داخلی
»پژوهش و نگارش (پاورقی)
به نمودهای گوناگون پیشینههای فرهنگی و زیستی باید توجه شود
افکار و اندیشههای دیگران چنان در تاروپود افکار، اندیشهها و تصویرهای روزمرۀ ما در هم تنیده شده است که تشخیص و تفکیک آنها از همدیگر دشوار است. انسان اجتماعی اشاره به همین دارد که ما، فرهنگمان، تمدنمان، افکارمان، آثارمان، و هر نوع بروندادمان شبکۀ درهمتنیدهای هستیم که آنها را در شرایط و موقعیتهای گوناگون و تازه زندگی میکنیم. در واقع ما چیزی جز همین شبکۀ در هم تنیدۀ سنتها و فرهنگهای علمی و فنی نیستیم که از گذشتههای دور تا الان روی هم انباشته شده است. این گذشتۀ فرهنگی و تمدنی، چه از طریق زبان و چه سنتها و قراردادها، و نیز هرگونه شرایط و بافت فرهنگی و زیستی دیگر بر کنش و تولید فرهنگی ما تاثیر دارد، آن را محدود میکند، به آن جهت میدهد و نیز ابزارها و امکاناتی را در اختیارش قرار میدهد.
به راحتی میتوان ملاحظه کرد که تا چه حد تحت تاثیر افکار و اندیشههای پیدا و پنهان خودمان و دیگری از گذشتهای هستیم که در قالب انواع محصولات فرهنگی و تمدنی، از جمله کتاب، مقاله و سایر محصولات و کنشهای انسانی و طبیعی در ما حضور دارد و یا بر ما تاثیر میگذارد. یک محقق و نویسندۀ خلاق بیش از هر فرد دیگر باید بتواند چنین حضور در هم تنیدۀ محسوس و نامحسوسی را درک کند و تا حد ممکن از مزایای آن استفاده کند و از محدودیتها و ناخواستههای آن دوری کند. چنین حضور گستردۀ "دیگری" در رفتار و کنشهای گوناگون انسانها به این معنا نیست که اسیر جبر مطلق گذشتۀ زیستی و فرهنگی هستیم. زیرا باید بر این نکته نیز تاکید کرد که خود این گذشته نیز یک دستاورد فرهنگی و تمدنی انسانی است که ذره ذره با کنشهای انسانی بر روی هم انباشت شده است. ادامۀ حضور انسان و کنشهای او به این معناست که وی میتواند در آنها تغییری مثبت یا منفی ایجاد کند. بدیهی است که کم و کیف این تغییرات به دانش، مهارت و تلاشهای فردی و اجتماعی آحاد یک ملت وابسته است. اما به یقین معلمان، محققان، متخصصان، مخترعان، نویسندگان، و سایر تولیدکنندگان آثار فکری در خط مقدم این جبهه هستند.
یک محقق و نویسندۀ نوعی باید بتواند گذشتۀ فرهنگی و زیستیاش، از هر نوع را بشناسد، آن را درک و هضم کند تا در صورت نیاز و به وقت نیاز از آنها استفاده کند. نکتۀ بسیار مهم این است که وی باید دانش و مهارت خود را در حد و اندازهای رشد داده باشد و در خود انباشته باشد که به وقت نیاز در وی بجوشد. انباشتگی مهارتها و دانش باید به حدی باشد که حداقل سرنخی از آنها را داشته باشد تا در زمان مناسب بتواند به پاسخ مناسب دست یابد. این سرنخ میتواند بخشی از اطلاعات مورد نظر، منابع پاسخ، مهارتهای اطلاعیابی، و سایر چیزهایی باشد که از یک محقق و نویسنده ماهر انتظار داریم. سازوکارهای اجتماعی مثل کتابخانه، انواع پایگاهها و نظامهای اطلاعاتی نیز با توجه به ارزش و اهمیت دسترسی احتمالی به همین اطلاعات یا سرنخهای اطلاعاتی است که با هزینههای گزاف طی سالها انباشته شده است.
نکتۀ اساسی دیگر این که یک محقق در مطالعۀ پیشینهها، داشتهها، و راهحلها باید به همۀ انواع گذشتۀ فرهنگی و زیستی در گستردهترین شکل آن توجه داشته باشد. چنین نگاهی است که موجب جوشش خلاقیتها میشود؛ محدود شدن به متنهای نوشتاری، آن هم بدونتوجه به بافت فرهنگی و اجتماعی متنها از جمله موانع جوشش خلاقیت و نوآوری در پژوهش و نگارش است. در واقع وی باید بتواند این توان را در خود تقویت کند که هر متن و تصویری را در بافتی گسترده و وسیع مطالعه کند. برای مثال، تصویرهای متنی محصول تصویرهای ذهنی و زبانی است و این تصویرها نیز تنها بخشی کوچک از تصویرهای حسی، حرکتی و شناختی، و نیز محصول تعامل انسان با محیط درونی و بیرونی است. در این صورت به این نکته هدایت میشویم که متنها و تصویرهای ذهنی به بیرون خودش، و به محیط درونی و بیرونی اشاره دارد (و یا به زبان سادهتر، محصول تصویرسازی مغز از تعامل بدن، از جمله خود مغز با محیط درونی و بیرونی است). همین رویکرد و نگاه به تصویر و متن میتواند بر کم و کیف تولید تصویرها و خلاقیتهای ذهنی تاثیر مثبتی ایجاد کند.
نکتۀ مهم دیگر آن که در مطالعۀ پیشینهها باید متناسب با نیاز به لایههای گوناگون یک متن توجه داشت؛ یک محقق و نویسندۀ خلاق به ناداشتههای یک متن هم توجه خواهد داشت و از آن ایده خواهد گرفت! به عبارت دیگر با داشتههای خود متوجه ناداشتههایی میشود که بهتر است در متون، منابع و بروندادهای احتمالی آن وجود داشته باشد. بدین ترتیب وی میتواند محصولی نوآورانه تولید کند. وی حتی میتواند داشتهها و ناداشتههای گوناگون را با هم ترکیب کند تا محصولی تازه ابداع شود.
اوج خلاقیت و نوآوری در مطالعۀ پیشینهها زمانی خواهد بود که پیشینهها از هر نوع در یک بافت گستردۀ فرهنگی و زیستی با همدیگر ترکیب، یا از هم تجزیه شوند و یا با خواستهها و داشتههای محقق و در بافتهای گوناگون با هم ترکیب و تجزیه شوند. منظور از تجزیه و ترکیب در این جا هرگونه ترکیب یا تجزیۀ احتمالی نتایج و داشتهها از حوزههای متعدد علوم و فنون است. زیرا بسیاری از تحولات نوآورانه زمانی رخ داد که پیشینههای یک حوزۀ علمی و فنی به حوزههای دیگر منتقل شد. رواج مطالعات میانرشتهای نتیجۀ همین راهبردها و پیوندها بوده است.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.