داخلی
»مطالب کتابداری
»گاهی دور گاهی نزدیک
لیزنا (گاهی دور/ گاهی نزدیک: 56)، دکتر محسن حاجیزینالعابدینی، استادیار مرکز اطلاعات و مدارک علمی کشاورزی: داشتم کتابهای کتابفروشی را ورانداز میکردم. برخی خیلی تر و تمیز و شیک و باکلاس؛ برخی رنگ و رو رفته و زار و نزار. برخی ستبر و استوار، برخی خجالتی و گوشهگیر و ... پشت جلد هر کدام را هم نگاه میکردم و قیمت درج شده را که میدیدم دوباره برمیگشتم و قیافه کتاب ر ورانداز میکردم. به چیز عجیبی رسیدم. هر چه ظاهر کتاب قشنگتر و بهتر باشد قیمت هم بالاتر است. انگار جلد زرکوب، کاغذ گلاسه یا با گرم بالاتر، سفید یا کاهی، رنگی یا غیر رنگی و... مانند رخت و لباس آدمیان برای جامعهی ظاهربین، معیارهای اصلی قیمتگذاری کتابها هستند. یعنی اگر کتابی این مولفهها را داشته باشد، صاحب قیمتی درخور شان ظاهری خودش میشود و اگر کتابی از این پیرایهها عاری باشد، قیمتی به مراتب پائینتر کسب میکند. در این بزمِ کتابی و در چنین کنکاشی، آدم یاد مثل معروف "لباس نو- بخور پلو" میافتد. یعنی کتابها هم گویی در بین خودشان سلسله مراتب و طبقه اجتماعی دارند. درست مثل طبقات کاستی جامعه هند قدیم.
اما حالا، با کمال تاسف شاهد هستیم که در سوداگری کتاب، چیزی که محلی از اعراب ندارد حرف و کلام درون آن است و همانگونه که ذکر آن رفت بیشترین معیارهای ارزشگذاری قیمتی کتابها همان معیارهای ظاهری است. در برخی موارد البته مسأله محتوا مطرح میشود و در این فرایند اثر میکند، اما آنهم مانند سایر مولفههای موجود سازوکاری عکس دارد. انعکاس محتوا در این فرایند بیمار اینگونه است که هنگام نشر یک اثر و بررسی هزینه-سودمندی آن، حساب میکنند که این کتاب به نظر میآید حرفهای خوبی داشته باشد و به این دلیل مخاطب بیشتری داشته و به چاپ دوم و چاپهای بعدی هم ممکن است برسد، به همین خاطر خوب است این مسأله در قیمتگذاری و کلا تجارت کتاب مدنظر قرار گیرد.
ناگفته نماند که قیمت کتاب قطعا چیزی از ارزشها و محتوای یک اثر ناب کم کند و کتاب خوب و حرفهای ناب درون آن، مانند جواهر اصیلی است که از فاصلههای دور نیز درخشنده و قابل تشخیص است. اما اینکه همه کتابها فقط و فقط بر اساس ظاهر و پیرایههایشان قضاوت شوند و ارزش بیابند، ولو این ارزش یک ارزش مادی از جنس قیمت باشد، کمی بی انصافی و قدر ناشناسی در حق اهل اندیشه و سوختگان راه دانایی است. وقتی با هزاران خون دل چیزی را قلمی می کنی که حاصل یک عمرت هست و بدون چشمداشت و فقط برای یک صدم رشد فکری ابناء بشر آن را عرضه می کنی، انتظار توجه بیشتر به مغز حرفها ولو بر اساس قضاوت قیمتی انتظار بیجایی نیست.
میزان دود چراغ در خون (برحسب میلی گرم) × ضریب ثابت محلی = ارزش محتوائی کتاب
با این نوشته شما یاد مطلبی از مرحوم دکتر شریعتی افتادم که وزن کردن کتابش و حساب و کتاب نویسنده و .... به زیبایی این معنی را به تصویر کشید ه است
متاسفانه کدامیک از آثارش بود، فراموش کرده ام
موفق باشید
اما اگر قوطی رب گوجه را دیده باشید، با توجه به غلظت آن (یعنی از 24 به بالا)قیمت گذاری می شود، رب گوجه هایی که دارای درجه غلظت 27 یا 28 به بالا هستند، کیفیت بسیار خوب داشته و بنابراین قیمت بالایی نیز دارند. اگر با کتاب مقایسه کنیم، محتوا هرچه غنی تر ، قیمت هم باید بالاتر باشد. اما در مورد برخی کتابها،توجهی به محتوا برای قیمت گذاری، نمی شود.
باسپاس
نوع فونت چاپ شده کتاب خیلی مهمتر است که متاسفانه بعضی ناشران به آن توجه نمی کنند
با وجود صحت دریافتهای شما به نظرم به قول آن افسانه که "میگوید هفت درو بستی نمکی یه درو نبستی نمکی"شما همه جوانب را درنظر نگرفتید ،نشر رو میزی که خود مدرس آن هستید مشکل نتایج تحقیقات آن دود چراغ خورده ها را تاحدی برطرف میکند وانگهی بعضی از کتابها به خاطر ظاهر خلاقانه آنها خریداری میشود(کتابهای طراحی شده آقای مجید زارع)نسخه های خطی هم نه فقط به دلیل محتوی آنها بلکه جنس کاغذ و نوع مرکب هم درنفیس بودن ان نقش دارد.از طرفی کتابهای تجدید چاپ نشده قدیمی و یا آنها که مجروح تیغ سانسور هستند با ظاهر فرسوده هم خواهان دارند.با نگاه بدبینانه باید گفت استاد جان "اهل اندیشه و سوخته گان راه دانایی"چند کتاب (درهمین رشته خودمان)دارند که مورد بی مهری ناشران قرار گرفته است؟
وقتی از دود چراغ حرف زدید من خیلی خیلی خوب منظورتون را فهمیدم، من کتابم را در اوج کمبودها و نداری ها نوشتم و شبهای زیادی را هم روی آن صبح کردم. اما تنها تلاشم آن است که کتابم با نازل ترین قیمت به فروش برسد، چون دوست دارم همه، فارق از دارا و ندار بتوانند از دسترنجم بهره ببرند.کتاب برای دوستدار علم نوشته می شود، حتی اگه جیبش خالی باشه، پس چه بهتر که قیمت پایین تری داشته باشه تا تعداد بیشتری بتوانند از آن استفاده کنند، من دانشجوهای زیادی را دیده ام که با داشتن علاقه زیاد، سر قیمت کتاب از خرید آن منصرف شده اند. اگه روزی کتابتان ارزان تر از انتظار شما فروخته شد شاد باشید، کتاب شما فرصت خرید را به دانشجویان علاقهمند بی پول داده است.