کد خبر: 14647
تاریخ انتشار: شنبه, 30 فروردين 1393 - 08:24

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

گاهی دور گاهی نزدیک

درباره‌ی یک صنف نامحترم یا، چگونه ناشران را ورشکسته کنیم؟

      مهران موسوی
درباره‌ی یک صنف نامحترم یا، چگونه ناشران را ورشکسته کنیم؟

 

لیزنا (گاهی دور/ گاهی نزدیک: 80)، مهران موسوی، کارشناس ارشد کتابداری و اطلاع رسانی:  در ایران یک صنعت نشر داریم، و یک صنف بسیار نامحترم دیگر که کارش عبارت است از اسکن‌کردن کتاب‌های موجود در بازار و انتشار نسخۀ پی‌دی‌اف آن کتاب‌ها در اینترنت. اولی که تکلیفش معلوم است، به مؤلف و مترجم و ویراستار و حروفچین و نمونه‌خوان و گرافیست و صفحه‌آرا و ناظر چاپ پول می‌دهد و کتاب تولید می‌کند. یک سری شغل هم از صدقۀ سر کتاب‌هایی که ناشران تولید می‌کنند ایجاد می‌شود، از جمله پخش کتاب، کتاب‌فروشی و... . حتی آن کارگری که دم پاساژ داد می‌زند و کتاب تبلیغ می‌کند از این راه پول درمی‌آورد. نان این‌همه آدم از تولید کتاب درمی‌آید و هرچه ما بیش‌تر کتاب بخریم، آن‌ها بیش‌تر سود می‌کنند، و هرچه ما بیش‌تر کتاب بخریم، کتاب ارزان‌تر می‌شود. کتابی که در پانصد نسخه چاپ می‌شود، طبعاً گران‌تر از کتابی درمی‌آید که تیراژش پانصدهزار نسخه است، چون یک سری هزینه‌ها ثابت‌اند، مثل هزینه‌ی ویرایش، نمونه‌خوانی، طراحی جلد، نمایه‌سازی، صفحه‌بندی و... . حالا چطور می‌شود این‌همه آدم را از نان‌خوردن انداخت؟ با اسکن‌کردن آن کتاب‌ها و حراج‌شان در اینترنت، یا افست‌کردن‌شان. در این فضای بی‌در‌و‌پیکر می‌بینیم عده‌ای می‌آیند مثلاً نسخۀ پی‌دی‌اف رمان در جست‌وجوی زمان ازدست‌رفته را حراج می‌کنند. چرا؟

 

1. چون کتاب گران است. الف) تخم‌مرغ هم گران است، اما ما تخم‌مرغ هم می‌دزدیم؟ ب) کتاب گران است، و ما می‌توانیم کتاب کم‌تر بخریم، و برای خواندن کتاب‌های دوست‌داشتنی عضو کتابخانه بشویم یا از دوست‌مان قرض بگیریم. کتابخانۀ ملی و کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران انباشته از کتاب‌های خوب‌اند. ج) ما برای پست‌ترین اجناس چینی و احمقانه‌ترین گوشی‌های موبایل و مسخره‌ترین لباس‌های تولیدی تن‌دُرُست سخاوت‌مندانه اسکناس خرج می‌کنیم، به کتاب که می‌رسیم می‌گوییم گران است. هه!

 

2. زمانه عوض شده، حالا دنیا دارد به‌سمت نشر الکترونیک حرکت می‌کند. الف) بر فرض که این ایده درست باشد، چرا باید نسخه‌های غیرقانونی را دانلود کنیم؟ ب) سایت‌هایی هستند که با رضایت ناشران اصلی یا مؤلفان نسخه‌های الکترونیکی را می‌فروشند، از جمله سایت فیدیبو، نشر ناکجا، نشر نوگام (این‌یکی رایگان است) و... . اگر از کتاب‌های کاغذی زده شده‌ایم، می‌توانیم برویم از این سایت‌ها خرید کنیم.

 

3. ناشران اگر خیلی مقید به کپی‌رایت بودند، پول یوسا[1] و فوئنتس[2] و مارکز[3] را می‌دادند و حق آن‌ها را نمی‌خوردند. چرا ما حق آن ناشرها را رعایت کنیم؟ الف) خیلی از ناشران تازگی‌ها حق‌و‌حقوق ناشر اصلی را پرداخت می‌کنند و درعین‌حال می‌بینند همین کتاب‌ها هم سر از دزدبازار صنف اسکن‌کنندگان درمی‌آورند. ب) بعضی از کتاب‌هایی که نصیب دزدان سرگردنۀ پی‌دی‌اف‌ساز می‌‌شود تألیفی است.

 

4. مهم خواندن کتاب است، چه اهمیتی دارد چه کسی تولیدش کرده؟ با کتاب‌خواندن می‌شود این مملکت را نجات داد، عقب‌ماندگی ما ناشی از همین کتاب‌نخواندن است. پی‌دی‌اف، کتاب را می‌برد بین تودۀ مردم؛ از همین راه است که می‌شود توده‌ها را هدایت کرد. الف) کتاب را چه کسی تولید می‌کند؟ ناشر. وقتی ناشر به همت این دوستانِ دزد ورشکسته شد، دیگر کی می‌خواهد کتاب تولید کند که بعد مثلاً توده‌ها فرهیخته شوند؟ ب) این تصویر سانتی‌مانتال از فعالیت ناشران ناشی از این ایده است که مگر نویسنده و مترجم برای پول کار می‌کنند؟ مگر می‌شود عمل متعالی نوشتن یا ترجمه را با پول سنجید؟ هر وقت به تویی که کارمند بانکی گفتند ارزش زحمات‌تان اجلّ از آن است که با چرک کف دست آلوده‌اش کنیم، به نویسنده و مترجم هم بگویند ارزش کار شما معنوی است و با مادیّات نمی‌توان سپاسگزارش بود.

 

5. گورِ بابایِ تو و امثال تو، دلم می‌خواد کتاب اسکن کنم، به تو هیچ ربطی نداره، اصلاً غلط کردی. الف، ب، ج و د) منطقی‌ترین حرفی که از این‌ها می‌شنویم همین است، واقعاً هم نسبت به استدلال‌های دیگرشان منطقی و صادقانه‌ است.



[1] Jorge Mario Pedro Vargas Llosa

[2] Carlos Fuentes Macías

[3] Gabriel José García Márquez

 

 

 

برچسب ها :
ketabdar
|
Iran
|
1393/01/31 - 11:45
0
0
به قول استادمون که همیشه می گه شغل ما با سر آدمها سرو کار داره: تا وقتی نیازهای اولیه مردم از جمله خوراک، پوشاک و مسکن برآورده نشده باشد، نباید انتظار داشته باشیم مردم به سمت کتاب و دانایی که همان مغزماست و در کتابخانه ها و کتاب جلوه می کنه کشیده شوند.
اصلا همکاران خوبم دقت کردید از وقتی اوضاع اقتصادی عوض شده و دلار رفته بالا چقدر افت عضویت داشتیم؟
اگر کتابخانه شما در منطقه مرفهی قرار دارد و اعضای شما کم است دیگر واقعا باید فکری به حال آن کرد؟
کتابدار آنلاین
|
Iran
|
1393/01/30 - 18:12
0
2
به نظر من بزرگترین ایراد اینه که ما نسخه آنلاین منابع رو نداریم به هر حال این یه چیزیه که دنیا داره به اون طرف میره بهترین راه اینه که یه روش کشف بشه که یک فایل وقتی از روی یک سیستم دانلود شد فقط روی همون سیستم جواب بده و بعد از مثلا 2 هفته خودش فایل خراب بشه تا هر کی خواست مجبور باشه فایل رو از یه جایی به صورت الکترونیک بخره ( مخصوصا خود ناشر ) و اینجوری هم فرهنگ انتشار آنلاین جا میفته و هم ناشر ضرر نمیکنه
مهرداد
|
Iran
|
1393/01/30 - 12:14
14
1
آقا، جان هر کی دوست داری، به همان روح مارکز تازه مرحوم شده قسمت می دهم دست از این مته به خشخاش فشاری بردار. بزار ملت نون و تخم مرغ رو به نرخ روز بخورند و در جستجوی زمان از دست رفته را به ثمن بخس، اصلن با دزدی! تو کی دیدی کارگر کتاب فروشی رمان مارسل پروست یا تاریخ تمدن ویل دورانت رو سر گذر انقلاب داد بزنه؟ غیر از تبلیغ کتاب آموزش تافل و انگلیش فور یو چیز دیگه ای هست؟ راستی کجا دیدی مردم رو همین جوری راه بدن به کتابخانه ملی و کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ملت مستاصلن من بمیرم بذار اعصابشون سر جاش باشه خواهشا
خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: