کد خبر: 8218
تاریخ انتشار: دوشنبه, 04 ارديبهشت 1391 - 09:00

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

سخن هفته

کارگاه‌هایی نه برای دنیا و نه برای آخرت؛ اندر احوالات کارگاه‌ها و حواشی برگزاری آن‌ها

  امیرمهدی عنبری

 

لیزنا: امیرمهدی عنبری، کارشناس ارشد کتابداری و اطلاع رسانی و کارشناس تحلیل و طراحی سیستم بانکی شرکت به پرداخت ملت: مدتی است که هر وقت به یکی از وبسایت‌ها، وبلاگ‌ها یا سایت‌های خبری رشته مراجعه می‌کنم، حداقل با یک عنوان کارگاه آموزشی مواجه می‌شوم. کارگاه‌هایی که یا بواسطه عنوان جذابشان، یا بواسطه مدرس مطرح و شناخته شده‌شان، و یا به خاطر موسسه برگزار کننده‌اش مخاطبان خود را جذب می‌نمایند.

در میان انبوه این کارگاه‌ها مواردی هست که ذهنم را به شدت مشغول کرده است:

اولین و مهمترین مطلب، اعتبار مدارک این کارگاه‌هاست. چندین بار برای خودم این سوال پیش آمده که اعتبار این مدارک چقدر است؟ آیا تا به حال کسی در هنگام استخدام یا مصاحبه دکتری و ... این مدارک را به عنوان مدارک معتبر ارائه داده است؟ آیا آن نهاد محترم و بزرگوار اصلا به این مدرک توجهی کرده و آن را معیار و ملاک پذیرش محسوب می‌نماید؟ آیا نباید این مدارک اعتبار خود را از نهادی بالاتر و پر اعتبارتر دریافت کنند و در عین حال مراکز گوناگون ملزم به پذیرش این مدارک باشند؟

مطلب بعدی که شاید مورد توجه باشد، هزینه برگزاری این کارگاه‌ها است. حقیقتش بنده به شخصه هرگز متوجه هزینه‌های متفاوت و غیر منطقی این کارگاه‌ها نشدم. به نظر می‌رسد ملاک و معیار مشخصی برای آن‌ها وجود ندارد. برخی اوقات به نظر می‌رسد این مبلغ، با توجه به مطبی که بناست ارائه شود، بیش از حد کم است، برخی اوقات بیش از حد نجومی بالاست. در کل تناسب مشخصی در ارتباط با مطالب و گروه‌های مخاطبان به نظر نمی‌رسد و استانداردی نیز وجود ندارد.

مورد بعدی موضوع بحث این کارگاه‌هاست. تکراری بودن مطالب بزرگترین مشکل موجود در این زمینه است. یک موضوع مورد توجه و نظر جامعه مخاطب – یا به اصطلاح آنچه مُد می‌شود – به طور متوسط توسط 4 الی 5 گروه و استاد مختلف و اغلب در زمان‌های نزدیک به هم ارائه می‌شود. هر کس ادعا دارد کارگاه او بهترین و موثرترین بوده اما در کل وقتی کلاه خود را قاضی می‌کنیم آنچه واقعا تغییر کرده تنها عنوان بوده و بس! کارگاه آموزشی تخصصی فلان، کارگاه خیلی آموزشی فوق تخصصی بهمان، کارگاه آموزشی تخصصی فوق پیشرفته بسیار و فراوان از این کارگاه‌های فوق پیشرفته مافوق تخصصی تمام علمی !! که پی در پی برگزار می‌شود و هر یک به جای اینکه موضوع بحث خود را بگوید تنها می‌گوید فلانی اشتباه می‌گوید و آنچه من می‌گویم درست است. من نمی‌دانم مگر یک مطلب علمی – عملی می‌تواند بینهایت تفسیر داشته باشد که برخی بینهایت بار آن را با ساختارهای متفاوت ارائه می‌دهند؟!

بحث مُد شدن کارگاه‌ها را که کنار بگذاریم، هدف برخی کارگاه‌ها ترویج عدم توانمندی مخاطبان است. چند سال پیش کارگاهی برگزار شده بود با عنوان «آموزش وبلاگ نویسی در ...» یادم نمی‌آید در پرشین بلاگ بود یا بلاگفا. داستان اینجاست که جوانترین وبلاگ‌نویس‌های دنیا شاید کمتر از 10 سال سن داشته باشند و ما در کشورمان برای وبلاگنویسی آن هم برای دانشجوی کارشناسی و بالاتر رشته‌ای که در عنوانش اطلاع‌رسانی را یدک می‌کشد، کارگاه برگزار می‌کنیم !! یعنی همان ذره اعتماد به نفس باقی مانده در وجود دانشجو را هم نابود می‌کنیم که: "بله چنین است و چنان است و شما نمی‌تونی و باید بیای کارگاه یادبگیری و ..."

موضوع شیرین مدرس در کارگاه‌ها هم برای خود حکایت‌ها دارد. برخی اوقات برای مخاطب نه موضوع خیلی اهمیت دارد و نه هزینه. همین که استاد فلانی یا دکتر بهمانی برگزار کننده کارگاه باشد کافی است تا انگیزه برای شرکت در کارگاه بوجود بیاید. این مطلب نه نکته منفی است و نه نکته مثبت اما عدم توجه و اعتماد به اساتید جوان و مدرسین کمتر نام آشنا در حوزه و حتی افراد بین رشته‌ای، سبب می‌شود برخی مخاطبان بدون توجه به موضوع و هزینه کارگاه، تنها بواسطه عدم آشنایی با مدرس در کارگاه شرکت نکنند، حال آنکه شاید موضوع بسیار جذابی در انتظارشان باشد.

کمتر دیده می‌شود مدرس نام آشنایی موضوعی کم اهمیت یا کارگاهی بی محتوا برگزار کند اما بحث مدرس هم برخی اوقات معضل بند قبلی را به دنبال دارد. تأکید می‌کنم در برخی از اوقات؛ اعتماد بیش از حد مخاطب به مدرس باعث می‌شود هر آنچه او بگوید و مطرح کند را منِ مخاطب بپذیرم بدون آنکه به خود این جرأت را بدهم منابع معرفی شده را بررسی کنم و یا جایی از بحث اگر شک دارم بدنبال علت بروز این شک بگردم. باید مراقب این نوع اعتماد کور کورانه و متعصبانه بود. اساتید همه قابل احترامند و تا حد توانشان عاری از اشتباه؛ اما فراموش نکنیم انسان جایز الخطاست و اساتید هم از همین دست.

موضوع مخاطبان شاید یکی از پر چالش‌ترین نقاط این بحث باشد. اینکه مخاطب واقعا با چه هدفی برای یک کارگاه ثبت نام می‌کند خود موردی در خور توجه است. بعضا دیده می‌شود برای کارگاهی بیش از 30 نفر ثبت نام کرده‌اند اما در روز موعود کمتر از 15 نفر در کارگاه شرکت می‌کنند. بُعد مسافت و مشکلات رفت و آمد و حوادث پیش بینی نشده را که در نظر نگیریم باز هم آمار شرکت کمتر از 50% ثبت نام کنندگان، حاوی این مطلب است که صرفا در لحظه ثبت نام این انگیزه وجود داشته است. شاید یکی از دلایل این باشد که شرکت کنندگان به اسم شرکت در این کارگاه، از محل کار خود تقاضای مأموریت می‌کنند و زمان شرکت در کارگاه را به رفع و رجوع مشکلات و کارهای شخصی خود می‌گذرانند!

بُعد دیگر موضوع مخاطبان کارگاه‌ها، انگیزه و اشتیاق واقعی آنان برای شرکت در کارگاه است. خودتان به چشم دیده‌اید که برخی افراد در برخی کارگاه‌ها شرکت می‌کنند، از لحظه حضور یا چرت می‌زنند یا با موبایل خود بازی می‌کنند و یا با دوست یا دوستان خود به تبادل اطلاعات بسیار ضروری !! می‌پردازند تا لحظات پایانی کارگاه فرا رسد، در این زمان نیز پیش از بقیه به صف دریافت مدرک مراجعه کرده و به محض مراجعت به منزل این مدرک را نیز به تلی از مدارک قبلی که در گوشه‌ی کمد تلنبار شده می‌افزایند. چنین افرادی متأسفانه نه برای وقت و زمان خود ارزش قائلند نه مدرس و نه سایرین چون بعضا برای اطرافیان خود در کارگاه ایجاد مزاحمت هم می‌نمایند.

مخاطبان را می‌توان به سه گروه کلی دسته بندی کرد: اثر گذار، اثر پذیر و خنثی. مخاطبان اثرگذار نه تنها در کارگاه حضور فعال و تعاملی دارند بلکه با بحث‌ها و سوالات خود فضای کارگاه را به چالش می‌کشانند و باعث رشد سطح علمی کارگاه می‌شوند. این افراد اغلب افرادی هستند که با هدف مشخص و به نیت رسیدن به نکاتی جدید حول محور موضوع کارگاه در کارگاه شرکت می‌کنند. البته این گروه نباید با افرادی که صرفا با هدف زورآزمایی و قیاس سطح علمی خود با مدرس، وارد کارگاه می‌شوند اشتباه گرفته شوند.

گروه دوم یا اثر پذیرها اغلب تنها با شناخت گنگ از موضوع و بواسطه نام و نشان مدرس در کارگاه حاضر می‌شوند. این افراد هر آنچه توسط مدرس ارائه می‌شود را بی کم و کاست و حتی سوال یادداشت نموده و حتی برایشان سوالی هم پیش نمی‌آید. هر کجای بحث را متوجه نمی‌شوند حمل بر بی اطلاعی خود می‌دانند و تنها درگیر جو و فضای موجود هستند. به محض خروج از کارگاه حتی اگر کلامی متوجه نشده باشند به تبلیغ برای مدرس مشغول می‌شوند و برای دوستان و همکاران از بی نظیر بودن بحث و ارائه مدرس مربوط سخن می گویند. این گروه هر چه کمتر از محتوای بحث درک کنند بیشتر هیجان زده می‌شوند و بحث را پر بار و علمی تر می‌پندارند. در حالی که فراموش می‌کنند هدف آنها از شرکت در کارگاه یادگیری بحث بوده است.

اما دسته سوم یا گروه خنثی‌ها، رباتهایی هستند که بر آنها تکلیف شده در کارگاه حضور یابند، یادداشت بردارند، پذیرایی شوند، در پایان تشویق کنند، مدرک دریافت کنند و از سالن خارج شوند، همین و بس!

مورد بعدی قطعا بحث مکان برگزاری کارگاه‌ها است. بسیاری موارد رخ می‌دهد که کارگاه‌هایی بسیار پر محتوا و جذاب تنها توسط یکی از شاخه‌های استانی برگزاری می‌شود و با وجود استقبال خوب، در نقاط دیگر برگزار نمی‌شوند. برگزاری کارگاه‌ها فقط در برخی استانها و تهران، باعث می‌شود بسیاری از مخاطبان این کارگاه‌ها، فرصت حضور در کارگاه را از دست بدهند. حتی در بسیاری موارد مخاطب از نقاط دور خود را به کارگاه می‌رساند و متأسفانه هیچ گونه تمهیداتی جهت اسکان و پذیرایی از آنان در نظر گرفته نمی‌شود. طی کردن این مسافتهای طولانی سبب می‌شود مخاطب زمان حضور در کارگاه را با خستگی و کوفتگی راه سپری کند و بهره‌ای که در نظر داشته از کارگاه مورد نظر نبرد.

از دیگر معضلاتی که امروز در برگزاری کارگاه‌ها به چشم می‌خورد عدم در نظر گرفتن نیاز  واقعی جامعه مخاطب است. مدرسان محترم در بسیاری موارد به دانش خود بسنده نموده و آنچه خود در توان دارند را نیاز جامعه استنباط می‌کنند. با این دیدگاه کارگاه‌هایی برگزاری می‌شود که حاصل دانش و توانمندی اساتید است نه نیاز واقعی جامعه. بارها دیده شده مخاطبان نیازهای واقعی خود را از طریق نظرسنجی‌ها، جلسات ماهیانه انجمن و ... به اطلاع می‌رسانند اما باز هم برگزاری کارگاه‌ها و همایش‌ها به صورت مُد و بر اساس دانش موجود صورت می‌پذیرد. حال آنکه اگر نیاز واقعی جامعه به درستی تحلیل و استخراج شود باید شاهد برگزاری کارگاه‌های بسیار متنوع باشیم، نه صرفا تمرکز بر روی موارد و مسائلی که بارها بار توسط افراد گوناگون تکرار می‌شود. نکته مهم بعدی، بُعد اجرایی و عملیاتی این کارگاه‌ها است. برگزاری کارگاه‌ها با موضوعات و مفاهیم صرفا تئوری، نیاز واقعی مخاطب را برطرف ننموده و نخواهد نمود. حرکت به سمت کارگاه‌هایی با ساختار اجرایی و عملیاتی به مخاطبان کمک می‌کند همزمان با شرکت در کارگاه، نیاز عملیاتی خود را نیز بر طرف نمایند. در بحث برگزاری کارگاه‌های اجرایی، نیازمندی‌های سخت افزار و ابزار و تجهیزات و محل برگزاری نیز اهمیت فراوانی پیدا خواهد نمود و دیگر نمی‌توان در هر مکان و با هر تجهیزاتی کارگاه را برگزار نمود.

در کنار بحث مکان، زمان هم بسیار حائز اهمیت است. عمدتا مشاهده می‌شود کارگاه‌ها در ساعات اولیه صبح و بیش از یک روز و در روزهای ابتدایی هفته برگزار می‌شوند. چنین کارگاه‌هایی مخاطب دانشجو را جذب می‌نمایند اما برای شاغلین و ... ایجاد معضل می‌نماید. شاید برگزاری کارگاه‌های نیم روزه، برگزاری در روزهای پایانی هفته و ... راه حل‌هایی برای این داستان باشد. یکی از معضلات دیگر درباره زمان برگزاری کارگاه‌ها، همزمانی چندین و چند کارگاه و همایش و سمینار به صورت همزمان و حتی در یک روز است. به نظر نمی‌رسد این مورد اتفاقی باشد. کاش برای این مورد هم فکری شود.

همه این موارد را گفتم تا به یک آغاز برسم.

مجموع معضلات و مشکلاتی که مطرح شد جای خالی سبک جدیدی از ارائه مطالب، آموزش و اشتراک دانش را تداعی می‌کند. امروز به نظر می‌رسد کارگاه‌ها از بُعد عملی خود فاصله گرفته‌اند و صرفا به راهی برای ارائه مطالب تئوری آن هم بدون استفاده و کاربرد برای مخاطب، بدل شده‌‌اند. به نظر می‌رسد هم افزایی در رشته و تلاش برای رشد و ارتقاء سطح علمی مخاطبان در میان اهداف تجاری و رقابتی بین افراد، شرکتها، موسسات و سازمانها کمرنگ شده و این روند متناسب با نیازهای واقعی جامعه مخاطبان نیست. تلاش در مسیر رشد و توسعه سطح علمی و عملی جامعه کتابداری و اطلاع رسانی ایران، از طریق برگزار کارگاه‌های مناسب و در خور توجه، تلاش در مسیر توسعه علمی کشور است.

حرکت به سوی آموزش‌های الکترونیک و مجازی شاید یکی از بهترین راه‌کارها در مسیر رفع مجموع معضلات مطرح شده در بالا باشد. آموزش‌های الکترونیک و مجازی که امروزه جای خود را در دنیا به خوبی باز نموده است، در کشورمان نیز با رشد و توسعه همراه بوده است. علم کتابداری و اطلاع رسانی با توجه به رسالتهای خود بهتر است حتما در این مسیر گام نهد و با برگزاری دوره‌های الکترونیک و مجازی برای کاربران و مخاطبان خود، البته در سطح قابل قبول و نه صرفا در قالب یک حرکت تجاری دیگر، مشکلات و معضلات موجود در مسیر برگزاری کارگاه‌های فعلی را برطرف و هموار سازد. آموزش الکترونیک و مجازی مزایا و معایب خاص خود را داراست که بنا نیست در اینجا به آن‌ها پرداخته شود اما امیدوارم این هدف به خوبی و بزودی محقق گردد.

عنبری، امیرمهدی. «کارگاه‌هایی نه برای دنیا و نه برای آخرت؛ اندر احوالات کارگاه‌ها و حواشی برگزاری آن‌ها». پایگاه تحلیلی خبری لیزنا. سخن هفته شماره 75. 4 اردیبهشت 1391.

برچسب ها :
خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: