داخلی
»مطالب کتابداری
»سخن هفته
لیزنا، دکتر یزدان منصوریان، دانشیار گروه علوم کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه خوارزمی: در شماره سوم مجله «لایبرری ریوو» (Library Review) در سال 2012، مقالهای منتشر شده که به نقش کتابداران در تسهیل مطالعات میانرشتهای میپردازد (ناپ، 2012). نویسنده این مقاله با مرور منابع موجود در این زمینه نشان میدهد که پژوهشهای میانرشتهای فرصتی برای پژوهشگران فراهم آورده که فارغ از مرزهای میان رشتهها به حل مسائل واقعی بپردازند. چنین رویکرد مولد و موثری موقعیتی مناسب برای کتابداران فراهم میآورد که از دانش و تخصص خود برای یاری محققان استفاده کنند. او در تعریف پژوهشهای میانرشتهای و اهمیت آن مینویسد: هر چند واژههایی نظیر میانرشتهای (Interdisciplinary)، چند رشتهای (Multidisciplinary) و فرارشتهای (Transdisciplinary) تفاوتهایی با هم دارند که در آثار مختلف بررسی شده است، در این مقاله مفهوم میانرشتهای در عامترین شکل آن مد نظر است. به این معنا که هر پژوهشی که دامنه آن فراتر از مرزهای یک رشته باشد و پشتوانه نظری و عملی خود را به یک رشته خاص محدود نکند، بلکه آن را بر ترکیبی از منابع دانش بشری که در رشتههای مختلف تولید شدهاند استوار سازد در این مقوله میگنجد. بنابراین، به باور بسیاری از متخصصان مطالعات میانرشتهای ظرفیت فراوانی برای تولید دانش جدید دارند. ضمن آنکه پیوندهای میانرشتهای مولد مطالعات تازه هستند و زمینه همکاری محققان را در رشتههای گوناگون فراهم میآورند. این همکاری نیز خود مستلزم دسترسی به منابع این رشتههاست. مثلاً مطالعاتی که در زمینه ارتباط میان عوامل اجتماعی و بیماریهای همهگیر پرداختهاند نمونهای از مطالعات میانرشتهای است که در آن محققان همزمان به منابع علمی در حوزه پزشکی، بهداشت و جامعهشناسی نیاز دارند. زیرا هدف در این مطالعات شناسایی راهکارهایی است که عوامل اجتماعی را برای درمان این بیماریها به خدمت گیرد.
به این ترتیب، پژوهشهای میانرشتهای «مسئلهمدار و معطوف به هدف» (Problem Centered and Mission Oriented) هستند، زیرا محقق بجای آنکه تلاش کند موضوع مورد بررسی را در قالب رشته تحصیلی مشخصی قرار دهد، میکوشد راهکاری برای حل مسائل واقعی و رسیدن به نتیجه مطلوب بیابد، بیآنکه نگران مرزهای قراردادی میان رشتهها باشند. او خود را محدود به یک رشته خاص نمیداند بلکه با برخورداری از مهارتهای یادگیری مستقل و مادامالعمر (Lifelong and independent Learning) که همراه با تفکر انتقادی (Critical Thinking) است، برای نزدیک شدن به حقیقت از مرزهای میان رشتهها عبور میکند.
در ادامه این اثر نویسنده به موانع مطالعات میانرشتهای میپردازد و نقش کتابداران را در گذر از این موانع بر میشمرد. به باور او، نخستین مانع در این زمینه نگرش محققان است که به رشته خود نوعی دلبستگی و تعلق دارند و به دلیل آشنایی با مفاهیم پایه در آن، امنیت خاطری را تجربه میکنند که مایل نیستند با ورود به حوزههای تازه این امنیت خاطر به خطر افتد. زیرا مطالعات میانرشتهای مستلزم پیچیدگیهای خاصی است که ممکن است در ابتدا کمی دشوار به نظر برسد.
مانع دوم دشواری و گاه ناتوانی در انتشار نتایج مطالعات میانرشتهای است. زیرا مجلههای علمی معمولاً دامنه موضوعی مشخص و محدودهای بسیار تخصصی دارند و ممکن است از مقالات میانرشتهای استقبال نکنند. در نتیجه محققان نگرانند نتایج تحقیقات میانرشتهای آنان فرجام نیکویی در فرایند انتشار در پی نداشته باشد. آنان به خوبی با دیدگاه سردبیران و داوران رشته خود آشنا هستند و میدانند که در مقایسه یک اثر تخصصی - که وفادار به مرزهای همان رشته است -، با اثری برخاسته از نگاهی میانرشتهای - که از این مرزها عبور کرده - اولویت با اثر نخست است. زیرا به رغم سودمندی رویکرد میانرشتهای هنوز توافق جامع و کاملی در این زمینه وجود ندارد و برخی از محققان در انسجام و استقلال مطالعات میانرشتهای تردید دارند.
سومین مانع تفاوتهای موجود میان روششناسی رشتههای مختلف است که در مطالعات میانرشتهای گاه مسئلهساز میشود. بویژه در تحقیقات گروهی که محققان از رشتههای مختلف گرد هم آمدهاند، رسیدن به توافقی جامع در زمینه روش تحقیق چندان آسان نیست. حتی در مواردی جزئیتر این تفاوتها وجود دارد. مثلاً محققان رشتههای مختلف درباره استفاده از منابع علمی اولویتهای متفاوتی دارند. مثلاً در حوزههای علوم پایه و مهندسی مجلههای تخصصی نسبت به کتاب اولویت بیشتری در فراهم آوری مطالب علمی دارند. در حالی که در علوم انسانی در بسیاری از موارد کتاب نسبت به مجله در اولویت است.
چهارمین مانع در مسیر مطالعات میانرشتهای یافتن منابع مالی برای پژوهش است. زیرا بسیاری از سازمانها و کمیتههایی که وظیفه تخصیص بودجههای تحقیقاتی را بر عهده دارند بیشتر به تحقیقات درون رشتهای اهمیت میدهند و در اختصاص بودجه برای مطالعات میانرشتهای گاه تردیدهای جدی دارند.
حال باید دید کتابداران و متخصصان علم اطلاعات چگونه میتوانند در این میان نقش موثری ایفا کنند و زمینه لازم را برای توسعه مطالعات میانرشتهای فراهم آورند. نخستین پاسخ مبتنی بر ماهیت کار کتابداران است. به این معنا که آنان بیش از متخصصان سایر رشتهها با علوم مختلف در ارتباطند. بدیهی است که اساس سازماندهی اطلاعات بر همین گستردگی منابع اطلاعات بنا شده است، بنابراین کتابداران بیش از همه با پیوندهای میان رشتهها آشنایی دارند. در نتیجه آنان میتوانند مشاوران کارآمدی برای محققان در این زمینه باشند. در مقاله حاضر مثالهایی عملی در این زمینه مطرح شده که نشان میدهد کتابداران حداقل در هفت مقوله اصلی میتوانند در پژوهشهای میانرشتهای مشارکت کنند.
بنابراین، به نظر میرسد که کتابداران باید گسترش مطالعات میانرشتهای را به فال نیک بگیرند و در تدوین راهکارهایی برای مشارکت در این زمینه کوشا باشند.
پینوشت: برای دو مفهوم Embedded Librarianship و Information Commons معادل فارسی مناسب و گویایی به ذهن نویسنده این یادداشت نرسید و جستجو در منابع فارسی نیز در این زمینه به نتیجه مناسبی منجر نشد. بدیهی است که ترجمه کلمه به کلمه در این زمینه گرهای از کار نخواهد گشود و به ترجمه مفهومی نیاز است. بنابراین، از دوستان و همکاران ارجمند دعوت میکنم معادلهای مورد نظرشان را در بخش نظرات این یادداشت بنویسند.
منابع:
Knapp, J (2012) Plugging the “whole”: librarians as interdisciplinary facilitators, Library Review, Vol. 61, No. 3, pp. 199-214.
Lewis, D. W. (2007) A strategy for academic libraries in the first quarter of the 21st century, College & Research Libraries Vol. 68, No. 5, pp. 418-434.
منصوریان، یزدان. «مشارکت کتابداران در پژوهشهای میانرشتهای». سخن هفته شماره 102. 8 آبان 1391.
براي واژه embeded در متون سازماندهي منابع در كتابداري معادل درونه اي بكار گرفته شده است. اين معادل در متون كتابخانه ديجيتال هم كاملا كاربرد دارد و درونه اي مفهوم خودش را مي رساند. ولي اينجا به نظرم معادل مناسبي نيست
ما در پرسشنامه هاي كتابداران دانشگاه تهران معادل اين خدمت: خدمات در محل را بكار مي گرفتيم.
مثلا آيا كتابخانه ادبيات به تيمهاي كاوش باستانشناسي در پايگاههاي باستانشناسي كه استاد و دانشجويان يك ترم كامل دور از كتابخانه هستند خدمات مي دهد، يا گروه زمين شناسي ، يا گروه جغرافيا و غيره
بنابراين نوع خدمت را "خدمات در محل" مناسبتر و رساتر از خدمات سيار مي دانم كه مفهوم و خدمت ديگري است. ولي براي معادل Embeded librarianship = "كتابداري درمحل" يا "كتابداري درونه اي" به نظرم ثقيل هستند و بايد دوستان براي آن فكرهايشان را بگويند. من همان خدمات در محل را براي اين عبارت هم مناسب مي بينم
من اهل ترجمه نيستم و زبان انگليسي قوي ندارم ولي طبق مفهومي كه شما ارايه فرموديد در مورد كلمهEmbedded Librarianship شايد كتابدار سيار كه وام گرفته شده از كتابخانه سيار است بد نباشد و در مورد واژه بعدي شايد پژوهش سرا مفهوم استفاده از همه امكانات در جهت نيل به يك هدف قابل توجه باشد.مع الوصف ارايه اين نظر صرفا بخاطر تشكر از شما دراشتراك گذاري اطلاعاتتان بود.