کد خبر: 13215
تاریخ انتشار: یکشنبه, 07 مهر 1392 - 11:13

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

گاهی دور گاهی نزدیک

از نقد عامل تا نقل ...

محسن شمس اژه‌ای

 

 

 لیزنا (گاهی دور/ گاهی نزدیک:60)، محسن شمس اژه‌ای،كتابدار:

 

چندي پيش مطالبی در پايگاه خبري کتابداري ايران (ليزنا) با عنوان «خوشه نقدهاي ايستگاه مطالعه در نهاد كتابخانه‌هاي عمومي» منتشر شد. مشغله زیاد مانع از پرداختن و گاهی مطالعه این مطالب می شود. اما القای این مفاهیم و اثرات آن باعث شد تا ضمن پرسش از دوستان خود در نهاد، به مسائل یاد شده بهتر نگاه  کنم.

 

موضوع داستان خوشه نقد های ایستگاههای مطالعه، رانت خواری یا غارت بیت المال است و شخصیت یا شخصیت های اول داستان که در طی جملات و کامنتها عامل فلاکت جماعت بسیاری معرفی می شوند، با رانت خواری معیشت بسیاری از کتابداران را سخت کردهاند (آنچه را که من در اینجا نقل می کنم در نوشته های مولف و مطالعه کامنتها مصادیق بسیار دارد). در حال حاضر، طرح این  مسائل باعث میشود تا عوام تصور کنند پرونده فساد اقتصادی دیگری در حال ظهور است و این بار عرصه فرهنگ را آبستن خود کرده است و با القای ترس، نگرانی و  هیجان و برانگیختن احساسات جامعه، به ویژه کتابداران، اذهان را ملتهب و مشغول میسازد.  

با تأمل به نقد مذکور و دیدن نقاط ضعف آن، چند نکته جدید فراگرفتم. امیدوارم آموخته هایم اسباب تأمل و نقد جدیدی را فراهم آورد تا در نتیجه آن، تعالی فرهنگی جامعه حاصل شود و نیز توجه مولف نقد را در چه نوشتن و چگونه نوشتن برانگیزد:

 

نکته اوّل:

قبل از نقد به هدف خود از نقد فکر کنید. سابقه ذهنی و شخصی منفی نباید علت توجه شما به یک موضوع و نقد آن باشد. عدم رعایت این نکته، باعث پیشداوری خواهد شد. پیشداوری باعث میشود تا همه مفاهیم در یک راستا و هدفمند به نقطه خاصی هدایت شود و نقد علمی به نگرش سطحی یا سلیقه فردی بدل شود.

 

نمونه عدم رعایت نکته اول:

"جاي تاسف است! آقاي دبيركل هنوز هم كتابداران كتابخانه هاي عمومي را به رسميت نمي شناسد و از اينكه در جمعي با كتابداران باشد، اكراه دارد. و گرنه چرا خبر از ديدار معظم له فقط با "دبيركل و مديران ارشد" نهاد كتابخانه ها را مي دهد ... ظاهرا نهاد از همان ابتدا با حذف نقش و ناديده گرفتن كتابداران، مسير نامتعارف و مبهمي را در پيش گرفته است."

 

همه کتابدارن نهاد از دیدار مسئولین نهاد و رهبر معظم انقلاب و از دیدار دیگر، که دیدار کتابداران و مقام معظم رهبری بوده است اطلاع دارند، زیرا در کتاب مجموعه دستورالعملهای اداره کتابخانههای عمومی به هر یک، جداگانه اشاره شده است. در پاراگراف «ایستگاه مطالعه 2»، نویسنده از تفکیک این دو دیدار اطلاع نداشته، بنابراین پیشداوری و نتیجه گیری خاصی اتفاق افتاده است. پس از بیاطلاعی نویسنده از موضوع دیدار مسئولین نهاد و مقام معظم رهبری، تنها سابقه ذهنی منفی و شخصی میتواند منتج به ایراد جملات بالا شود، زیرا مصداق صادقی  در نوشته برای اکراه دبیرکل، به رسمیت نشناختن کتابداران و ... وجود ندارد.

 

-   نتایج عدم رعایت نکته اول از نظر نگارنده: طرح جملات و ارائه نتایجی مانند فوق که هیچ ارتباطی به ایستگاه مطالعه و اصل موضوع مورد نقد ندارد؛ایجاد نگرش منفی نسبت به ایستگاهها در کتابداران؛تقابل کتابداران و مدیران نهاد؛ و احساس فلاکت در کتابداران (زیرا کتابداران احساس میکنند، به جایگاه و منزلتشان توسط مدیر یا مدیران نهاد مکرر توهین میشود یا دستمزدشان غارت میشود) نتایج اصلی ایستگاه مطالعه 2 است. آنچه مسلم است آن است که این نتایج به بهبود وضعیت ایستگاههای مطالعه کمک نمیکند.

-    

چند جمله ذیل تمامی نتایجی را که عنوان شد همزمان در خود دارند:

 

آسيب شناسي اين رويه] شيوه مجموعه سازي كتاب ايستگاه ها[، گوياي روند رو به گسترش "كتابسازي" است كه بسيار مخرب بوده و علاوه بر هدر رفت سرمايههاي مادي با توجه به شرايط وخيم نظام حقوق و دستمزد كتابداران كتابخانهها و توقف خريد از ناشران مناسب، راه غیرمنصفانه ای را فراهم كرده است.

 

بهتر است منتقد با استفاده از ادبیات حرفهای، زیبایی هدفی را که دنبال میکند با هنرمندی تمام به مخاطب نشان دهد تا این که بخواهد از ادبیات سخیف و سوگیرانه بهره جوید. نتیجه سوگیری، ایراد اتهام و قضاوت یکجانبه است. به بیانی صریحتر، از حیث سبک، نقد عامل نباید مصداق مواد 697 و 698 قانون مجازات اسلامی باشد و آن چنان نباید سست باشد که خواننده تصور کند، نویسنده آن فردی رادیکالمنش یا کینهتوز است. نقد عامل با ساختار و محتوای استخواندار، آنچنان استوار بر پای خود میایستد که چیزی نمیتواند باعث سرنگونی یا وارونگی آن شود. ثبات و استحکام موجود در نقد عامل، باعث تغییر یا تعریف نظریههای جدید در نظر و عمل میشود.

 

 

نکته دوم:

از نظر سقراط «سوال یا چون و چرا گفتن، چیزی است که به زندگی ارزش زیستن میدهد.» در هنگام ایراد نقد عامل، چون و چرا را پاس بداریم و حق بیان آن را شایسته به جا آوریم.

 

سوال بهترین ابزار برای جلب توجه خواننده برای ایجاد جدابیت و کشندگی در یک نوشته است. میتوانیم از آن برای ساختار شکنی یا ساختار فکنی بهره بریم، مشروط بر آن که جریان حاکم بر آن، سازنده باشد، و اسباب ابراز حقایق خودساخته قرار نگیرد. شکل منصفانه و مصلحانه سوال بهترین وجه را در نقد علمی دارد و اشکال مغرضانه آن، باعث ابتذال نقد نوشته میشود.

 

نمونههای عدم رعایت نکته دوم:

 

پرسیده شده است: «نحوه و شيوه هزينه كرد مترتب بر ساخت ايستگاهها، چاپ و انتشار انحصاري كتابها آن هم در شمارگان بسيار بالا كه نسبت به شمارگان واقعي نشر كتاب در كشور، رقمي نجومي محسوب مي شود، جاي بسياري سوال است.

 

از نظر نگارنده، در نقد عامل باید به شیوهای غیر سوگیرانه، باید ابتدا به هزینه ساخت ایستگاهها اشاره شود، سپس روشهای اجرای کم هزینه ساخت آنها ارائه شود، همچنین آسیبهای انتشار انحصاری در مقابل فرصتهای احتمالی برشمرده شود.

 

پرسیده شده است: «مجموعهسازي ايستگاهها، انتخاب غير روشمند، سليقهاي و اندكي مشكوك نويسندگان كتابها و ناشر خصوصي آن همچنين نحوه ي دريافت هزينه كتابهاي خريداري شده توسط مردم كه پول آن قبلا توسط بودجه دولتي تامين شده است تا به نوعي رايگان باشد، به جيب ناشر خصوصي دوباره واريز مي شود، پرسش هاي ديگري است.

 

اینها هیچ یک پرسش نیست. این جملات، نتایج بدون جملات صغری و کبریِ مناسب و فاقد بیان منطقی است. در باب غیر روشمندی و سلیقهای بودن و دیگر مطالب عنوان شده بهتر بود مستقیماً از مدیران این طرح سوال می شد. در نقد عامل، فارغ از هر گونه قضاوت و نتیجه گیری در مورد مسأله، سوال ابراز میشود و اگر در مورد روش کار ایرادی وارد است، به صراحت مطرح می شود و روش مناسبتر برای رفع آن پیشنهاد میشود. بنده به صراحت این موضوع را از یکی از مدیران مسئول اجرا پرسیدم و عنوان شد:

 

براي انتخاب و تهيه كتابهاي ايستگاههاي مطالعه، عناوين هر دوره كه شامل موضوعات متنوع از كودك و نوجوان تا علوم و فنون، مهارتهاي زندگي، ادبيات و داستان، تاريخ، موضوعات ديني و ... است، با ناشران و نويسندگان آنها براي استفاده در ايستگاه مذاكرات مفصل انجام شده است. از آنجا كه تيراژ كتاب‌هاي ايستگاه مطالعه حداقل صد و پنجاه هزار جلد است، منطقاً امكان خريد اين كتابها بر اساس قيمت پشت جلد توسط نهاد وجود نداشته و حتي برخي از ناشران از در اختيار قرار دادن كتابهاي خود به اين منظور و با قيمت مورد نظر نهاد موافقت نكرده‌اند تا در ايستگاههاي مطالعه مورد استفاده قرار گیرد. البته برخي نيز موافقت كردند كه كتاب‌هايشان در ايستگاههاي مطالعه مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین تصمیم بر این شد تا ناشر كتابهاي ايستگاه مطالعه موسسه انتشاراتي «كتاب نشر» باشد كه متعلق به نهاد است و نیز  هزينه دريافت شده از مردم در اين طرح، صرف انتشار سري بعدي كتابها خواهد شد.

 

اگر در باب تعلق کتاب نشر به نهاد، ایراد حقوقی داشتیم یا دچار سوال هستیم، میتوانیم فقط ایراد یا سوال خود را مطرح کنیم و پاسخ بخواهیم. شبهه افکنی و قضاوت در مورد شبهات، بدون در نظر داشتن نقطه نظرات طرف مقابل کار درستی نیست. طرح سوالاتی که منتج به ایجاد ظن و ایراد شبهه در مورد عملکرد افراد بدون توجه به دفاعیات آنها شود، یکی از روشهای سخیف کردن ارزش محتوایی نقد است. ضمن ذکر نقطه نظرات طرف مقابل، سوالات نیز باید درست پرسیده شود. در نقد عامل، درست پرسیدن دارای ادب خاصی است. این ادب اقتضا میکند، به گونهای بپرسیم که ظن مغرض بودن ما به ظن غالب خواننده تبدیل نشود. نویسنده خوشههای نقد میپرسد: "آيا با وجود كتابهاي متنوع، متناسب و ناشران برجسته كه نويسندگان حرفه اي خالق آن آثارند، بايد پول كلاني در جيب فقط يك ناشر خصوصي و نويسندگان معدودي ريخته شود؟"

 

هر خوانندهای این متن را این گونه تجسم و برداشت میکند: "با وجود كتابهاي متنوع و ناشران برجسته كه نويسندگان حرفه اي خالق آن آثارند، پول كلاني در جيب فقط يك ناشر خصوصي و نويسندگان معدودي ريخته میشود."

 

اما بهتر بود، این گونه میپرسید: "چرا با وجود ناشران برجسته، از یک ناشر خاص برای نشر آثار منابع ایستگاه مطالعه استفاده می شود؟ آیا توجیه اقتصادی یا ملاحظات اجرایی خاصی باعث اتخاذ این رویه بوده است؟"

 

 

فرض کنیم سوالی بنیادیتر یا کلانتر از گردش مالی ایستگاههای مطالعه مطرح باشد. برای مثال بخواهیم بپرسیم نظارت بر روند هزینه کرد بودجه در نهاد (که شامل هزینه ایستگاهها، خرید کتاب و هزینه پرسنلی است) چگونه است. بنابراین طرح سوال میتواند بدین گونه انجام شود:

 

نهاد کتابخانه های عمومی با توجه به ماهیت عمومی و غیر دولتی بودن، چگونه نظارت بر هزینه کرد منابع مالی خود را محقق میکند؟

 

این سوال را واقعا بنده پرسیدم و پاسخی این گونه داده شد. کسی که این سوال را پاسخ داد احساس نکرد به او یا نهاد با این پرسش توهین میشود، اما کنجکاو بود بداند چرا این موضوع را میپرسم:

 

بخشي از بودجه نهاد از طريق كمك‌هاي دولتي تامين ميشود كه عمده آن صرف پرداخت حقوق به كتابداران كتابخانه هاي كل كشور و بخشي نيز صرف تهيه كتاب براي كتابخانه هاي عمومي ميشود كه موضوعي قانوني و متداول است. عليرغم اينكه مطابق قانون بودجه، كمك‌ها را ميتوان بدون نظارت ذيحساب هزينه كرد، اما دبيركل نهاد كتابخانه‌ها خود اقدام به استقرار ذي‌حساب، رسيدگي دقيق مالي توسط مجموعه‌هاي مختلف نظارتي را محقق نموده‌ است.

 

نکته سوم:

استدلال و استناد صحیح از ارکان نقد عامل هستند. از این دو ابزار در جای خود درست استفاده کنیم.

 

ادب مستندنویسی و مستدلنویسی یکی از مهمترین آداب نقد است. ساختار جملات باید به گونه ای باشد که خواننده فکر نکند برای کشف حقایق یا ارائه نظر کارشناسی از رمل و اسطرلاب استفاده شده است. اگر در موضوعی شک داریم از عباراتی نظیر: "از نظر نویسنده، به نظر می رسد، و غیره" استفاده کنیم.

 

نمونههای عدم رعایت نکته سوم:

"كتابهاي منتشر شده توسط ناشر خصوصي صرفا كتابهاي مربوط به نهاد كتابخانه ها و شوراي فرهنگ عمومي است كه مسئوليت آن دو سازمان بر عهده يك نفر مي باشد. جوانب گوياي اين واقعيت است كه ناشر خصوصي بی ارتباط به مجموعه نیست و به نوعي تابع مجموعه به عنوان ابزاري براي تحقق اهداف و مقاصد خاص در اجراي طرح ايستگاه مطالعه به كار گماشته شده است. در غير اين صورت كدام ناشر مي تواند از اين فرصت كلان مادي كه منافع بي شماري براي او در بر دارد، برخوردار شود؟"

 

در پاراگراف بالا، لفظ "جوانب" زبان گویای اسرار مگو شده است و به ماهیت موسسه انتشاراتی کتاب نشر و رسالت آن و هزینهها و درآمدهای آن که اصل موضوع است، پرداخته نشده است. بررسی ماهوی این موسسه و هزینههای مترتب بر تولید هر نسخه از منابع ایستگاههای مطالعه، شرط اساسی قضاوت در مورد وجود فرصت کلان اقتصادی برای این موسسه است. در مجموع، استنادی وجود ندارد و استدلال و استنتاج، بسیار ضعیف است.گواه دیگر عدم شناخت و اطلاع از ماهیت و رسالت موسسه کتاب نشر یا به عبارت دیگر، ضعف استدلال، پاراگرافهایی همانند پاراگراف بعدی است:

 

ناشر خصوصي و به نوعي خاص نهاد دقيقا در ساختماني كه موسسه فرهنگي و اطلاع رساني نمايه ( موسسه وابسته به نهاد) مستقر شده است، استقرار يافته و احتمالا از پرداخت آب، برق، گاز، تلفن، اينترنت، اجاره و ساير عوارض و هزينه هاي هنگفت براي يك ناشر معاف شده است. و چه بسا که از وجود نيروهاي نهادي كه حقوق و مزاياي خود را از نهاد دريافت می کنند نیز برخوردار شده باشد. نشاني موسسه نمايه و ناشر خصوصي مصداق تدليس است.

 

 

نکته چهارم:

نقد عامل زاییده نگاه جامع و بیطرفانه و انصاف منتقد است.

 

 

نمونههای عدم رعایت نکته چهارم:

... افرادي نزدیک به دبيركل به چشم مي خورنند. شهريار ز.، مشاور عالي دبير كل ( 2 عنوان) و مريم پ. […] دبير كل (2 عنوان)... شيوه مجموعه سازي كتاب ايستگاه ها، كاملا هدفمند بوده و فقط طيف افراد خاصي را در پوشش نويسنده در برمي گيرد. آسيب شناسي اين رويه، گوياي روند رو به گسترش "كتابسازي" است كه بسيار مخرب بوده و علاوه بر هدر رفت سرمايه هاي مادي با توجه به شرايط وخيم نظام حقوق و دستمزد كتابداران كتابخانه ها و توقف خريد از ناشران مناسب، راه غیرمنصفانه ای را فراهم كرده است.

 

چگونه میتوان منصفانه مسائل فوق را مطرح کرد؟

 

بدون نقد محتوایی عناوین یا آسیب شناسی موضوعی میتوان تلقی سو استفاده و فرصت طلبي داشت؟ بدون مقایسه تجارب و تخصص نویسندگان کتابهای ایستگاه با محتوای کتابها میتوان تلقی سوء استفاده و فرصت طلبي داشت؟ مصادیق سوء استفاده مادی یا سوء مدیریت یا ضعف محتوا در این موضوع ارائه نشده است تا بتوان نتیجه گرفت سرمایههای مادی به هدر رفته است. اگر این موارد رعایت میشد و سپس نتیجه گیری می شد، منصفانه بود.

 

مورد دیگر عدم رعایت بی طرفی:

طرح «كتابخانه باز» نيز توسط معاونت امور فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و ادارات كل استاني تابعه، طرحي قديمي و البته كم هزينه تر از طرح نهاد كتابخانه ها در حال اجراست. معاونت فرهنگي وزارت ارشاد بنا به رديف بودجه مشخص خود هر ساله از ناشران سراسر كشور كتب مورد نياز حوزه فرهنگ عمومي را خريداري مي كند كه بخشي از اين خريد متمركز صرف طرح كتابخانه هاي باز مي شود.

 

 ادارات كل فرهنگ و ارشاد اسلامي طي تفاهم نامه اي با ساير اداره هاي متقاضي و نهاد هاي عمومي دولتي و غير دولتي شهرستان ها نسبت به شارژ كتابخانه هاي كوچك آنان كه با هزينه بسيار كم- نه همچون هزينه كلان ساخت ايستگاه هاي مطالعه نهاد- مطابق با طرح يكسان كتابخانه هاي باز كه توسط خود آنان ساخته شده است، اقدام مي كنند.

 

ستایش و تمجید از طرحهای وزارت ارشاد در نوشته بدون استناد به ارقام و اعداد هزینهها یا مقایسه شیوهها و فرآیندها صحیح نیست، بهتر بود از فرآیندهای مجموعهسازی علمی و روشمند در حال اجرا (برای مثال در طرح کتابخانه باز وزرات ارشاد) صحبت میشد و عنوان می شد خط مشی مجموعهسازی آن چگونه میتواند به عنوان الگوی مناسب برای نهاد بومیسازی شود یا طبق چه ضوابطی از کدام ناشرین، چه میزان و چگونه خرید میشود؟ یا نسخههای خریداری شده در این طرح، در چه نوع اماکنی و به چه نحو توزیع میشود؟

 

 نقد عامل، زاییده نگاه جامع و بیطرفانه است. در این نقد اگر از طرحی به عنوان طرح مطلوب یاد میشود، ذکر این موارد بسیار بدیهی و هر خواننده منتظر رویت آن است.

 

اما سخن آخر:

در نقد عامل، در هنگام استدلال یا هنگام ابراز نظریههای کارشناسی،  هیجانات، احساسات یا شنیدههای غیرقابل استناد هیچ جایگاهی ندارد. این موارد نوشته را سست و فاسد میکند.

 

کوشیدم نوشتهام بوی حب یا بغض ندهد و خوشه نقدها را احساسی نقد نکنم. امّا امیدوارم به منظور نظر خود که برانگیختن توجه نویسنده و خوانندگان در چگونه نوشتن و چه نوشتن بود، رسیده باشم.

 

و العاقبه للمتقین

 

برچسب ها :
رز
|
Iran
|
1392/07/22 - 12:23
7
7
به نظر من نوشته آقای عربشاهی کاملا برحق است کتابداران بیچاره را دریابی
يك كتابدار ديگر
|
Iran
|
1392/07/09 - 08:37
5
20
با تشكر از نويسنده محترم، در سطر آخر آورده ايد: "کوشیدم نوشته ام بوی حب یا بغض ندهد"!
كاش ميشد كه معناي حب و بغض داشتن يا نداشتن را مي دانستيد كه در اين صورت افراد مي توانستند مطالب طرفدارانه فوق را با خيال راحت مطالعه كند.
يك كتابدار
|
Iran
|
1392/07/08 - 14:04
17
8
با سلام خدمت جناب آقاي شمس عزيز و دوست داشتني
نقدي كه تنها از روي كينه توزي و دشمني انجام گيرد نياز به نقد ندارد . ايشان با نهاد كتابخانه ها مشكل داشت و در اين برهه از زمان و تغيير دولت فكر مي كند كه اگر اين مطالب را بنويسد مي تواند عقده اش را روي مديران نهاد خالي كند و كمي سبك شود و يا اينكه دوست دارد بيايد و جايگزين آنها شود كه اگر اينچنين شود پس واي به حال كتابداران و كتابخانه ها .
پاسخ ها
پیروز ابراهیمی
| Iran |
1392/07/09 - 10:46
شما هم یکی از همین نهادی ها هستید این طور که از نوشته های شما استنباط می شود

دوست دارید بگویم که مدارک مرا در راه پله پرت کردند در خیابان به آفرین . شما اگر جرات و جسارت داشتید نام واقعی خود را می نوشتید
كتابدارآذري
|
Iran
|
1392/07/08 - 09:17
2
5
اول بگو با كيان دوستي
تا من بگويم كه كيستي
پرسش نويسنده از "دوستان" خودش در نهاد اولين نشانه سوگيري در نقد اوست. اگر نويسنده وجود خارجي(واقعي) داشته باشد بدون ترديد مرتبط با نهادي هاست و گرنه كدام كتابداري از وضعيت نهاد بي خبره؟ اينكه مشغله زياد خودشو مانع از پرداختن و گاهي مطالعه گفته مي شه گفت كه يا دليلش عدم كفاف زندگي با حقوق ماهي 600 تومنه و در نتيجه چند شغله بودنشه يا قمپز در كردنه!!!
کتابدار
|
Iran
|
1392/07/08 - 08:49
1
0
کاش میشد فهمید نویسنده میخواسته به جای سه نقطه توی عنوان چی بذاره
دکتر هندسی
|
Iran
|
1392/07/07 - 20:11
2
8
گفته ی زیبایی است آقای شمس "در هنگام استدلال یا هنگام ابراز نظریههای کارشناسی، هیجانات، احساسات یا شنیدههای غیرقابل استناد هیچ جایگاهی ندارد."
امیدوارم در نهاد به این جمله بهایی بدهند!
پیروز ابراهیمی
|
Iran
|
1392/07/07 - 12:53
3
20
مدیران یا نامدیران مبحث دیگری در سلسه مراتب مراکز دولتی است . تدبیر اگر بود وضع کتابخانه های ایران محیطی بهتر میشد نه الان که گرفتار آن هستیم در این برهه ما گرفتار نامدیران هستیم که سریع و صعودی به مراتب بالای شغلی رفته اند و هیچ تدبیری ندارند . قصد من توهین و خالی بودن لیوان اب نیست . ما گرفتار جهل مرکبیم . فقط از خودمان تعریف و تمجید می کنیم
خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: