کد خبر: 9410
تاریخ انتشار: چهارشنبه, 28 تیر 1391 - 08:09

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

گاهی دور گاهی نزدیک

آیا دپارتمان‌هایی که در کنکور فوق‌لیسانس قبولی بیشتری می‌دهند، موفق‌ترند؟

داریوش علیمحمدی

لیزنا (گاهی دور/ گاهی نزدیک: 13)، داریوش علیمحمدی، عضو هیأت علمی گروه کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه خوارزمی: مدتی پیش یکی از همکاران در سفر خارج از کشور بودند. به همین دلیل، بنده یک جلسه از کلاس ایشان را اجرا کردم. نوبت به ارائه کارهای دانشجویان و ارزیابی آنها رسیده بود. وسط ارائه ها، یکی از دانشجویان ایراد گرفت که چرا لیسانسیه های دانشگاه خوارزمی در آزمون فوق لیسانس موفق نیستند؟ پرسیدم به نظر شما باید باشند؟ پاسخ یک بلی محکم و قاطعانه بود از سوی دانشجوی معترض و چند نفر دیگر ! دیدم مسأله خیلی بدیهی تر از آن حدی انگاشته شده که من فکر می کردم. گفتم باید ببینیم اصلاً قبول شدن در کنکور فوق لیسانس فضیلت به حساب می آید یا خیر؟ به زبان ساده تر، باید ببینیم اصلاً هدف ما از اجرای برنامه لیسانس صادر کردن دانشجوی فوق لیسانس بوده است یا چیز دیگر؟

به باور من، این یک پرسش اساسی است که متأسفانه در سال های اخیر تحت تأثیر جو غالب بر تمام دپارتمان ها مغفول مانده است. برخی از بزرگان همواره قبولی دانشجویان در کنکور فوق لیسانس را از جمله معیارهای موفقیت یک دپارتمان دانسته اند. من به شدت نسبت به اصالت چنین شیوه استدلالی مشکوکم. البته اگر بنا را بر رویه منطقی ادامه تحصیل بگذاریم، شاید بتوان گفت اخذ پذیرش از دپارتمانی که مجری یک برنامه فوق لیسانس است می تواند برای لیسانسیه و دپارتمان مربوطه اش ملاک موفقیت باشد. اما در شرایطی که ورود به دوره های فوق لیسانس و اخیراً دکترا با تیک زدن های بعضاً شانسی در یک آزمون ناتوان از ارزیابی درست و منطقی دانش آموختگان کارشناسی و کارشناسی ارشد رخ می دهد، حقیقتاً چه مقدار می توان ادعا کرد که دانش آموختگان فلان دانشگاه آدم های موفق تری هستند؟ چه کسی و بر چه مبنایی گفته است که فلان دپارتمان، دپارتمان بهتری است؟ تنها به این دلیل که سالی چند رتبه زیر صد را مال خودش می کند؟ ما دقیقاً دنبال چه چیزی هستیم؟ می خواهیم لیسانسیه هایمان اگر شانس آوردند و کتابدار شدند از پس کار برآیند یا می خواهیم کسانی را  تربیت کنیم که حتی وقتی دانشجوی دکترا می شوند ساده ترین تحلیل را هم نتوانند عرضه کنند؟

این یک دغدغه مهم است. باید ببینیم در حوزه مدیریت آموزش عالی وقتی از یک نظام بحران زده بحث می شود آیا اساساً می توان ملاکی برای ارزیابی موفقیت تعریف کرد؟ و اگر می توان، آیا می شود قبولی در کنکور فوق لیسانس را به عنوان ملاک، شایسته توجه دانست؟ هر گاه هدف اصلی یک دپارتمان از اجرای برنامه لیسانس - یعنی تربیت کارشناس برای تصدی یک پست اجرایی - را مد نظر قرار دهیم، نخواهیم توانست معیاری دیگر را مبنای قضاوت درباره موفقیت یا شکست آن دپارتمان بدانیم؟ اخیراً کمیته پژوهش انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران دستنامه ای را برای ارزیابی دپارتمان های این رشته تهیه کرده است. این دستنامه عمدتاً بر قابلیت های آموزشی و پژوهشی اعضای هیئت علمی و دانشجویان متمرکز شده است. لحاظ کردن این موارد البته لازم است؛ اما قطعاً کافی نیست. شیوه منطقی و قابل دفاع ارزیابی یک دپارتمان، بررسی بروندادهای آن در راستای هدف اولیه از تشکیلش و اجرای یک برنامه آموزشی است. در این چارچوب، آنچه بیشتر اهمیت می یابد درصد اشتغال در میان دانش آموختگان یک دپارتمان و مرتبه اداری مشاغل تصدی شده است. به این منظور، هر دپارتمان باید پایگاه اطلاعاتی کاملی از دانشجویان و دانش آموختگان خود داشته باشد که در آن پیشینه تحصیلی و وضعیت شغلی هر فرد به درستی و دقت ثبت بشود. بیش و پیش از تکیه بر معیارهای ثانویه و موقت، باید به وضعیت کنونی – یا آینده در گذشته – یک دانش آموخته توجه کرد.

پرسش جدی از طرفداران و مبلغان تز "دپارتمان هایی که در کنکور فوق لیسانس قبولی بیشتری می دهند، موفق ترند" آن است که اگر تلقی شما درست است، پس چرا فرآورده های شما در دوره فوق لیسانس – و این روزها دکترا – در یاقتن موضوعی برای پایان نامه / رساله خود به بن بست می رسند؟ آیا همین نقیصه کافی نیست تا نسبت به اصالت تز مذکور به دیده تردید بنگریم؟ این روزها، اکثریت دانشجویان تحصیلات تکمیلی کتابداری و اطلاع رسانی به اندازه یک کتابدار نیمه حرفه ای که چه عرض کنم، در حقیقت حتی به اندازه یک کتابدار غیر متخصص هم از محیط کتابخانه و مسائل آن درک واقعی ندارند. بهتر است این دو گزاره منطقی را همواره به خاطر داشته باشیم:

  • در میان کتابداران شاغل به تحصیل در دوره فوق لیسانس احتمالاً اکثریتی هستند که اگر روش تحقیق و آمار را به درستی آموزش ببینند، به راحتی می توانند یکی از مشکلات کتابخانه خود را به عنوان مسأله پژوهش برگزینند؛ و
  • در میان دانشجویان فوق لیسانس بیکار احتمالاً اکثریتی هستند که حتی اگر روش تحقیق و آمار را به درستی آموزش ببینند، به سختی خواهند توانست شناخته شده ترین مشکل کتابداران شاغل را به عنوان مسأله پژوهش تشخیص بدهند.

صحت این گزاره های منطقی را به سادگی می توان از طریق حشر و نشر با دانشجویان و به طور شهودی تأیید کرد. پیش فرض منطقی بودن این گزاره ها البته، عادلانه و سالم بودن ساز و کار جذب نیروی انسانی است. یعنی حتی اگر دانش آموخته، در آزمونی غیر استاندارد شرکت کرد و نمره قبولی گرفت، در مرحله مصاحبه با پرسش هایی مرتبط، استاندارد و واقعی مواجه شود. همچنین، امتیازات به طور عادلانه توزیع شود و یک اقلیت به طور غیر طبیعی از سایرین پیش نیافتد.

می توان ماتریسی را ترسیم کرد که در آن چهار دسته از دپارتمان ها حضور دارند:

  • گروه اول دپارتمان هایی هستند که دانش آموختگانشان هم در عرصه کاریابی موفق هستند و هم در رقابت ادامه تحصیل؛
  • گروه دوم دپارتمان هایی هستند که دانش آموختگانشان در عرصه کاریابی موفق هستند، اما در رقابت ادامه تحصیل باز می مانند؛
  • گروه سوم دپارتمان هایی هستند که دانش آموختگانشان در رقابت ادامه تحصیل پیشتازند، اما در عرصه کاریابی همیشه ته خط هستند؛ و
  • گروه چهارم دپارتمان هایی هستند که دانش آموختگانشان نه در عرصه کاریابی موفق هستند و نه در رقابت ادامه تحصیل.

تکلیف گروه چهارم که روشن است. همان هایی هستند که باید بلادرنگ تعطیلشان کرد؛ هرچند در دانشگاه خوارزمی واقع شده باشند ! چرا که حتی بر اساس معیار کاذب پیش گفته - دپارتمان هایی که در کنکور فوق لیسانس قبولی بیشتری می دهند، موفق ترند – هم بازدهی ندارند. گروه سوم مشتمل است بر دپارتمان هایی که این روزها سرمست از باده افزایش ظرفیت هستند. اینها را هم باید به کناری نهاد. چرا که فاقد عیار لازم هستند و به طلای بدل می مانند. گروه دوم به باور من کارشان را درست انجام می دهند. کارشناسانی را تربیت می کنند که در مصاحبه استخدامی خوب می دانند پاسخ دغدغه های کتابداران حرفه ای چیست. بر این گروه حتی اگر یکی از دانش آموختگانشان هم وارد دوره فوق لیسانس نشود حرجی نیست. چون اصلاً از اول چنین تعهدی نسپرده بودند. گروه اول هر چند در ظاهر موفق ترین ها را شامل می شود، اما در حقیقت تقاوتی با گروه دوم ندارد. اِلا اینکه خوب فهمیده ملاک موفقیت چیست ! خُب، با این مقدمات می توان دریافت که حتی اگر استادان یک دپارتمان:

  • دانشجویانشان را به ادامه تحصیل تشویق کنند؛
  • منابع کلیدی کنکور فوق لیسانس را به آنها معرفی کنند؛
  • از همان منابع در تدریس استفاده کنند؛ و
  • در طراحی سئوالات کنکور فوق لیسانس مشارکت کنند.

باز نمی توان کارنامه آنها را خوب ارزیابی کرد. همّ و غمّ این افراد در حقیقت چیزی نیست جز ارتقاء دانشجویانشان به هر شکل ممکن ! حالا اگر لازم شد کاری کنند که دانشجویانشان رتبه های خوب کنکور فوق لیسانس را بیاورند و افتخارش بشود مال دپارتمان هم ایرادی ندارد ! به بیان دیگر، ایرادی ندارد اگر به چیزی بنازیم که اساساً در شرایط موجود نباید مبنای تفاخر واقع شود ! چون تنها چیزی که می تواند معرف موفقیت باشد فعلاً همین است. پس ما می رویم به سمتی که دانشجویانمان احساس رضایت کنند و سایرین هم ما را موفق بدانند!

برچسب ها :
خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: