کد خبر: 7197
تاریخ انتشار: دوشنبه, 21 آذر 1390 - 08:00

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

سخن هفته

پنج شرط اساسی تحقق پژوهش: رویکردی آسیب شناسانه

  داریوش علیمحمدی

 

لیزنا، داریوش علیمحمدی، عضو هیأت علمی گروه مطالعات کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه تربیت معلم: در این نوشته، پژوهش را به معنای اتم و اکملش در نظر گرفته ام. به بیان ساده تر، پیش نیازهایی را برای اجرای یک پژوهش فرض کرده ام که عدم وجودشان آن را از حیز انتفاع خارج می کند. این پیش نیازها ناظر بر انضباطی است که باید در همه مراحل پژوهش مورد تبعیت واقع شود. بنابراین، مجموعه ای از عناصر درونی و عوامل محیطی را مورد توجه قرار داده ام که پژوهش حقیقی مقید به آنهاست. در چارچوب این نگاه آرمانی، بسیاری از کنکاش ها صرفاً مطالعه علمی محسوب می شوند و نمی توان آنها را پژوهش دانست.

مسأله پژوهش[1]: بسیار شنیده و خوانده ایم که تحقیقات کتابداری و اطلاع رسانی مسأله مدار نیستند. این چالش البته تنها در این رشته دیده نمی شود. امروزه یکی از معضلات همه رشته های دانشگاهی آن است که تحقیقات بر مدار مسأله نمی چرخند. در نقطه مقابل، محققان این ادعا را نمی پذیرند. حقیقت این است که آنچه در تحقیقات کتابداری و اطلاع رسانی طرح می شود به عنوان مشکلاتی که باید در مورد آنها اندیشید و راه چاره یافت قابل پذیرش هستند. اما این مشکلات غالباً مسأله امروز محیط حرفه ای نیستند. پرداختن به مفاهیم شیک و جذابی همچون مطالعات سنجشی نوین در حقیقت صرف وقت و انرژی برای حل مشکلاتی هستند که اگر نگوییم به هیچ کاری نمی آیند دست کم مشکل گشایی کمی را از آنها می توان انتظار داشت. تأکید بر مسأله مدار بودن تحقیقات، اصراری است بر اولویت دادن به مشکلات واقعی، عینی و قابل لمس کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی. به این معنا، سهم قابل توجهی از تحقیقات کتابداری و اطلاع رسانی مسأله مدار نیستند. یعنی اجرا و مطالعه نتیجه آنها گره ای از کار کتابداران شاغل باز نمی کند. علل این پدیده را تقریباً به سادگی می توان تشخیص داد. تعداد زیادی از افرادی که تحقیقات کتابداری و اطلاع رسانی را انجام می دهند کتابدار نیستند. درصد بالایی از پژوهش ها در قالب پایان نامه های کارشناسی ارشد و رساله های دکترا شکل می گیرد؛ و دانشجویان غالباً فاقد تجربه کافی و مفید کار در محیط واقعی هستند.

به طور طبیعی، آنچه به عنوان مسأله تحقیق در ذهن آنها رشد می کند در بهترین حالت نتیجه اندیشیدن در باب مفاهیم نظری طرح شده در کلاس های دانشگاه است و نسبتی با وضعیت واقعی کتابخانه ها ندارد. گروهی دیگر از محققان، اعضای هیئت علمی هستند. این گروه حتی اگر پیش از ورود به کادر علمی دانشگاه ها در کتابخانه کار کرده باشند، پس از تبدیل وضعیت و به مرور از محیط و چالش هایش فاصله می گیرند و الزامات آیین نامه ای و حرفه ای تدریس و نیز فقدان ارتباط سازنده بین دانشگاه و صنعت آنها را ناگزیر از صرف وقت پشت میز مطالعه خواهد کرد. به این ترتیب، تحقیقات این عده نیز حول محور مفاهیم نظری و در فضایی انتزاعی صورت خواهد پذیرفت. در این میان، حتی گروه سوم محققان یعنی کتابدارانی که وارد دوره های تحصیلات تکمیلی شده اند نیز ناخودآگاه اسیر جو و جریان غالب رشته می شوند و به جای مسأله یابی از بستر آماده کتابخانه ها به مباحثی رو می آورند که به اصطلاح مُد روز شده اند. اما مُدها به سرعت رنگ می بازند و در نتیجه محققی که گرایش تحقیقاتی اش را بر اساس گرم شدن بازار تحقیقات یک مُد تنظیم کرده باشد به طور پیوسته و در فواصل زمانی مشخص ناگزیر از تغییر گرایش خواهد شد. این رفتار که می توان مسأله سازی نامیدش در بلند مدت ثمری جز اتلاف بودجه های تحقیقاتی، سردرگمی محقق و در جا زدن رشته و حرفه به همراه نخواهد داشت. دیانی (1387) نیز معضل مسأله سازی را مورد توجه قرار داده است. این در حالی است که مسأله یابی مستلزم صرف وقت، مطالعه و تفکر عمیق، مراجعه به کتابخانه ها، گفتگو با کتابداران و در نهایت داشتن همتی والاست.

مرور متون[2]: محققی که یک مسأله را به درستی تشخیص داده باشد مادامی که متون و منابع را به منظور استخراج اطلاعات تخصصی در باب همان مسأله کنکاش نکرده باشد نمی تواند مسیر پژوهش خود را به درستی تعیین نماید. آنچه در مبحث روش تحقیق تحت عنوان مرور متون از آن یاد می شود در حقیقت تلاش نظام یافته ای است که از طریق آن محقق قادر خواهد شد تا به درک کاملی از ابعاد و حیطه زمینه پژوهش نائل آید؛ و این دست نخواهد داد مگر اینکه با مراجعه به کتاب ها، نشریات، پایان نامه ها، رساله ها، طرح های پژوهشی و حتی متخصصان تمام توجهات و اظهار نظرهای پیشین پیرامون آن مسأله شناسایی شوند. هر چند آنچه مرور می شود در حد یک اظهار نظر ساده و کوتاه از یک صاحب نظر باشد.

پریرخ و فتاحی (1384)، فتاحی و پریرخ (1377) و کوکبی (1388) ملاحظات مربوط به مرور متون را عمیقاً بررسی کرده اند. به هر حال، تنها از طریق مرور و استنباط از متون است که محقق می تواند تکلیف خود را با گام های پیش رو روشن کند. مرور متون در آرمانی ترین شکل خود غیر قابل اجراست. زیرا در مقام عمل نمی توان هر آنچه را که در مورد یک موضوع به هر زبانی و در هر کشوری منتشر شده گردآوری و مرور کرد. محدودیت های زمانی، زبانی و مالی، محققان را وا می دارد که حدود کار خود را قبل از اقدام به انجام آن تعریف کنند. به این ترتیب، یک محقق می تواند مرور متون را برای مثال به دوره زمانی پایگاه های اطلاعاتی مشترک شده، محدوده جغرافیایی دسترسی به اطلاعات، زبان های فارسی و انگلیسی و بودجه تخصیصی محدود کند. این گونه واقعی دیدن مرور متون نه تنها ناقض اخلاق پژوهش نیست، بلکه محقق را از وسواسی علمی خلاص می کند که نمی توان حدی برای آن متصور شد. چنین محققی باید استنباط خود از نتایج پژوهش را در چارچوب حدود تعیین شده و با احتیاط بیشتری ابراز کند.

پرسش پژوهش: ملاحضات مربوط به پرسش پژوهش پیشتر بررسی شده است (کوکبی، 1388). حتی اگر محقق در تشخیص مسأله پژوهش و مرور متون، هوشمندانه رفتار کرده باشد اشکال در تدوین پرسش پژوهش[3] می تواند اقدام وی را بی ثمر کند. به طور کلی، کنکاش علمی هر پدیده ای می تواند در سه مرحله انجام شود. مرحله نخست، زمانی است که محقق هیچ شناختی نسبت به پدیده در دست بررسی ندارد. در این مرحله، هدف پژوهش کشف ماهیت پدیده است؛ و به طور طبیعی پرسش پژوهش چیستی پدیده را مد نظر قرار خواهد داد. متونی که در آنها پدیده های علمی توصیف می شوند در واقع نتیجه طرح پرسش از چیستی ها هستند. در دومین مرحله، پس از کشف چیستی یا ماهیت پدیده، چرایی آن بررسی خواهد شد. بحث درباره ضرورت و کارکرد پدیده ها در پاسخ به چرایی ها شکل می گیرد. در مرحله سوم و پس از کشف چیستی و درک چرایی، چگونگی پدیده بررسی می شود. پژوهش هایی که قصد توسعه یا بهبود یک پدیده را دارند در پی دستکاری چگونگی ها هستند. بر اساس این سه نوع پرسش محتمل و با توجه به متون مرور شده می توان پرسش مناسبی را برای پژوهش تدارک دید. اگر مرور متون نشان دهد که تا کنون به ماهیت پدیده توجه نشده است پرسش پژوهش باید به گونه ای تنظیم شود که پاسخش چیستی را نشان دهد؛ اگر مرور متون نشان دهنده گذشتن از گام اول باشد محقق منطقاً باید کارکرد پدیده را مد نظر قرار دهد؛ و اگر زمینه تحقیق در حوزه های چیستی و چرایی از غنای کافی برخوردار باشد محقق ناگزیر از پرداختن به چگونگی خواهد بود. هر گاه محقق بدون توجه به کارهای قبلی، در یک فاز اقدام به تکرار نماید دوباره کاری[4] رخ داده است. نمونه ذیل تفاوت این سه نوع پرسش را به سادگی نشان می دهد:

  1. ابرداده چیست؟
  2. ابرداده در سازماندهی اطلاعات الکترونیکی چه نقشی دارد؟
  3. چگونه می توان اثربخشی ابرداده در بازیابی اطلاعات الکترونیکی را بهبود بخشید؟

رویکرد و روش پژوهش[5]: تشخیص مسأله پژوهش، مرور متون و تدوین پرسش مناسب، محقق را به مرحله ای خواهد رساند که درباره رویکرد و روش پژوهش تصمیم بگیرد. روش های پژوهش کتابداری و اطلاع رسانی شناخته شده هستند و به آسانی می توان با مراجعه به متون به درک مناسبی از آنها نائل آمد. مطالعه فصلنامه کتاب (شماره پیاپی 71) نیز پیشنهاد می شود. در این یادداشت بر آن نیستم تا روش ها را معرفی کنم؛ بلکه تأکیدم بر مفهومی است متأخر و تقریباً مبهم و دیریاب، یعنی رویکرد. در مورد رویکردهای پژوهش در کتابداری و اطلاع رسانی نیز تا کنون کتاب ها و مقالات متعددی منتشر شده است. برای مثال، می توانید به آثار حری، حریری، فدایی عراقی، منصوریان، نشاط و نیز اطلاع شناسی (شماره پیاپی 8) و به ویژه کتاب ماه کلیات (شماره پیاپی 147) مراجعه کنید. در بیانی ساده، سه رویکرد کمی، کیفی و آمیخته بر پژوهش های کتابداری و اطلاع رسانی مسلط هستند. هر چند رویکرد کمی به دلیل حاکمیت تفکر اثبات گرایی[6] رواج بیشتری در میان محققان داشته است، در خلال دو دهه گذشته با توجه به نقد اثبات گرایی و آشنایی محققان با رویکردهای کیفی و آمیخته شاهد یک تغییر گرایش در این زمینه بوده ایم. با این حال، رویکردهای سه گانه پژوهش به سادگی از یکدیگر قابل تفکیک نیستند. عمده ترین دلیلی که می توان بر امتزاج دائمی آنها اقامه کرد این است که هر فرایندی در عین کمی بودن حائز برخی کیفیات و در عین کیفی بودن دارای برخی کمیات است. اگر قرار باشد همین گزاره را به زبان ریاضی نشان دهیم باید یک ماتریس ترسیم کنیم که در آن محورهای X (افقی) و Y (عمودی) به ترتیب رویکردهای کمی و کیفی را نمایندگی می کنند. هر پژوهش را بسته به اینکه به منظور پاسخ یابی برای پرسش طرح شده از کدام روش گردآوری و تحلیل داده ها استفاده می کند می توان به یکی از این دو رویکرد یا هر دوی آنها نسبت، و جایگاه آن در مارتیس را با رنگ کردن یکی از نقاط نمایش داد (شکل 1).

شکل 1 – چارک مثبت ماتریس رویکردهای پژوهش (The Haggerty School, 2011).

حتی در مقام داور مقاله یا پایان نامه می توان مقدار خطای پژوهشگر از رویکرد و روش ادعا شده را با تکمیل ماتریس و تعیین چارک فاسد[7] مشخص کرد. برای مثال، اگر محقق - عمداً یا سهواً - در چارچوب رویکرد و روش انتخاب شده بیش از اندازه به سمت کمی گرایی پیش رود وارد چارک دوم شده است. در نقطه مقابل، اگر کیفیت را به طور غیر طبیعی به کمیت ترجیح داده باشد چارک چهارم می تواند مقدار خطا را نمایش دهد. بدترین حالت ورود به چارک سوم است که نشان خواهد داد محقق نه قائل به رعایت قواعد تحقیق کمی بوده و نه موازین پژوهش کیفی را رعایت کرده است (شکل 2).

 

شکل 2 – خطایابی در ماتریس رویکردهای پژوهش (Paul's Online Math Notes, 2011).

به هر حال، تشخیص رویکرد و به تبع آن روش پژوهش بر اساس پرسش، و جایدهی مناسب پژوهش در ماتریس رویکردها از اهمیت والایی برخوردار است.

تحلیل، بحث و استنتاج[8]: گام نهایی پژوهش، تحلیل یافته ها و استنباط از آنها در چارچوب هدف تحقیق است. تحلیل یافته ها از آنرو اهمیت دارد که نگاه منطقی به داده های گردآوری شده و استفاده علمی از آنها اعتماد به نتایج تحقیق در جامعه مخاطب پژوهش را سبب خواهد شد. به این منظور، پژوهشگر باید با درک روابط علی میان پدیده ها و محیط پژوهش، علل و عوامل مسأله مورد بررسی را به درستی تشخیص داده و با توجه به پرسش پژوهش و فرضیه محتمل در صورت لزوم از آزمون آماری مرتبطی استفاده کند. این استنباط باید در چارچوب کلی پژوهش و با توجه ویژه به بخش مرور متون صورت پذیرد. پژوهشی که نتواند بین بخش های مرور متون و یافته ها ارتباط معناداری ایجاد کند در انتقال معنا ناکام مانده است. زمانی می توان یافته های یک پژوهش را بهتر درک کرد و مبنای تصمیم گیری قرار داد که آنها را در یک پیوستار موضوعی ببینیم.

نکته پایانی: ملاحظات پنج گانه فوق معیارهایی هستند که می توان بر اساس آنها در مورد یک پژوهش دست به قضاوت زد. اگر این گزاره را بپذیریم که هر واژه دارای یک بار معنایی مشخص است، آنگاه واژه پژوهش را نیز صاحب مقدار مشخصی از معنا خواهیم دانست و لاجرم نخواهیم توانست آن را به هر کوششی اطلاق کنیم. به بیان دیگر، اگر کوشش علمی مورد نظر حائز شروط فوق الذکر باشد می توان پژوهش تلقی اش کرد. بر اساس این دیدگاه، پژوهش می تواند همچون فرایندی فنی یا فرآورده ای صنعتی ضوابطی استاندارد داشته باشد که عدول از آنها از حیز انتفاع ساقطش می کند.

 

ارجاعات

  • پریرخ، مهری و فتاحی، رحمت الله. (1384).  رهنمودهایی برای نگارش مرور نوشتارها و پیشینه پژوهش در حوزه های علوم انسانی و اجتماعی. تهران: کتابدار.
  • دیانی، محمد حسین. (1387). رواج مسئله سازي و افول مسئله يابي در تحقيقات كتابداري. کتابداري و اطلاع رساني، سال 11، شماره 1: صص. 3-6.
  • فتاحی، رحمت الله و پریرخ، مهری. (1377). رهنمودهایی برای نگارش مرور نوشتارها و پیشینه پژوهش در حوزه های علوم انسانی و اجتماعی. فصلنامه علوم انسانی دانشگاه الزهرا، سال 8، شماره 28: صص. 62-82.
  • کوکبی، مرتضی. (1388). بازنگری برخی از مشکلات روش پژوهش در رشته کتابدری و علم اطلاعات. در مجموعه مقالات همایش پژوهش در کتابداری و اطلاع رسانی: رویکردها، رویه ها و کاربردها. تهران: کتابدار، صص. 31-39.

 


[1]. Research Problem

[2]. Literature Review

[3]. Formulating the Research Question

[4]. Duplication

[5]. Research Approach and Methodology

[6]. Positivism

[7]. The Wrong Quadrant

[8]. Analysis, Discussion and Conclusion

 

علیمحمدی، داریوش. «پنج شرط اساسی تحقق پژوهش: رویکردی آسیب شناسانه». پایگاه تحلیلی خبری لیزنا. سخن هفته شماره 57. 21 آذر 1390.

برچسب ها :
خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: