کد خبر: 12909
تاریخ انتشار: شنبه, 02 شهریور 1392 - 07:52

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

گاهی دور گاهی نزدیک

قیمت فکر

دکتر محسن حاجی‌زین‌العابدینی

 

لیزنا (گاهی دور/ گاهی نزدیک: 56)، دکتر محسن حاجی‌زین‌العابدینی، استادیار مرکز اطلاعات و مدارک علمی کشاورزی: داشتم کتابهای کتابفروشی را ورانداز می‌کردم. برخی خیلی تر و تمیز و شیک و باکلاس؛ برخی رنگ و رو رفته و زار و نزار. برخی ستبر و استوار، برخی خجالتی و گوشه‌گیر و ... پشت جلد هر کدام را هم نگاه می‌کردم و قیمت درج شده را که می‌دیدم دوباره برمی‌گشتم و قیافه کتاب ر ورانداز می‌کردم. به چیز عجیبی رسیدم. هر چه ظاهر کتاب قشنگ‌تر و بهتر باشد قیمت هم بالاتر است. انگار جلد زرکوب، کاغذ گلاسه یا با گرم بالا‌تر، سفید یا کاهی، رنگی یا غیر رنگی و... مانند رخت و لباس آدمیان برای جامعه‌ی ظاهربین، معیارهای اصلی قیمت‌گذاری کتاب‌ها هستند. یعنی اگر کتابی این مولفه‌ها را داشته باشد، صاحب قیمتی درخور شان ظاهری خودش می‌شود و اگر کتابی از این پیرایه‌ها عاری باشد، قیمتی به مراتب پائین‌تر کسب می‌کند. در این بزمِ کتابی و در چنین کنکاشی، آدم یاد مثل معروف "لباس نو- بخور پلو" می‌افتد. یعنی کتاب‌ها هم گویی در بین خودشان سلسله مراتب و طبقه اجتماعی دارند. درست مثل طبقات کاستی جامعه هند قدیم.

 

مسأله قیمت کتاب بر اساس هزینه‌ها و مواد مصرفی و مولفه‌های ریز و درشت دیگر که باعث می‌شوند قیمت آن بالا برود به جای خود طبیعی است و قاعدتا دلیلی برای تعجب و قلم‌فرسایی ندارد. اما چیزی که باعث شگفتی می‌شود، سیاست حاکم بر قیمت‌گذاری کتاب‌ها است. یعنی در زمان قیمت‌گذاری کسی کاری به آنچه در کتاب آمده ندارد. اینکه این کلمات و این حرف‌ها با چه خون دلی نوشته شده‌اند و نویسنده به قول قدیمی‌ها، چند سال دود چراغ خورده تا اینها را آموخته و حالا در قالب یک کتاب به ما عرضه کرده است. یا اینکه آیا اساسا حرف‌ها و نوشته‌های کتاب صحت و اعتبار لازم را دارند یا اینها صرفا برای ارضای حس کنجکاوی یا خودنمایی افرادی به نام نویسنده ارائه شده‌اند؟ به هر حال، اگر بپذیریم که قیمت‌گذاری کتاب‌ها نوعی ارزشگذاری آنها هم هست، که البته هست، چیزی که انگار این وسط چندان محلی از اعراب ندارد همان محتوا و حرف کتاب است. به همین خاطر هم هست که اغلب کتاب‌ها از یک محدوده قیمتی که بر اساس همان مولفه‌های پیش‌گفته تعیین می‌شود، فراتر نمی‌روند و هر کدام بسته به قطر و کیفیت مواد و آماده‌سازی آنها تفاوت قیمت پیدا می‌کنند. این در حالی است که کتاب اساسا برای محتوای آن و برای آگاهی تهیه می‌شود نه برای دکوراسیون یا قشنگی که رنگ و لعاب آن مدنظر باشد. و آنچه در طول اعصار باعث ماندگاری کتاب شده حرف درون آن است که باعث شده آدمیان به خاطر دلبستگی و استفاده از آن به هر طریق ممکن آن را حفظ کنند و از ابزارها و امکانات مختلف برای ماناسازی کتابی ارزشمند استفاده کنند و تا جایی که مقدور است آن را از گزند بلایا محافظت نمایند. اگر اکنون هم ارزشی برای نسخ خطی یا قدیمی قائل هستیم به دلیل محتوایی است که باعث شده افراد برای حفظ آن اندیشه‌های ناب همه تلاش خود را به کار برند تا با بهترین کاغذ و مرکب و ابزار، آن حرف برای دیگران نیز باقی بماند نه صرفا به خاطر زرکوب بودن یا کاغذ آنچنانی داشتن.

 

اما حالا، با کمال تاسف شاهد هستیم که در سوداگری کتاب، چیزی که محلی از اعراب ندارد حرف و کلام درون آن است و همانگونه که ذکر آن رفت بیشترین معیار‌های ارزشگذاری قیمتی کتابها همان معیارهای ظاهری است. در برخی موارد البته مسأله محتوا مطرح می‌شود و در این فرایند اثر می‌کند، اما آنهم مانند سایر مولفه‌های موجود سازوکاری عکس دارد. انعکاس محتوا در این فرایند بیمار اینگونه است که هنگام نشر یک اثر و بررسی هزینه-سودمندی آن، حساب می‌کنند که این کتاب به نظر می‌آید حرفهای خوبی داشته باشد و به این دلیل مخاطب بیشتری داشته و به چاپ دوم و چاپهای بعدی هم ممکن است برسد، به همین خاطر خوب است این مسأله در قیمت‌گذاری و کلا تجارت کتاب مدنظر قرار گیرد.

 

ناگفته نماند که قیمت کتاب قطعا چیزی از ارزش‌ها و محتوای یک اثر ناب کم ‌کند و کتاب خوب و حرفهای ناب درون آن، مانند جواهر اصیلی است که از فاصله‌های دور نیز درخشنده و قابل تشخیص است. اما اینکه همه کتابها فقط و فقط بر اساس ظاهر و پیرایه‌هایشان قضاوت شوند و ارزش بیابند، ولو این ارزش یک ارزش مادی از جنس قیمت باشد، کمی بی انصافی و قدر ناشناسی در حق اهل اندیشه و سوختگان راه دانایی است. وقتی با هزاران خون دل چیزی را قلمی می کنی که حاصل یک عمرت هست و بدون چشمداشت و فقط برای یک صدم رشد فکری ابناء بشر آن را عرضه می کنی، انتظار توجه بیشتر به مغز حرفها ولو بر اساس قضاوت قیمتی انتظار بیجایی نیست.

برچسب ها :
اکسیر دود خورده
|
Iran
|
1392/07/17 - 17:54
0
0
من فعلا کاری به کار کتابهای ترجمه شده ندارم یا کتابها با محتوای علمی و گردآورشده. اما نویسنده ای که با گذران عمر کوتاه بشر داستانی را خلق میکند و لحظات زندگی را غرق در افکار خود در چهاردیواری و در کنار چراغ گردسوز میگذراند وبا پاکی اندیشه اش چون پارسایان و عارفان به سیر و سلوک عالم خیال در واقعیت سر میکشد باید باید و باید ارج نهاد. بنابراین یک هیئت از اساتید قبل از چاپ کتاب روی اثر و ارزش آن رای دهند و بر مبنای امتیاز اولیه قیمت گذاری کنند البته پس از چاپ نیز ممکن است قیمت واقعی آن بر مبنای محتوا و فرهنگ خوانندکان بالا رود.البته اگر لابیها در این امر دخالت نکنند چون نویسندگانی که حرفهای خوبی میزنند و از نظر فرهنگی وعلمی یا آی کیو صد سال جلوترند وباعث پیشرفت فرهنگی ایرانیان میشوندکه از طرف باندهای مخوف خارجی یا به سیاست آلوده میشوند یا به صورت تصادفی خودکشی میکنند حال بیابید نام پرتغال فروش را.
سمک عیار3
|
Iran
|
1392/06/19 - 10:54
0
1
آها! یه چیز دیگه هم یادم افتاد. اگه قرار باشه ارزش محتو با میزان غلظت دود چراغ در خون نویسنده محاسبه بشه حق کسائی که توی مناطق خوش آب و هواتر زندگی میکنن ضایع میشه. مثلا نویسنده های تهرانی خونشون پر از دوده که معلوم نیست منشاء اون کجاست؟ بنابراین پیشنهاد میکنم برای به دست آوردن این ارزش محتوا یک ضریب ثابت محلی برای محل زندگی نویسنده در نظر گرفته بشه که برای مناطق پردود کمتر و سالمتر بیشتر باشه. بنابراین فرمول حاصله خواهد بود:
میزان دود چراغ در خون (برحسب میلی گرم) × ضریب ثابت محلی = ارزش محتوائی کتاب
سمک عیار
|
Iran
|
1392/06/19 - 10:38
0
1
البته میشود پیشنهاد کرد به عنوان یک روش برای سنجش محتوای کتاب، میزان و غلظت دود چراغ را در خون نویسنده اندازه بگیرند.
سمک عیار
|
Iran
|
1392/06/19 - 10:32
0
1
آخه میشه برای چیزائی مثل جلد و جنس کاغذ با معیار کمی ارزشیابی کرد اما معیار ارزشیابی فکر چیه؟ شما به چه محتوائی میگین عالی و به چه محتوائی میگین ضعیف؟ چطور ارزشگزاریش میکنین؟ چه چیزای سخت سختی از آدم میخواین هااااا؟!
اکبرنژاد
|
Iran
|
1392/06/04 - 22:29
0
3
باتشکر از جناب آقای دکتر حاجی زین العابدینی برای مطرح کردن این موضوع با زبان شیوا و غیررسمی شان. بنده یکبار از یک کتابفروش شنیدم که مشتری داشته که می گفته به یک متر! کتاب که عطفشان قهوه ای سوخته! باشه نیازمندم تا دکوراسیون خانه ام شیک و با سایر مصنوعات و جای جای خونه هماهنگ شود! حالا فکر بکنین که این تیپ آدم ها هم در متن تفکرات و اندیشه آقای دکتر می گنجند یا نه!؟
شمس
|
Iran
|
1392/06/04 - 09:33
0
3
سلام
با این نوشته شما یاد مطلبی از مرحوم دکتر شریعتی افتادم که وزن کردن کتابش و حساب و کتاب نویسنده و .... به زیبایی این معنی را به تصویر کشید ه است
متاسفانه کدامیک از آثارش بود، فراموش کرده ام
موفق باشید
با سلام
|
Iran
|
1392/06/03 - 00:52
0
0
از شما بابت این نوشتار ممنونم، شاید مثال درستی نباشد، یعنی مقایسه قیمت کتاب با قیمت رب گوجه فرنگی!
اما اگر قوطی رب گوجه را دیده باشید، با توجه به غلظت آن (یعنی از 24 به بالا)قیمت گذاری می شود، رب گوجه هایی که دارای درجه غلظت 27 یا 28 به بالا هستند، کیفیت بسیار خوب داشته و بنابراین قیمت بالایی نیز دارند. اگر با کتاب مقایسه کنیم، محتوا هرچه غنی تر ، قیمت هم باید بالاتر باشد. اما در مورد برخی کتابها،توجهی به محتوا برای قیمت گذاری، نمی شود.
باسپاس
پاسخ ها
جلال
| Iran |
1392/06/06 - 13:19
اتفاقا برای من خرید کتاب مقایسه با همین چیزاس مثلا با قیمت این قوطی رب من میتونم 2 تا کتاب جیبی بخرم .. پس نمی صرفه این قوطی رب
پیروز ابراهیمی
|
Iran
|
1392/06/02 - 11:05
1
0
سلام و درود

نوع فونت چاپ شده کتاب خیلی مهمتر است که متاسفانه بعضی ناشران به آن توجه نمی کنند
مهرناز
|
Iran
|
1392/06/02 - 09:02
0
1
سلام استاد
با وجود صحت دریافتهای شما به نظرم به قول آن افسانه که "میگوید هفت درو بستی نمکی یه درو نبستی نمکی"شما همه جوانب را درنظر نگرفتید ،نشر رو میزی که خود مدرس آن هستید مشکل نتایج تحقیقات آن دود چراغ خورده ها را تاحدی برطرف میکند وانگهی بعضی از کتابها به خاطر ظاهر خلاقانه آنها خریداری میشود(کتابهای طراحی شده آقای مجید زارع)نسخه های خطی هم نه فقط به دلیل محتوی آنها بلکه جنس کاغذ و نوع مرکب هم درنفیس بودن ان نقش دارد.از طرفی کتابهای تجدید چاپ نشده قدیمی و یا آنها که مجروح تیغ سانسور هستند با ظاهر فرسوده هم خواهان دارند.با نگاه بدبینانه باید گفت استاد جان "اهل اندیشه و سوخته گان راه دانایی"چند کتاب (درهمین رشته خودمان)دارند که مورد بی مهری ناشران قرار گرفته است؟
صمیمی نژاد
|
Iran
|
1392/06/02 - 08:23
0
5
با سپاس از استاد زین العابدینی برای بیان زیبا و موضوع بجای ایشان. این نوع نگاه مرسوم به بها گذاری کتاب شاید برخاسته از یک تفکر غالب ولی غلط است که جای خیلی حرف دارد. فقط مطلب شما مرا یاد خاطره ای دور انداخت: روزی در کارگاه آموزشی کارآفرینی کسی که مدعی بنیانگذاری این مقوله در ایران است، انداخت. ایشان از هرکس می پرسید که رشته تحصیلی ات چیست و بعد نمی دانم از غیب یا از جایی دیگر برای طرف نسخه کارآفرینی میپیچید. به من که رسید گفتم کتابداری می خوانم. شوکه شد، سری به تاسف و استیصال تکان داد و بعد با لب و لوچه آویزان گفت: شاید بتوانی با احتکار نسخه های نفیس حافظ و خیام در بازار نشر و آب کردن آن در بازار سیاه به ثروتی دست پیدا کنی؟
پاسخ ها
نویسنده
| Iran |
1392/06/03 - 12:18
آقای دکتر سلام
وقتی از دود چراغ حرف زدید من خیلی خیلی خوب منظورتون را فهمیدم، من کتابم را در اوج کمبودها و نداری ها نوشتم و شبهای زیادی را هم روی آن صبح کردم. اما تنها تلاشم آن است که کتابم با نازل ترین قیمت به فروش برسد، چون دوست دارم همه، فارق از دارا و ندار بتوانند از دسترنجم بهره ببرند.کتاب برای دوستدار علم نوشته می شود، حتی اگه جیبش خالی باشه، پس چه بهتر که قیمت پایین تری داشته باشه تا تعداد بیشتری بتوانند از آن استفاده کنند، من دانشجوهای زیادی را دیده ام که با داشتن علاقه زیاد، سر قیمت کتاب از خرید آن منصرف شده اند. اگه روزی کتابتان ارزان تر از انتظار شما فروخته شد شاد باشید، کتاب شما فرصت خرید را به دانشجویان علاقهمند بی پول داده است.
خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: