کد خبر: 13776
تاریخ انتشار: شنبه, 30 آذر 1392 - 10:07

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

گاهی دور گاهی نزدیک

چله، جشنی به گستردگی «مهر ایرانی»

         دکتر ضیاءالدین هاجری
چله، جشنی به گستردگی «مهر ایرانی»

 

لیزنا (گاهی دور / گاهی نزدیک: 68)، ضیاءالدین هاجری، عضو هیات امنای بنیاد فردوسی و رییس انجمن پالایش زبان فارسی:

 

به نام خداوند جان و خرد

 

چله، جشنی به گستردگی «مهر ایرانی»

 

کدامست مردی پژوهنده راز                                          که پیماید این ژرف راه دراز

 

(فردوسی، بخرد فرزانه‌ی توس)

 

پیش سخن

 

سالیانی است که بر آن خو کرده ام، هر دیدگاه و دیدمانی را از راه ریشه‌شناسی واژگان و بویژه بر پایه سانیز سراستاد حسابی فراهم سازم. هرچند زمانی که آگاه شدم جستاری درباره  «شب چله» بنویسم، چون زمان کوتاه بود، ناچار بر آن شدم که نوشتاری کوتاه آماده سازم.

 

از زمانی که خداوندگار همه چیز را پدید آورد و آدمی را آفرید، بررسی هر چیز و هر کاری نمی تواند از آفرینش «آدمی» به دور باشد. همین آدمی و آدمیان پس از او می‌بایستی که برای دنباله یافتن زندگی خود، خویشتن را در برابر پدیده‌های پرهامی و فراسپهری و جانوران نگهبانی می‌کردند.

 

برای اینگونه دیدمانها، بایسته است سه نکته‌ی بنیادین: زمان، زبان و ساختار آن به نحوی بررسی شود. اکنون برای دیدمان «چله، جشنی به گستردگی مهر ایرانی» نمی‌دانیم زمان آن را از چه گاه و از سوی چه کس یا کسانی دنبال کنیم! لیک دورترین آیین و شیوه‌ای که بدان رسیده ایم «بَغ مهر» یا آیین بغانی یا به دیگر گفته مهرپرستی یا میترائیسم است.

 

پیش از اوستا و وداها، در کهنترین روزگاران و دورترین زمان‌ها که هنوز اندازه‌ای برای آن گفته و نوشته نشده است و کسی بدرستی از زمان آن آگاهی ندارد؛ «مهر» نام خداوندگاری آریایی بود. سپسها، در زمان بسیار پس از آن، نام این خداوندگار بزرگ، در وداها و همچنین اوستا جایگاهی کوچکتر و پایین‌تر یافت، ایزدی شد از ایزدان بزرگ آریایی. یَشت دهم از اوستایی بزرگ که اکنون تکه‌هایی از آن در دست است «مهر یشت» را بر خود دارد که گواهی روشن و راستین بر این گفته است. 

 

مهر را در زبان سانسکریت «میترا» می‌گویند. در وداها نیز میترا و وارونا دو ایزدند که نامشان در آن بزرگ یادمان کهن پیشینه همواره کنار یکدیگر و همراه با هم آمده است که این نیز آن گفته‌ی پیشین را گواهی است روشن و روشن سازتر.

 

گرانمایه پژوهشگر و بخرد آموزگار ایرانی، استاد پردنش «ذبیح بهروز»، برای آغازین بار در ایران از «آیین مهر» سخن راند و در نوشته‌هایش از سنگِ گوری باستانی «سه هزار ساله» یاد می‌کند که نام مهر بر روی آن کنده شده که او آن را به چشم خویش دیده‌ است. استاد بهروز این سنگ را سنگ‌ گور مهر دانسته و درباره‌اش یادداشت‌هایی از خود به یادگار گذاشته است که بی‌گمان در جای خود ارزشی ویژه دارد. لیک به پندار استاد احمد وکیلی (در ماهنامه آوین شماره 7 و 8، رویه 2) نمی‌تواند دیدگاهی درست و راستین در اینباره باشد. زیرا ایزدی که در یشتها بر گردونه‌ی مهر سوار است و فرشتگانی او را در آسمانها همراهی می‌کنند و ایزد مهر و پیمان است و هستی آسمانی دارد، نمی‌تواند کسی مانند مردمانی باشد که ما می‌شناسیم و گور و سنگِ گوری هم داشته باشد.

 

استاد احمد حامی در یادمان خود «بغ مهر»، مهر را «ایزد فروغ، نگهبان پیمان، پشتیبان جنگیان، راستگویان و درستکاران» می‌داند. استاد حامی به شیوه‌ای زیبا، با ریشه‌یابی واژگان و نام‌های ویژه چنان آیین مهر را در ایران و سراسر گیتی بررسی و گامه‌های هفتگانه‌ی آن (کلاغ، نامزد، جنگی، شیر، پارسا، مهر پویا، پدر) را بروشنی گزارش کرده‌اند که با نگرش به هر یک از این هفت‌گامه در می‌یابیم که چرا و چگونه این آیین مهری به سرزمینهای گوناگون، بویژه روم و یونان رفته و بیش از 350 سال هم در میان ترسایان روایی داشته است تا «لئو یکم» که 21 سال ( از 440 تا 461 ترسایی) پاپ بود، به ستیز با انجام دادن آیین مهر برخاست. او دستور داد: «باید از کار نابخردان عیسویی که آفتاب را نیایش می‌کنند و از روی بلندیها هنگام برآمدن سرخی بامدادی (نماپدیداری ایزد مهر)، رو به سوی خورشید می ایستند و در برابرش سر فرود می آورند و خم می شوند پیش گیری شود...».

 

آری، استاد حامی بخوبی نشان داده‌اند که چگونه ترسایان به سوی آیین مهری رفته‌اند. پاپ  ناچار شد، با این آیین مهری که همه چیز کیش ترسایی بر پایه‌ی آن پا گرفته بود بسختی بستیزد و آن را به هم بریزد. تاریخ زادروز پیامبر ترسایان را که درست برابر با شب بیست و چهارم به بیست و پنجم دسامبر، زاد شب ایزد فروغ «بغ مهر» است، شب آغاز زمستان و شب چله که ما هم آن را جشن می‌گیریم، از میان بردارد.

 

ایزد مهر یا بغ مهر یا میترا ( میترا به سانسکریت) یا میتَر ( می‌‌ت‌رَ به اوستایی)، میتر ( میتر به پهلوی) که مهر شده و آیین مهر یا کیش بغانی از ایران زمین و  آسیای کوچک به یونان و روم رفته است.

 

از آیین بغانی یا آیین مهری واژگانی بر جای مانده که برخِ از آنهاست: مهر، مهری شدن، مهرین، مَهیار، مهریار، یار، یارستان، یاران، مهربان، مُهره ی مهر، مهراب، مهرابه، آییار و ... .

 

آیا تاکنون به هفت گامه ‌ی مهرپرستی اندیشیده‌اید؟ برای نمونه آیا بررسی کرده‌اید که چرا یعقوب این رویگرزاده‌ی آزاده، «لیث» شده است. او، برادر و پدرش پاینام «لیث» داشته‌اند. آزاد مردانی که بر پایه ی «بغ مهری/ آیین مهر» برای رهایی مردمان از زیر یوغ ستم بیگانگان پایداری کردند. آری، لیث ( شیر) همان گامه‌ی چهارم آیین مهر است.

 

مهریان برای برگزاری آیین مهر در مهرابه‌ها که جایگاه‌هایی تاریک بود کنار هم گرد می‌آمدند. مهریان ایران می ‌پنداشتند که مهر، شب یلدا در غاری در کوه البرز به جهان آمده است. از این رو، تا جایی که می‌شده، در غارها گرد هم می‌آمدند و چون بیشتر غارها کوچک‌اند، مهریان برای به جا آوردن آیین مهر به گروه‌های کوچک به غار می‌رفتند و در غارها «یار غار» یکدیگر می‌ شدند.

 

برای روشن کردن غارها شمع (شَماله) می‌افروختند. شماله روشن کردن شیعیان در جاهای سپند و ورجاوند و سقاخانه ها و مانند اینها، همچنین شَماله روشن کردن ترسایان در کلیساها در زاد شب و خشور عیسی (زاد شب مهر= شب یلدا= بلند ترین شب) روی درخت کاج، از آیین مهر به یادگار مانده است.

 

فشرده‌ ای از گامه‌ های هفتگانه‌ ی آیین مهر:

 

کلاغ: پیام‌آور است و برای مهریان از جهان بالا پیغام می‌آورد. هنوز هم «کلاغ خوش خبر» زبانزد است.

 

نامزد: یکی از کارهای دشوار «خاموش ماندن» بود. چله نشستن، آزمایش و ورزش و آروین (تجربه) خاموش ماندن بود.

 

جنگی: با گذر از دوگامه، مهریان جشن می‌گرفتند و نامزد ورزیده شده را می‌آزمودند، پس از کامیابی به این گامه می‌رسید. امروزه زبانزد «یکی مرد جنگی به از سد هزار ...» روایی دارد.

 

شیر: با گذر از سه گامه، اکنون «مهری» باید تن‌شویی کند و به گامه‌ی «شیری» برسد. این گامه براستی بسیار سخت و دشوار بوده است. امروز هم زبانزد است که «فلانی شیر شده» یا «فلانی برای ما شیر شده».

 

شیر مرد شدن، نشانه‌ی دلیری و زورمندی بود نه برای خودش، لیک برای ستم دیدگان و پشتیبانی از آنان. در ایران ما یعقوب لیث صفار، برادرش عمرولیث و پدرشان را می دانیم که به این گامه رسیده‌ اند.

 

پارسا: شیر مرد که به سرآمد نیرومندی رسیده بود، پس از آن پارسا می‌شد. پارسا که رومیان او را Perses  می‌گفتند، واژه‌ی پارسی باستان است و به چم «پارسی» و ایرانی است که پارسا شده است، اکنون مرد مهری «وارسته» شده است.

 

مهر پویا: رومیان، مهر پویا را Heliodromus می‌نامیدند. این نام را که یونانی شده‌ی مهر پویاست، رومیان از یونانیان و یونانیان از ایرانیان گرفته بودند. در زبان یونانی Helios ایزد روشنی و نماد آفتاب بوده که یونانی شده‌ی «مهر» است. پویا به دونده یا رونده می‌گویند. مهر پویا در پی مهر دوان و روان بود؛ او ره چنان می‌رفت که «رهروان مهری» رفته بودند.

 

پدر: پس از گذشتن از پله‌ی مهر پویایی، اکنون مرد مهری به زمینه‌ی «پدری» که بالاترین پله‌ی مهری‌گری بود، بالا می‌رفت. پدر در برخی از گویش‌های ایرانی مانند لری و سمنانی پیر ( پی یَر) گفته می شود که امروزه آن را «پیر» می‌خوانیم، مانند: پیر مغان، پیر دیر که از پیرِ مهری گرفته شده است.

 

با نگرشی باریک بینانه در گامه‌های هفتگانه‌ی «آیین مهر» یک بار دیگر برایمان روشن می‌شود که فرهنگ ایران، مادر فرهنگ جهان است. با واکاوی در ستوره‌ی یلدا (شب چله) در ادب فارسی پی می‌بریم چه پیوندی جاودانه میان آیین مهر با شب چله است. در می‌یابیم چرا بیشتر سرایندگان ما بویژه فردوسی و حافظ و ... از زبانزدهای بَغ مهری یا آیین مهر بهره جسته‌اند. در زیر چند بیت از حافظ آورده می‌شود.

 

به جز ابروی تو مهرابِ دل حافظ نیست                                  طاعت غیر تو در مذهب ما نتوان کرد

                   ز دوستانِ تو آموخت در طریقت مهر                            سپیده دم، که صبا چاک زد شعار سیاه

گر روی پاک و مقدس چو مسیحا به فلک                  از چراغ تو به خورشید رسید سد پرتو

یاد باد آنکه نهانت نظری با ما بود                            مُهره‌ی مهر تو بر چهره ما پیدا بود

 

این جاست که برایمان آشکار می شود، چرا در شب چله شاهنامه می‌خوانند و با دیوان حافظ فال (مروا) می‌گیرند.

 

رنگ در خور پسند و پذیرایی مهریان یا در آیین مهری: سرخ، ارغوانی و همانند آنهاست. از همین رو، در شب چله میوه‌هایی که دارای این گونه رنگهاست برگزیده و سرِ خوانِ شب چله چیده می‌شود. میوه‌هایی چون هندوانه، انار، خرمالو و ...؛ آجیل از مغزها و دانه‌ های گوناگون.

 

از شب تا پگاهان بیدار می ‌نشستند چشم به راه بیرون آمدن آفتاب و برآمدن خورشید و پایان یافتن تاریکی بودند. آری، این نشانه‌ی پیروزی اهوارا مزدا بر اهریمن بود.

 

 

 

 

برچسب ها :
سوده
|
Iran
|
1392/10/01 - 20:18
1
10
در بخش درباره ما نوشته اید:

لیزنا، در زمینه جمع آوری، پردازش، انتشار خبر، تحلیل مصاحبه و گزارش در قالب نوشتار، صدا و تصویر در محیط دیجیتال در حوزه موضوعی و تخصصی علوم کتابداری و اطلاع رسانی و فناوری اطلاعات فعالیت می کند



کجای این مطلب به این موضوعاتی که گفتید مرتبط است؟
پاسخ ها
سارا حشمتی
| Iran |
1392/10/03 - 13:39
به کسانی به نامربوط بودن این مطلب اشاره کردند باید بگویم که قبل از اینکه سخنی بر زبان یا قلم جاری سازید اول به درست بودن آن مطمئن شوید
این متن پرمحتوا در بخش گاهی دور/ گاهی نزدیک در لیزنا منتشر شده. اگر اهداف این ستون را فراموش کردید به اولین مطلب آن مراجعه کنید.
موفق باشید
کتابدار
| Iran |
1392/10/02 - 18:39
در دنیای امروز می توان هر چیزی را به چیز دیگری ربط داد. مهم این است که وقتی چارچوبی انتخاب می شود، معنای مرتبط بودن را رعایت کنیم.
از خبرگزاری که تخصصش کتابداری و اطلاع رسانی است، انتظار می رود معنای ربط را نسبت به دیگران، بهتر رعایت کند.
محسن زین العابدینی
| Iran |
1392/10/02 - 12:00
همه مطلب زمینه ای برای رسیدن به این قسمت مرتبط با لیزنا است:
این جاست که برایمان آشکار می شود، چرا در شب چله شاهنامه می‌خوانند و با دیوان حافظ فال (مروا) می‌گیرند.
کتابدار
| Iran |
1392/10/02 - 00:09
کاملا موافقم.
متاسفانه این مطلب هیچ سنخیتی با خط مشی ذکر شده برای لیزنا ندارد.
امیدوار بودم که حداقل لیزنا از پراکنده گویی دور بماند. در بسیاری از موارد پیش آمده که خبرگزاریها به دلیل کمبود مطلب از مطالب غیر مرتبط با خط مشی خود استفاده می کنند. شاید به تازگی این مورد هم گریبانگیر لیزنا شده!
به نظرم کیفیت مهمتر از کمیت است.
Azadmehr Danesh
|
Iran
|
1392/10/01 - 08:57
0
2
در باورهای آیین ایران باستان، «یلدا» شب زایشِ مهراست، بنابراین ریشه و پیشینۀ این باور به دیرینه ترین روزگار آیین ایران باستان در آن سوی هزاره ها می رسد یعنی به ایزد مهر و آیین مهر یا روزگار مهرپرستی آریاییان. مهر تا آن سوی مرزهای آریایی نفوذ کرد و یونان و روم و اروپا را در بر گرفت و معبدها و مجسمه های باشکوه پدید آورد،اما به جای فروغِ روشنایی، خود خورشید پرستیده شد و سرانجام در آیین مسیحیت ادغام گردید.
کاظم حافظیان
|
Iran
|
1392/09/30 - 14:32
0
0
با تشکر از سر استاد هاجری که با تلاشهای ادیبانه خود حق بزرگی بر گردن ما برای آشنایی با زبان پارسی و آیین های ایرانی و کهن دارند .
خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: