کد خبر: 19444
تاریخ انتشار: یکشنبه, 23 فروردين 1394 - 09:24

داخلی

»

برگ سپید

مترجم دردها

مجید صمیمی نژاد
مترجم دردها


 

از دوستانی که در برگ سپید همت گماشته‌اند تا از کتاب‌هایی که خوانده‌اند شرحی در این صفحه بنویسند و دیگران را نیز به خواندن آ‌ن‌ها و نیز نگارش تجارب خود از خواندن برانگیزند، سپاسگزارم که به من نیز سهمی در این شادی بی‌بدیل داده‌اند. در دنیای خواندنی‌ها، آن‌چه بیش از همه مرا به خود مجذوب کرده است، ادبیات است. از روزن ادبیات دنیا را شناخته‌ام و مردمان را و تاریخ را و نیز راه و رسم زیستن را.

 

     به فراخور محدودیت جنسیت و کنجکاوی به شناخت سرشت زن مثل بسیاری از مسائل فکری خود باز به ادبیات روی آورده‌ام. با احترام به همه زنان به تصویر کشیده شده در تاریخ ادبیات بشر از ونوس تا پنه لوپ، ژولیت تا دزدمونا، تهمینه تا سودابه، لیلی تا شیرین و ... در مجموعۀ زنانه است می‌کوشم آثاری را معرفی کنم که قهرمان اصلی آن زن است، اما نه زنی قهرمان، نه زنی صرفاً اغواگر، نه اسطوره‌ای شمشیر به‌دست به تکاپوی جبران طعنۀ مردان بر ضعف و نقص زنان، که زنانی در دنیای واقعی اکنون، سازگار و پذیرندۀ واقعیت، زنانی ملموس که بیش و کم در پیرامون خود نیز دیده‌ایم و آغشته‌اند به رنج‌ها و کامیابی‌ها، بر آن شدم چهار کتاب ذیل را که  در نگاه من تصویری واضح از آن‌چه زن است ارائه می‌دهد و نه الزاماً آن‌چه باید باشد یا نباید، معرفی کنم:

 

-          مترجم دردها / جومپا لاهیری

-          چراغ‌ها را من خاموش می کنم/ زویا پیرزاد

-          داستان آن‌ها / دومینیک منار

-          هزار خورشید تابان / خالد حسینی

 

بی‌گمان دانش نگارنده در خواندن تمامی آثاری از این دست محدود بوده و شاید این تقسیم‌بندی او نیز مناقشه‌برانگیز باشد. لیکن قرار بر آن است که اینجا شرمساری‌های بیهوده را کنار بگذاریم و بی‌ملاحظه قضاوت‌ها تمرین نوشتن و گفتن کنیم. پس ای دوستان شما نیز در گسترش این بحث به من بپیوندید. در رد یا تایید سخنی بگویید. بنویسید که کدام تصویر از زن را در آثار ادبی تابناک‌تر از بقیه به یاد می‌آورید: زن آثار بالزاک؟ معشوقۀ جفاکار قهرمان داستان اعترافات یک کودک زمانه اثر آلفرد دوموسه؟ پنه لوپ همیشه وفادار در اودیسه هومر؟ دئای نابینا و بینوا و پرنسس جوزیان زیبا و بی‌رحم در مردی که می‌خندد ویکتور هوگو؟ زنان محروم و منفعل قصه‌های تهمینه میلانی در برخی از فیلم‌هایش یا برعکس زنان طغیانگر و انتقام‌جوی دیگر فیلم‌هایش؟ زنان قصه‌های دانیل استیل، یا...؟ من منتظر نوشتن شما هستم.

 

 

مترجم دردها

(زنانه است – 1)

 

برنده جایزه ادبی پولیتزر سال 2000 میلادی و هفت جایزه معتبر دیگر

 

جومپا لاهیری نویسنده مجموعه داستان مترجم دردها، زاده 1967 میلادی، نویسنده‌ای هندی‌الاصل است که در سن 18 سالگی تبعیت آمریکا را پذیرفته است. دغدغه لاهیری در این اثر و اثر دیگرش خاک غریب، توصیف حال مردمانی است که از سرزمین هند به ایالات متحده مهاجرت کرده‌اند. درونمایه عمده داستان‌های او در این کتاب تقابل فرهنگ هندی و سبک زندگی آمریکایی است.

 

مترجم دردها مجموعه 9 داستان است که در سال 2000 میلادی برنده جایزه ادبی پولیتزر شده است. این جایزه معتبرترین جایزه روزنامه‌نگاری آمریکاست که به نویسندگان نیز تعلق می‌گیرد. همچنین این کتاب برنده جایزه پن-همینگوی، بهترین کتاب اول نیویورکر و جوایز دیگر شده است. ماجرای اکثر داستان‌های مترجم دردها به تصویر کشیدن فرهنگ هندی در کنار فرهنگ غربی، زنان هندی (بنگالی)، غربت، سردی عواطف همسرانی است که عمدتاً تحصیل کرده‌اند و در آنسوی دنیا، کشور آمریکا، دیگر به تدریج به شهروندانی غیر هندی تبدیل شده‌اند. زنان قصه‌های لاهیری در حال پیدا کردن خویشتن خویشند.

 

اگر از توضیحات انتهای کتاب که به قلم نویسنده آمده است چشم‌پوشی کنیم، به زعم بنده داستان نخست (موضوع موقت)، داستان پنجم (جذاب) و داستان واپسین (سومین و آخرین قاره) در برگیرنده اندیشه‌های اصلی نویسنده در تدوین این اثر بوده‌اند. داستان نخست ویرانشهری است که نویسنده از زندگی در حال فروپاشی یک زوج دانشجوی هندی در آمریکا ترسیم می‌کند. این زوج مدتی است نوزاد خود را در بدو تولد از دست داده‌اند. تنها چیزی که عواطف ایشان را دوباره زنده می‌کند، قطع موقت برق به مدت یک ساعت در شب است و شام خوردن آن‌ها در تاریکی گرد یک شمع و بازگویی خاطرات.

 

در داستان پنجم، جذاب، مناسبات دلدادگی یک دختر جوان آمریکایی با یک مرد هندی (بنگالی) متاهل را می‌خوانیم. دخترک در پی مردی که هر دم از او دورتر می‌شود می‌کوشد با فرهنگ بنگالی آشناتر شود و میزان زیبایی همسر دِو، مرد بنگالی، را از  تماشای فیلم‌های مادوری دیکشیت، هنرپیشه هندی، حدس بزند. آخر مرد روزی به او گفته بوده که همسرش شبیه آن هنرپیشه است.

 

در داستان واپسین، سومین و آخرین قاره، به نوعی آرمانشهر نگارنده در تعامل فرهنگی با دنیای بیگانه را مشاهده می‌کنیم. داستان مردی سخت‌کوش که در جوانی هند را با خاطره مرگ رقت‌انگیز مادر روان‌پریش خود به سمت انگلیس ترک گفته است و پس از فارغ‌التحصیلی در انگلستان به سومین و آخرین قاره، آمریکا پا گذاشته است تا کارشناس پردازش اطلاعات در کتابخانه کالج اِم.آی.تی. در بوستون باشد. او تنها شخصیتی است که در سراسر داستانهای این مجموعه، با افتخار از هندی بودن و هندی ماندن خود دم می‌زند و زندگی سعادتمند در کنار همسری که در ابتدا با هم حس غریبگی داشتند. مرد هر وقت پسرش دلسرد می‌شود به او گوشزد می‌کند که «همانطور که من توانستم در سه قاره از دنیا گلیم خودم را از آب بیرون بکشم، او هم می‌تواند از پس مشکلاتش بر بیاید».  

 

ترجمه کتاب، بسیار روان و جذاب است. از جمله نقاط قوت این ترجمه می‌توان به کوشش در خور تقدیر مترجم در حفظ طنز پنهان و ملیح قلم نویسنده در سراسر داستان‌ها اشاره کرد. در پایان معرفی این کتاب پاراگرافی از آخرین داستان این مجموعه را با هم می خوانیم:

 

«... اسم همسرم مالا بود. ازدواجم را برادر بزرگ‌ترم و زنش ترتیب داده بودند. من نه اعتراضی داشتم، نه شور و شوق خاصی. ازدواج وظیفه‌ای بود که از من مثل هر مرد دیگری انتظار می‌رفت. مالا دختر یک معلم مدرسه در بلاگاته بود. به من گفته بودند آشپزی و بافتنی و گل‌دوزی بلد است؛ نقاشی هم می‌کند و اشعار تاگور را از بر می‌خواند. ولی هیچ کدام این هنرها جبران بی‌بر و رویی‌اش را نمی‌کرد. این بود که زیاد خواستگار نداشت؛ بیست و هفت سالش شده بود و پدر و مادرش از ترس این که مبادا برای همیشه توی خانه بماند، حاضر شده بودند دختر یکی یکدانه‌شان را به آن ور دنیا بدهند ...».

 

مترجم دردها/ نویسنده: جومپا لاهیری؛ ترجمه امیر مهدی حقیقت.- تهران: نشر ماهی، 1380. چاپ نهم: 1393

برچسب ها :
گندم
|
iran
|
1394/02/31 - 08:47
0
0
بسیار خوب بود. باتشکر از تلاشتان .
فاطمه دهقانی پیشه
|
Iran
|
1394/02/06 - 10:26
1
1
سلام. قلم خوبی دارید امیدوارم با کوششهای شما همه ما بتوانیم از خواندن کتاب های خوب درس بگیریم و لذت ببریم.
سهیلا
|
Iran
|
1394/02/02 - 23:59
0
1
سلام. این کوشش جنابعالی قابل تحسین است. امیدوارم با چنین تلاشهایی، به کتاب نزدیکتر شویم.
الیناز
|
Iran
|
1394/01/25 - 00:24
1
6
با سلام از متنتان بسیار لذت بردم واقعا جای همچین متنهایی خالی بود من این کتاب را خوندم ولی با این نگارش خوبتون ترغیب شدم بار دیگه با دیدی متفاوت بخونم مرسی
خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: