کد خبر: 9865
تاریخ انتشار: یکشنبه, 12 شهریور 1391 - 12:11

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

گاهی دور گاهی نزدیک

تغییر نسل کتابداران و کتابخانه­‌ها در ایران (2)

امیر ریسمانباف

 

لیزنا (گاهی دور/گاهی نزدیک: 16)، امیر ریسمانباف، کارشناس ارشد علوم کتابداری و اطلاع رسانی و رئیس قسمت مرکز اطلاع رسانی و کتابخانه سازمان آب و برق خوزستان:

 

مروری بر نسل­های چهارگانۀ کتابخانه­های ایرانی

کتابخانه­های نوین با آن مفهومی که در ذهن و زبان کتابداران است، به قول باکلند[1] (1379، ص. 12) عمدتاً محصول نیمۀ دوم قرن نوزدهم است؛ یعنی تقریباً همزمان با شکل­گیری رسمی کتابداری نوین. از آن زمان تا به حال، چهار و به قولی پنج نسل از کتابخانه­ها پدید آمده است: کتابخانه­های کاغذی یا سنّتی، کتابخانه­های خودکار یا رایانه­ای، کتابخانه­های الکترونیکی، کتابخانه­های دیجیتالی و به قولی، نسل پنجمی هم به عنوان کتابخانۀ مجازی وجود دارد که البته این آخری محلّ مناقشه است؛ و ظاهراً تفاوت بنیادین آن چنانی با کتابخانه­های دیجیتالی ندارد که بتواند عنوان نسل جدید را از آن خود کند. روشن است که اطلاق واژۀ نسل به نهادی مانند کتابخانه فقط می­تواند به معنای دوّمش (نقطۀ عطف تحوّلات) معنی و مصداق داشته باشد. هر یک از این نسل­ها، مشخّصه و نقطۀ عطفی را داراست. کتابخانه­های کاغذی را با برگه­دان­ها و انواع فهرست­ها، طرح­های رده­بندی و ابزارهای کمکی برای دسترس­پذیری منابع و نیز خدمات مرجع می­شناسند. نقطۀ تمایز کتابخانه­های خودکار، فهرست­های رایانه­ای و ماشین­خوان است؛ لیکن منابع کتابخانه­ای همچنان کاغذی و خدمات مرجع، سنّتی و اغلب رو در روست. مجموعۀ کتابخانه­های نسل الکترونیکی به ترکیبی از منابع چاپی و الکترونیکی بدل می­شود. کتابخانه­های الکترونیکی را می­توان «رسانه­خانه» یا «مدیاتک» نامید. اشتراک پایگاههای اطلاعاتی و انواع ژورنال­ها و نیز گردآوری یا دسترس­پذیریِ کتابهای الکترونیکی، مجموعه­سازی در این نسل از کتابخانه­ها را متحوّل ساخته است. خدمات مرجع هم به تبع مجموعۀ منابع اطلاعاتی این نسل، ترکیبی از سنّتی تا مدرن و از راه دور است. امّا نسل کتابخانه­های دیجیتالی، تصویر کتابخانه را از یک ساختمان گاه مجلّل و عظیم به چیزی شبیه یک وب­سایت غنی و یا گاه حتّی درگاهی سازمان­ یافته جهت دسترسی به انواع منابع پراکندۀ وبی، تغییر داده است. تقریباً هر چیزی در این کتابخانه، مجازی است؛ و فناوری کاغذ در آن راهی ندارد. نسل اخیر هنوز در حال خودیابی و هویّت­جویی است و طبعاً همچنان مفاهیم و چشم­اندازش محلّ مناقشه و اختلاف است. ممکن است کتابخانه­هایی هم باشند که در حال گذر بین­نسلی­اند؛ و از نسل در حال گذار و از نسل در حال وصول، پاره­هایی از مختصّات را با خود داشته باشند. مانند یک کتابخانۀ الکترونیکی که در حال بدل شدن به یک کتابخانۀ دیجیتالی است. چنین کتابخانه­ای ممکن است تا سال­ها و بلکه تا زمان غیرقابل پیش­بینی، همچنان منابع کاغذی­اش را حفظ کند؛ ولی خدمات مرجع­اش را فقط به خدمات از راه دور و وبی، منحصر سازد.

تطبیق این بند از نوشتار با بند پیشین، تقریباً این نتیجه را عاید می­کند که تغییر نسل کتابخانه­ها در ایران در قالب تغییر نسل کتابداران محقّق شده است. مثلاً کاربست و بومی­سازی طرح­های رده­بندی و نیز قواعد فهرست­نویسی و دیگر دستاوردهای کتابداری نوین توسّط نسل نخست کتابداران ایران در پیدایی و گسترش کتابخانه­های نسل نخست، تجسّم یافت. کتابخانه­های دانشگاهی که نخستین­اش از دانشگاه تهران آغاز شد، کتابخانه­های تخصّصی که الگوی سرآمدش کتابخانه و مرکز اطلاع­رسانی تخصّصی وزارت علوم و آموزش عالی وقت (مرکز اسناد و مدارک علمی) و بالاخره کتابخانه­های عمومی که الگوی نمونه­اش کتابخانه­های زنجیره­ای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود[2]­، نمونه­هایی از کتابخانه­های نوین نسل اوّل کشورند. نسل نخست کتابداران توانست تا در شرایط توسعۀ اقتصادی و به ویژه گستردگی روزافزون دیوان­سالاری کشور در دهۀ 40 و 50 خورشیدی که لاجرم به توسعۀ کتابخانه­های تخصّصی- سازمانی و نیز عمومی منجر شد، نقش فعّالی را ایفا کند و بسان موتور محرّکه­ای برای این نسل از کتابخانه­ها چه از حیث ایفای نقش حرفه­ای و چه در قالب اقدامات پژوهشی و آموزش کارکنان و نیروی انسانی باشد.

پژوهش­ها و تجربۀ عملی نسل دوّم کتابدارانی که اغلب در اثنای دوران تحصیل­شان در خارج از کشور با کتابخانه­های رایانه­ای و نیز الکترونیکی و الزامات آن آشنا شدند، زمینه را برای خودکارسازی کتابخانه­ها در کشور فراهم ساخت. نسل دوّم با ساماندهی پژوهش­هایی از این دست در قالب پایان­نامۀ دکتری و بعدها هدایت پایان­نامۀ دانشجویان تحصیلات تکمیلی داخل کشور، جریان خودکارسازی کتابخانه­ها را لااقل روی کاغذ و در قالب تحقیق و پژوهش پیش برد. این نسل به دلیل کهنگی و عدم روزآمدی برنامه­های آموزشی تنها چاره را برای پیشبرد پژوهش در این زمینه­های نو، هدایت تحقیقات پایان­نامه­ای دانشجویان به این سمت و سو دید. به موازات، شرکت­های نرم­افزاری کتابداری در کشور شکل گرفتند و یک به یک، کتابخانه­های خودکار با پشتوانۀ فنّی این شرکت­ها و پشتوانۀ پژوهشی عمدتاً نسل دوّم کتابداران ایرانی سر بر آوردند. نگاهی به کاتالوگ­های تجاری هر یک از این شرکت­های نرم­افزاری که دهها و صدها کتابخانه را در کشور پشتیبانی می­کنند، نشانگر آن است که نسل کتابخانه­های خودکار در کشور – صرف نظر از نقدهایی که ممکن است به ساختار و کارکرد برخی از آنها به ویژه در مورد کتابخانه­های عمومی، وارد باشد - کاملاً پا گرفته است. به هر روی، نسل دوّم کتابداران بخت آن را داشت که در سال­های پس از جنگ و رونق نسبی اقتصادی و نیز نیاز کشور به تحقیق و توسعه و کاربست گسترده­تر ابزارهای خودکارساز ماشینی به ویژه رایانه در امور اداری و دیوان­سالاری کشور، زمینه را برای پیدایی و توسعۀ کتابخانه­های خودکار فراهم سازد. در میانۀ دهۀ 70 خورشیدی و درگرفتن شعار جنبش نرم­افزاری و تولید علم، اشتراک پایگاههای مهمّ بین­المللی به طرز گسترده و در مقیاس ملّی در کتابخانه­های دانشگاهی پا گرفت؛ و نشانه­هایی از پیدایی نسل سوّم کتابخانه­ها در ایران به چشم خورد. با لحاظ این نکته که مدیران این کتابخانه­های دانشگاهی یا عمدتاً از کتابداران نسل دوّم بودند و یا با عنایت به اینکه میدان­داری کتابداران نسل دوّم در کنسرسیوم پدید آمده مبرهن است، لاجرم بی­ارتباط با آنان نبودند؛ شکل­گیری اولیّۀ کتابخانه­های نسل سوّم هم عمدتاً مدیون کتابداران نسل دوّمی است؛ گر چه هرگز همۀ الزامات کتابخانه­های نسل سوّم آن طور که در مورد خودکارسازی و نسل دوّم کتابخانه­ها در کشور گسترش یافت، همه­گیر نشد؛ و در یک نگاه کلّی، هنوز کتابخانه­های پیشرو کشور در گذار از نسل دوّم به نسل سوّم­اند. گو اینکه کتابخانه­هایی که هنوز از این قافله هم عقب مانده­اند، کم نیستند.

ناگفته پیداست که جهش در روند تکاملی و تکوینی هر پدیده­ای اگر نگوییم بسان یک جهش ژنتیکی چه بسا مخرّب باشد، مجال یک تکامل طبیعی، مطمئن و همه­جانبه­نگر را سلب می­کند. لذا در شرایطی که کتابخانه­های کشور هنوز در کشاکش بینانسلی خودکار-الکترونیکی­اند؛ و همچنان مسایل حل ناشده­ای دارند، سخن از فرا رسیدن هنگامه­ای که در کشور، کتابخانه­های دیجیتالی به جریانی غالب بدل شود، زودهنگام است. عوارض این جهش – که اغلب کاذب و زیانبار بوده - به خوبی در معدود کتابخانه­های دیجیتالی و نیز الگویی که برخی شرکت­های نرم­افزاری از کتابخانه­های دیجیتالی در کشور ارایه می­دهند، مشهود است. همچنان تمرکز این معدود کتابخانه­ها در کشور با سازماندهی منابع اطلاعاتی و خوش بینانه اگر بگوییم حدّاکثر با سازماندهی اطلاعات است. طبیعی است که وقتی خدمات مرجع و اطلاع­رسانی و دیگر خدمات عمومی کتابخانه­ها نظیر آموزش کاربر و یا روش­های مجموعه­سازی به آن شکل خدمت­مدار و کاربرمداری که در کتابخانه­های الکترونیکی مطرح است در کشور شکل نمی­گیرد؛ و همچنان کتابخانه­ها در گیر و دار فضای منبع­مدار و ماشین­مدار نسل کتابخانه­های خودکارند، اگر هم کتابخانۀ دیجیتالی پا بگیرد، حدّاکثر کتابخانه­ای تمام­متن[3] و چندرسانه­ای[4] خواهند بود و نه کتابخانۀ دیجیتالی به معنای واقعی کلمه. همچنان که طرح­هایی نیز که تا کنون برخی شرکت­های نرم­افزاری در کشور داده­اند، به استثناء یک مورد، بیشتر مدیریت منابع تمام­متن­اند تا کتابخانه­های دیجیتالی. نمونۀ مشهودش جای خالی خدماتی چون SDI در این نرم­افزارهاست که سال­های سال پیش از پیدایی کتابخانه­های دیجیتالی و حدود نیم قرن است در کتابخانه­های پیشرو جهان مسبوق به سابقه است. به هر روی، اقدامات مؤثّر کتابداران در پیدایی و نشو و نمای این نسل از کتابخانه­ها فعلاً بیشتر روی کاغذ و در چارچوب پژوهش­ها و دادن الگو و نظایر آن قابل ارزیابی است. این تلاش­ها در یک فضای بینانسلی از نسل دوّم و عمدتاً نسل سوّم کتابداران کشور در جریان است. با این حال، نتیجۀ این پژوهش­ها قطعاً پیش­برنده و آثارش در آتیه قابل رصد خواهد بود. همان گونه که پژوهش­های نسل دوّم کتابداران پشتوانه­ای شد برای گسترش کتابخانه­های خودکار در ایران؛ این پژوهش­های بینانسلی هم هر قدر عمیق و کاربردی باشند، تثبیت نسل سوّم کتابخانه­ها و پیدایی و گسترش نسل چهارم کتابخانه­ها در ایران را در آتیه، سهل­الوصول­تر خواهند کرد؛ همچنان که آثارش از هم اکنون در برون­ده و تلاش شرکت­های نرم­افزاری کشور برای تطبیق با شرایط نسل آتی کتابخانه­ها در ایران قابل مشاهده است.

با این حال، رسالت کتابداران نسل سوّمی قطعاً منحصر به پژوهش و الگو دادن در این باره نیست. از بعد اجرایی و مدیریّتی، مسألۀ خطیری که در بررسی وضع پیش روی نسل سوّم کتابداران و کتابخانه­های ایران در این برهۀ زمانی به چشم می­خورد؛ وجود شرایطی است که عکس زمانۀ نسل نخست کتابداران کشور را تداعی می­کند. اگر نسل نخست کتابداران در دهه­های 40 و 50 خورشیدی در زمانه­ای که گستردگی روزافزون تشکیلات و دیوان­سالاری دولت­های وقت، زمینه را برای پیدایش تصاعدی کتابخانه­های تخصّصی، پژوهشی و سازمانی به دست کتابداران و مدیران مربوطه فراهم کرده بود؛ در حال حاضر تلاش برای کوچک­سازی حجم دولت در راستای پیاده­سازی اصل 44 و واسپاری هر چه بیشتر تصدّی­گری­های دولتی، ممکن است منجر به تعطیلی یا محدود شدن دامنۀ فعالیّت­های بسیاری از این دست کتابخانه­ها شود. نسل سوّم و آتی کتابداران می­بایست با توجّه به چنین تغییر محتملی در آیندۀ نزدیک، به هر نحو ممکن، راهکارهایی جهت گسترش حرفه و نهادهای حرفه­ای در فضای بخش خصوصی کشور نظیر بنگاههای اقتصادی که نقش مشاور یا مجری پروژه­های مطالعاتی و یا اجرایی- عمرانی و حتّی خدماتی را بر عهده دارند، بیابند. چنین چاره­جویی جز از طریق شناساندن رسالت­ها و دستاوردهای حرفه در قالب برنامه­های حرفه­ای و صنفی در فضای بخش خصوصی کشور، میسّر نیست. اهمال در این باره ممکن است بخشی از دستاوردها و کوشش­های نسل نخست کتابداران (کتابخانه­ها و نهادهای حرفه­ای سازمانی و تخصّصی) را بدون پیدایی جایگزینی برای آنها به ورطۀ خموشی و حتّی تعطیلی کامل بکشاند. با این حال، نکتۀ امیدبخش آنکه نسل سوّم کتابداران ایرانی پس از یک دهه خودیابی و تلاش، به تدریج در مناصب تصمیم­گیری و قدرت در حال ورود است؛ نظیر مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور و پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران. باید منتظر ماند و در یک دهۀ پیش رو، از یک سو نتایج پژوهشی و از دیگر سو، نتایج اجرایی و مدیریّتی این نسل را ارزیابی کرد. همان طور که گفته شد، تغییر نسل کتابخانه­ها بازتابی تأخیری از تغییر نسل کتابداران است؛ لذا به نسبت اینکه این نسل از کتابداران چه تحوّلاتی را در عرصۀ نظر، عمل و اجرا خلق کنند، و چه فضایی برای نظریه­پردازی، آموزش، پژوهش و اقدامات حرفه­ای، اجرایی و مدیریّتی بیافرینند، تغییر نسل کتابخانه­ها در ایران به طور بطئی، طبیعی و یا جهشی رخ خواهد داد.

 

فرجام سخن: تحلیلی بر تغییر نسل کتابخانه­ها و کتابداران در ایران

1- شکل­گیری فضای بینانسلی: کتابداری از یک سو به دلیل امتزاج فوق­العاده­اش با فناوری و از دیگر سو به سبب گرایش­های قوی­اش به روابط بین­رشته­ای، مدام در حال تغییر از هر حیث (تغییر مرزهای دانش، تغییر در روابط بین­رشته­ای، تغییر موضوعات و اولویّت­های پژوهشی، افزوده شدن سوژه­های پژوهشی جدید و بی­سابقه و ...) است. چنین تغییر دمادمی ایجاب می­کند که برنامه­های آموزشی رسمی و غیررسمی و نیز کوتاه­مدّت وابستگان رشته مدام در حال تغییر باشد. اگر این انگاره را بپذیریم که تغییر نسل کتابخانه­ها قبلاً به تغییر نسل کتابداران نیازمند است؛ برای رشد و توسعۀ نهادهای حرفه­ای نیاز به برنامه­های آموزشی به­روزی وجود دارد که انتقال مهارت­ها به کتابداران نوپا را به نحوی صورت دهد که تغییر نسل کتابداران از حیث پیدایی نسل­های تحوّل­ساز و تحوّل­خواه را در بازه­های زمانی کوتاهتری ممکن سازد. به گمان من، سبب اینکه پیدایی نسل دوّم کتابداران در کشور حدود سه دهه به درازا کشید آن بود که در تمام طول این سه دهه (از آغاز آموزش کتابداری در کشور تا سال­های آغازین دهۀ 1370 و حتّی پس از آن) برنامه­های آموزشی تقریباً ثابت و ایستا بود. ورود بحث­هایی چون اطلاع­سنجی و خودکارسازی از طریق این نسل به فضای کتابداری کشور بیشتر مرهون تجربیّات آموزشی آنان در خارج از کشور بوده تا دریافت­هایی که از نظام آموزشی داخل کشور به دست آوردند. شوربختانه، ادامۀ این تحوّلات و پرورش و پیدایی نسل سوّم کتابداران هم از مسیر برنامه­های آموزشی مدوّن نبوده و بیشتر از مجرای استاد-شاگردی و در قالب پایان­نامه­های تحصیلات تکمیلی و نیز انتشار مقالات در مجلّات علمی و نیز تجربۀ تحصیل در خارج از کشور بوده است. به نحوی که اگر توسعۀ تحصیلات تکمیلی در کشور در دهۀ 80 خورشیدی نبود، باز تغییر نسل کتابداران در کشور شاید بیش از یک دهه و در زمانی طولانی­تر به وقوع می­پیوست؛ گرچه وفور منابع اطلاعاتی و ابزارهای ارتباطی در دهه­های اخیر هم نقش بی­بحث و گفتگویی در تسریع تغییر نسل حرفه­مندان در همۀ رشته­ها و از جمله در کتابداری داشته است. با این حال، به تازگی تغییراتی در برنامه­های آموزشی و گرایش­های رشته شروع شده و این موضوع، دشواری­هایی که نسل دوّم و سوّم با آن مواجه بود را برای نسل آتی کتابداران کشور قدری هموار خواهد کرد. به رغم این، نباید از این نکتۀ مهم غافل شد که اصولاً تغییر برنامه­های آموزشی تنها در صورتی پیش­روانه و بهره­ورانه خواهد بود که در یک فضای بینانسلی و با دخالت برجستگان همۀ نسل­های موجود رخ دهد. شواهد حاکی است که تصمیم­گیری در این باره عمدتاً بر عهدۀ نسل دوّم کتابداران کشور و نیز اقلیّتی محض از نسل نخست و سوّم بوده است. این در حالی است که قاطبۀ نسل نخست و دوّم کتابداران ایرانی، تجربه­ای از دانش­آموختگی در رشته در دورۀ کاردانی و کارشناسی ندارند و اغلب تجربۀ آموزشی­شان در رشته به دوره­های تحصیلات تکمیلی باز می­گردد. حتّی در سال­های اخیر، نسل­های مذکور به دلیل احراز رتبه­های بالای علمی- پژوهشی، اغلب تدریس در دورۀ کارشناسی را نیز به نسل تازه­نفسی که به تازگی در حال پیوستن به جرگۀ اعضای هیأت علمی­اند، می­سپارند. در مقابل، بخش قابل ملاحظه­ای از نسل سوّم کتابداران از نزدیک، هم تجربۀ دانش­آموختگی و هم تجربۀ تدریس کتابداری در دورۀ کارشناسی را داشته و احتمالاً بیشتر و ملموس­تر به کاستی­های آن واقفند. لذا ناگفته پیداست که تجربه، پس­زمینه­های فکری، تاریخی، عملی و نیز دستاوردها و دغدغه­های هر نسل، سرمایۀ گرانی است که می­بایست مبتنی بر یک فضای بینانسلی از همۀ آن یکجا بهره برد و از رهاورد آن به یک برنامۀ آموزشی متوازن، واقع­بینانه، جامع و مبتنی بر نیازهای واقعی موجود دست یافت. همچنان که شور تحوّل­خواهی و تجربۀ عینی نسل نو می­تواند به روزآمدی برنامه­های آموزشی بینجامد، سرمایۀ تاریخی و اجتماعی نسل پیش­کسوت هم می­تواند پی و پایه­ای مطمئن­تر برای برنامه بیندیشد و در این میان، نسل میانه، در انتقال و مفاهمۀ بینانسلی و نیز به دست گرفتن ابتکار عمل، دخیل باشد. امری که تا به اینجا از آن غفلت شده و شاید در تجدیدنظرهای آتی لحاظ شود؛ به این امید که تا آن زمان، رشته، بخشی از سرمایه­های موجودش را از دست نداده باشد. روشن است که چنین همکاری و مفاهمۀ بینانسلی اختصاص به تجدید ساختار و تغییر محتوای برنامه­های آموزشی ندارد. یک نمونۀ بارز دیگر آن تجدید نظر و روزآمدی استانداردهای حرفه­ای است. تغییر نسل کتابخانه­ها در کشور ایجاب می­کند که استانداردهای حرفه­ای موجود در اقسام مختلف این کتابخانه­ها به تناسب تغییرات محیطی، مدام روزآمد و به­هنگام شود. چنین تجدیدنظرهایی به طریق اولی در یک محیط بینانسلی با بهره­وری و باروری بیشتری همراه خواهد بود. در فضایی کلان­نگر و گسترده­تر، فضای پژوهشی رشته در عرصۀ بین­الملل در دو دهۀ گذشته تغییرات مهمّی به خود دیده است. تنوّع روش­شناسی، اقبال روزافزون به کار نظری و پژوهش­های کیفی و نیز مطالعات تاریخی، نقد مدلّل پوزیتیویسم و علم­گرایی[5] در رشته، نزدیکی بیش از پیش به فضای نظری و روش­شناسی معمول در علوم اجتماعی و به ویژه علوم ارتباطات، توجّه دوباره به محتوامحوری در برابر ابزارمداری و بازکاوی دستاوردهای فکری دکومانتالیست­ها از جملۀ این تحوّلات است. مجموع این تحوّلات در رشته، نوید یک تغییر پارادایم را در آتیه می­دهند[6]. کتابداران در یک فضای بینانسلی می­بایست همگام با این تحوّلات دست به اصلاحات درون­رشته­ای بزنند. همۀ تغییرات مورد نیاز (از برنامه­های آموزشی گرفته تا استانداردهای حرفه­ای و ...) می­بایست در دل این اصلاحات کلان­نگر و در فضایی بینانسلی دیده شوند.

2- مستندسازی تجربیّات درون­رشته­ای: نسل چهارم کتابداران ایرانی دست­پروردگان نسل دوّم و سوّم خواهند بود. بیشتر آنان بخت آن را ندارند که مستقیم و بلاواسطه نزد کتابداران نسل نخست، شاگردی کنند. گسست نسلی در چنین فضایی تشدید می­شود. از این رو، نسل آتی شاید نتواند به خوبی ریشه­های پیدایش و گسترش حرفه و رشته را در کشور فهم کند. اگر بپذیریم که روح تفاوت نسلي یعنی اختلاف در باورها، ارزش‌ها و هنجارهاي ميان نسل‌ها که در شکل عدم انطباق کامل جوانب رفتاري، اخلاقي، رواني و اجتماعي کنش‌هاي نسل جديد در مقابل نسل قبلي مشاهده مي‌شود (اسپاک[7]، 1364، ص. 259)؛ پس لاجرم چنین تفاوت بینشی میان دو نسلی که هرگز با یکدیگر حتّی مواجهۀ رو در رو و فعّال نداشته­اند، تشدیدی مضاعف دارد. چنین گسست­هایی روند تکامل طبیعی، مطمئن و همه­جانبه­نگر رشته را ناممکن می­کند و در زبان استعاری، ممکن است به جهش­های ژنتیکی در رشته بینجامد؛ که چه بسا مخرّب باشد. اگر ریشه­ها و آبشخورهای فکری و فلسفی رشته دچار چرخش­های نابجا و تغییرات ماهوی شود، نتیجه­اش در درازمدّت، حرکات زیگزاگی و نه لزوماً تکاملی رشته است که نه تنها اتلاف وقت را به دنبال خواهد داشت، چه بسا به بحران هویّت حرفه­مندان و وابستگان رشته خواهد انجامید. این امر زمانی حادتر خواهد بود که بدانیم در پرتو میدان­داریِ تحقیقات کمّی­گرایانه در رشته، پژوهش­های تاریخی در انزوای مشهودی است[8]. از این رو، در شرایطی که عملاً مستندسازی منسجم فکری و عملیِ درون­رشته­ای، طرفداران زیادی ندارد؛ حفظ میراث و سرمایۀ فکری و تاریخی رشته به منظور احتراز از گسست نسلی به هر طریق ممکن، می­بایست در اولویّت قرار گیرد. این کار ممکن است از طریق ترویج مطالعات تاریخی در فضای پژوهشی رشته و یا تعریف و اجرای پروژه­های مستندسازی تجربیّات و دیدگاههای نسل نخست و دوّم کتابداران توسّط پژوهشگران و حتّی با حمایت و پشتیبانی انجمن کتابداری و اطلاع­رسانی کشور، عملی شود. «تاریخ شفاهی» امروزه در بسیاری از حوزه­ها به منبع الهام­بخشی بدل شده است؛ و رشته ممکن است در آتیه از فقدان چنین منبعی آسیب­هایی متحمّل شود. وجود چنین منبعی می­تواند به فرآیند و گردش بینانسلی در رشته کمک شایانی کند. به علاوه، هم پرسش­های بسیاری در ذهن نسل­های نو وجود دارد که بی­پاسخ مانده­اند – که تنها یکی از آنها موانع تغییر نام رشته در این سالها بوده - و هم تجربیّات و معلوماتی در نزد نسل­های پیشین است که شاید جز از طریق پروژه­هایی چون «تاریخ شفاهی» قابل تبیین، ثبت و ضبط نباشند. همۀ اینها باید به نحوی کند و کاو شده و مدوّن شوند. چه بسا تجربیّاتی در نزد نسل­های قبلی است و آنان به سبب ملاحظات و محافظه­کاری­هایی حاضر به مکتوب کردنش و چه بسا حتّی بیانش در سخنرانی­ها نباشند. دسترسی نسل­های بعدی به این حقایق – ولو در آتیه – چه بسا که ادامۀ راه رشته را هموارتر سازد. اینها همگی فاکت­های تاریخی بکری­اند که در صورت تدوین و انتظام، پژوهش­های تاریخی از گذشتۀ رشته را نیز تسهیل خواهند کرد. آیا جای شگفتی نخواهد بود که رشته­ای که به حق در سودای دریافت سهمی نظری و عملی از حوزه­ای بین­رشته­ای به نام «مدیریت دانش» است، خود نسبت به مدیریت و ساماندهی تجربیّات و دانش درون­رشته­ای­اش اهمال کند؟

3- تأسیس انجمن صنفی کتابداران کشور: نسل آتی کتابخانه­های پیشروی که مقرّر است نسل­های آتی کتابداران پیشرو کشور در آن فعالیّت کنند، کتابخانه­های دیجیتالی است؛ و شکّی نیست که کتابخانۀ دیجیتالی یک زمینۀ به شدّت بین­رشته­ای است. کار در یک فضای بین­رشته­ای اقتضائات خودش را داراست. کتابداران آتی بدون اتّکاء و برخورداری از پشتوانه­ای مانند یک انجمن صنفی فعّال که بتواند استانداردهای صنفی وضع کند، توانایی استیفای حقوق حرفه­مندان­اش را داشته باشد، در تعامل با حرفه­ها و رشته­های دیگر بوده و در شناسایی و معرّفی واقع­بینانۀ سیمای علمی و عملی رشته به دیگران فعّال باشد، با دشواری­های بسیاری روبرو خواهند شد. اگر نسل نخست کتابداران کشور به برپایی اوّلین مردم­نهادِ[9] تخصّصی در رشته (انجمن کتابداران ایران) همّت گمارد؛ و دوّمین نسل، توانست در قالب انجمنی علمی- پژوهشی (انجمن کتابدرای و اطلاع­رسانی ایران) به نحوی کاستی­های آموزشی رشته را جبران و داشته­های علمی کتابداران کشور را از این راه به­روز کند؛ نسل سوّم با توجّه به مقتضیّات پیش رو و نسل کتابخانه­های آتی (کتابخانه­های دیجیتالی) در کشور می­بایست برپایی انجمنی صنفی برای کتابداران و اطلاع­رسانان کشور را وجه همّت خود قرار دهد. در فقدان چنین تشکّل لازمی چه بسا حرفه در آتیه با مخاطراتی مواجه شود.

 

مآخذ

اسپاک، بنجامين (1364). پرورش فرزند در عصر دشوار ما. ترجمۀ هوشنگ ابرامي. تهران: صفي عليشاه.

امانی، مهدی (1379). مبانی جمعیّت­شناسی. تهران: سمت.

باکلند، مایکل (1379). کتابخانه­های آینده. ترجمۀ بابک پرتو، مقابله و ویراستاری حمید محسنی. تهران: کتابدار.

ساروخانی، باقر (1375). درآمدی بر دایره­المعارف علوم اجتماعی. تهران: انتشارات کیهان.

سلطانی، پوری (1369). "شکل­گیری کتابداری نوین در ایران"، در: پوری سلطانی (1383). فرصت حضور: مجموعه مقاله­های کتابداری. تهران: انجمن کتابداری و اطلاع­رسانی ایران: سازمان اسناد و کتابخانۀ ملّی جمهوری اسلامی ایران، ج. 1، ص. 365- 381.

فوکو، میشل (1388). دیرینه­شناسی دانش. ترجمۀ عبدالقادر سواری. تهران: گام نو.

محمدی، علیرضا (1385)." ویژگی ها و نیازهای نسل سوم انقلاب"، نشریۀ الکترونیکی پرسمان، شمارۀ 48، قابل دسترس در: http://www.hawzah.net/fa/magart.html?MagazineID=0&MagazineNumberID=5143&MagazineArticleID=46834

مرتضائي، ليلا (1380). تحصيلات تكميلي علوم كتابداري و اطلاع­رساني در ايران و چند كشور جهان: بررسي تطبيقي. تهران: مركز اطلاعات و مدارك علمي ايران.

 

Buckland, Michael; Z. Liu (1995).” History of Information Science”,  Annual Review of Information Science and Technology, 30 (Information Today for ASIS, Medford, 1995): PP. 385-416, Available at: http://www.uff.br/ppgci/editais/historyofis.pdf

Hjørland, Birger (2009). “Concept theory”, Journal of the American Society for Information Science and Technology, 60(8): PP. 1519–1536.

Wikipedia (The Free Encyclopedia) (2011).” Conceptual history”, Available at: http://en.wikipedia.org/wiki/Conceptual_history

Wikipedia (The Free Encyclopedia) (2012).” Cohort (statistics)”, Available at: http://en.wikipedia.org/wiki/Cohort_%28statistics%29

Williams, Robert V. (2004). Bibliography of the history of Information Science and Technology, 1900-2004 (5th Edition), Available at: http://www.libsci.sc.edu/bob/istchron/Isbiblio5.pdf

 


[1] . Buckland

[2] . به عنوان نمونه نگاه کنید به: سلطانی، 1369، ص. 372- 379.

[3] . Full text

[4] . Multi media

[5] . Scientism

[6] . به عنوان نمونه نگاه کنید به: یورلند، 2009، ص. 1519.

[7] . Spock

[8] . این امر اختصاص به ایران ندارد و کتابداران در گسترۀ بین­المللی نیز علاقۀ کمی به مطالعات تاریخی از خود نشان داده­اند؛ هر چند پیشرفت­هایی در دو دهۀ اخیر در رشته در حال وقوع است؛ به عنوان نمونه نگاه کنید به: باکلند و لیو (1995)؛ ویلیامز (2004) .

 

[9] . NGO (non-governmental organization)

برچسب ها :
خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: