داخلی
»پژوهش و نگارش (پاورقی)
تصویرها و تصویرسازیهای ذهنی و زبانی چنان در هم تنیده است که تصور جدایی آنها دشوار است. گرچه تواناییهای زبانی در همۀ انسانها وجود دارد اما شواهد علمی و تجربه نشان از این دارد که تواناییهای زبانی اگر در همان اوان کودکی و نوجوانی به کار گرفته نشود نه فقط یادگیری زبان را به طور کل از دور خارج میکند بلکه به دلیل عدم ارتباط زبانی تصویرسازیهای ذهنی و حتا کم و کیف تجربههای حسی، حرکتی و شناختی دیگر هم مختل میشود. همۀ اینها اهمیت زبان در فرایندهای گوناگون ارتباط فرد با محیط درونی و بیرونی و انباشت مغز از تصویرهای گوناگون و استفاده از آنها برای ارتباط بهتر در آینده را برجسته میسازد.
ایجاد تصویرهای تازه از تصویرهای موجود در مغز با کمک تواناییهای زبانی و سایر تواناییهای حسی، حرکتی و شناختی یک توانایی ویژه و متفاوت است. با کمک این تواناییها میتوان تصویرهای مغز را با هم ترکیب کرد و بینهایت تصویر تازه از آنها ساخت؛ نوعی بازی با تصویرها برای تولید الگوهای تصویری و مدلهای تازه است. واژها و تصویرهای زبانی را میتوان مواد و مصالحی تلقی کرد که با آنها ساختمانی تازه ساخته میشود. در عین حال، تواناییهای زبانی و شناختی دیگر را میتوان مجموعۀ مهارتهای استفاده از این مواد و مصالح در نظر گرفت. مانند نجار و بنایی که نه فقط مهارت نجاری و بنایی دارد بلکه همۀ مواد و مصالح مورد نیاز برای بنایی و نجاری را نیز از افراد و محلهای متفاوت تامین میکند و از آن مهمتر، خود نیز بخشی از آنها را تولید میکند. و همین، قدرت تصویرسازی زیادی به وی میدهد. همچون موم نرم و انعطافپذیری که به هر شکلی قابل تبدیل باشد.
به همین دلیل لازم است حساسیت نویسنده یا محقق به وزن واژهها و نمادهای زبانی و جایگاه آنها در متن، فرایندهای اندیشهورزی و شناختی و حتا کنشهای حسی و حرکتی به حدی زیاد شود که به ناخودآگاه شناختی یا حافظۀ روندی وی منتقل شود. در این صورت، کم و کیف اندیشهورزی، نگارش، پژوهش و کنشهای شناختی و حتا حسی و حرکتی او نیز به همان نسبت ارتقا پیدا خواهد کرد.
این مساله بیش از هر چیز به رابطۀ بین زبان و اندیشه و همینطور رابطۀ زبان با کنشهای گوناگون انسان مربوط است. زیرا واژهها تنها مرکب از حروفی نمادین برای اطلاق نامی برای اشیا، چیزها، انتقال مفاهیم، و توصیف تصویرهای مغزی نیستند. بلکه هر واژه و جمله یک فرضیه دربارۀ مشاهدات و سایر کنشها و دریافتهای انسان صادر میکند.
اتکا و وابستگی نویسنده و محقق به زبان و واژههای زبانی سبب شده است تا نقش و اهمیت آن در فرایندهای شناختی مرتبط با پژوهش و نویسندگی بیش از سایر حوزهها باشد. او باید این توان را داشته باشد که همۀ تجربههای حسی و حرکتی و شناختی خود را بر دوش همین واژههای محدود اما جملات نامحدود حمل کند و در صورت نیاز معانی، مفاهیم، و حتا واژههای تازه خلق کند که نوعی تصویر تازه است. بر همین اساس لازم است تسلط یک نویسنده و محقق نسبت به واژهها، زبان و ادبیات در حدی باشد که بتواند مفاهیم و معنای مورد نظر خود را به آسانی از طریق آنها خلق و منتقل کند.
از میان همۀ این کنشهای حسی، حرکتی و شناختی باید به اهمیت کنشهای زبانی و نقش آن در وحدتبخشی به همۀ کنشهای دیگر اشارۀ ویژه کرد.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.