کد خبر: 22692
تاریخ انتشار: شنبه, 03 بهمن 1394 - 16:22

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

گاهی دور گاهی نزدیک

فقر خواندن و مطالعه: بحثی در خصوص علل و راهکارها

رسول زوارقی
فقر خواندن و مطالعه: بحثی در خصوص علل و راهکارها

 

(لیزنا، گاهی دور/ گاهی نزدیک:۱۴3): دکتر رسول زوارقی، عضو هیئت‌علمی گروه علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه تبریز و رئیس انجمن علمی کتابداری و اطلاع‌رسانی استان آذربایجان شرقی

 

یکی از اصلی‌ترین شاخص‌های رشد و پیشرفت هر جامعه‌ای وضعیت کتاب، کتاب‌خوانی، مطالعۀ آن جامعه است. در این‌که خواندن و مطالعه تأثیر عمده‌ای در رشد فردی و اجتماعی شهروندان دارند شکی نیست. این گفته که «دانایی توانایی است»[1] یا «توانا بود هر که دانا بود»[2] نیز مورد تأیید هر شخص عقلایی و منطقی است. بااین‌وجود در اینکه جامعۀ ما کم خوان است و میزان مطالعه در آن از 2 تا 15 دقیق در نوسان است نیز شکی نیست.

 

حال این سؤال طرح می‌شود چرا علی‌رغم اهمیت این موضوع و اذعان به ضعف در این زمینه، همچنان کم می‌خوانیم و مطالعه می‌کنیم؟ علت این پدیدۀ فقر کتاب‌خوانی چیست؟ و راه علاج این بیماری مهلک را می‌توان در کجا یافت؟

پاسخ این پرسش را می‌توان به چند طریق پاسخ داد. اول اینکه شاید علت عدم گرایش ما به خواندن، عدم نیاز به آن باشد. ولی آیا واقعاً چنین است؟ اگر چنین است چرا جامعۀ ایرانی ازنظر عضویت در شبکه‌های اجتماعی مبتنی بر موبایل رتبه‌های سوم تا چهارم را به خود اختصاص داده است؟ آیا در این شبکه‌های اجتماعی کاری به‌غیراز عمل خواندن انجام می‌شود (هرچند که خواندن به این شیوه، خواندنی سطحی، مقطعی، بدون برنامه، و غیرهدفمند ارزیابی می‌شود که کمتر علم نافع را منجر می‌شود).

 

دوم اینکه علت این مسئله می‌تواند عدم نیاز به اطلاعات باشد. ولی آیا چنین است؟ اگر چنین است چگونه جامعۀ ایرانی بدون استفاده از اطلاعات کارهای علمی، آموزشی، پژوهشی، حرفه‌ای و حتی روزمره خود را پیش می‌برند؟ شاید که علت اصلی استفاده از شیوۀ آزمون‌وخطا در حل مسائل حتی مهم جامعه همین مهم باشد؟

 

سوم اینکه علت این مسئله می‌تواند عدم عادت به خواندن باشد.

در این خصوص می‌توان پرسید که بهترین سن و مکان برای عادت دادن به مطالعه و خواندن، کی و کجاست؟ در پاسخ می‌توان گفت که بهترین سن 3 سالگی (و شاید قبل از آن) است. بهترین مکان نیز خانواده و بعدازآن مهدکودک‌ها، مدارس، و کتابخانه‌ها می‌باشند. در خصوص خانواده و تأثیر آن در تثبیت عادت به مطالعه در میان فرزندان می‌توان گفت که معلوم نیست والدین نسل جدید چگونه به‌عنوان الگویی عملی، کودک خود را به خواندن و مطالعه عادت می‌دهند. آیا به‌واقع تلویزیون، رسانه‌های مجازی، و تلفن‌های همراه این مجال را به ما می‌دهند که کودک خود را به‌صورت عملی بامطالعه و خواندن آشنا کنیم. اصلاً چند درصد از مادران و پدران برای کودک خردسال خود کتاب می‌خوانند؟ چند درصد از کودکان معصوم این مرزوبوم با صدای قصۀ پدر و مادر به خواب می‌روند؟ چه نسبتی از کودکان این جامعه همراه با والدین خود به کتابخانه می‌روند و شاید برای خرید کتابی جدید به‌صورت دوره‌ای به کتاب‌فروشی‌ها می‌روند؟

 

در خصوص مهدکودک‌ها و مدارس نیز معلوم نیست که در این مکان‌های آموزشی چه چیزی مهم‌تر از خواندن، و مطالعه به فرزندان این مرزوبوم عادت می‌دهند. شاید که علت اصلی این نقصان، آموزش غیرکتابخانه‌محور دروس در نظام آموزشی رسمی است که کودک تنها و تنها بر اساس کتاب درسی رسمی آموزش می‌بیند و نیازی به استفاده از منابع کتابخانه‌ای برای تعمیق درس را احساس نمی‌کند. البته مگر کتاب‌های موسوم به «کمک‌درسی» که همگان از وضعیت آن‌ها آگاهی دارند و می‌دانند که این کتب بیشتر حل‌المسائل همان کتاب‌های درسی هستند تا کتابی در جهت کمک به فهم و درک بهتر مباحث کلاسی. البته باید این نکتۀ مهم را در ذهن داشت که بدون لذت بردن کودک از خواندن یک کتاب و مختار بودن وی در انتخاب آن هرگونه جبر و الزام به خواندن می‌تواند نتیجۀ عکس به همراه داشته باشد.

 

چهارم اینکه علت این مسئله می‌تواند عدم وجود زیرساخت‌های لازم برای خواندن و مطالعه در همین نظام آموزش‌وپرورش رسمی باشد. واقعاً جای سؤال است که چگونه ما شاهد این‌همه مدرسه ابتدایی، راهنمایی، و دبیرستان بدون وجود کتابخانه و کتابدار متخصص هستیم. وجود مدرسۀ بدون کتابخانه و کتابدار متخصص در کجای این عالم امکان‌پذیر است که در کشور ما به‌راحتی پذیرفته می‌شود و از بدنۀ جامعه، دولت، و دانشگاه نیز شاهد اعتراضی در این خصوص نیستیم.

 

پنجم اینکه علت این امر می‌تواند رقبای قدری باشند که سد پیش روی ما هستند؟ شاید تعبیر همگان از این رقبای قدر فضای مجازی و امکانات مبتنی بر فناوری‌های نوین باشد. ولی ما ایرانیان با رقیب قدرتمندتری درگیر هستیم که استفاده از این فناوری‌های نوین را نیز به خدمت خود گرفته است. این رقیب قدر همان تنبلی است. رقیبی که ما را بیننده، و شنوندۀ صرف بار آورده است. این رقیب قدر ما را به‌جایی رسانده که اگر هم بخواهیم لحظه‌ای فارغ از رسانه‌های دیداری بخوانیم فقط علاقه‌مند به خواندن سطحی و صوری مطالبی سطحی، کپی پیستی، و غیر موثق در دسترس‌ترین اطلاعات ممکن هستیم که نمی‌تواند چیزی بیش از یک متن موبایلی باشد.

 

از نتایج این خصیصۀ تاریخی ما ایرانیان که سفرنامه‌نویسان غربی چون پولاک، دروویل، و گوبینو بر آن صحه گذاشته‌اند و مقام معظم رهبری آن را اصلی‌ترین دشمن درونی ملت ایران توصیف کرده‌اند عبارت‌اند از خرخوان تلقی کردن اهل مطالعه و کتاب، آرزوی هیکل ورزشکاری داشتن البته بدون انجام تمرین‌های خاص بدن‌سازی آن، یادگیری زبان انگلیسی در خواب، یادگیری رایانه، مدیریت و بسیاری از چیزها در 24 ساعت یا حتی کمتر از آن و ....

 

خود این تنبلی را می‌توان از نظرگاه‌های متفاوت موردبررسی قرارداد. یکی از آن‌ها تنبلی فردی است. منظور از تنبلی فردی به معنی مخیر بودن شخص به انتخاب لذت آنی در مقابل نفع شخصی در آینده است. مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار در این نوع تنبلی عبارت‌اند از انتخاب کردن، علم به زیان‌آور بودن انتخاب لذت فعلی و سودمند بودن نفع آینده. بنابراین اشخاصی که در این تشخیص خوب عمل نکنند و به‌نوعی دارای تعارض شناختی در این خصوص باشند مزیت‌های نفع آتی را کم‌اهمیت‌تر ارزیابی می‌کنند و لذت آنی را بیشتر.

 

نوع دیگر تنبلی اجتماعی به‌عنوان بازتاب جمعی و کلی تنبلی فردی است. این نوع تنبلی جامعه‌ای را بی‌عمل، و لذت طلب بار می‌آورد که هیچ نوع پیشرفت وجهشی را در آن نمی‌توان متصور بود.

 

البته نوع دیگری از تنبلی اجتماعی نیز وجود دارد که ریمون بودون در کتاب منطق اجتماعی (1364)، آن را ناشی از «اثر منتجه وابستگی متقابل» معرفی می‌کند. در این نوع تنبلی اجتماعی افراد بالشخصه تنبل نیستند و رفتاری نسبتاً مطلوب دارند اما راهبردهای اجتماعی پی‌ریزی شده در سطح جامعه توسط نهادهای ملی اجتماعی آن‌ها را به‌سوی تنبلی وادار می‌کند. مثال بارز آن رسانه‌ای به نام تلویزیون است که علی‌رغم هدف پخش برنامه در جهت ارتقای فرهنگی جامعه (عمل در قالب یک دانشگاه عمومی برای ملت)، با پخش برنامه‌های سرگرم‌کننده، جذاب، و تبلیغاتی در جهت افزایش میزان مخاطبان و تبلیغات، کودکان و نوجوانان را از فرهنگ کتاب‌خوانی غافل می‌کند و منجر به افت تحصیلی و فرهنگی آینده‌سازان یک کشور می‌شود (جوادی یگانه و فولادیان، 1390).

 

دریکی از معدود پژوهش‌های انجام‌شده در خصوص تنبلی در ایران جوادی یگانه و فولادیان (1390) تنبلی را برای اقشار زیر بیش از سایر طبقات معرفی کرده است:

 زنان، افراد 40 تا 49 ساله، متأهلان، جوامع روستایی، تقدیرگرایان، افراد کمتر متوجه به آینده، متمایلان به کارهای زودبازده، افرادی با احساس بی‌قدرتی و بیگانگی اجتماعی. یافته‌های همین پژوهش که در میان 1256 نفر در تهران انجام شد نشان داد که 20 درصد از شهروندان تهرانی تنبلی خود را بسیار زیاد ارزیابی کرده‌اند.

بررسی این متون نشانگر آن است که مجموعه از انواع تنبلی و ریشه‌های مأخوذ از آن می‌تواند توجیه‌کنندۀ کم خوانی در میان ایرانیان باشد. از عدم درک صحیح منافع ناشی از خواندن و مطالعه تا سیاست‌های سردرگم اجتماعی مربوط به نهادهای متولی فرهنگ، عدم درک گوهر نایابی به نام زمان، فقر انگیزه و ...

 

درنهایت باید تأکید شود که ما شاهد رشد مطالعه و کتاب‌خوانی در ایران نخواهیم بود مگر با:

1-افزایش انگیزش خواندن در میان عموم شهروندان ایرانی با اشاره به تأثیرات بلندمدت آن؛

2-پیگیری سیاست‌های همسو بین نهادهای اجتماعی در جهت عدم رغبت زدایی از مقوله مهم خواندن و مطالعه

3-پذیرش و پذیراندن همگانی نیاز واقعی و اجتناب‌ناپذیر به اطلاعات به‌عنوان اصلی‌ترین تجربۀ تمدنی بشر به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم؛

4-تدوین راهبردهایی برای جلوگیری از رفع کاذب نیازهای اطلاعاتی با برنامه‌ریزی‌های جامع در این خصوص در نظام‌های آموزشی رسمی و غیررسمی؛

3-ایجاد جنبشی همگانی خواندن در بین خانواده‌ها و نظام‌های آموزشی رسمی و غیررسمی در جهت ترغیب خردسالان، کودکان و نوجوانان به امر مهم خواندن از گهواره تا مدرسه، و از مدرسه تا دانشگاه؛

4-تدوین راهبردهای عملیاتی و جامع در بین نظام‌های آموزشی رسمی و غیررسمی در جهت ایجاد، تثبیت و گسترش فرهنگ خواندن و مطالعه در بین همگان؛

5-ایجاد زیرساخت‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری خواندن به‌ویژه با ایجاد و گسترش کتابخانه‌های آموزشگاهی فعلی و تجهیز آن‌ها به نیروی انسانی متخصص و باانگیزه علم اطلاعات و دانش شناسی

6-ایجاد و گسترش بخش کودک در کتابخانه‌های عمومی کشور و گسترانیدن آن‌ها به اقصی نقاط کشور از روستاها گرفته تا مراکز حاشیه‌های شهرهای بزرگ

 

منابع:

بودون، ریمون (1364). منطق اجتماعی. ترجمه عبدالحسین نیک گهر. تهران: مروارید.

پولاك، ياكوب ادوارد (۱۳۶۱). سفرنامه پولاك: ايران و ايرانيان .ترجمه کيکاووس جهانداري. تهران: خوارزمي.

جوادی یگانه، محمدرضا؛ فولادیان، مجید (1390). تنبلی اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن. مجله جامعه‌شناسی ایران، 12(3): 137-109

دروويل، گاسپار (۱۳۶۴). سفر در ايران. ترجمه منوچهر اعتماد مقدم. تهران: شباويز.

گوبينو، کنت دو (۱۳۶۷) .سه سال در آسيا. ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوي. تهران: کتابسرا.



[1].  .به نقل از فرانسیس بیکن  Knowledge is Power

[2] . شعری از فردوسی 

برچسب ها :
فاطمه میر حسن پور
|
Iran
|
1394/11/17 - 12:29
0
1
سلام
موضوع جالبی بود. و راهکارهای خوبی را پیشنهاد داده اید. به نظر شما ایا عملامی توان برای مطالعه این مردم کاری انجام داد؟
شهریار
|
Iran
|
1394/11/11 - 15:26
0
0
خسته نباشید آقای دکتر زوارقی با تشکر از مطالب مفید تون
مریم مقدمی
|
Iran
|
1394/11/09 - 17:39
0
3
شاید بتوان گفت د رکشورهای در حال توسعه طبق نیازهای مازلو ما هنوز به مرحله خودشکوفایی نرسیده ایم. و برای همین سبد خریدمان خالی از کتاب است.
به خود شکوفایی رسیدن نیازمند تامین خوراک پوشاک و مسکن است.
موفقیت موفقیت می اورد .. رفاه رفاه... مطالعه مطالعه

مطلب خوبی بود
مریم مقدمی
|
Iran
|
1394/11/09 - 17:37
0
2
با سلام و احترام
مطلب ارزنده ای بود
ممنون
نوری
|
iran
|
1394/11/05 - 08:44
1
1
مطالعه و کتابخانه همیشه در کشور ما یک.مسئله بوده و خواهد بود کارشناسان ما دارند مسائل رو یش پا افتاده تحلیل میکنند نیاز اصلی جامعه را بررسی نمیکنند در کشور برنامه خاصی وجود ندارد که مردم احساس کنند نیاز به مطالعه دارند کشور ما از نظر مغز تعطیل است
خالقی
|
Iran
|
1394/11/03 - 19:40
2
3
سلام. مطلب جالبی بود. اما به نظرمن این تنبلی فقط مختص جامعه ایرانی نیست. عبارات و تبلیغاتی مانند یادگیری در خواب و یا در 24 ساعت و یا مدیر 20 دقیقه ای و ... از آن طرف وارد فرهنگ ما شده.
خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: