کد خبر: 9883
تاریخ انتشار: دوشنبه, 13 شهریور 1391 - 09:18

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

سخن هفته

تمایل به تعمیم در تحقیق

دکتر یزدان منصوریان

لیزنا، دکتر یزدان منصوریان، دانشیار گروه علوم کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه خوارزمی: در میان معیارهای ارزیابی پژوهش، روایی (Validity) و پایایی (Reliability) دو شاخص اصلی‌‌اند، که در برخی آثار با عنوان «اعتبار درونی و بیرونی» (Internal and External Validity) معرفی می‌شوند. ابزاری از روایی لازم برخوردارست که آنچه را می‌سنجد دقیقاً همان باشد که قرار است بسنجد. درنتیجه یافته‌های تحقیقی که مبتنی بر آن است، معتبر و قابل اعتماد خواهد بود. مثلاً اگر قرار است پرسشنامه‌ای سطح سواد اطلاعاتی کاربران کتابخانه را اندازه‌گیری کند، روایی آن در صورتی قابل دفاع است که تمام مولفه‌ها و عناصر مطرح در تعریف سواد اطلاعاتی را در برگیرد. یا اگر در پژوهشی رابطه بین رضایت کاربران و کیفیت خدمات کتابخانه بررسی می‌شود، ابزار سنجش باید واقعاً همین دو متغیر را بسنجد، نه متغیر دیگری. درست مثل ترازویی که وزن اجسام را به درستی نشان می‌دهد. به همین دلیل اعتبار هر پژوهش به نحو قابل‌توجهی به میزان روایی ابزار آن بستگی دارد. البته علاوه بر این، روایی در سطوح دیگر تحقیق نیز اهمیت دارد، نظیر روایی در تحلیل و تفسیر و سایر مراحل پژوهش که در آثار مختلف با عناوینی نظیر «اعتبار محتوایی»، «اعتبار سازه‌ای» و غیره مطرح می‌شود. همچنین تفاوت‌هایی نیز در تعریف روایی در رویکردهای کمی و کیفی مطرح است، که شرح آن در این یادداشت مختصر میسر نیست و فعلاً از آن می‌گذریم.

از سویی دیگر، ابزاری پایاست که با تکرار اندازه‌گیری در شرایط مشابه به نتایجی یکسان منجر شود. مانند ترازویی که همواره وزنه یک کیلویی را همان یک کیلو نشان دهد. در نتیجه معمولاً از پایایی به عنوان شاخصی برای میزان ثبات و انسجام تحقیق نیز یاد می‌شود و در دو رویکرد کمی و کیفی نیز روش‌هایی برای سنجش آن وجود دارد. مثل ضریب آلفای کرونباخ که برای بررسی میزان پایایی پرسشنامه کاربرد دارد.

سرانجام تحقیقی که روایی و پایایی آن قابل دفاع باشد - حداقل در مطالعات کمی - می‌‌تواند نتایج حاصل از نمونه مورد مطالعه را در شرایطی مشخص و به کمک آمار استنباطی به جامعه پژوهش تعمیم دهد. به سخنی دیگر تعمیم‌پذیری (Generalizability) شاخصی ثانویه است که خود ریشه در شاخص‌های اساسی‌تر مثل روایی و پایایی دارد. هرچند که در برخی از تقسیم‌بندی‌ها تعمیم‌پذیری بیشتر به پایایی - یا همان اعتبار بیرونی - نزدیک‌ است، اما به نظر می‌رسد که در مقایسه با پایایی جایگاهی ثانویه دارد. زیرا ممکن است پژوهشی از روایی و پایایی لازم برخودار باشد، اما نتوان نتایج آن را در سطحی گسترده تعمیم داد.

با این حال، در عمل مشاهده می شود - حداقل برای برخی از محققان - تمایل به تعمیم‌دهی دغدغه‌ای اساسی و اولیه است. تا آنجا که حتی برخی بر این باورند که فقط پژوهشی ارزشمند است که یافته‌های آن تعمیم‌پذیر (Generalizable) باشد. با چنین نگرشی هرچه اطمینان از این تعمیم‌پذیری بیشتر باشد، ارزش پژوهش مورد نظر بیشتر خواهد بود در غیر این صورت کار محقق نتیجه قابل توجهی در پی نداشته است. اما به نظر می‌رسد این تاکید بیش از حد بر تعمیم‌پذیری، مانعی در راه تولید دانش جدید است. زیرا سودمندی یافته‌های هر تحقیق و توان تعمیم‌پذیری آن دو مقوله جداگانه‌اند. بویژه در مطالعات علوم انسانی و اجتماعی، به دلیل تفاوت‌های فراوان در بافت (Context) تحقیقات در بسیاری از موارد تعمیم‌پذیری ممکن نیست. اما فقدان آن به هیچ وجه از ارزش پژوهش نمی‌کاهد. زیرا ارزش هر مطالعه بیش از آنکه وابسته به توان تعمیم‌ آن باشد، به مسئله‌ای که حل می‌کند و دانش جدیدی که در اختیار قرار می‌دهد بستگی دارد.

البته همانطور که گفته شد تعمیم‌پذیری از معیارهای ارزیابی پژوهش است و تردیدی در سودمندی آن وجود ندارد، زیرا به پژوهش قدرت پیش‌بینی (Predictability) می‌دهد و بر سطح کاربردپذیری آن خواهد افزود. مثلاً اگر در مطالعه‌‌ای بتوان تاثیر مثبت روش تدریس جدیدی را بر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان نشان داد و از سوی دیگر بتوان نتایج آن را تعمیم بخشید، آنگاه با اطمینان بیشتری می‌توان از این روش در سطح وسیعی استفاده کرد. اما آنچه در این مختصر مطرح می‌شود، مربوط به رتبه تعمیم‌پذیری به عنوان یکی از شاخص‌های ارزیابی تحقیق در کنار سایر شاخص‌ها و نگرش محققان نسبت به آن است. زیرا به نظر می‌رسد در این مورد به سه نکته اساسی کمتر توجه می‌شود.

نکته نخست ناشی از شتابزدگی در تعمیم یافته‌های تحقیق است. نکته دوم جایگاه آن به عنوان یک شاخص در کنار شاخص‌های دیگر ارزیابی پژوهش است. نکته سوم نیز تفاوت ظریفی است که بین دو مفهوم تعمیم‌پذیری و انتقال‌پذیری (Transferability) وجود دارد.

در مورد نخست باید گفت که گاهی مشاهده می‌شود محقق پیش از آنکه شواهد کافی داشته باشد یافته‌های حاصل از نمونه را به سرعت به جامعه مورد مطالعه تعمیم می‌دهد و این یکی از مشکلات جدی در تحقیق است. علاوه بر این مشکل دیگر در این زمینه اغراق در جایگاه تعمیم‌پذیری است. زیرا گروهی تصور می‌کنند اگر به هر دلیل نتایج مطالعه‌ای قابل تعمیم نباشد، آنگاه چنین مطالعه‌ای ارزش چندانی ندارد. این در حالی است که نمی‌توان اعتبار و ارزش یک مطالعه را با توان تعمیم آن برابر دانست. همانطور که گفته شد، این دو مقوله متفاوتند. اگر پژوهش را مسیری برای شناخت بیشتر واقعیت‌ها بدانیم، آنگاه اهمیت روایی یا اعتبار به مراتب بیش از تعمیم‌پذیری است. به همین دلیل واژه‌های دیگری در این زمینه در منابع آمده است که محور اصلی همه آنها درباره اعتبار تحقیق است. مفاهیمی مثل «اعتمادپذیری» (Trustworthiness)، «توان تحقیق» (Research Rigor)، «سلامت تحقیق» (Research Soundness)، و وثوق تحقیق (Research Authenticity) از آن جمله است. به بیانی دیگر، روایی میزان راستی و درستی تحقیق را نشان می‌دهد و خود به تنهایی برای ارزشمندی پژوهش کافیست، حتی اگر در شرایطی قابلیت تعمیم نداشته باشد. در واقع روایی شرط لازم و کافی برای تحقیق است و اگر تحقیقی از آن برخوردار باشد معتبر خواهد بود و تعمیم پذیری برایش بیشتر ارزشی افزوده محسوب می‌شود تا ضرورتی اجتناب‌ناپذیر. ‌

نکته سوم تفاوت دو مفهوم تعمیم پذیری و انتقال‌پذیری است. هر چند این دو واژه در برخی از آثار مترادف تلقی شده‌اند، ولی کاملاً یکسان نیستند. زیرا تعمیم‌پذیری را محقق با تکیه بر آمار استنباطی انجام می‌دهد، اما انتقال‌پذیری را بیشتر جامعه مخاطب استنباط می‌کند. به این معنا که در صورت وجود عناصر و مولفه‌های مشابه در دو بافت پژوهشی می‌توان امیدوار بود که نتایج یک تحقیق در بافت مشابهی نیز مفید باشد. هر چه میزان تشابه دو بافت بیشتر باشد امکان بیشتری برای انتقال‌پذیری وجود دارد. بنابراین به نظر می‌رسد انتقال‌پذیری شکل خاصی از تعمیم است که هر چند با قطعیت کمتری همراه است، اما در سطح گسترده‌تری قابل استفاده خواهد بود. مثلاً اگر استفاده از ابزاری تازه در خدمات اطلاع‌رسانی یک کتابخانه عمومی به افزایش رضایت کاربران منجر شود، انتقال‌پذیری این یافته بیشتر در کتابخانه‌های مشابه با بافت جمعیتی مشابه مطرح است.

ضمن آنکه نباید فراموش کنیم که چه بسیارند مسائلی که فقط در یک گروه و نمونه کوچک کاربرد دارند و اساساً تعمیم‌پذیری برای آنها میسر نیست. حتی مهمتر از آن محققان در چنین مواردی بیش از آنکه نگران تعمیم یافته‌های تحقیق خود باشند، نگران درستی این یافته‌ها هستند. مثلاً در مطالعات موردی یا موردکاوی (Case Studies) که درباره یک یا چند فرد، یک کلاس، یا یک سازمان انجام می‌شوند، ارزش چنین مطالعاتی بیش از آنکه در تعمیم نتایج آنها باشد، در افق تازه‌ای است که برای شناخت واقعیت در اختیار قرار می‌دهند.

همچنین در برخی از موضوعات جدید، که دانش موجود درباره آن‌ها ناچیز است، شناخت پدیده مورد مطالعه اولویت نخست محقق است. بنابراین، در نخستین مطالعاتی که در این زمینه‌ها انجام می‌شود درستی تحقیق به مراتب از تعمیم نتایج آن مهمتر است. اساساً به همین دلیل است که در رویکرد کیفی (Qualitative Approach) تعمیم‌پذیری یافته‌ها تقریباً آخرین نگرانی محقق است. زیرا اغلب این مطالعات با ماهیت اکتشافی خود نوعی حرکت در مسیرهای جدید است و رسیدن به شناختی تازه اولویت اصلی محسوب می‌شود.

در پایان، شاید یادآوری برخی از معیارهای دیگر در ارزیابی پژوهش بتواند مبنایی برای نگاهی متفاوت به این بحث باشد. معیارهایی که کمتر به آن‌ها توجه می‌شود، اما برای ارزیابی پژوهش مفیدند. مانند باورپذیری (Believability)، عینیت (Objectivity)، وثوق (Authenticity) و تکرارپذیری (Replicability or Repeatability). البته لازم به ذکر است که این مفاهیم همپوشانی دارند و معمولاً کشیدن مرزی مشخص میان آنها دشوار است.

نخستین شاخص در این زمینه باورپذیری است که در عمل کمتر به آن توجه می‌شود. منظور از باورپذیری این است که نتایج تحقیق حداقل باید برای محقق و متخصصان همتراز او پذیرفتنی باشد. نه اینکه او در برابر ابزار تحقیق منفعل باشد و هر نتیجه عجیب و غریبی را به صرف اینکه آمار و ارقام نشان می‌دهد بپذیرد. به سخنی دیگر یکی از شاخص‌های منطقی در ارزیابی تحقیق عقل سلیم است. آنچه عقل سلیم نمی‌پذیرد را نمی‌توان به کمک اعداد و ارقام موجه ساخت. در برخی از جلسات دفاع از پایان‌نامه گاهی نتیجه‌ای از پژوهش‌ها گزارش می‌شود که قبول درستی آن حتی برای خود دانشجو و استاد راهنما نیز دشوار است. اما فقط به دلیل آنکه مبتنی بر فرمول و آمار است گویی چاره‌ای جز پذیرش آن نیست. این انفعال در تحقیق را نمی‌توان با تکیه بر آمار و ارقام جبران کرد و محققان باید نقش فعالتر و موثرتری در تحقیق داشته باشند. البته این موضوع مربوط به جایگاه پژوهشگر در فرایند تحقیق است که خود موضوع مفصلی است و تبیین بیشتر آن به یادداشت مستقلی نیاز دارد.

شاخص دیگر، عینیت در تحقیق است که نشان می‌دهد محقق تا چه میزان از سوگیری و پیش‌داوری دور بوده و تا چه اندازه میان پندارهای خود با آنچه تحقیق به او نشان می‌دهد تفاوت قائل شده است. روش‌های مختلفی در دو رویکرد کمی و کیفی وجود دارد که به افزایش عینیت در تحقیق کمک می‌کند. مثلاً در رویکرد کیفی توصیه می‌شود حداقل بخشی از داده‌ها توسط دو نفر تحلیل شود. زیرا به این ترتیب علاوه بر نگاه محقق نگاه دیگری نیز وجود دارد. در توصیه‌ای دیگر که به «تایید اعضاء» (Member Checking) معروف است، محقق بخشی از یافته‌ها را در اختیار گروه مورد مطالعه قرار می‌دهد تا تحلیل او بررسی کنند. آیا او برداشت درستی از گفته‌هایشان داشته است؟ آیا این تحلیل برای آنان نیز منطقی به نظر می‌رسد، یا او در فهم معنی داده‌ها دچار خطا شده است.

در مجموع هدف از این یاددشت یادآوری اهمیت و اولویت شاخص‌های مختلف اعتبار در پژوهش است. زیرا محقق باید تصویری درست و دقیق از پدیده مورد مطالعه ترسیم کند و درستی و اعتبار این تصویر بیش از تعمیم‌پذیری آن اهمیت دارد. در نتیجه دغدغه اصلی محقق همواره شناخت واقعیت‌هاست نه الزماً تعمیم آنچه به عنوان نتیجه به دست می‌آید. بنابراین، اگر تحقیقی به درستی و با دقت انجام شود، حتی اگر به نتیجه‌ای برسد که تعمیم‌پذیر نباشد، همچنان ارزشمند خواهد بود. ضمن آنکه همواره محققان دیگر می‌توانند نتایج مطالعات قبلی را در بافت‌های دیگر و سطوح گسترده‌تر در آینده بسنجند. زیرا پژوهش فرایندی مستمر و جمعی است و پایان هر مطالعه خود آغاز مطالعه‌ای دیگر خواهد بود.

منصوریان، یزدان. «تمایل به تعمیم در تحقیق». پایگاه تحلیلی خبری لیزنا. سخن هفته شماره 94. 13 شهریور 1391.

برچسب ها :
علیجانی
|
Iran
|
1398/07/15 - 16:39
0
0
نوشته ها و مقاله های استاد منصوریان را بار بارها خواندن دانسته ای به انسان می افزاید. یکی از آن ها نوع نوشتن و بیان کردن مفهوم است که در کنار علم وافر استاد مبحث را شیوا و شیرین می کند.
سارای
|
Iran
|
1394/03/26 - 13:30
1
1
ممنون بسیار استفاده کردم
مقسمی
|
Iran
|
1393/12/06 - 00:11
1
1
متشکر م از مقاله زیبایتان
حسن زیرکی
|
Iran
|
1393/06/18 - 07:32
1
1
بسیار عالی
مختصر و مفید فرموده بودن آقای دکتر.سپاسگزارم
مُنا
|
Iran
|
1391/10/27 - 00:03
2
1
درود بر شما
متشکرم
مفید بود
مهیار
|
Iran
|
1391/06/24 - 20:56
3
2
سلام
بسیار مفید و دلگرم کننده بود
موفق باشید
خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: