کد خبر: 34375
تاریخ انتشار: دوشنبه, 17 ارديبهشت 1397 - 16:10

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

گاهی دور گاهی نزدیک

فلات پژوهش

منبع : لیزنا
  محسن حاجی‌زین العابدینی
فلات پژوهش

(لیزنا: گاهی دور گاهی نزدیک 204): محسن حاجی‌زین العابدینی، رئیس کتابخانه های دانشگاه شهید بهشتی: پژوهش عملی فرایندی، دنباله‌دار و طولانی مدت است که پس از طی کردن مراحل علمی به نتیجه مطلوب می‌رسد. برای حصول نتیجه از کار پژوهشی، لازم است که مقدمات کار فراهم شده و پس از مطالعه لازم، شروع پژوهش رقم بخورد. همچنین، قبل از آغاز آن ضروری است که برآوردی از کل فرایند پژوهش وجود داشته معین شود چرا چنین کاری آغاز شده و با چه کیفیتی دنبال شده و در نهایت انتظار می‌رود که چه نتایجی به دست بیاید. هیچ پژوهش صحیح و ثمربخشی چند ساعته شکل نگرفته و چندروزه به اتمام نمی‌رسد. بلکه پژوهش مثل موجود زنده‌ای رشد می‌کند و در هر مرحله لازم است که بلوغی نسبت به مرحله قبل ایجاد شود. ضمن اینکه تا یک مرحله به اتمام نرسد نمی‌توان مرحله بعدی را آغاز کرده و نتایج مطلوبی را از آن انتظار داشت. بنابراین، فرایند زیست و تعالی پژوهش را می‌توان به مثابه زندگی انسان در نظر گرفت. یعنی اینکه دوران پیش از تولدی دارد که همان جستجو برای موضوع و مطالعات اولیه است تا شاکله پژوهش رخ بنماید. دوران جنینی، مرحله تکوین آن است که اندک‌اندک، اندامواره های آن و شاخه‌ها و زیرشاخه‌های آن شکل می‌گیرند. پس از این مراحل تولد پژوهش رخ می‌دهد. یعنی اینکه موضوع مشخص‌شده و حدود و ثغوری از آن معین شده است و حال در مرحله اولیه رشد خود قرار می‌گیرد. در این مرحله، اطلاعات ناقص یا غیرقابل اطمینان هستند و به مرور زمان فرایند مسیریابی پژوهش صورت می‌گیرد. در مرحله کودکی، پژوهش به مسیر حرکت می‌افتد و می‌تواند مسیرها را تشخیص دهد و با قدم‌هایی لرزان به سوی داده‌ها حرکت کند. اما عدم قطعیت[1] اطلاعاتی همانند پاهای لرزان کودک نوپا عمل می‌کند و اجازه نمی‌دهد پژوهشگر با تمام قوا به پیش حرکت کند. در مراحل بعدی است که با تجمع اطلاعات لازم، پژوهش کم‌کم مسیر خود را پیدا کرده و روشنی راه را می‌بیند و به همین دلیل می‌تواند با سرعت و قدرت بیشتری حرکت کند. ناگفته نماند که در تمامی این مراحل، مطالعه و بررسی دقیق متون و اطلاعات مهم‌ترین ابزار کمکی و بهترین چراغ روشنگر راه پژوهش به شمار می‌آید.

بنابر موارد پیش گفته، پژوهش فرایندی است متضمن صبر و تحمل و کاری بلندمدت است که باحوصله به سرانجام مطلوب می‌رسد. کار پژوهش، چیزی نیست که به یک باره به سراغ ما بیاید و در طول چند ساعت یا روزهایی محدود بتوانیم آن را تکمیل کرده و به انتها برسانیم. به همین دلیل پژوهش را کاری دشوار به شما می‌آورند و خیلی از آدم‌ها یا جرئت نزدیک شدن به آن را ندارند یا اینکه بعد از یکی دوباره جدال با آن، عطایش را به لقایش می‌بخشند. زیرا لازم است روزها و ساعات متمادی در شرایط نسبتاً دشوار به کند و کاو در داده‌های مختلف پرداخته شده و داده‌های متناقض و گاه متضاد را در کنار هم طوری هماهنگ کنیم که در نهایت نتیجه‌ای معقول از آن به دست بیاید.

پژوهش نیز مانند هر کار بلندمدت دیگر، ابتدا با شور و هیجان بسیار آغاز می‌شود و با سرعت زیادی به حرکت رو به رشد خود ادامه داده و هر روز یافته‌های جدیدی به داده‌های قبلی اضافه می‌کند. اگر نمودار رشد پژوهش را ترسیم کنیم از ابتدا حرکت به سرعت رو به بالا می‌رود و سیر صعودی دارد. اما این سیر صعودی همیشگی نیست و بعد از مدتی داده‌های مبهم اولیه رنگ آشناییت به خود می‌گیرند و به داده‌های سوخته از نظر روزآمدی پژوهش بدل می‌شوند. وقتی تمامی داده‌های اولیه گردآوری و مورد استفاده قرار گرفت، دستیابی به داده‌های عمیق تر و در سطحی بالاتر ضروری می‌شود که به این سادگی قابل دسترس نیستند یا اینکه تکرار داده‌های قبلی هستند. در این قسمت است که سرعت حرکت پژوهش کند می‌شود و سیر صعودی نمودار رشد آن نیز با وقفه مواجه می‌شود. از سوی دیگر، هر چقدر که کار طولانی تر و به عبارتی فرسایشی می‌شود، انگیزه، انرژی و خواسته‌های پژوهشگران نیز رنگ‌باخته و خستگی و فرسودگی پژوهشی عارض می‌شود. در این مرحله است که اگر تجمع فرسایشی پژوهش از حد توان پژوهشگر فراتر رفته و داده‌های گردآوری شده به مسیر مشخص و منتج به نتایج قرار نگیرد، امکان حرکت پژوهش کند یا حتی متوقف می‌شود. یعنی اینکه در منحنی رشد پژوهش، نمودار به مرحله‌ای می‌رسد که دیگر رشد صعودی را نشان نداده و اصطلاحاً با افق همسو می‌شود و در عرض حرکت می‌کند. این مرحله حیاتی و حساس را "فلات پژوهش[2]" نام می‌نهند. این عبارت که وام گرفته از حوزه تعلیم و تربیت و در مقابل "فلات یادگیری" است، به مرحله‌ای اطلاق می‌شود که یا داده‌های پژوهش نتایج مناسبی در پی نداشته‌اند یا آن‌قدر پراکنده و دور از هم هستند که پژوهشگر قادر به جمع‌بندی و انسجام‌بخشی به آن‌ها نیست. همچنان که بسیاری از دانش‌آموزان در مرحله فلات یادگیری، دچار سرخوردگی و یاس شده و اغلب ترک تحصیل می‌کنند، در فلات پژوهش نیز، پژوهشگران خود را قادر به ادامه فرایند پژوهش نمی‌دانند و با دل زدگی و احساس به بن بست رسیدن آن را رها می‌کنند. چه بسیار پژوهش‌های علمی که بعد از ده یا بیست سال تلاش به این مرحله رسیده و قادر نبوده‌اند که این پیچ حساس را رد کرده و به نتیجه برسند و در همان جا رها شده‌اند در حالی که شاید تا موفقیت چند قدم کوتاه داشته‌اند و اگر شناخت درستی از فلات پژوهش می‌داشتند می‌توانستند دستاوردهای مهمی همچون قانون جاذبه، اختراع برق، قانون نسبیت و ... را برای بشر به ارمغان بیاورند.

دلایل ایجاد فلات پژوهش:

1.کمبود اطلاعات: شناخت از اطلاعات به دست می‌آید و ماحصل شناخت تصمیم و حرکت درست است. فردی که اطلاعات لازم و مناسب برای پرداختن به موضوع را ندارد، نمی‌تواند سوژه را به درستی بشناسد و مسیر حرکت برای تکمیل و تحلیل آن را پیدا کند. وقتی اطلاعات به قدر کفایت نباشد، زوایای پنهان زیادی در بدنه موضوع پدید می‌آید و علامت سوالهای فراوان در ذهن شکل می‌گیرد. به گونه‌ای که پژوهشگر نمی‌تواند ادعای شناخت کامل یا نسبی رو به بالای موضوع مد نظر را داشته باشد و به همین دلیل، ادامه حرکت برایش دشوار می‌شود. در این شرایط تردید و گم کرده راهی آن‌قدر عرصه را تنگ می‌کند که دیگر تصمیم‌گیری و تشخیص درست و نادرست دشوار شده و فرد در برهوت اطلاعاتی اسیر می‌آید.

2.عدم قطعیت: روح کمال‌گرای انسان نمی‌تواند جهل و تاریکی را تاب بیاورد. انسان، همواره به دنبال دستیابی به داده‌ها و نتایج روشن است و از شرایط نامشخص و جهل و تاریکی به وحشت می‌افتد. به همین دلیل است که خیلی از آدم‌ها از تاریکی می‌ترسند چون نسبت به تاریکی جهل دارند و قادر نیستد حقیقت آن را درک کنند. وقتی اطلاعات جامع و دقیق نیست و نمی‌توان به آن اعتماد کرد انسان دچار نگرانی شده این شرایط را نمی‌تواند تحمل کند. به همین خاطر شور و اشتیاق خود را از دست می‌دهد و دچار دل زدگی نسبت به پژوهش می‌شود.

3.بی‌اشتهایی پژوهشی: پژوهشگر مشتاق در ابتدای پژوهش همانند فرد گرسنه‌ای است که با اشتهای کامل به غذا دست پیدا می‌کند و آن‌قدر می‌خورد تا سیرشده و اگر بازهم او را مجبور به خوردن کنید، دچار تهوع خواهد شد. به همین دلیل، وقتی بیش از حد مطلب به دست می‌آورد و اغلب آن‌ها هم تکرار مطالب دیگر هستند، دیگر انگیزه و اشتهای پژوهشی خود را از دست می‌دهد و نسبت به مطالب بی تفاوت می‌شود و انگیزه تکمیل مطالعات برای حصول به نتیجه را از دست می‌دهد. به این حالت بی‌اشتهایی پژوهشی گفته می‌شود که فرد به نوعی احساس سیری از پژوهش دارد.

4.کم اهمیت شدن موضوع به مرور زمان: بعضی از موضوعات هستند که در دوره‌ای رایج شده و به نوعی مد پژوهشی می‌شوند. این حالت را در حوزه فناوری به "هایپ تکنولوژی" تعبیر می‌کنند. یعنی فراگیر و رونق یافتن موضوعات در یک دوره خاص و کم اهمیت شدن یا حتی از رده خارج شدن آن‌ها به دلایل مختلف. بنابراین بعضی از موضوعات هستند که در ابتدا خیلی پراهمیت جلوه می‌کنند اما به مرور زمان یا بشر راه‌حلی برایشان پیدا می‌کند یا با موضوعات جذاب تری جایگزین می‌شوند یا اینکه از حالت اضطرار خارج‌شده و به موضوعاتی عادی و پیش‌پاافتاده تبدیل می‌شوند که سیر طبیعی خود را در فضای علمی پیدا می‌کنند. این پدیده باعث می‌شود که پژوهشگر چندان ضرورت و اشتیاقی برای دستیابی به نتایج نداشته باشد.

5.بی‌انگیزه شدن پژوهشگر: هر پژوهشی با انگیزه ای از سوی پژوهشگر آغاز می‌شود. یکی برای اتمام تحصیل، یکی برای دریافت دستمزد، دیگری برای پاسخ به پرسش‌های ذهنی و دیگری فقط ممکن است برای عشق به دانایی به دنبال پژوهش باشند. اما به مرور زمان ممکن است هر کدام از این انگیزه‌ها از بین رفته یا کم رنگ شوند و فرد دیگر آن شور و اشتیاق برای پژوهش را نداشته و خود را بی نیاز از انجام و تکمیل پژوهش احساس کند.

6. فرسودگی پژوهشی: همانطور که ذکر شد، کار پژوهشی زمان‌بر، بلندمدت، فرسایشی و دشوار است. افراد با شور و انرژی فراوان آغاز می‌کنند اما حوصله و توان ادامه و رسیدن به نتایج را ندارند و مثل هر کار فرسایشی دیگری دچار خستگی در نیمه راه می‌شوند. بخشی از این نقصان ممکن است به سرشت افراد باز گردد. برخی آدم‌ها پر حوصله بوده و توان این را دارند که ساعت‌های متمادی روی کاری متمرکز شده و تا دستیابی به نتیجه آن را رها نکنند. اما برخی افراد دیگر، کم حوصله، برونگرا و به دنبال کارهای زودبازده هستند. به همین دلیل هر کسی توان پژوهشگری نداشته و نمی‌تواند کاری طولانی چون پژوهش را تاب بیاورد و در نیمه کار خسته شده و از کار تکراری و پر زحمت پژوهش فراری می‌شود.

7. بیماری یا نقایص جسمی: کار پژوهش طولانی است، نیازمند سلامت جسمی و روحی نیز هست. یعنی فرد باید از سلامت جسمی برخوردار باشد تا بتواند ساعت‌ها پشت میکروسکوپ بنشیند یا نمونه های آزمایشگاهی را بالا و پایین کند یا در بین قفسه های کتابخانه به دنبال مطالب علمی بگردد. اگر ضعف جسمانی بر کسی عارض شود یا دچار بیماری سخت و طولانی شود، دیگر قادر به پیشرفت در پژوهش نبوده و آن را نیمه کاره رها می‌کند.

8.عدم بلوغ علمی، تجربی و بینشی: سه مولفه عمده در شکل گیری و تکمیل پژوهش نقش حیاتی ایفا می‌کنند که عبارت‌اند از: دانش، بینش و روش[3]. یعنی اینکه پژوهشگر باید سواد لازم در حوزه پژوهش را داشته باشد و جزئیات تخصصی موضوع مد نظر را بشناسد. همچنین، واجد قدرت تحلیلگری بوده و بتواند داده‌های پراکنده را طوری کنار هم گرد بیاورد که چشم اندازی کلی ترسیم کرده و بینشی دقیق از موضوع به دست دهد. در کنار این دو مولفه، لازم است روش شناسی عمومی علم و روش شناسی تخصصی حوزه مد نظر را به درستی بشناسد تا بتواند با سختی کمتری از داده‌های گردآمده، نتیجه استخراج کند. در صورتی که فرد دانش، بینش و روش درستی نداشته باشد، بلوغ علمی برای کار پژوهشی را نداشته و در نتیجه دائم با گره های علمی و روش شناختی مواجه می‌شود که چون قوت ضروری برای پاسخ به آن‌ها را ندارد، دچار سرخوردگی ناشی از ناتوانی می‌شود.

9.وسواس پژوهشی: گاهی پیش می‌آید که پژوهشگران آن‌قدر نسبت به مسائل بی اعتماد می‌شوند و هر چیزی را می‌خواهند از صافی دقیق پژوهش عبور دهند که دچار وسواس فکری و علمی می‌شوند. یعنی اینکه نسبت به همه موضوعات، روش‌ها و نتایج مشکوک بوده و هر مطلب یا آزمایشی را بارها و بارها تکرار می‌کنند تا بتوانند به قطعیت علمی دست پیدا کنند. این حالت نه به دلیل کمبود اطلاعات یا عدم قطعیت که به دلیل بیماری کمال‌گرایی پیش می‌آید و اگر چه پژوهشگر اطلاعات زیاد و دقیقی در اختیار دارد اما او قدرت اعتمادش را از دست داده است. به همین خاطر هر بار وقت بسیاری را باید صرف انجام کارهای تکراری کند و چون نتیجه‌ای حاصل نمی‌شود و نمی‌تواند کار خود را به انتها برساند، انگیزه‌اش را از دست داده در فلات پژوهش گرفتار می‌آید.

10.پشتکار و تعهد: پژوهش در زمره فعالیت‌هایی است که نیازمند فرایند خودتشویق گری فردی است. یعنی اینکه در بسیاری از موارد خارج از ذهن و حوزه عمل فرد ممکن است افراد دیگر که حتی مسئولیت مستقیم حمایت را هم دارند، کار پژوهشگر را درک نکرده و اهمیت آن را متوجه نباشند. یا اینکه اصلا کسی علاقه مند به این موضوع یا نتایج آن نباشد اما خود فرد بداند که چه عمل بزرگی را انجام می‌دهد و ثمرات کارش را برای بشریت مهم تلقی کند. حقیقت این است که هیچ فرد یا گروهی بیش از خود پژوهشگر نمی‌توانند احساس و تعلق خاطر و از سوی دیگر مشکلات و کاستی های کار او را درک کنند. اگر پژوهشگر به اندازه کافی توان تحمل ناملایمات را نداشته و نسبت به کار خود ایمان نداشته باشد، به زودی از کار طاقت فرسای پژوهش خسته شده و فلات پژوهش بر کار او سایه می‌گسترد.

رهایی از فلات پژوهش:

همانطور که ذکر شد پژوهش کاری از روی هوس و برای تفریح نیست و پژوهشگر باید از ابتدا با دشواری‌ها و سنگلاخ‌های این مسیر صعب العبور آشنا باشد. اگر پژوهشی به درستی شکل گرفته باشد و پژوهشگر از دانش، بینش و مهارت‌های مناسبی برخوردار باشد، کار پژوهش می‌تواند امری ثمربخش و لذت آفرین به شمار آید و هیچ گاه چنبره رکود پژوهشی بر آن چنگ نیاندازد. عوامل دهگانه ای که به عنوان دلایل ایجاد فلات پژوهش برشمردیم، ممکن است همه عوامل نباشند و مولفه های دیگری هم به ذهن افراد مختلف بیاید. اما این‌ها مهم‌ترین‌ها هستند و در صورتی که یک فرد بتواند از آن‌ها دوری گزیند و با برنامه های منسجم و مدیریت خویشتن آن‌ها را از پیش رو بردارد، هیچ گاه فلات پژوهش رخ نخواهد داد.

باید دقت داشت که فلات پژوهش مرحله‌ای دائمی نیست و اگر فرد راه های غلبه بر آن را بداند و توانایی های لازم را در خود رشد داشته باشد، به راحتی قادر به طی کردن این مرحله خواهد بود. وانگهی، درست است که فلات پژوهش به مثابه یک مرحله مضر برای پژوهش به شمار می‌آید اما باید توجه داشت که در بسیاری از موارد وجود این مرحله ضروری است. برای تبیین این استدلال بهتر است به نمونه ای از حوزه عمران و ساختمان توجه کنیم. وقتی پی ساختمانی کنده شد و فونداسیون آن با بتن آرمه ریخته شد، در استانداردهای ساختمان سازی توصیه می‌شود که این بنا برای مدتی رها شود و هیچ عملیات ساختمانی روی آن صورت نگیرد. زیرا همانگونه که می‌دانیم زمین دائم در حال نشست و حرکت است و وقتی بنایی ساخته می‌شود و وزن و سازه جدیدی کار گذاشته می‌شود، تکان‌هایی رخ می‌دهد تا این سازه‌ها در دل زمین جای مناسب را به دست بیاورند و اصطلاحاً نشست کنند. زیرا اگر این مرحله طی نشود و ساختمان بلافاصله بنا شود، آن وقت نشست بنا باعث شکسته شدن دیوارها و حتی فروریختن سقف‌ها هم می‌شود. چنانکه گفته‌اند سلطانی ایرانی قصد آن کرد که کاخی عظیم بنا کند. کند و کاو برای معماران صورت گرفت و در نهایت سه معمار بزرگ برای این کار برگزیده شدند. دو معمار کارشان را آغاز کرده و مداوم ادامه دادند تا گنبدها و باروهای قصرها ساخته شده و کار به اتمام رسید. اما بنای خردمند سوم بنا را تا پای گنبد پیش برد و به یکباره غیب شد و هر چه دنبال او گشتند او را نیافتند تا بعد از هفت سال سر و کله‌اش پیدا شد. وقتی پس از امان دادن به او دلیل عملش را پرسیدند، گفت که اگر بخواهیم این کاخ و گنبد، بنایی باشد به یادگار برای هزاره های بعد می‌بایست این دیوارها هفت سال بمانند تا جابجایی در دل زمین را از سر بگذرانند و در غیر این صورت بنا ماندگار نخواهد شد. اگر هفت سال پیش من می‌گفتم که باید این دیوارها هفت سال بمانند تا بعدا نشست نکنند، پادشاه که مشتاق بودند هر چه زودتر بنای تکمیل شده را ببینند تحمل نمی‌کردند. اما حالا می‌توانیم با فراغ بال و با اطمینان به ساخت کاخی برای سالیان سال بپردازیم. پژوهش و داده‌های علمی هم گاهی نیازمند هستند که در کنه ضمیر فرد جا خوش کنند و با داده‌های قبلی ممزوج شده و جایگاه واقعی خود را در ذهن و بطن روح فرد بیابند. لذا این فلات پژوهش کمک می‌کند که داشته های علمی پژوهشگر هضم شده و به سواد ذاتی تبدیل شوند تا از این رهگذر بینشی روشن و دانشی عمیق فراچنگ آید. به همین دلیل اگر پژوهشگران شناخت کافی از این مرحله داشته باشند و تاب آوری لازم برای مقابله با آن را آموخته باشند، فلات پژوهش نه تنها مضر نیست که برای جاافتادن و عمق بخشی به علم مفید هم خواهد بود.

 بر این اساس، مهم‌ترین راه‌های مقابله با فلات (رکود) پژوهش را می‌توان به این شرح برشمرد: صبر و تحمل، حوصله، مطالعه زیاد و دقیق، کار مداوم و پیوسته، کار بر اساس عشق و علاقه، جلوگیری از فشار بیش از حد بر جسم و روان، پرهیز از کمال‌گرایی افراطی، خودتشویق گری مداوم، متعهد بودن به کار و انگیزه بخشی دائمی.



[1] . Uncertainity

[2] . Research Tableland

[3] حاجي‌زين‌العابديني، محسن. ((بینش، دانش، روش)). نشريه الكترونيكي "عطف". سال اول، شماره دوم، شماره مسلسل 2، خرداد و تیر 1389.

فلات پژوهش

لیلی وکیلی
|
Iran
|
1397/03/30 - 14:52
0
0
گاهی که ادم می رود راجع به یک موضوع جستجو کند بعضا با مطالب دشوار وغیرقابل فهمی روبرو می شود که دلزده خوانده نخوانده رها می کند
اما این مطلب فلات پژوهش گیرا وارام، ادم راشیر فهم می کند.
یک شاگرد کوچک
|
United Kingdom
|
1397/02/23 - 19:20
0
1
انرژی بیشتر و انگیزه بهتری به ما در راه پژوهش بخشیده شد / قلم تان مانا
سهیلا حسینی
|
Iran
|
1397/02/23 - 12:28
0
2
با سلام و عرض ادب و احترام
ممنون استاد که بسیار ساده و قابل فهم در مورد ایجاد و رشد و بالندگی یک پژوهش صحبت کردید، برای هر مقطع و سنی ، قابل هضم و درک هست . واقعا عالی و مفید و بسیار آموزنده بود ، خیلی سپاسگزارم و به دوستان توصیه می کنم ، حتما مطالعه بفرمایند.
نیره جعفری قر
|
Iran
|
1397/02/18 - 06:46
0
1
آقای دکتر ممنون از متن عالی تان
خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: