست خورده‌ایم اما هنوز کاملا زمین نخورده‌ایم و هنوز هم امیدواریم که روزی همه تجربه‌هایمان را در قالب کتابی بنویسیم و امثال گابریل گارسیا مارکز را الگوی خودمان می دانیم که از گزارش‌نویسی شروع کرد و شد رمان‌نویس؛ و معتقدیم روزنامه‌نگاری مادر رمان‌نویسی و ادبیات است... و به همین دلیل است که از تمام سختی‌ها عبور می‌کنیم شاید روزی وقتش برسد که ...بنویسیم، دیگر بار و دیگر بار.

 


گاهی هم دلمان می گیرد از جامعه خبری‌ای که روز به روز به حاشیه می رود. اسمش این است که بر قله اطلاع‌رسانی ایستاده‌ایم اما بعضی از ما حتی روی تپه هم نیستیم. ما گاهی فقط حرف می‌زنیم، اهل عمل نیستیم. می‌گوییم کتاب بخوانیم، اما خبرنگارانِ کتاب خودشان از کتاب دور شده‌اند و دچار روزمرگی‌های کاری‌اند و خود من یکی از آن‌ها. زمانی نقد کتاب می‌نوشتم اما حالا سرعت کار آن قدر بالاست که مدام از جیب حافظه و خاطره خرج می‌کنم؛ و از خاطره کتاب‌هایی که خوانده ام می‌گویم و یا منعکس‌کننده اخبار کتاب‌هایی هستم که هیاهوی زیاد دارند. بقیه‌اش هم که گزارش‌های تحقیقی است و رویداد محوری کم شده. حالا خدا پدر نوستالژی‌ها را بیامرزد که اگر نبود معلوم نیست ما خبرنگارها درباره چه باید می‌نوشتیم....

 


نمی‌دانم شاید زندگی می‌کنیم که لحظه‌های بهتری را تجربه کنیم اما زندگی همین تجربه‌هایی است که پشت سر گذاشته‌ایم . شاید روزی هم چشممان را باز کردیم و دیدیم این یادداشت هم نوستالژی دیگری شده برای نسلی که می‌خواست نویسنده شود، کتاب بخواند، اما خدا خواست در خدمت نویسندگان و اهالی نشر و کتاب باشد ... و این هم بد نیست. اسمش را می‌گذاریم باقیات و صالحات و امیدواریم با خدمت به خلق، خداوند از همه ما راضی باشد. آخرش همین می ماند، غیر از این نیست.

 


به امید خود امید
و السلام

برچسب ها :
مريم مقدمي
|
Iran
|
1392/06/02 - 09:28
0
0
سلام.مطلبت خيلي زيبا بود من وبلاگتو هميشه ميخونم مطالبت زيباست
به قول دكتر حري كه گفت اگه كتابدار نميشدم بي شك فيلسوف ميشدم
من هم به اون اعتقاد دارم...
خبرنگاري كم تر از فيلسوف زمان بودن نيست .
گرچه دير ...
اما روزت مبارك
محمد حسن زاده
|
Iran
|
1392/05/30 - 18:49
2
1
سركار خانم لبافي از جمله كساني هستند كه به صورت شايسته اخبار حوزه فرهنگ را گردآوري و ارائه مي كنند و گزارش هاي بسيار خوبي تاكنون از ايشان در رسانه ها ديده ايم و شنيده ايم. به صورت ويژه به اخبار حوزه كتاب و كتابخواني همت مي گمارند. به گونه اي كه در ذهن ما ايشان با كتاب و كتابداري عجين شده اند. براي ايشان آرزوي موفقيت داريم
میترالبافی
|
Iran
|
1392/05/22 - 22:33
0
6
با سلام . احساس کردم به قول همراه اول،هیچ کس تنها نیست! این جا از معدود مکان هایی بود که حس کردم کارم را درک می کنند و به آن احترام می گذارند اما باز هم به گفته ای" عظمت باید در نگاه تو باشد، نه چیزی که به آن می نگری..."از نگاه با عظمتتان به نوشته ساده ام ممنونم . با آرزوی بهترین ها.
محمود محمدی نسب
|
Iran
|
1392/05/21 - 15:47
0
4
از طرف خودم و همه کتابداران از خانم لبافی که خبرهای عالم کتاب را اطلاع رسانی می کنند متشکرم. انجمن کتابداری هم در همایشی می تواند از ایشان به نحوی تقدیر کنند و ایشان را بیشتر با رشته مان آشنا کنند.
نوشته شان هم بسیار زیبا و دلنشین بود و خیلی به دل همه ما نشست.
همکار
|
Iran
|
1392/05/21 - 11:23
0
5
"اما خدا خواست در خدمت نویسندگان و اهالی نشر و کتاب باشد ... و این هم بد نیست. اسمش را می‌گذاریم باقیات و صالحات"

قشنگ بود؛ فقط همین انگیزه بودن من در این حرفه با وجود همه ناملایماتش در کنار حرفه کتابداری است که شما هم به زیبایی از آن با عنوان زندگی یاد کردید.

مرسی که کوتاه و زیبا گفتید

آرزوی موفقیت برای شما
ابراهیم عمرانی
|
Iran
|
1392/05/19 - 22:34
0
11
خیلی صمیمی و زیبا نوشته اند و لذت بردم. و اما این جمله شان:
گاهی هم دلمان می گیرد از جامعه خبری‌ای که روز به روز به حاشیه می رود. اسمش این است که بر قله اطلاع‌رسانی ایستاده‌ایم اما بعضی از ما حتی روی تپه هم نیستیم.
همه ما در رشته های خودمان گاهی این احساس را داریم که نزدیک قله ایم، احساسی کاذب که باعث بسیاری اشتباهات و اشکلات بعدی می شود، لیکن یادمان باشد که سر تپه هم نیستیم
از خانم لبافی تشکر می کنم و روز خبرنگار را به ایشان تبریک می گویم.
پاسخ ها
محسن زین العابدینی
| Iran |
1392/05/20 - 09:08
همین کنار آمدن با واقعیت موجود نقطه شروع بسیاری از موفقیتهاست.
کتابدار نویسنده
|
Iran
|
1392/05/18 - 13:19
0
4
با سلام
خانم لبافی بسیار زیبا و بی آلایش نوشته اند. من نیز در دوران نوچوانی اوایل جوانی که طبع شعر و قصه نویسی داشتم از ناشران استعدادکش ضربه خورده ام و امروز هم که در کسوت کتابداری مشغولم از سردبیران و داوران استعدادکش نشریات که مقاله های علمی ام را به طرفه العینی (در کمتر از یک روز) رد می کنند ضربه می خورم
محسن زین العابدینی
|
Iran
|
1392/05/17 - 11:36
0
4
همانطور که نوشته اند، خبرنگاری کاری دشوار است که درخورد زحمتی که دارد قدر و جایگاه ندارد. خبرنگاری کتاب که سرکار خانم لبافی در زمره خبرنگاران ویژه کتاب هستند، کاری است به مراتب از خبرنگاری سیاسی و خبری صرف دشوارتر و ناشناخته تر.
برای ایشان و همه خادمین به کتاب آرزوی توفیق داریم.
در یکی از برنامه های کتاب فرهنگ، مسائل و دشورایهای خبرنگاری کتاب را بررسی کرده ایم که فایل صوتی آن در نشانی زیر قابل دانلود و شنیدن است:
http://culturesbook.podomatic.com/entry/2012-10-25T07_01_22-07_00
خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: