کد خبر: 15714
تاریخ انتشار: دوشنبه, 02 تیر 1393 - 07:08

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

سخن هفته

کیفیت و کفایت شواهد پژوهشی

دکتر یزدان منصوریان
کیفیت و کفایت شواهد پژوهشی

 لیزنا، دکتر یزدان منصوریان، دانشیار دانشگاه خوارزمی: فصل چهارم پایان‌نامه‌اش را با ایمیل برایم فرستاده و در آن نتیجه تحلیل داده‌ها را در چند جدول سازماندهی کرده است. تحلیل دقیقی و منسجمی بوده و به نتایج خوبی رسیده است. با این حال، تردید دارد که آیا همین تعداد مصاحبه کافیست یا نه. فردای آن روز به دفترم مراجعه می‌کند. نگران است و می‌گوید اگر روز دفاع داور بپرسد چرا این تعداد مصاحبه انجام داده‌ای، چه پاسخی بدهم؟ یعنی همین 25 مصاحبه واقعاً کافیست؟ چگونه باید آن را ثابت کنم؟

 

ساعتی بعد دانشجوی دیگری که دیروز فصل دوم پایان‌نامه‌اش را آورده بود، می‌پرسد به چند منبع فارسی و چند منبع لاتین باید استناد کند. با نگاهی پرسشگر منتظر پاسخ من است. خودکارش هم آماده کرده که عدد مورد نظر را بنویسد. عددی که داور را قانع کند و ابهامی باقی نگذارد. بعد می‌پرسد آیا باید عنوان منابع مورد استناد حتماً کلیدواژه‌های تحقیق مرا داشته باشند؟ آیا می‌توانم به مقاله‌های مرتبط که در رشتهء مدیریت منتشر شده هم استناد کنم؟ اگر داور بپرسد ربط مقالات مدیریت با رشته شما چیست چه پاسخی باید بدهم؟ این ارتباط منطقی را چگونه ثابت کنم؟

 

صحبت که به «ارتباط منطقی» می‌رسد، جلسهء دفاع چند هفته پیش در ذهنم تداعی می‌شود که داور محترم اصرار داشت ارتباط منطقی بین تعداد پرسشنامه و مصاحبه را در دو فاز کمی و کیفی تحقیق بداند. زیرا معتقد بود باید حتماً توجیهی آماری میان این دو وجود داشته باشد و اگر هم فرمولی برایش ارائه شود که چه بهتر! مثلاً اگر 150 پرسشنامه پر شده، با آن فرمول ثابت کنیم که حالا باید 25 مصاحبه انجام شود. در غیر این صورت اعتبار این تحقیق با تردید مواجه خواهد شد. این‌ها همه از پرسش‌های پر تکراری است که در زمینهء کیفیت و کفایت داده‌های پژوهشی مطرح می‌شود. در این نوشتهء مختصر سعی می‌کنم نظرم را در این زمینه تبیین کنم. امید آنکه برای دانشجویان مفید باشد.

 

نخست باید ببینیم منظور از «شواهد پژوهشی» (Research Evidence) چیست و این شواهد چه کاربرد و چه اهمیتی دارند. به بیانی ساده می‌توان گفت: داده‌های معتبر و مرتبط با پژوهش که محقق می‌تواند از آن‌ها برای ارزیابی، تایید یا تکذیب گزاره‌هایی مشخص بهره گیرد شواهد پژوهشی محسوب می‌شوند. بنابراین، در این مرحله محدودیتی برای نوع و ماهیت آن قائل نمی‌شویم، اما توان بالقوه برای معنابخشی، میزان اعتبار و نوعی ارتباطی که با تحقیق ما دارد، برایمان مهم است. به این ترتیب، هر آنچه از متن، تصویر، صوت، و اشیاء موجود که به نحوی مرتبط با پژوهش ماست و دسترسی به آن گامی برای نزدیک شدن به پاسخ پرسشها، شاهدی بالقوه محسوب می‌شود. اما وقتی قید «معتبر» و «مرتبط» به آن اضافه می‌شود، به این معناست که هر علامت و نشانه‌ای هم مفید نیست. ضمن آنکه پژوهشگر – با رعایت ملاحظات اخلاقی، اجتماعی و قانونی- بتواند به آن دسترسی یابد. بنابراین، ملاحظات دیگری هم در این میان وجود دارد که در بحث اخلاق پژوهش به تفصیل به آن اشاره می‌شود و فعلاً به آن نمی‌پردازم.

 

علاوه بر آن محقق باید بتواند این ارتباط را نشان دهد و به نحوی از اعتبار و درستی شواهد دفاع کند یعنی یک گام فراتر از مرحلهء قبل. زیرا در اینجا کارکرد آن هم اهمیت دارد. ممکن است من در تحقیقم به داده‌های معتبری دست یابم، اما در عمل به کارم نیاید و گره‌ای از گره‌های تحقیق باز نکند. بنابراین، نمی‌توانم به آن تکیه کنم.

 

به بیانی ساده‌تر هر فقرهء اطلاعاتی مستند و معتبر که بتواند در ارزیابی درستی یا نادرستی یک گزاره به کار آید و دلایل آن را نشان دهد، یک «شاهد» است. به این ترتیب، شواهد پژوهشی در مرتبه‌ای بالاتر از داده‌های پژوهشی قرار دارند. زیرا از یک سو ارتباط آنها با تحقیق مشخص شده و از سویی دیگر درستی و اعتبارشان مستند است. کارکرد مشخص هم دارند. در نتیجه شواهد پژوهشی می‌تواند در خدمت تحقیق قرار گیرند و از استدلال محقق دفاع کنند.

 

مثلاً تعداد کتاب‌های امانت رفته در یک ماه در یک کتابخانهء دانشگاهی فقره‌ای اطلاعاتی است که داده محسوب می‌شود. به رغم آنکه معتبر و مستند است، دانستن آن فی نفسه کاربردی ندارد. حال اگر محققی با استفاده از مقایسهء نوسان در آمار این بخش در شش ماه بتواند قدمی برای اثبات فرضیه‌ای یا پاسخ به پرسشی مشخصی بردارد، آن را به شواهدی مستند تبدیل کرده است. زیرا اکنون می‌تواند مبنایی برای قضاوت دربارهء یک گزاره باشد. بر این اساس، کارکرد شواهد پژوهشی برای ما مهم است.

 

اکنون پرسش اصلی - که محور بحث این یادداشت است - مطرح می‌شود: محقق چگونه می‌تواند از کمیت و کیفیت شواهد مورد نیاز خود اطمینان یابد. مثلاً  از کجا باید بفهمد که چند مورد مصاحبه یا پرسشنامه در تحقیق نیاز است، چند منبع فارسی و چند منبع لاتین بررسی کند تا پیشینه‌ای مدون برای تحقیق خود تدوین کند و از این دست موارد.

 

در پاسخ می‌توان گفت که هر گاه محقق بتواند با در اختیار داشتن مجموعه‌ای از شواهد به «تصمیم» برسد، تصمیمی که حاصلش پاسخی مستدل برای پرسش‌های پژوهش او فراهم آورد، به مرز کفایت و کیفیت داده‌ها رسیده است. در پژوهش کیفی به این مرحله می‌گویند «نقطهء اشباع» (Saturation Point). اجازه بدهید با یک مثال ساده موضوع را تشریح کنم. فرض کنید پزشکی می‌خواهد برای بیماری که علائم افزایش چربی خون دارد، دارو تجویز کند. بدیهی است که در چنین شرایطی پیش از تصمیم برای نوع و میزان داروی مورد نیاز، پزشک اولاٌ باید مطمئن شود که چربی خون بیمارش واقعاً بالاست و بعد میزان آن را بداند. بنابراین، پس از آنکه نشانه‌هایی از بالا بودن چربی خون در بیمار مشاهده کرد، از نزدیکترین آزمایشگاه قابل اعتمادی که می‌شناسد، می‌خواهد با یک آزمایش خون وضعیت چربی خون او را گزارش کند. سپس بر اساس نتیجهء آزمایش و سایر مشخصات بیمار تصمیم می‌گیرد از چه دارویی و با چه میزانی استفاده کند. گزارش آزمایشگاه در اینجا داده‌هایی است که پزشک با به کار بستن آن در تجویز دارو آنها را به شواهدی کارآمد تبدیل می‌کند. ضمن آنکه یک آزمایش خون و گزارش یک آزمایشگاه معتبر برای تصمیم‌گیری در این زمینه کافی است. بدیهی است که در چنین شرایطی نیازی به آزمایش‌ دیگری نیست. مثلاً گرفتن عکس از قفسهء سینهء بیمار یا سونوگرافی در این مورد ضرورتی ندارد. به سخنی دیگر، پزشک برای تصمیم خود به شواهد مستند نیازمند است. ضمن آنکه هر ابزاری که بتواند این داده را با دقتی قابل قبول در اختیار او قرار دهد برای تصمیم‌گیری در آن مورد خاص کفایت خواهد کرد.

 

حال در پژوهش نیز همین روند وجود دارد. محقق در صدد پاسخ به پرسشی مشخص است. در چنین شرایطی او باید ابتدا به سه پرسش توجه کند. نخست آنکه شواهد مرتبط کجا یافت می‌شوند. یعنی منابع موجود کدامند. دوم  آنکه او چگونه می‌تواند به آنها دسترسی یابد؟ و سرانجام چگونه می‌توان درستی و اعتبار شواهد گردآمده را سنجید.

 

در یکی از کارگاه‌های پژوهش کیفی در حالی که داشتم از مزایای مصاحبه و مشاهده در شناخت انگیزه‌ها و باورهای جامعهء مورد مطالعه صحبت می‌کردم، یکی از حاضران - با لحنی که حاکی از بی‌اعتمادی او نسبت به این ابزار بود - پرسید. چرا مصاحبه؟ چرا مشاهده؟ از کجا معلوم با مصاحبه و مشاهده بتوانیم به داده‌های مورد نیاز برسیم. اصلاً از کجا بفهمیم که مصاحبه شونده راست می‌گوید و نمی‌خواهد محقق را گمراه سازد! چه تضمینی از درستی کارکرد ابزاری مثل مصاحبه وجود دارد؟ چگونه می‌توان با چنین ابزاری تحقیق علمی انجام داد؟ بعد در حالی که تقریباً اطمینان داشت با طرح این پرسش‌ها بی‌اعتباری مصاحبه را ثابت کرده، مشتاقانه در انتظار پاسخ من بود و احتمالاً انتظار داشت نظرش را تایید کنم. من هم در پاسخ ایشان عرض کردم، تصور کنید شما محققی هستید که می‌خواهید تعریف گروهی از کارکنان یک سازمان را دربارهء مدیر موفق بسنجید، یا برداشت آنان را از مفهوم رضایت شغلی دریابید. به نظر شما بجز آنکه با آنان به گفتگو بنشینید و برای تکمیل آن - در صورت نیاز - رفتارشان را در محیط کار مشاهده کنید راه دیگری دارید؟ اگر شما بخواهید نظر و دیدگاه فردی را دربارهء مفهومی مشخص بشناسید، طبیعتاً یا باید مستقیماً با او صحبت کنید یا اگر مطلبی در آن زمینه نوشته است، بخوانید یا از قول کسانی که او را می‌شناسند و نظرش را می‌دانند، جویای دیدگاه او باشید. بعید است در این مورد آزمایش خون یا عکس از قفسه سینه خیلی بتواند کمک کند!

 

بنابراین، همواره این مسئله مورد بررسی است که ابزار مورد نیاز را تعیین می‌کند. بسته به اینکه پرسش محقق چیست و منبع در دسترس برای پاسخ به آن کدام است، روشی که بر می‌گزیند متفاوت خواهد بود. هیچ ابزاری هم فی‌نفسه برتر از ابزار دیگری نیست. بلکه این کارکرد است که جایگاه هر ابزار را مشخص می‌سازد. درست مثل این است که بگوییم آیا انبردست بهتر است یا چکش! بدیهی است که هر یک کارکرد خودش را دارد و نمی‌توان بدون در نظر گرفتن این کارکرد به رتبه‌بندی آنها پرداخت. ضمناً دقت فرمایید که در جملهء پیش قید «در دسترس بودن» اهمیت دارد. تحقیق در فضا و جایی میان کرهء ماه و مریخ که انجام نمی‌شود. تحقیق روی همین کرهء خاکی و با امکانات موجود در زمان و مکانی که محقق در آن زندگی می‌کند، انجام می‌شود. بنابراین، باید به «میسر بودن» (Feasibility) آن هم دقت کنیم.

 

بنابراین، آنچه نوع و میزان شواهد مورد نیاز برای یک تحقیق را تعیین می‌کند، ماهیت مسئلهء مورد بررسی و نوع پرسش‌هایی است که در آن تحقیق مطرح است. هر گاه داده‌های موجود به نحوی باشد که بتواند محقق را به تصمیمی مطمئن برساند، کافی خواهد بود. بنابراین، به اعتبار گوناگونی مسائل می‌توان گفت هر تحقیق یک نمونهء منحصر به فرد است و شرایط خاص خودش را دارد و نمی‌توان نسخه‌ای یکسان برای همهء تحقیقات تجویز کرد. نظر شما چیست؟

 

منصوریان، یزدان. «کیفیت و کفایت شواهد پژوهشی». سخن هفته لیزنا، شماره 188. 2 تیر 1393.

برچسب ها :
محسن زين العابديني
|
Iran
|
1393/04/09 - 10:03
0
0
ترديد در صحت و كفايت داده ها و شواهد يكي از مشكلاتي است كه دائم گريبانگير پژوهشگران به ويژه دانشجويان است و رسيدن به اينكه بتوانيم صحت و كفايت را تعيين كنيم نيازمند "اعتماد به نفس" پژوهشي است.
احمدخانی
|
Iran
|
1393/04/07 - 11:05
0
1
اگر از روش معمول کمی و از پرسشنامه استفاده شود که با آسان‌ترین و بهینه‌ترین حالت انرژی کار تمام می‌شود . اما اگر هدف کسی انجام کار خوب باشد و از راهه‌ای غیرمعمول در رشته استفاده کند یا از ابزاری استفاده کند که همه آشنایی ندارند. و به قول معروف سرش درد کند برای روش‌های عجیب و غریب و راه حلی نو تا جواب جدید و مناسب بگیرد. آن وقت است که کیش می‌شود و باید جوری دفاع کند که فقط مات نشد. چرا که نمی‌دانم در مواجهه با پژوهش‌هایی با روش جدید یا ابزار غیرمعمول نه‌تنها به پژوهشگر کمک نخواهد شد بلکه به‌طور صریح کار پژوهشگر را زیر سؤال می‌برند.این باعث شده که برای گرفتن نمره مناسب،آفت انتخاب پژوهش‌های مشابه، از پیش مشخص و از روش معمول استفاده شود. هیچ پژوهشی شبیه پژوهش قبل نخواهد بود چون نگاه و هوش انسانی بر هر پژوهشی حاکم است. و وقتی از ابزار متفاوت و روش‌های متفاوت پژوهش انجام شود بی‌تردید نتایج متفاوت به دست می‌آیید. فقط تنها مدافع صحنه روز دفاع را به خاطر هرگونه خلاقیت، روش نو و ابزار متفاوت به توپ نکشانیم.
فرهادی
|
Iran
|
1393/04/06 - 18:42
0
2
با عرض سلام واحترام وتشکر بابت اینکه مانند همیشه به دغدغه های اصلی و مبتلابه پژوهشگران می پردازید. در مورد ایرادی که آن دانشجو به مشارکت کنندگان در تحقیقات کیفی وارد نموده اند باید گفت در مطالعات کمی نیز همین اتفاقات ممکن است رخ بدهد و پاسخ دهندگان به دلایل مختلف پاسخ درستی به سوالات ندهند.
یزدان منصوریان
|
Iran
|
1393/04/06 - 11:53
0
0
ضمناً در پاسخ به دانشجویان ارجمندی که به موضوع صلاحیت برای داوری شواهد اشاره کردند، باید عرض کنم که این «صلاحیت» بیش از آنکه فردی باشد، گروهی است. به این معنا که در هر حوزهء تخصصی باید یک «جامعهء علمی» یا Scientific Community وجود داشته باشد که دربارهء میزان درستی این شواهد قضاوت کند. مثلاً در آن مثال مربوط به تاثیر قهوه بر افسردگی، اگر چگونگی انجام آن تحقیق مورد تایید جامعه علمی باشد، صحت یافته های آن را موقتاً می پذیرد. زیرا ماهیت مطالعات تجربی بیشتر استقرایی است و زمانی که استقرا کامل نباشد، یعنی تمام نمونه های ممکن در آن بررسی نشده باشد، نتایج به دست آمده ابطال پذیر است. در نتیجه چه بسا تحقیقاتی جدیدتر و جامعتر در این زمینه نتایج مطالعات گذشته را نقض کند. اما وجود این احتمال از ارزش این مطالعات نمی کاهد. بلکه فقط محدودیت آن را نشان می دهد. به این ترتیب، صلاحیت برای داوری یافته های پژوهشی محصول خرد جمعی موجود در جامعهء علمی است. ضمن اینکه این جامعه با ماهیت علم آشناست و مرزها و قلمرو آن را می شناسد.
یزدان منصوریان
|
Iran
|
1393/04/04 - 10:57
0
4
در پاسخ به دوستان ارجمندی که به چگونگی «اثبات» کفایت داده ها در پژوهش اشاره کرده بودند، باید عرض کنم که اتفاقاً در بسیاری از مطالعات، بویژه در علوم انسانی، ما در صدد «اثبات قطعی» ادعای خود نیستیم. بلکه فقط از میزان تطابقی که با واقعیت دارد بر اساس شواهد موجود دفاع می کنیم. به این معنا که محقق فقط می تواند ادعا کند تا این مرحله و با این حجم از شواهد به نتایجی رسیده است که درستی آن را میپذیرد. اما این یافته ها همچنان می تواند در معرض قضاوت و داوری و آزمون دوباره قرار گیرد. با این حال، فراموش نکنیم همانطور که مسیر رسیدن به چنین مرحله ای از کشف باید روشن و دقیق و منطقی باشد، چگونگی داوری درباره آن نیز باید منصفانه و عالمانه باشد. به این ترتیب پژوهشگر می تواند از گزارهای به دست آمده در تحقیق خود در پناه استدلال منطقی و با پشتوانهء شواهد مستند و معتبر، دفاع کند
فاطمه حسین زاده
|
Iran
|
1393/04/04 - 08:22
0
3
مثل همیشه به جا،آموزنده، ساده، گویا، فروتنانه و عمیق. ممنون استاد.
الهامیان
|
Iran
|
1393/04/04 - 02:06
0
3
باسلام
مسئله ای که در آغاز سخن به آن اشاره داشتید مسئله فراگیر و دامن گیر است.در دنیای علمی امروز جامعه ما، صحبت از منطق مبتنی بر ریاضی است. نقطه اشباع هم کسب نظر استادان است. به تعبیر دیگر میزان بازگشت طرح نامه، مقاله و یا هر نگارش علمی ملاک اشباع است. اینکه شما به عنوان یک دانشجوی دکتری صحبت،ایده و یا نظری را اعلام کنی حتما مورد تایید قرار نخواهد گرفت چرا که شما باید انباری از حفظیات را به رخ کشیده سپس یک عبارت تلفیقی را با بیان خود ذکر کنی. اگر مقاله ای هم داشته باشی بدون منبع و برگرفته ازایده ها،تجربیات حتما در اولین فرصت عودت خواهد خورد!به نظر می رسد جامعه پژوهشی و علمی ما هنوز به نقطه اشباع از حیث کمیت نرسیده که به دنبال کیفیت و درک حوزه های آن باشد.اما سوالی که پس ازدوره روشهای کیفی(سال 88) با شما گذراندم و ذهن مراتاامروزدرگیر نموده است تفاوت تایید صحت اندیشه و تفسیر در جامعه علمی ما و دیگر جوامع است. چراجامعه علمی مابه تبیین اندیشه و رای اعتماد ندارد و آن را حقیقت نمی پندارد و وقتی صحبت از تعدادی ارقام و فرمول می شود رضایت حاصل می گردد؟
بهار
|
Iran
|
1393/04/03 - 12:42
0
1
با سلام خدمت جناب دکتر
بسیار ممنون و سپاسگزار، مثل همیشه ساده و گویا بود. این سوال و روش برخورد با آن دقیقا سوالم بود چون در آستانه نگارش پایان نامه هستم. ای کاش اساتیدی که قصد داوری دارند هم مطالب شما رو بخونند.
مطالب ارزشمند شما در حوزه پژوهش بسیار راهگشاست اما ای کاش در حوزه اخلاق حرفه ای به ویژه در بین اعضای هیات علمی در حوزه کتابداری نیز امثال شما که می توانید مظهر اخلاق نیک حرفه ای باشید، دست به قلم شوید.دانشجویان به ویژه دانشجویان ارشد را دریابید.
زهرا مهماندوست
|
Iran
|
1393/04/03 - 09:44
0
1
با سلام به استاد گرامی و عرض ادب
لطفا بیشتر در مورد نقطه اشباع بحث کنیn، در عمل بعضا مححقق در کار خود غرق شده و تشخیص نمی دهد که saturation poit کجاست؟! چه شواهد و قرائنی نشان می دهد که محقق به نقطه اشباع رسیده است؟
پاسخ ها
رسول-ا
| Iran |
1393/04/03 - 13:13
سلام وقت به خیر
ضمن تشکر از استاد عزیز ، در پاسخ سرکار خانم مهماندوست عرض کنم
که نقطه اشباع آن نقطه ای است که در آن دیگر به مطلب جدیدی دست نمی یابید .حال سوال این است که چگونه می توان اثبات کرد که دیگر مطلب تازه و جدیدی نیافته ای ،آیا نظر استاد راهنما در جلسه دفاع کفایت می کند؟ یا آوردن قرآن در جلسه تا دانشجو قسم یاد کند که حقیقت را بگوید و جز حقیقت چیزدیگری نگوید، این ها که خوب است بالاخره به نتیجه ای می رسد بعضا متاسفان مشاهده می شود که به علت اختلافاتی که اساتید راهنما و داور با یکدیگر دارند حق دانشجو کاملا پایمال می شود که در اینجا دیگر به کیفیت و کفایت شواهد پژوهشی هیچ توجهی نمی شود و به هیچ نتیجه ای جز نمره کم به دانشجو یا مردود اعلام شدن جلسه دفاع نمی توان رسید.
یزدان منصوریان
|
Iran
|
1393/04/03 - 09:08
0
3
ضمن تشکر از سرکار خانم حامدی برای طرح موضوع «اعتبار شواهد»، شاید ذکر یک نکته به تبیین این موضوع کمک کند. اساساً اعتبار یک تحقیق به میزان نزدیکی یافته های آن به حقیقت بستگی دارد. هر چه این میزان بیشتر باشد، تحقیق معتبرتر خواهد بود. اما مشکل اینجاست که ابزار ما برای تعیین این فاصله محدود است. در نتیجه همواره این امکان وجود دارد که یافته های معتبر امروز با تحقیق دقیقتر و جامع تر در آینده ابطال شود. درست مثل همان مثالی که دربارهء تاثیر قهوه بر افسردگی ذکر کردید. این عدم قطعیت زمینه ساز پیشرفت علم است و باید آن را به فال نیک گرفت.
هاجر حامدی
|
Iran
|
1393/04/02 - 23:54
0
2
با سلام و عرض ادب خدمت استاد محترمم

استاد در ضمن اینکه گفته های شما معقولانه به نظر میاد, اگر قراره ما به درستی دریابیم با یک مسئله اجتماعی یا ... چگونه روبروشویم باید داده های معتبر و شواهد خوبی داشته باشیم.
به عنوان مثال روش های تحقیق می توانند تعیین کننده باشد برای نتایج تحقیق.گاهی نتایج روش survey fh cross sectionیکی نیست!
اینکه مثلا یکی میگه قهوه باعث کاهش افسردگی و دیگری میگه تاثیری نداره همه بر میگرده به همون شواهدی که فرمودید اما چه کسی صلاحیت داره تا تشخیص بده؟ استاد راهنمااا؟ من خیلی موافق نیستم چون خود دانشجو وارد اون حوزه خاص به صورت عمیق خواهد شد.پس چرا نمی تواند از ورود خودش به اون حوزه دفاع کنه؟!و از شواهد دفاع کند
به نظرم میاد نوشتن فصل دوم پایان نامه در ابتدای کار پیش از نوشتن حتی فصل یک شاید بتواند کمک کند چطور به دنبال شواهد باشیم و دریابیم دیگران برای پزوهش های مشابه چه چالش هایی را پیش رو داشته اند و چه یافته هایی دارند
میثاقی
|
Iran
|
1393/04/02 - 20:09
0
2
با درود واحترام و عرض تشکر ازاستادگرام. ای کاش برخی پژوهشگران و استادان عدد زده که ترجمه تنها ابزار فکریشان است از نظرات جناب منصوریان درس بگیرند.
محمد حسین زوار
|
Iran
|
1393/04/02 - 14:16
0
4
با سلام خدمت استاد گرامی

مطالب کاملا اموزنده و قابل استفاده بود

امیدوارم مطالب جنابعالی در این سایت تداوم داشته باشد
امید علی پور
|
Iran
|
1393/04/02 - 12:20
0
3
با تشکر از شما. همان طور که در ابتدذکر کردید ممکن است دانشجو بخصوص دانشجوی کارشناسی ارشد نداند که چه حدی از داده ها برای پایان نامه اش کفایت می کند و دایم در اضطراب باشد و حتی مممکن است با یک سوال ساده داور پایان نامه در این خصوص، بهم بریزد و نداند که چه بگوید؟ ولی استاد راهنما می تواند در این زمینه دانشجو را در تدوین پایان نامه راهنمایی کرده و و همچنین یاریگر وی در روز دفاع و پاسخ دهنده به پرسش های احتمالی داوران باشد.
خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: