کد خبر: 16726
تاریخ انتشار: شنبه, 29 شهریور 1393 - 09:22

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

گاهی دور گاهی نزدیک

کودک امروز ، کتابخانه­ های امروز

      خدیجه مرادی
کودک امروز ، کتابخانه­ های امروز

 لیزنا (گاهی دور / گاهی نزدیک97): خدیجه مرادی، کارشناس ارشد کتابداری، مسئول کتابخانه عمومی پروین اعتصامی شهرستان ری استان تهران: در سال­های نه چندان دور،  مهر که فرا می­رسید بچه­ ها گروه گروه کیف به دست، با کاغذ و قلم وارد مدرسه، جایگاه علم و دانش، می­ شدند. مشق می­ نوشتند و درس حفظ می­کردند. برایشان معلم، نقش محوری داشت و دانش آموز هر آنچه می­ شنید و هر آنچه  به او گفته می­شد می­آموخت. آن روزها کتاب درسی برای بچه­ ها جایگاه والایی داشت. اما چیز دیگری هم بود. خیلی از  آنها با دیدن کتاب­های داستان به وجد می ­آمدند. از روی علاقه  آن را می­ خواندند و به یکدیگر فخر می­ فروختند. آنهایی که نسبت به دیگران اقبال بیشتری داشتند و می­ توانستند به کتابخانه بروند با ورود به آن مکان و دیدن کتاب­های مختلف که کنار هم چیده شده بود، ذوق زده می­شدند. ساعت­ها به جستجو میان کتاب­ها می­ پرداختند و لذت می­ بردند. کتاب افسانه­ های پریان، دیو و دلبر و یا ماه پیشونی، بزرگترین لذت سال­های کودکی بود. کتابخانه ­ها ساده بودند. کتاب­ها محدود بودند اما وجود همانها هم برای خیلی از بچه­ ها حسرت بود. شاید آرزوی آنها، داشتن همه کتاب­های دنیا در کتابخانه­ی مدرسه ­شان بود، چیزی که آنها نداشتند. برای آنها وجود کتابخانه چند قدم جلوتر از زمانه حرکت کردن بود.

 

امروز، همان بچه­ های دیروز پدر و مادرهای امروز هستند. همانهایی که خیلی حسرت­ها به دلشان مانده و عزم جزم کرده ­اند بچه هایشان حسرت به دل نمانند و البته خیلی از آنها امکانات و آرزوهای کودکان و نوجوانانشان را  با آرزوها و امکانات زمان خود مقایسه  می­کنند. امروز اول مهر که می­شود بچه ها قرار است با کیف الکترونیکی زیر بغل وارد مدرسه شوند. آنها فناوری­های روز را می­شناسند با آنها بزرگ شده ­اند از کودکی با رایانه مانوس بودند. سواد رایانه ­ای برخی از آنان حتی از والدین­شان هم بیشتر است. گرجه مایه­ ی تاسف است اما کمترین بازیشان پلی­ استیشن، ایکس باکس، گیم نت و اینهاست.  دیگر نمی­دانند خاک کف کوچه یعنی چه؟ ترس شکستن شیشه همسایه با توپ پلاستیکی را تجربه نکرده ­اند و غم  پاره شدن همان توپ را توسط همان همسایه. لذت پاره کردن چرت پدرها را در ظهر جمعه­ های گرم نبرده­ اند. خیلی از آنها از جمع خانه­­ ها یا غریبه ­اند یا تبلت عضوی از خانواده آنهاست. و با نگرانی می گویم که غمشان نداشتن آخرین بازی قفل شکسته قهرمان جنگ­های چریکی است. آنها در رنگ و وارنگ های کارتون های زرق و برق­دار از سراسر جهان غرق شده ­اند.  

 

آنها بوی مدارس هوشمند(که در برخی از شهرستان­های محروم نیز در حال پیاده ­سازی است) را استشمام کرده ­اند، مقاطع قدیمی را کنار گذاشته و کتاب های جدیدی را دیده­ اند. چه می­دانند گچ تخته یعنی چه، خودشان قلم­ های نوری تخته­ های الکترونیکی را دست کاری می کنند تا کلاس را به تعطیلی بکشانند. در مدرسه­ هایشان فناوری حرف اول را می­زند،  مطالب و انشاهایشان را با پاورپوینت ارائه می­دهند. درس علوم و کار در کلاس را با فیلم­های آموزشی و فناوری­های مدرن می­ آموزند. با لپ­تاپ تمرین حل می­کنند و مشکلات خود را با ارسال پیام لحظه­ا ی به آموزگارشان برطرف می­کنند. تمرین­های درسی­شان  را حتی در سال­های اول و دوم ابتدایی با سی.دی. و دی.وی.دی. و از طریق رایانه حل می­کنند. آنها با دولت الکترونیک آشنا هستند، شهروند الکترونیکی را می شناسند پول از خودپرداز می گیرند با کارتهای شتاب برای والدینشان خرید می­کنند فروشگاه­های آنلاین برایشان عادی است. از طریق شبکه­ های اجتماعی دوستانشان را پیدا می­کنند پیام رد و بدل می­ نمایند در اینترنت مطالب درسی و نمونه سوالات را جستجو می­کنند فناوری های وب 2 را بلدند. وبلاگ شخصی دارند پادکست دانلود و آپلود می­کنند و .............. آنها همه جوره از زندگی­شان جلوترند.

 

این چنین دانش­ آموزی هنگامی که وارد محیط کتابخانه­ های امروزی ما می شود- اگر آنقدر خانواده، مدرسه  و اجتماع قدرت داشته باشند که انها را ترغیب به این ورود کنند- چه احساسی پیدا می­کند؟ دانش­ آموز که به غلط از داشتن یک کتابدار مدرسه هم محروم است. کتابخانه ­اش را خیلی که شانس بیاورد یکی مثل خودش اداره می­کند وگرنه فقط انبار کتاب است. همین دانش ­آموز اگر ترغیب شود به کتابخانه بیاید آیا مثل بچه­ های دیروز ذوق زده می شود؟  با خواندن کتاب داستان به اوج می­رسد کتاب­های تصویری را که می­بیند جذب می­شود و کاغذ گلاسه رنگی تا مدت­ها او را واله و شیدا نگه می­دارد؟ مطمئنا پاسخ یک "نه بلند" است. آنها ساختار سنتی کتابخانه را دوست ندارند، محیطش را دلچسب نمی­دانند امکاناتش را نمی­ پسندند.

 

کتابخانه­ های دیروز قفسه­ هایی داشت پر از کتاب، بیشتر آنها بر اساس موضوع تنظیم شده یود، برگه ­دان گوشه کتابخانه بود که بیشتر اوقات هم استفاده نمی­شد. اتاق­های مطالعه ­ای داشت با میز و صندلی­های چوبی، که می­توانستی آنجا مطالعه کنی و درس یخوانی.

 

سال­ها گذشته و کتابخانه­ های امروز همان ساختار کتابخانه دیروز را دارند. قفسه­ های چوبی پر از کتاب، اتاق­ های مطالعه با میز و صندلی­ های چوبی خسته کننده، فضاهای دلگیر. گویی در آنجا زمان ایستاده و هیچ حرکتی نکرده است. انگار کتابخانه­ های امروز به کودکان دیروز وفادار مانده­ اند و حس کودکی­شان را برایشان تداعی می­ کنند. فناوری­های جدید جایی در کتابخانه­ های امروز ندارند. امکانات بیشتری نسبت به سالیان پیش به کتابخانه ها افزوده نشده است.  کتابخانه­ هایی که تا دیروز هدفی همچون سرگرمی و آموزش داشتند، قادر نیستند همپای کودک امروز پیش روند و مکانی برای آموزش و حتی سرگرمی او باشند حالا کتابخانه ­ها کیلومترها از زندگی بچه ­ها عقب­ترند.

 

 یک دانش ­آموز دیروز و کتابدار جوان امروز می­­گوید در دوران کودکیش آرزویش این بود که بخش­های کودکی که امروز در کتابخانه­ ها برپاست، آنروزها هم بود تا او اوقات فراغتش را در میان کتاب­های آنجا پر می­کرد، او اینک کتابدار کتابخانه عمومی است اما او نیز خوب می­داند که نتوانسته نیازهای کودکان امروز را پاسخ گوید و کتابخانه­ در حد آرزوی کودکی دیروز او رشد کرده است این کتابخانه فقط از گذشته جا مانده است.

 

مشکل کجاست؟

 

*        آیا مشکل از نبود تعهد و تخصص کافی کتابداران شاغل در کتابخانه­ ها است. کتابداران متخصصی که امروز با مدارک عالی تحصیلی(کارشناسی، کارشناسی ارشد و حتی دکتری) در کتابخانه­ ها مشغول به کارند اما بسیاری از آنها دل به کار نمی دهند(برخی انگیزه ­هایشان را از دست داده ­اند و بعضی هم که از ایتدا انگیزه نداشته ­اند) گویی در پایین ترین سطح شغلی رشته ­شان قرار گرفته ­اند، قدر و منزلت کتابخانه ­های عمومی را که به نقل از استاد ارجمند و فرهیخته جناب آقای علی بیگ، مهمترین و موثرترین کتابخانه است، را به درستی درک نکرده ­اند.

 

*   آیا مشکلات معیشتی، برخی تبعیض­ها، نداشتن تخصص و تجربه کافی برای کار در کتابخانه، مشکلات آموزشی در دانشگاه­ها که هیچ تجربه و تخصصی که خاص کتابخانه های عمومی باشد ارائه نمی­دهند، تکیه بر آمارها و کارهای نمایشی و عدم توجه به رسالت اصلی کتابخانه ­ها و ...،  برخی انگیزه های لازم جهت تغییر را کمرنگ نموده است.

 

در ادامه سوالاتی نیز طرح می کنم که دوست دارم نظر شما را دربار آنها بدانم. این سوالات دو دسته هستند سوال از شما همکاران و همدردان و سوال از مسئولان:

 

سوال از همکاران:

 

*   آیا شرایط و ضوابط حاکم بر کتابخانه­ ها، دست بسیاری از کتابداران متخصص را بسته و ابتکار عمل را از آنان گرفته است؟

*     آیا مشکلات حاکم بر کتابخانه ­ها،  نشاط و علاقمندی به کار و ایجاد تحول را در بین متخصصان کم رنگ نموده است؟

*    آیا تشکر همان چند تا عضو فعالتان وقتی که با دست پر و لبی خندان از در کتابخانه بیرون می روند به شما انگیزه نمی دهد؟

*   آیا حضور پرانگیزه جوانان و نوجوانانی که برای اولین بار عضو شما می شوند،  به شما انگیزه نمی دهد که علیرغم همه مشکلات و ناملایمات، تلاش کنیدکه حضورش را مداو مت بخشید؟

*  آیا نگاه­های معصومانه کودکان زمانی که با شوق و ذوق وارد کتابخانه شده و کتاب­های انتخابی­شان را با عشق به شما می­دهند به شما انگیزه نمی­دهد تا عزم خود را جهت خدمات بیشتر، جدیدتر و در جهت پرورش ذوق فکری آنان جزم کنید؟

*  آیا زمانی که مادری هراسان و از همه جا ناامید شده برای حل مشکل فرزند دانش­ آموزش به شما پناه می­ آورد و بعد از رفع نیازش از ته دل برایتان دعایی می­ کند، به ادامه راه امیدوار نمی­ شوید؟

*  وقتی کتابخانه ­تان مامن افراد ناآشنا با فناوری­های روز  می­شود و  می­توانید چیزی به آنها بیاموزید، امیدوار نمی شوید.

*  زمانی که سعی می­کنید مردم میهن­ تان را به سوی آگاهی سوق دهید آنان را جذب کتابخانه کنید و کم کم کتابهای جدید و پر محتوی را به آنان معرفی ­کنید و سعی می­ کنید تا جایی که امکان دارد با همان بضاعت اندک کتابخانه، جهل و ناآگاهی را در آنان کم رنگ نمایید بدون شک امیدوار می­شوید، مشکلات را فراموش کرده و به امید آینده ­ای روشن­تر تلاش می­کنید.

 

همه ما می­دانیم کتابداران متخصص رکن اصلی کتابخانه ­ها­ هستند، می­توانند با علم و دانش به روز خود با وجود مشکلات موجود هم،  تغییر و تحول  ایجاد کنند.  برای پرورش کودک امروز و داشتن جوانان فهیم و دانای آینده باید اندکی روحیه ایثارگری داشت.

 

سوال از مسئولان

 

* اولین سوال من این است؟ مسئول محترم ماموریت سازمان را خوب می شناسید و در این مدت اشتغال تان به آن واقف شده اید؟

* آیا برای کوتاه مدت،  میان مدت و بلند مدت برنامه دارید، یا شما هم نمی­توانید برنامه بلندمدت تعریف کنید چون فکر می کنید که مگر من چقدر قرار است بمانم؟

  * آیا برنامه­ و طرح­هایی برای ایجاد انگیزه در کتابداران و ایجاد انگیزه در کاربران برای استفاده از این سرمایه گذاری 60 یا 70 ساله دارید؟

*     آیا ضرورت ورود فناوری­های نوین و تغییر ساختار کتابخانه­ ها را نمی پسندند و ساختار سنتی را ترجیح می دهند یا می پسندند، برنامه هم دارند  ولی مشکل بودجه را دارند؟

*    آیا تدبیری در رابطه  با تغییر فضای ذهنی جوانان سال 1393و مناسب با نیازهای نازه آنان و جذب بیشترشان به محیط کتابخانه اندیشیده ­اید؟

*        آیا به آموزشهای ویژه یک کتابدار کتابخانه عمومی توجه کرده ­اید؟

* آیا به این فکر کرده اید که برای اجرای ماموریتی که 50 سال پیش برای کتابخانه های عمومی نوشته شده، آموزشهای تازه ای نیاز است؟

* آیا برای استقرار امکانات نوین در کتابخانه­ ها و راستای آن به آموش­های نوین کتابداران تدبیری اندیشیده­ اید؟

* آیا وقت آن نرسیده تا سکان برخی امور کلیدی را به متخصصان کتابداری سپرده و بازخورد آن را مشاهده نمایید؟

 

چه باید کرد؟

 

هر تغییری زمان­بر است. یک شبه نمی­توان کتابخانه­ ها را درست کرد و بچه­ ها را کتابخوان. هر چقدر هم عجله کنیم جبران سال­ها عقب ماندگی دشوار است. راه سخت است و  پر از سنگلاخ اما.......

 

      کتابداران متخصص هر چند که سخت است اما می­توانند تا حدی شرایط حاکم بر کتابخانه­ ها را بپذیرند و با این طرز تفکر پیش روند که اگر بتوانند در طول خدمت خود یک گام تنها یک گام کوچک به جلو بردارند، در آینده شاهد تغییرات گسترده ­ای خواهند بود. شاید ایجاد تغییر حال خودشان را هم بهتر کند. اگر از نظر مادی تامینشان نکند شاید بتواند روحشان را ارضا کند.

      بهتر است، تغییر را در ابتدا پذیرفت و عمیقا باور کرد، تحولات نوین را شناخت، کاربردشان را در کتابخانه­ ها مشخص کرد و  به جنگ این ساختار سنتی رفت. همان فناوری که کودک را از کتابخانه دور می­ کند می­توان در خدمت گرفت تا کودک را چله­ نشین کتابخانه­ ها کند.

      می­توان تغییری ایجاد نمود، امکانات ویژه­ ای به کتابخانه­ ها افزود، شادی و نشاط آموزشی و سرگرمی را به کتابخانه ها برگرداند.

      می­توان به صورت علمی با انجام مطالعه ها­ی تطبیقی مساله مدار و نه فقط نتیجه­ گرا، میان کتابخانه­ های عمومی موجود در ایران با کشورهای پیشرفته، نقاط قوت و ضعف را مشخص کرد و سپس به رفع چالش­های موجود اقدام نمود.

      بایستی تحولات جامعه را با چشم باز دید، فناوری هراسی را از بین برد. این ذهنیت که فناوری ذاتا بد است را به این ذهنیت که فناوری حتما باید در خدمت جامعه باشد را تبدیل نمود. می­بایست همگام و حتی جلوتر از نظام آموزش و پرورش کشور پیش رفت.

      احساس نیاز به کتابخانه را همچون گذشته در کودکان و نوجوانان بیدار کرد نه با ساختار سنتی که همگام با نگاه بچه های امروز به زندگی.

     کاهش عضویت مردم در کتابخانه ­ها را یک تهدید به شمار آورد و با تامین نیازهای کودکان، به کودکان امروز که جوانان فردایند احترام گذاشت.

 

برچسب ها :
محسن زین العابدینی
|
Iran
|
1393/07/11 - 13:12
0
5
این نگاه واقعیت دارد که کتابخانه های ما چه در سطح عمومی و چه دانشگاهی و تخصصی همپای تغییر و تحولات رشد نکرده اند. تغییر و تحمل سختی های آن جرات و جسارت می خواهد. اما حالا همه آدمها و از جمله کتابداران به همان چیزی که دارند دلخوش کرده اند و جرات رفتن به سوی تغییرات را ندارند. سیستم هم از همین کتابداران تشکیل شده و اگر مجموعه ای از کتابداران بخواهند و قدم بردارند بقیه را هم با خود همراه خواهند کرد.
کتابدار
|
Iran
|
1393/07/10 - 12:54
0
1
چه عجب ...........بالاخره کتابداران هم یه مطلبی از خودشون نوشتند
آخه ما عدات کرده بودیم فقط مطلب مدیران و دبیرکل و بخونیم یه سوال به سوالهای خانم مرادی بیفزاییم
این همه شما نوشتید و ما خواندیم اگر ما بنویسم آیا شما می خوانید مسئولان محترم ومحترمه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اعتماد
|
United States
|
1393/07/08 - 18:35
0
0
زینب خانم باز هم سلام
من نوشته خانم مرادی را خیلی دوست داشتم و به شما هم ارادت دارم ولی رسم است در این مواقع می نویسند دوست عزیز کتابدارانی چون شما و الباقی دوستان دلسوز کتابدار
و نمی نویسند من و شما
اینجوری در اصطلاح می گویند خودتان را تحویل گرفته اید وکمی از شخص خودتان تعریف کرده اید.
اگر کلمه من را از جمله تان بردارید، جای شوخی آدمهای بی ادبی مثل من را باز نمی گذارید
باز هم اظهار ارادت می کنم و فقط قصد شوخی بود. از بنده نرنجید
اسم کامل من هم راضیه اعتماد آبکنار است و کتابدار شاغل هستم
پاسخ ها
زینب صفوی
| Iran |
1393/07/11 - 19:09
سرکار خانم اعتماد
با سلام
نه بزرگوار، من ناراحت نشدم .من خودم به شخصه برای کسانی که نه من آنها را می شناسم و نه آنها من را، نه نظر نمی گذارم و نه شوخی می کنم. اما انگار دوباره شما منظور من را درست متوجه نشدید. منظور بنده از کلمه "من"، من نوعی بوده نه شخص زینب صفوی. به همین دلیل هم عرض کردم که من این نظر را برای دوستم خانم اینانلو که مرا می شناسد نوشتم چون او می داند که من نه ادعایی دارم و نه دوست دارم خودم را درگیر حواشی کنم.
به هر حال خوشحال شدم که با شما آشنا شدم. کسی چه می داند شاید روزی شما (شمای نوعی) کتابخانه ها را متحول کردید.

به امید روزهای بهتر

موفق و پیروز باشید
sedaaaaa
|
Iran
|
1393/07/08 - 16:30
0
4
واقعا عالی بود خانم مرادی
کتابدار
|
Iran
|
1393/07/08 - 07:46
0
2
از لیزنا ممنونیم که همیشه حامی ماست مخصوصا کتابداران کتابخانه های عمومی
از خانم مرادی هم تشکر مخصوص داریم از اینکه یکی از دردهای کتابخانه عمومی را که کمی هم تلخ بود رو به بسیار زیبا بیان فرمودند
یه خواهشی داشتم از لیزنا که این رویه ادامه پیدا کند حداقل در هفته کتاب همچون ماه مهری که گذاشتید مطالب کتابداران رو منتشر کنید
به نظرم با وجود نیروها و کتابداران متخصص آینده خوبی در انتظار ما است
کبری زارع
|
Iran
|
1393/07/07 - 12:21
0
6
خانم مرادی عزیز نوشته شما تکان دهنده بود به نظر من استوار ماندن دراین میدان انگیزه قوی میخواهد که رنگ و بوی مادی نداشته باشد وقتی من دانشجوی کارشناسی رشته کتابداری در دانشگاه الزهرا تهران بودم ما را به به یک اردو درقم جهت بازدید از کتابخانه آیتالله مرعشی بردند و میدانید که آیت الله مرعشی برای مرده های مردم روزه میگرفتند و با پول آن کتاب میخریدند ودر کتابخانه خود میگذاشتند شناساندن چنین الگوهایی میتواند انگیزه کتابداران را زنده نگه دارد و به نظر من با رعایت اصل آهسته وپیوسته رفتن میتوان از سراشیبیهای تند بالا رفت وهمه میدانیم که برای درنوردیدن قله های بلند ابتدا باید سنگریزه ها را پشت سر گذاشت
کتابدار
|
Iran
|
1393/07/06 - 10:31
1
10
اول یه تشکر ویژه داشته باشم از سرکار خانم مرادی که مطلب بسیار دلنشین و پرمغنی نوشته اند و انشالله ایشون تونسته باشن راهی رو باز کنند برای نوشته های بیشتر در این حوزه توسط دیگران
به نظرم این نگاه و این عملکرد اید در ابتدا بازخوردی توسط مسئولان نداشته باشه اما وقتی بیشتر شد مطالب حتما تاثیرگذار خواهد بود
امیدوارم کتابداران دغده هاشون را همانند خانم مرادی اینگونه بیان کنند زیبا علمی و دلنشین
من هم به نوبه خود قبولی ایشان را در مقطع دکتری دانشگاه الزهرا تبریک می گویم
کتابدار
|
Iran
|
1393/07/03 - 17:46
1
11
اینجا پایتخت ایران تهران است
در کتابخانه های تهران خبری از فناوری نیست کتابداران دسترسی به اینترنت ندارند
در همه امور روابط در اینجا حرف اول را می زند دادن وام خانه کتابدار انتخاب کتابدار نمونه و .......
حق اعتراض نداری و گرنه از شرق به غرب و از شما به جنوب تبعیدی
مدیرکلش هم سرش شلوغه هم استان مرکزی هست هم تهران(چون قحط الرجاله تو تهران)
وقتی اینجا که بغل گوش دبیر کله اینجوریه دیگه تو ایلام و....... چه خبره
بیچاره ما
کتابدار
|
Iran
|
1393/07/02 - 17:31
1
4
مطلب قابل تاملی بود.ولی به نظر شما چطور می شود در محیطی که برایه کتابدار که رکن اصلی آن است هیچ ارزشی قائل نیستند،شاهد پیشرفت باشیم.در استان ما هیچ یک از مسئولین نهاد تخصص کتابداری ندارند و بارها در صحبت هایشان کتابدار و کتابداری را مورد اهانت قرار داده اند و افراد با تخصص غیرکتابداری در نزد آنها جایگاهی بسیار بالاتر از کتابداران دارند به نظر شما با این شرایط انگیزه ای برایه کار و تلاش برای رویارویی با نیاز کودکان امروز باقی می ماند؟
پاسخ ها
هم استانی
| Iran |
1393/07/02 - 22:43
اسم این استان ایلام نیست؟
کتابدار
|
Iran
|
1393/07/02 - 16:36
3
18
آقا پیمان خیلی تند میره اینجوریاهم که ایشون ادعای همه چیزفهمی میکنن نیست باورکنید.
پاسخ ها
پیمان
| Iran |
1393/07/06 - 09:03
بحث همه فهمی نیست شاید یه نظر باشه و شاید یک تجربه تو یک محیط جغرافیایی خاص که همه جا رو در برنگیره
اعتماد
|
Iran
|
1393/07/01 - 18:44
0
7
این را در کامنتی خواندم و نشان از اعتماد به سقف بالایی داشت گفتم که یک کمی فتیله اش را پائین بکشند،‌من کمی ترسو هستم و می ترسم:
"بالاخره روزی کتابخانه های ایران به همت کتابدارانی چون من و شما و الباقی دوستان دلسوز کتابدار متحول خواهد شد."
خانم مرادی از این شوخی که با دوستشان می کنم نرنجند متن بسیار خوب و از سر دلسوزی بود ولی به خودم حق می دم که با دوستشان شوخی کنم
زینب خانم می دانستید که پوری (سلطانی) و هوشنگ (ابرامی) و نوشین (انصاری) و عباس (حری) و من هم همین قصد را داشتیم
پاسخ ها
پیمان
| Iran |
1393/07/06 - 09:19
تایید نوشتار همکارم خانم صفوی
برادر یا خواهر اعتماد
من نوعی و امثال من کتابدار اگر بتونیم فقط و فقط یک جلد کتاب به دست عضو برسونیم و گره از کارش باز کنیم در اون لحضه بهترین حس را خواهیم داشت برای ترویج فرهنگ و علم همین قدم های کوچک هم کافی هست
و اما پوری و هوشنگ و دیگران توانستند چون اگر نتوانسته بودند من تو اینجا نبودیم داشتیم سر کوچه زنجیر میگردوندیم
زینب صفوی
| Iran |
1393/07/04 - 21:41
خانم یا آقای اعتماد
با سلام
جای بسی خوش وقتی است که افرادی مثل شما به دقت نظرات را خوانده و تفکر می کنند.
دوست عزیز،اینجانب با احترام به تمام بزرگانی که از آنها نام بردید عرض می کنم اگر ما بنشینیم و بی هیچ تلاشی بگوییم خب فلان ها و فلان ها تلاش کردند پس ما نباید کاری کنیم، هیچ اتفاقی نمی افتد. هرکس در هر جایی که هست باید حداکثر کوشش خود را بکند تا لااقل دلش نسوزد که سعی نکرده. چه اشکالی دارد با امید و توکل به خدا ما هم تلاش کنیم؟
در پایان نصیحتی از خواهر کوچک خود به شمایی که معلوم نیست با اسم کوچک، نام خانوادگی یا نام مستعار پیام می گذارید بپذیرید: بهتر است شما نیز کمی فیتیله اعتماد به نفس خود را بالا کشیده و با نام حقیقی خود پیام بگذارید.در ضمن من برای یکی از دوستان صمیمی خود (خانم اینانلو) نظر گذاشته بودم و او خود می داند که منظور من چه بوده.
کتابدار
| Iran |
1393/07/02 - 13:52
چقدر عالی من هم با شما موافقم
آرزوی ما تحول در کتابخانه هاست اما خانم صفوی یه مقدار اغراق کردند
ما کتابدارا کلا اینجوری هستیم گاهی از این طرف می افتیم گاهی از سمت دیگر
به هر حال فروتنی هم چیز خوبی است

ممنون از خانم مرادی بابت متن دلنشین و قابل تاملشون
کتابدار تهران
|
Iran
|
1393/06/31 - 13:37
1
11
خانم مرادی گرامی
حق با شماست ساختار کتابخونه ها شاید تغییر اندکی کرده است متاسفانه کتابخونه ای که ده سال پیش رفته بودی الان که مراجعه می کنی همون شکل و شمایل را دارد همه چیز در حال تحول است اما در حال در جا زدنیم در سرتاسر تهران کتابخونه ای نهادی نیست یک بخش سمعی بصری خوب داشته باشد حتی یه اینترنت ساده هم نداریم چه برا خودمان چه برای مراجعه کننده
ما کتابداران چطور تغییر ایجاد کنیم وقتی توانایی خرید حت یک میخ رو هم نداریم...........
الهه امیراینانلو
|
Iran
|
1393/06/31 - 12:30
1
5
خانم مرادی، دوست و همکار خوبم از متن زیبایتان بسیار لذت بردم.
اما باور کنید که کتابداران با تحصیلات عالی هم که به قول شما دل بکار نمیدهند در حال تهیه نسخه ی اندروید کتابهای پر مخاطب هستندو مجموعه ی دیجیتال آنها در حال تکمیل شدن است، فایل صوتی بسیاری از کتابهای بخش کودک را روی تلفن همراه خود دارند، آنها هم دوست دارند یک گروه وایبری و واتس آپی راه بیاندازند و تازه های کتاب را از طریق این شبکه ها در اختیار اعضا قرار دهند، آنها هم همگام با نسل امروز اگر به pou غذا ندهند غذا نمیخورند و دنبال آخرین نسخه ی انگری برد هستند.
اما افسوس و صد افسوس که ورد زبان آنها این روزها این است که "بهتر است سکوت کرد"
پاسخ ها
الهه امیراینانلو
| Iran |
1393/06/31 - 18:22
دوستان عزیزم خیلی ممنون و به امید آینده بهتر همچنان صبر میکنیم و سکوت.....

گویند سنگ لعل شود در مقام صبر

آری شود ولیکن به خون جگر شود
زینب صفوی
| Iran |
1393/06/31 - 16:25
سلام
الهه جان، دوست خوبم
بالاخره روزی کتابخانه های ایران به همت کتابدارانی چون من و شما و الباقی دوستان دلسوز کتابدار متحول خواهد شد.
تا آن موقع شاید راه زیادی باشد اما بالاخره فرا می رسد.
فردا حتما بهتر از امروز خواهد بود
اندکی صبر سحر نزدیک است
خدیجه مرادی
| Iran |
1393/06/31 - 15:19
دوست و همکار فهیم، سخت کوش و تحصیلکرده سرکار خانم اینالو
در روزگار مدرک گرای امروزی، که هر کسی به دنبال این است که ادعا کند من کارشناسم، من ارشدم من دکترم پس جای من اینجا نیست و شاید خیلی از همین افراد کار کردن در کتابخانه عمومی را (به دلایل مختلف) دور از شان خود می دانند وجود سرکار عالی که با وجود دانشجوی دکتری بودن، در یکی از مناطق محروم شهرستان ری مشغول خدمت رسانی به هموطنان خود هستید کتابخانه برایتان دغدغه است و در کنار همکاران پر تلاشتان سعی در بهبود کیفیت خدمات و خدمت رسانی به مردم محروم آن منطقه دارید جای بسی سپاس و قدردانی دارد
وجود نیروهای متخصص متعهد و دلسوزی همچون شما نوید بخش آینده ی روشن برای کتابخانه های عمومی است.
نظر شخص من این است که کتابخانه های ما به کتابدارانی دلسوز و عاشق نیازمند است نه تحصیلکردهایی که..................
بتولی
|
Iran
|
1393/06/31 - 11:44
1
3
با قلم زیبای خود شرایط کنونی را به خوبی به تصویر کشیده اید. نوشته عالی و هدفمندی بود.
من هم قبولی شما را در آزمون دکترا تبریک عرض می کنم.
موفق باشید
ملیحه دلیلی
|
Iran
|
1393/06/31 - 09:30
0
5
با سلام دوست عزیزم ابتدا قبولی شما را در آزمون دکتری دانشگاه الزهرا تبریک می گویم. امیدوارم موفق باشید. واقعا مطلب قابل تاملی بود. امیدوارم مشکلات توسط مسولین بررسی و حل شود. ان شاله
کتابدار
|
Iran
|
1393/06/31 - 09:14
0
4
همکار محترم بسیار زیبا بود واقعا قلم توانایی دارید. موفق باشید
کتابدار
|
Iran
|
1393/06/30 - 17:18
0
5
با سلام
همکار محترم بسیار زیبا بیان فرمودید.
انشاء الله همه چیز درست بشه...
کتابدار از استان م..
|
Iran
|
1393/06/30 - 15:42
1
32
من با نظر آقای پیمان مخالفم
من خودم هم داخل همین کتابخانه ها و یک کتابدار ساده هستم
ولی واقعا بدون شعار می گم:
اگه کتابدار وظیفه شناس باشه براش مهم نیست که بالایی ها می خوان کار کنن یا نمی خوان؛
بالایی ها مگه چه کسانی هستند که مانع از انجام وظایف اصلی و واقعی ما بشوند؟
قصد جسارت ندارم اما چون خودم هم با مدرک کارشناسی ارشد از یکی از بهترین دانشگاههای کشور و بدون هیچ بند پ و ... وارد مجموعه نهاد شده ام و دارم کمبودها و مشکلات را می بینم اما به اعتقاد خودم، ما کتابداران در هر سمتی هم که باشیم، اگر بخواهیم خدایی کار کنیم می توانیم. و گفتن اینکه بالایی ها چی دیکته می کنند و چی دیکته نمی کنند بهانه است.
بابت صراحتم عذر می خواهم ولی واقعیت گاهی تلخ است.
پاسخ ها
کتابدار مظلوم
| Iran |
1393/07/07 - 14:03
یا نظر کتابدار استان م ... موافقم
اما امیدواریم همراه تلاش و کار خالصانه ما کتابداران، مسئولین محترم هم گوش شنوا داشته باشند
پیمان
| Iran |
1393/07/01 - 08:23
خطاب به کتابدار ارشد
همکار گرامی از نقد منصفانه شما کمال تشکر را دارم ولی هم نقطه سیاه در مجموعه وجود دارد هم نقطه امید و پیشرفت در دورانی که ما وارد نهاد شدیم باور کنید شرایط بسیار سخت و متفاوت تر از اکنون بود شاید کمی از سیاه بودن تفکرات ما بازگشت به قبل است
یک سوال آیا قبول دارید سیستم کاری و سیاست نهاد دارای مشکلات فراوانیست؟
کتابدار ارشد
| Iran |
1393/06/31 - 16:58
من با نظر کتابدار استان م سه نقطه موافقم اینکه همه کتابدارا کارشون رو خوب انجام میدن را قبول ندارم
این واضح است که بعضی ها فقط به حداقل کار اکتفا می کنند( پشت میز نشینی و کتاب چینی و ...) ولی منکر این هم نیستم که خیلی ها خوب کار میکنند و براشون پاک بودن کسب و روزی شان مهم است.
بنظرم نباید صرفا سیاه نگاه نکنیم و فقط بدی هارا برای خودمان بزرگ نکنیم
پیشرفت علمی در کشورهای غربی به ویژه در کتابداری خودش گویای اهم و مهم مسائل هست.
من به عنوان مسئول کتابخانه واقعا دارم می بینم که چه کسانی کار می کنند و غر نم یزنند و چه کسانی کارشان را باری به هر جهت انجام می دهند و مدام غرو لند می کنند.
ولی واقعا از خواندن حرفهای شما لذت می برم.
کتابدار
| Iran |
1393/06/31 - 13:56
من با نظر آقا پیمان کاملا موافقم
دست مریزاد
پیمان
| Iran |
1393/06/31 - 09:09
سلام اینکه شما از کدوم دانشگاه مدرک گرفتی و با بند چی اومدی یا نیومدی بهموضوع ما مربوط نمیشه ولی وقتی یه مشت برگه مسابقه میزارن جلوت و میگن امانت سوری بده و آمار سازی میکنند نتیجش میشه یه درخت که از تو خالی هست و فقط ظاهرش درسته من سراغ ندارم کتابداری رو که مراجعه کننده ای بیاد و مشکلشو حل نکنه ما کتابداران کارمون رو خوب بلدیم ولی وقتی ظرف شش ماه یک جلد هم کتاب نمیاد وقتی اینترنت رو روی کتابدارمیبندند چه طوری میخوای پژوهش کنی درست میگم یا بازم مشکل از ماست
کتابدار شاکی
|
Iran
|
1393/06/30 - 15:36
1
10
مطلبتون بسیار عالی بود می خواستم پیشنهاد بدم که اگر امکان دارد مطلبی هم راجع به منزلت اجتماعی کتابداران و جایگاه اجتماعی کتابدار در جامعه بنویسید.
همکار از تهران
|
Iran
|
1393/06/30 - 15:34
2
11
با سلام و عرض خسته نباشید به شماهمکار محترم خانم مرادی باز هم موفقیت شما را در آزمون دکتری و قبولی در مقطع دکتری کتابداری در دانشگاه الزهرا را صمیمانه تبریک عرض می کنم. بسیار متن زیبایی بود و درحقیقت بیان مشکلات و دغدغه های کتابخانه ها و کتابداران امروز می باشد واقعا این کاهش تعداد اعضا و مراجعین به کتابخانه ها که روند رو به رشدی به خود گرفته است به یک معضل مهم فرهنگی تبدیل شده است ودر دسترس بودن اینترنت برای اکثریت مردم باعث شده که به جای مراجعه به کتابخانه ها از کتب دیجیتالی و الکترونیکی و فناوریهای جدید در این زمینه استفاده کنند به طوری که کتابخانه ها محروم از این فناوریها هستند و همگام با پیشرفت فناوری حرکت نمی کنند. واین در مطلب شما هم به خوبی آشکار بود .
باید به شما تبریک گفت به خاطر این قلم زیبایی که دارید و مطالب مفیدی که ارائه کردید واقعا جای تشکر دارد . به امید موفقیت ها و مطالب بعدی شما.
همکار - آذربایجان
|
Iran
|
1393/06/30 - 15:15
2
7
با تبریک قبولی در آزمون دکتری به همکار گرامی. باید مسئولین به این مطالب تامل برانگیز دقت داشته باشن.
مهدی آقاجانی
|
Iran
|
1393/06/30 - 13:48
1
3
ضمن عرض ادب به همکار گرامی
سرکار خانم مرادی
نوشته ای پرمغزی بود به خصوص برای ما کتابداران کتابخانه های عمومی
همانگونه که گفتید کتابداران نیروهای محرکه هستند اما قبول کنید که تنها نمی شود اگر مسئولین نخواهند شاید در میانه راه هم نرسیم ای کاش که همیشه ما خواننده و جوابدهنده نبودیم.
ممنون از شما
مریم دهقان تنها
|
Iran
|
1393/06/30 - 08:33
1
12
سرکار خانم مرادی
اول از همه هم به خاطر متن پر محتواتون تبریک میگم و هم به خاطر نگاه عمیق و ارزشمندتون.دیدگاه شما نسبت به وضع کتابخانه ها و تحلیلتان راجع کودک امروزی قابل تحسین.به شخصه برای خود من به عنوان یک کتابدار،قسمت سوال از همکاران واقعا جذاب بود.تنها امیدواری من و به طور حتم همه کتابداران متخصص این است که کاش رویکردهای مطرح شده در این مطلب توسط مسئولین مطالعه و با تعمق بررسی گردد. امید آنکه کلیه همکاران در نهاد کتابخانه های عمومی،کتابداری به معنای حقیقی و واقعی باشند...تنها و تنها به دلیل همان نگاههای معصوم کودکانه....
پیمان
|
Iran
|
1393/06/30 - 08:08
27
11
به نظر من مواردی هست که لازم میدونم بگم
1 اختیار عمل رو از کتابدار گرفتن
2 به روز نبودن امکانات کتابخانه ( به روز بودن قرار دادن چند کامپیوتر اونم خاموش ملاک نیست)
3 نبود انگیزه بین کتابداران محترم که دلیل های متفاوتی داره از کم بودن حقوق تا دوری راه و مشکلات دیگه
3 نبود امید به آینده متاسفانه دردوران مدیریت گزشته عملا امید به آینده کتابخانه ها از کتابدار سلب شده من در یک از مصاحبه های دبیر کل قبلی به گوش شنیدم که هدفشان از مکانیزاسیون کردن کتابخانه ها حذف کتابدار از گردونه کاری بود وقتی یک کتابدار در کتابخانه فرقی با یک فروشنده در فروشگاه زنجیره نداره و فقط باید مواردی را که رئسا چه رئیس کتابخانه چه بالاتر به او دیکته میکنند را انجام دهد چه توقعی از کتابخانه در جهت پیشرفت و تعالی فرهنگ جامعه دارید
همکار محترم در این مزرعه خیار کاشته اید توقع برداشت آناناس نداشته باشید
کتابدار
|
Iran
|
1393/06/29 - 17:37
1
15
همکار گرامی ما تو استان تهران یه اینترنت نداریم که بتونیم خودمون اطلاعاتمون رو به به روز کنیم چه برسه به اینکه مشکل دیگران رو حل کنیم
مسئولان حرف ما را نمی خواهند بشنوند نمی خواهند
پاسخ ها
کتابدار
| Iran |
1393/06/29 - 21:25
واقعا شما اینترنت ندارید؟؟؟؟؟؟
واقعا متاسفم برای پایتخت ایران
کتابدار نهادی
|
Iran
|
1393/06/29 - 17:18
0
10
کتابدار گرامی مسئولین ما گوشی برای شنیدن ندارند
کاملا درسته تبعیض ها بی عدالتی کارهای نمایشی آمارهای کذب و........ و مسئولانی که هیج توجهی به ما کتابداران متخصص ندارند دلیل بی انگیزگی است
چندساله زیر نظر یه لیسانس تاریخ با ارشد کتابداری کار می کنم نظراتم ارزشی نداره به قول یکی از کارکنان نهاد کل آخه کتابداری هم شد رشته
اگربه همین روال پیش رویم خیلی از کتابخونه ها خالی خواهند شد
زینب صفوی
|
Iran
|
1393/06/29 - 16:17
2
4
با سلام
خانم مرادی عزیز قبل از هر چیز باید به خاطر قلم زیبا و شیوای شما تبریک عرض کنم. امیدوارم روزی کتابخانه های ایران نیز بوی تغییر و تحول را استشمام کنند و کتابداران هم واقعا به فکر ایجاد تغییرات نو در کتابخانه باشند. ممکن است که برخی مسائل باعث بی انگیزگی کتابداران شده باشد اما من معتقدم "کار خوب هیچ گاه گم نمی شود".
برای شما آرزوی سلامتی و پیشرفت روزافزون دارم و امیدوارم باز هم شاهد مطالب زیبای شما باشیم، البته اگر کمی کوتاهتر بنویسید مطمئنا خواننده بیشتری خواهید داشت
کتابدار بی انگیزه
|
Iran
|
1393/06/29 - 15:19
0
17
یادمه اوایل کارم خیلی برای کتابخونه زحمت می کشیدم برام مهم بود انگیزه داشتم همکارام می گفتند ول کن فایده نداره چند وقت گذشت چند ماه بیشتر طول نکشید که دیگه مثل قبل نبودم انگیزه هام از بین رفت الانم فقط شیفت پر می کنم نه دغدغه ای دارم نه انگیزه ای هر چی هر گی گفت می گم چشم و می رم تا بازنشستگی ...........
همکار
|
Iran
|
1393/06/29 - 10:50
5
15
تبریک به خاطر قبولی تون در آزمون دکترا. امیدواریم که منشا خدمات خیر باشید.
مطلب خوب و تامل برانگیزی بود. امیدواریم که گوش شنوایی برایش پیدا شود.
موفق و دست به قلم باشید همچنان
کتابدار همدرد
|
Iran
|
1393/06/29 - 10:48
0
21
خیلی خوب و دقیق به مشکلات و دغدغه های کتابداران اشاره کردید.
ما کتابداران که برایمان مهم است رسالتمان چیست، برای چه تحصیل کرده ایم و کار میکنیم اینها نمونه هایی بود از مشکلات و دغدغه های فکریمان.
امیدواریم کتابخانه های ما با تدابیر شایسته مسئولین ذیربط آنگونه شوند که باید و شاید.
همکار
|
Iran
|
1393/06/29 - 09:52
0
10
بسیار عالی و قابل تامل بود.. سپاسگزارم
خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: