داخلی
»تورقی و درنگی و گوشه چمنی
دغدغههای دکتر فتاحی درباره آموزش علم اطلاعات و دانششناسی
مهدی محمدی[1] عضو هیأت علمی گروه آموزشی علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه قم؛ شهناز میرزاخانی[2] دانشجوی کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه قم: امروزه بزرگترین و اصلیترین بخش مولد هر جامعه، بخش آموزش آن است. چنانچه کشوری از توجه به این نظام و کوشش در راه بهبود آن چشم پوشی کند از رقیبان جهانی، و مسیر توسعه همه جانبه عقب خواهد ماند. زیرا در درجه نخست، نظام آموزشی در جهان معاصر معطوف و متکی به توانا ساختن انسانها برای استفاده از تکنولوژیهای نوین در جهت توسعه است. دوم آنکه، نیروی کار هر چه بیشتر و بهتر آموزش دیده باشد شانس اشتغال بیشتری داشته و از این لحاظ برای اقتصاد جامعه مفیدتر خواهد بود. این طور به نظر میآید که ربع آخر قرن بیستم بامداد عصری جدید از تکنولوژی انفورماتیک بوده است. عظمت و سرعت پیشرفتهای علوم و فنون همراه با دگرگونیهای اجتماعی و تحولات اقتصادی که اثرات ژرف بر شرایط اشتغال گذاشته، باز آموزی و آمادهسازی نیروی انسانی را جزء وظایف اصلی نظام آموزشی قرار داده است. یکی دیگر از کارکردهای مهم نظامهای آموزشی حفظ یگانگی و یا همبستگی اجتماعی است. همچنین آموزش رسالت انتقال میراث فرهنگی را نیز بر عهده دارد و به واسطه آن مجموعه باورها، ارزشها، هنجارها، دانشها و مهارتهای جامعه میتواند به نسل جدید منتقل گردد (میرآشتیانی، 1385).
آموزش در همه جا کارکرد شکلدهی به شخصیت فردی و اجتماعی را دارد و اعطای منزلت اجتماعی به افراد یکی دیگر از کارکردهای آن است. آموزش امروزه وسیلهای برای امرار معاش است. در کشورهای از نظر فناوری پیشرفته، آموزش ملاک بسیار مهم در قشربندی اجتماعی شده است. بطوری که در جوامع صنعتی-شهری، آموزش به عنوان یک عامل تحرک اجتماعی عمل میکند. سطح بالای آموزش منبع ارزشمند و کمیاب است و افراد به شدت برای دستیابی به آن رقابت میکنند. به دلیل افزایش آگاهی در مورد اهمیت آموزش در سطوح دانشگاهی، تعداد کثیری از افراد دائم میکوشند برای بهبود پایگاه اجتماعی خود، آموزش را غنیمت بشمارند (قلیزاده صیامی، 1378)
علم اطلاعات و دانش شناسی (کتابداری و اطلاع رسانی سابق)، به عنوان یکی از حوزههای آموزش دانشگاهی، آموزش رسمی نیروی انسانی را در سال 1887 میلادی در آمریکا آغاز کرد. در ایران نیز، این رشته دانشگاهی آموزش رسمی خود را در سال 1345 خورشیدی آغاز نمود. از آن زمان تا به امروز آموزش این رشته با فراز و نشیبهای متعددی رو به رو بوده است؛ به گونهای که برنامههای آموزشی آن به تناسب ضرورتها و گاهی بر اساس سلیقههای فردی دگرگون شده و به این دلیل دارای نقاط قوت و ضعف متعددی بوده است . (شهبازی به نقل از حری1385، و فتاحی و همکاران، 1393)
از اواخر قرن بیستم ، پیشرفتها در حوزه فناوری اطلاعات، سبب تسهیل انجام امور و فرایندها در اغلب مشاغل، از جمله کتابداری و اطلاع رسانی گردید و ضرورت بازنگری در برنامههای آموزشی را دو چندان نمود.(شهبازی به نقل از فتاحی،1377) برای همگامی با تغییر و تحولات پیرامون، افزایش موفقیت دانش آموختگان و بالا بردن شانس ادامه حیات، رشته کتابداری و اطلاع رسانی برنامههای آموزشی خود را طی سالهای 1388 تا 1392 به روز نمود .(شهبازی به نقل از حسنزاده،1393) اولویت تغییر در بین جامعه کتابداری و اطلاع رسانی به ترتیب تغییر در عنوان، محتوا و سپس آموزش هستند.
مطالعه و بررسی آموزش رسمی رشتهی کتابداری که از سال 1344 در دانشگاه تهران آغاز شد و وجود تحولات و دگرگونیها متعددی که در نیم قرن گذشته این رشته شاهد آن بوده و به خود دیده است نظیر تغییر عنوان رشته، تغییر ماهیت کتابخانهها و مراکز اطلاعرسانی، تغییر نگرشها و دیدگاههای متخصصان رشته، نگرش جامعه نسبت به رشته، تقاضاها و درخواستهای و فشارهای دانشجویی و تحصیل کردگان رشته، تغییر محتواهای درسی، ایجاد تاسیس دورههای جدید کارشناسی ارشد و دکتری، تغییر در محتوای درسها گرایشهای ارشد، حذف برخی از گرایشها در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری، حذف گرایشهای شش گانه دوره کارشناسی، ایجاد رشتههای میان رشتهای، حضور فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی در کتابخانهها و مراکز اطلاعرسانی، تغییر در محتوای منابع درسی و غیر درسی، جملگی از وجود چالشهایی در رشته علم اطلاعات و دانششناسی بوده است.(چشمه سهرابی، حیدری و عظیمی وزیری، 1396)
دکتر رحمت اله فتاحی[3] پیشکسوت و متخصص علم اطلاعات و دانش شناسی از جمله افرادی هستند که بیش از چهار دهه در حوزه آموزشی و پژوهشی رشته جایگاه خاصی دارند. نوشته ها و پژوهشهای وی درسطوح گروه آموزشی، دانشکده، دانشگاه، استان و همچنین در سطح ملی و بین المللی در زمینه آموزش، پژوهش و فعالیتهای حرفهای اثربخش بوده است. برخی از موفقیتهای این حرفه مرهون تلاشهای بی پایان ایشان است. ایشان عضو کمیته برنامهریزی و بازنگری رشتعه علم اطلاعات در وزارت علوم هستند و معتقدند که طی پنج دهه گذشته، این رشته در سطح جهان و در قلمرو آموزش عالی، بویژه در تعامل با سایر رشتههای علمی و نیز با ورود انواع فناوریهای نوین به کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی شاهد تحولات و تغییرهای بسیار بوده است. دکتر فتاحی یکی از اندیشمندان مطرح این حوزه نه تنها در کشور بلکه در سراسر جهان به شمار میرود ایشان افزون بر تدریس در دانشگاه و هدایت دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری، دیدگاههای تخصصی خود را بارها در کتابها و مقالههای مختلف در مجلات داخلی و خارجی منتشر کرده است. وی علاوه بر عضویت هیات تحریریه چندین نشریه، سردبیر دو نشریه مطرح تخصصی رشته (پردازش و مدیریت اطلاعات، پژوهشنامه کتابداری و اطلاع رسانی ) است. دیدگاهها و، نوشتههای کوتاه و یادداشتهای سردبیری ایشان که در شمارههای مختلف مجلات منتشر شده از سوی دو نفر از دانشجویان ایشان خانمها نرگس اورعی و نرگس ملکوتی در سال ۱۳۹۶ جمعآوری و در کتاب "اندیشهها و دغدغههای حرفهای" منتشر شده است. این کتاب در برگیرنده مجموعه نوشتههای کوتاه، سرمقاله و مصاحبههای ایشان در باره مسائل حرفهای در علم اطلاعات و دانششناسی است که از سوی نشر چاپار و اساطیر پارسی در ۴۵۰ صفحه منتشر شده است. مطالب کتاب در چهار قسمت: آموزش و نظام دانشگاهی، پژوهش و نشر، مدیریت کتابخانهها و مراکز اطلاعرسانی و مسائل حرفهای و تخصصی منتشر شده است که در این نوشتار دغدغههای ایشان را در زمینه «آموزش و نظام دانشگاهی» رشته به بحث گذاشتیم که ان شاءالله در نوشتارهای بعدی دیدگاههای این استاد فرزانه را در سایر بخشها تقدیم علاقهمندان خواهیم کرد.
دغدغهها و دیدگاههای ایشان درزمینه علم اطلاعات و دانش شناسی در چهار مورد دستهبندی شده است:
الف) نظام آموزشی رشته
گسترش رشته کتابداری در مقطع کاردانی در دهه 1360 در چندین دانشگاه با هدف تربیت کتابداران آموزشگاهی، روستایی و مساجد و سپس تبدیل این مقطع به دوره کارشناسی برای پاسخ گویی به نیازهای کتابخانههای عمومی شهری و کتابخانههای دانشگاهی یکی از تحولات در این رشته است. در حال حاضر بیش از 70 گروه آموزش کتابداری در ایران در مقاطع کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا در مراکز دولتی و غیر دولتی ارئه میشود همه ساله بیش از هزاران نفر وارد عرصه آموزش شده و سرانجام فارغ التحصیل میشوند.(ص، 33)
استاد با تکیه برتجربه سالیان متمادی تدریس در دانشگاه دیدگاه ویژه ای بر آموزش دارد. ایشان برای آموزش بیشتر و افزایش مهارت دانشجویان، دانش آموختگان و شاغلان در این حرفه از طریق بازآموزی و برگزاری کارگاههای آموزشی توسط انجمن کتابداری و اطلاع رسانی، گروههای آموزشی علم اطلاعات و دانش شناسی، نهاد کتابخانههای عمومی و غیره را ضروری میدانند.(ص،23) همچنین در نوشتهها و سخنان خود تاکید دارند کارگاهها در صورتی سبب ارتقای دانش شده و اثربخش میشوند که بر اساس نیازهای واقعی جامعه مخاطب باشند. دکتر فتاحی اعتقاد دارند که بخش آموزش در همه سطوح به ویژه نظام آموزش عالی سخت درگیر چالشهای پاسخ گویی به نیازهای متحول جامعه است.(ص، 42)
از دیدگاه استاد، گروه آموزشی بایدآکادمیک بوده و فضای علمی، پویا و پر جنب و جوش یادگیرنده و یاددهنده، پژوهنده و مولد و منتقد دانش و پیشاهنگ در شناخت مسائل و پاسخ به نیازهای جامعه داشته باشد. همچنین بر تعامل با گروههای آموزشی رشتههای دیگر و همچنین میان گروههای آموزشی دانشگاهها و مراکز آموزشی خارج از کشور تاکید دارند (ص، 68)
ایشان معتقدند که نبود ارزشیابی منظم گروههای آموزشی موجب افت کیفیت آموزشی شده است. توجه به کیفیت آموزش کتابداری و اطلاعرسانی از وظایف مستقیم وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و همچنین انجمن کتابداری و اطلاعرسانی است (ص، 35)
ب)اعضای هیات علمی رشته
در واقع شرایط حاکم برنظام آموزش عالی کشور به گونهاي است که بخش اعظمی از وقت و انرژي اعضاي هیأت علمی صرف اموري چون انجام طرحهاي پژوهشی، عضویت در هیأت تحریریه مجلههاي علمی، شرکت در همایشها و کنفرانسها و پذیرش هرچه بیشتر پایان نامههاي دانشجویی میشود. نبود آزادي عمل، از سوی دیگر این قشر از جامعه و نبودن نظارت و کنترل مناسب بر فعالیتهاي آنها، زمینه را براي کاهش تدریجی کیفیت آموزش آنها و متضرر شدن دانشجویان به عنوان مهمترین مشتريهاي نظام آموزش عالی فراهم کرده است. بنابراین، توجه ویژه به کیفیت کار استادان و ارتقاي سطح دانش نظري و مهارتی آنها میبایست در اولویت برنامههاي دانشگاهها قرار گیرد. توجه شایسته به جذب نیروهاي علمی توانا بر پایه شایسته سالاری و همچنین تدوین و اجراي راهکارها و آییننامههایی بمنظور تشویق، ترغیب و حتی الزام اعضاي هیأت علمی به آشنایی مستمر با آخرین دستاوردهاي علمی و فنی در حوزههاي گوناگون علمی، ضرورتی انکارناپذیر است. باید پذیرفت جامعه مسئولیت ارتقاي علمی و مهارتی خود را به دانشگاهها سپرده است و دانشجویان به عنوان مخاطبان نظام آموزش عالی حق دارند در سایه استادان توانا پرورش یابند (بنکداری، مهران، ماهروزاده و هاشمی، 1395)
بهبود فعالیت اعضاي هیأتهای علمی نه تنها نیازمند تخصص در رشته علمی ویژه بلکه مستلزم تقویت مهارتها و تخصصهاي دیگر نظیر روانشناسی یادگیري، فنون ارزشیابی آموختهها ومدیریت و سازماندهی فرآیندهاي آموزشی و گروهی است. این در حالی است که بیشتر اعضاي هیأت علمی، آموزشی نظاممند و کلی یا هیچگونه آموزشی در تعلیم، تربیت و تدریس ندیدهاند
ازدیدگاه استاد، اعضای هیأت علمی، مهمترین عامل یا مولفه در تامین امکانات و شرایط ایجاد مقطع دوره دکتری در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی هستند. اصولا اعضای هیأت علمی هستند که یک محفل علمی (محیط آکادمیک) را تشکیل میدهند. آنها میتوانند کیفیت لازم را در آموزش و پژوهش، به ویژه راهنمایی پایاننامه دکترا خلق کنند (ص، 60)
از دیدگاه استاد، نظام آموزشی و اعضای هیأت علمی میتوانند نقش تعیین کنندهای در تشویق و راهنمایی دانشجویان به ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر داشته باشند(ص، 60)
یکی از دغدغههای استاد این است که اعضای هیأت علمی برخی گروهها هیچ گونه حضور حرفه ای در انجمنها، مجامع علمی و همایشهای تخصصی ندارند و هیچ گاه دست به پژوهش نزدهاند. در برخی موارد نیز شاهد برخوردهای منفی از سوی برخی مدرسان نسبت به کل حرفهی کتابداری و دلسرد کردن دانشجویان نسبت به آینده حرفه هستیم (ص، 38)
به گفته استاد، ارتقاء مرتبه برای برخی اعضای هیأت علمی به معنای رشد واقعی (فراز ) و برای برخی به معنای سقوط (فرود) باشد. چنانچه ارتقاء مرتبه به منزله ابزاری برای اثر بخشی بیشتر باشد و عضو هیأت علمی و به شکل طبیعی و بر اساس تلاشهای علمی و اجراییاش، از مرتبه استادیاری به دانشیاری و از دانشیاری به استادی برسد، میتوان امیدوار بود که وی شایسته ارتقاء مرتبه بوده است. برعکس چنانچه ارتقاء مرتبه بر اساس سوء استفاده از تلاشهای دیگران و یا بر پایه رابطههای غیر علمی باشد، می توان استدلال کرد که فرد یا افراد مربوطه فاقد شایستگی لازم بوده اند(ص، 38)
دکتر فتاحی نه تنها با بحث توسعه علمی مخالف نیستند بلکه آن را جزو اساسی فرایند آموزش و زندگی دانشگاهی میدانند. دغدغه اصلی ایشان،کمرنگ شدن رسالت اصلی دانشگاه و تغییر تدریجی ماهیت زندگی دانشگاهی و محو رشد تفکر و معرفت در دانشجویان است. در چند سال اخیر، تاکید دانشگاهها بر تولید علم و تولید مقالههای مورد تایید موسسه ISI به گونهای مطرح شده و میشود که انگار مهمترین وظیفه استادان دانشگاه تنها تولید مقاله به زبان انگلیسی است .(ص،168)
تلاش برای تولید مقاله و تلاش برای کسب رتبه برتر در میان اعضای هیأت علمی، در درجه نخست باعث شده تا دانشجویان که هدف و عنصر اصلی دانشگاهها به شمار میروند، فراموش شوند، زیرا استادان ترجیح می دهند وقت خود را به جای توجه به دانشجویان خود بیشتر به پژوهش و تولید مقاله صرف کنند. جالب این جاست که هدف اولیه استخدام اعضای هیأت علمی،که آموزش است، را به فراموشی سپردند (ص، 168)
دکتر فتاحی بیان میکنند که تاکید بر چاپ مقالههای انگلیسی در مجلات خارجی میتواند جامعه دانشگاهی ما را از پاسخ به نیازهای بومی غافل کند و حتی موجب فرار مغزها شود، هرچند که فرد پژوهشگر (نویسنده مقاله) به لحاظ فیزیکی در ایران زندگی میکند، در واقع، اندیشه و مغز وی مهاجرت کرده است (ص، 170)
فتاحی معتقد است نکته دیگر که نباید از آن غافل بود این است که در جریان رقابت و حفظ بقاء در محیط دانشگاه، گاه افراد ضعیف به ناچار از ترفندهای دیگری غیر از دانش خود سود میجویند. توسل به سوء استفاده از دستاوردهای سایر پژوهشگران و نسخهبرداری از مقالات دیگران یکی از راههای غیر اخلاقی برای شرکت در مسابقهای است که اعضای هئیت علمی را به رقابت وا می دارد. این نبرد گلادیاتوری که چندین سال است که در دانشگاههای ایران نیز شدت گرفته است، شاهد چنین سوءاستفاده ها و دزدیهای علمی بودهایم . برخی از این موارد داخلی بوده و بازتاب آنها تنها در محافل علمی داخلی کشور مطرح شده است، اما برخی دیگر، مواردی بوده است که اعضای هیأت علمی متاسفانه مقالات منتشره پژوهشگران خارجی را به شکل کامل به نام خود در مجلات دیگر به چاپ رسانیدهاند و از این بابت اعتبار دانشگاهها و پژوهگران ایران را در سطح بین المللی خدشهدار کردهاند (ص، 170)
به زعم دکتر فتاحی، در شرایط کنونی، یکی از مهمترین توقعاتی که از یک عضو هیأت علمی انتظار میرود، انجام فعالیتهایی است که باید اثربخشی و عمیقتر و گستردهتر در فرایند توسعه سطح دانشگاه، وزارتخانه و حتی در سطح ملی داشته باشد. این اثربخشی، در وهله نخست، تربیت دانش آموختگانی است که بتوانند مشکلی از مشکلات جامعه را بر طرف کنند. چنانچه این توقع، به عینیت درآید می توان امیدوار بود که عضو هیأت علمی به مقام واقعی استادی رسیده است و جامعه از وجود او، اندیشهها و آثار علمی او متاثر شده است. در وهله دوم، نظریهپردازی و واکنش به چالشهای علمی، حرفهای و اجتماعی مهمترین رویکرد استادان در این راستاست. یکی از تجلیات چنین رویکردی، انجام پژوهشهای کاربردی و تولید مقالههای سودمند است. در این صورت است که تولید دانش شکل و مسیر طبیعی خود را خواهد پیمود و شکل رقابت گلادیاتوری به خود نخواهد گرفت (ص، 171)
ج) دانشجویان رشته و ویژگیهای آنها
مهمترین رخداد آموزشی در حوزه کتابداری و اطلاعرسانی تشکیل دوره های تحصیلات تکمیلی (بیش از 15 گروه آموزشی در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه دولتی و یک دانشگاه غیر دولتی و نیز حدود ده گروه در دوره دکتری در دانشگاههای دولتی و یک دانشگاه غیر دولتی ) است (ص، 33)
در عصری که دانش بشری هر 5 سال یکبار منسوخ گردیده و اطلاعات و دانش جدید جایگزین آن می گردد . انسانها مجبورند برای مواجهه شدن با مسائل روز افزون و جدید سازمانی و حل آنها، همواره خود را با دانش و فناوریهای جدید مجهز نمایند. از آنجا که نیروی انسانی کارآمد، با ارزشترین منبع هر سازمانی به حساب میآید قسمت اعظم سرمایه گزاریها، معطوف به نیروی انسانی گردیده است. مهمترین ابزاری که در این منظور مورد استفاده قرار میگیرد آموزش است که با هدف ارتقا کیفی سطح مهارت ، دانش و نگرش افراد موجب توانمندی افراد در ایفای وظایف خود و کامیابی سازمان مورد استفاده قرار میگیرد (زارع زیدی، 1396)
به دنبال دورهها و کارگاههای آموزشی بحث ارزشیابی، بویژه از دیدگاه دانشجویان نیز مطرح میشود که این قسمت بنیادیترین مرحله برنامهریزی آموزشی محسوب میشود. آموزشدهندگان برای حفظ اقتدار برنامه، مدام اقدام به ارزشیابی آموزشی خود مینمایند. بدون شک ارزشیابی یک فرایند مداوم و جزءجدانشدنی برنامههای آموزشی نیروی انسانی قلمداد شده و حلقه اتصال و تعامل کلیه عوامل یک برنامه آموزشی (درونداد، فرایند، و برونداد )به حساب میآید. بنابراین میتوان مطرح نمود که که ارزشیابی آموزشی، روشی مستمر و پویا برای شناسایی خطاها و کمبودهای فرایند یاددهییادگیری است (چشمه سهرابی، حیدری و عظیمی وزیری، 1396)
از نظر استاد نبود ارزشیابی منظم گروههای آموزشی موجب افت کیفیت آموزشی شده است .موجب شده بسیاری از فارغ التحصیلان رشته علم اطلاعات و دانششناسی از مهارتها و خلاقیتها در محیط کار بیبهره باشند. و نه تنها قادر به انجام رسالت خود در خدمت به جامعه نیستند بلکه موجب پایین آمدن جایگاه اجتماعی حرفه میشوند (ص، 34)
غفلت از شناخت نیازهای جامعه و بازار کار، بدون تردید، به دور شدن آموزش از جامعه و سرانجام به افول آن منتهی خواهد شد. شواهد بسیاری وجود دارد که برخی دانشکدهها و رشتههای آموزش عالی با بحران تقاضا برای ورود دانشجویان جدید روبرو و در نتیجه به تعطیلی کشیده شدهاند. رشته کتابداری و اطلاعرسانی از جمله حوزههایی است که تغییرات گستردهای را شاهد بوده و اکنون با چالش پاسخ به نیازهای بازار کار روبه روست. در عصری که همواره قالب های اطلاعاتی و روشهای بازیابی اطلاعات تغییر میکند، تنها با کسب مهارتهای جدید است که میتوان همگام با فناوری جدید و تغییر رفتار اطلاعیابی کاربران پیش رفت و نیز به انتظارات جدید کاربران، پاسخ داد، چرا که گستره وسیعی از فناوریهای اطلاعاتی در کارهای مرتبط با اطلاعات، نیازمند تغییر در شکل خدمات، نقش و مسئولیت متخصصان اطلاعات است (ص، 34)
استاد بیان میکنند هرچند که در کشور خوشبختانه شاهد اقبال ورود داوطلبان به کتابداری و اطلاعرسانی هستیم و به همین واسطه هم شاهد رشد قارچگونه گروههای آموزشی در مقاطع مختلف میباشیم، اما باید به این واقعیت تلخ اعتراف کنیم که دانش دانش آموختگان با نیازهای جامعه و بازار کار همخوان نیست. اکنون بازار کار اقبالی به استخدام آنها نشان نمیدهد. ناخرسندانه باید اعتراف کرد که جامعه همچنان به دلیل دیدگاه سنتی خود درباره حرفه کتابداری و اطلاعرسانی، فاصله خود با آن را حفظ کرده است (ص، 42)
همه ما شاهد گلهمندی اکثریت دانشجویان تازه وارد به رشته علم اطلاعات در باره عدم شناخت جامعه از حرفه آنها هستیم. همین امر نیز در جای خود باعث نوعی یاس در میان دانشجویان در باره آینده خود و حرفهشان شده است (ص، 43)
در تدوین برنامههای جدید برای این رشته لازم است به محتواهایی بیندیشیم که آموزش آنها به دانشجویان بتواند دانش و مهارت مدیریت اطلاعات در عصر تغییرات را در آنها ایجاد کند. باید این جرآت را در دانش آموختگان خود ایجاد کنیم که وب و گوگل را پاسخ به همه چیز تلقی نکنند. درسهای جدید باید همچنان ارزشمندی کارکردهای کتابداری و اطلاع رسانی را در سازماندهی و مدیریت اطلاعات حفظ کند. دانش جدید باید مناسب نیازها و رفتارهای اطلاعیابی جامعه به دانشجویان منتقل شود. دانش کتابداران باید بتواند ادارت، سازمانها، مراکز حرفهای، و تجاری و کارخانهها را متقاعد کند که کار مدیریت اطلاعات در حوزه تخصصی کتابداران است، نه جزء توانمندیهای دبیرخانه و یا روابط عمومی و مانند آنها (ص،43). نکتهای که بسیار با اهمیت است و باید در بازنگری برنامههای آموزشی به آن توجه نمود آن است که مخاطبان ما در بازار کار فقط کتابخانهها نیستند بلکه هر نوع سازمان یا مرکزی که فرآیند امور آن به اطلاعات و مدیرت اطلاعات نیاز دارد میباشند (ص، 43)
د) سر فصلها و محتوای آموزشی رشته
در سال 1370وزارت علوم، تحقیقات و فناوری (آییننامه واگزاری اختیارات برنامهریزی درسی به دانشگاههای دارای هیأت ممیزه) را ابلاغ کرد. در رشته کتابداری و اطلاع رسانی نیز مانند سایر رشتههای بازنگری در سرفصلهای سطوح مختلف در دانشگاههای، اصفهان، الزهراء، تبریز، تهران، شهید چمران اهواز و فردوسی مشهد آغاز شد. همزمان با دانشگاهها، انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران نیز کار بازنگری برنامههای درسی را شروع کرد. اگر چه تلاشهایی در برخی دانشگاهها صورت گرفت، هیچ کدام به تغییر نهایی برنامه درسی رشته در دوره کارشناسی منجر نشد. (چشمه سهرابی، حیدری و عظیمی وزیری، 1396). دیدگاه دکتر فتاحی در مورد بازنگری در نظام آموزشی و اطلاعرسانی این است که در برخی کشورها به سرعت رخ داده و در برخی دیگر به کندی حرکت لاک پشت می باشد(ص، 42)
در سال1388سرفصلهای دوره کارشناسی با تغییرات گسترده مصوب و ابلاغ شد. برنامههای درسی کارشناسی ارشد در سه گرایش (مطالعات کتابخانههای عمومی، مدیریت کتابخانههای دانشگاهی و مدیریت اطلاعات) در سال 1390 و 1391 تصویب و ابلاغ شد. افزون بر این در مقطع دکتری نیز گرایش (بازیابی اطلاعات و دانش) در سال 1392 تصویب و ابلاغ شد. از دیگر اقدامات، تلاش در جهت تغییر نام رشته بود که در سال 1391 نام رشته از (کتابداری و اطلاعرسانی) به (علم اطلاعات و دانششناسی) تغییر کرد و به دانشگاهها اعلام شد. دکتر فتاحی از دست اندارکاران اصلی تغییر نام رشته کتابداری و اطلاع رسانی به علم اطلاعات و دانش شناسی بوده است. .(چشمه سهرابی، حیدری و عظیمی وزیری، 1396)
از دیدگاه دکتر فتاحی رشته علم اطلاعات و دانششناسی در سطح جهان و در قلمرو آموزش عالی، به ویژه در تعامل با سایر رشتههای علمی و نیز با ورود انواع فناوریهای نوین به کتابخانهها و مراکز اطلاعاتی شاهد تحولات و تغییرات بسیار بوده است. این تحولات را میتوان در تغییر ساختار برنامه درسی، محتوای درسها و گرایشهای پژوهشی به روشنی مشاهده کرد. از سوی دیگر، گسترش نیازهای جامعه به اطلاعات از یک سو و تقاضاهای نوین بازار کار از سوی دیگر، موجب آن شد که سرآمدان این رشته به تدریج در اندیشه بازنگری در نام آن و یافتن نامی باشند که بتوان نشان دهنده ماهیت و کارکردهای نوین آن در پاسخ به نیازها باشد (فتاحی، 1390)
تمایل شدید دانشجویان به تغییر نام و با هدف ایجاد جذابیت برای رشته و نیز مقبولیت اجتماعی در دو دهه اخیر را میتوان یک نیروی پیش برنده به شمار آورد (ص، 62)
ایشان در ابتدای روند تغییر نام رشته معتقد بودند که بایسته است اعضای هیأت علمی، دانشجویان و کتابداران شاغل در این زمینه پویا شده و به لحاظ برنامههای درسی و محتوای درسها، تعامل با سایر رشتههای مرتبط با حرفه، مسئلهیابی برای پایاننامهها، همایشهای تخصصی، تالیف کتابهای مورد نیاز، راه اندازی مجلههای جدید و یا بازنگری در خط مشی مجلههای موجود، انتشار مقالههای تخصصی، و نهایتا فعالیتهای حرفهای و علمی در قالب انجمنهای کتابداری آماده شوند. (فتاحی، 1390)
اکنون که به انتظار جامعه علم اطلاعات و دانششناسی برای تغییر نام در جهت سازگاری با شرایط جدید و در راستای ارتقاء جذابیت و منزلت آن پاسخ داده شده و به اصطلاح انتظارات برآورده شده است جا دارد که این حرفه به انتظارات جامعه برای دسترسی بهتر به اطلاعات و دانش و نیز ارائه خدمات تخصصیتر پاسخ دهد تا این تغییر نام از توجیه واقعی برخوردار شود. (فتاحی،1390)
نتیجهگیری: در همه حوزهها صاحبنظران و اندیشمندانی وجود دارد که پیشرفتهای آن حوزه مرهون تلاشها و دیدگاههای آن اندیشمندان هست. در رشته علم اطلاعات و دانششناسی دکتر فتاحی از همچون جایگاهی برخوردار هست. ایشان از چهرههای ماندگاری است که اقدامها و فعالیتهای تخصصیاش در تالیف و تدریس خلاصه نشده بلکه با راهاندازی اولین گروه بحث تخصصی رشته، تاسیس و راهاندازی مجدد انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران بعد از انقلاب اسلامی، راهاندازی مجلات تخصصی، برگزاری همایشهای ملی و منطقهای و... اثرگذاری اجتماعی خود را به نمایش گذاشته است. دیدگاههای ژرف ایشان در مباحث علمی و آموزشی و اقدامات موثر صورت گرفته به حدی است که بخشی از آنها در این کتاب (اندیشه ها و دغدغه های حرفه ای) و برخی نیز در کتاب «گوهر ماندگار»(۱۳۸۸) به تصویر کشیده شده و مطالعه آن را به همه علاقهمندان این حوزه توصیه میکنیم.
محمدی، مهدی؛ میرزاخانی، شهناز (1400) . « دغدغههای دکتر فتاحی درباره آموزش علم اطلاعات و دانششناسی». ستون تورقی و درنگی و گوشه چمنی لیزنا: شماره 54، 9بهمن ۱۴۰۰.
-------------------------------------------------------
منابع:
اورعی، نرگس؛ ملکوتی، نرگس (1396). اندیشهها و دغدغههای حرفهای مجموعه نوشتههای کوتاه، سرمقاله و مصاحبههای دکتر رحمت الله فتاحی درباره مسائل حرفهای در علم اطلاعات و دانش شناسی، تهران: چاپار، اساطیر پارسی.
بنکداری، نسرین؛ مهران، گلنار؛ ماهروزاده، طیبه و هاشمی، عباس (1395). ویژگی استاد شایسته در آموزش عالی ایران: یک مطالعه کیفی، رهیافتی نو در مدیریت آموزشی، 1(25)،117-135.
چشمه سهرابی، مظفر؛ حیدری، غلامرضا و عظیمی وزیری، افروز( 1396). از کتابداری تا علم اطلاعات و دانش شناسی: تاریخنگاری، زمینههای شکلگیری و سیر تحول عنوان رشته در ایران، کتابداری و اطلاع رسانی ،20(2)،3-41.
زارعزیدی، علیرضا (1396). نقش آموزش نیروی انسانی در بهبود بهرهوری سازمانها، هشتمین کنفرانس بین المللی روانشناسی و علوم اجتماعی، ۳۱ تیر، تهران.
شهبازی، رحیم؛ فهیمنیا، فاطمه؛ حکیمزاده، رحیم و فدایی عراقی، غلامرضا (1394). تحلیل سرفصلهای برنامههای درسی کارشناسی ارشد و کارشناسی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی بر اساس فرصتهای شغلی نوظهور مبتنی بر فناوری اطلاعات در بازار کار جهانی، کتابداری و اطلاع رسانی،18(2)،103-140.
فتاحی، رحمت الله (1390). تغییر نام کتابداری و اطلاع رسانی. پژوهشنامه کتابداری و اطلاع رسانی،2(1)، ۹-۱۲
قلیزاده صیامی، اصغر (1387). نشریه رشد آموزش علوم اجتماعی، 41،53-61.
میرآشتیانی، الهام (1385). جامعهشناسی آسیبهای نظام آموزشی کشور، راهبرد،14(2)، ۶۳- ۸۶.
------------------------------------------------------------
1.دانشیار و عضو هیأت علمی گروه آموزشی علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه قم ،قم،ایران،این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
2.دانشجوی کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه قم، قم، ایران، این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
[3] .عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد،مشهد،ایران،این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.