داخلی
»نیش و نوش
»طنز مکتوب
اولین جلسه تحریریه نیش و نوش 10 فروردین 1391، در دفتر کار عقربک، واقع در ورامین ابتدای کویر گرمسار، کوچه عقربهای شرمسار، دفتر عقربک ساعتآرا و بدون مقدمه و حتی دور از جان شما یک سلام و علیک خالی و عید مبارکی آغاز و تا تهش برگزار گردید .
دستور جلسه: انتخاب دروغ سیزده سال 1392
دبیر سیاسی: آقا جون مگه همینجوریه که هر چی دهنمون اومد بگیم و بعدش هم بگیم دروغ سیزده است. من با این لوس بازیها به کل مخالف هستم. سال پیش هم گفتم.
مسئول سایت: خانم چی داری فرمایش میفرمائید؟ لوس بازی؟ پارسال دیدی چند تا کلیک خوردیم و چقدر مخاطب داشتیم، کامنتها بی سابقه بود.
دبیر اقتصادی: مردم دلشون خونه، در به در دنبال کار میگردن یک لقمه نون از پول سر برج را برسونن، تازه میخوای سرکارشونم بذاری. واقعاً که شماها دیگه کی هستین.
دبیر ورزشی: بنویسیم که یک نسخه خطی در غاری نزدیک قله توچال پیدا شده، بلکه انگیزهای بشه یه تکونی به خودشون بدن.
روابط عمومی: پارسال خیلی فحش دادن. ولی خوب خیلی هم هیجانانگیز بود.
اصحابنا با چشمانی خواب آلود: ما را از جزایر قناری کشوندین آوردین اینجا که دروغ بگیم یا نگیم. بگید آقا، بگید خانم، بگید. کی راست میگه که شما نمیخواهید دروغ بگید !؟
عقربک: من میگم بیائیم بنویسیم که 90% از شرکت کنندگان آزمون و مصاحبه کتابخانههای عمومی سال 1391 پذیرفته شده و از تیر ماه 1392 مشغول به کار خواهند شد. متن خبر را هم من مثل پارسال آماده میکنم.
دبیر سیاسی: مرد مومن !
عقربک: خانم محترم من عقربک هستم.
دبیر سیاسی: ببخشید من نمیدونم شما مونث هستی یا مذکر، نمیخواستم احساسات شما جریحه دار بشه. بر حسب عادت گفتم مرد مومن. خوب عقربک گرامی این چه خاصیتی داره به مردم دروغ بگیم؟
عقربک: خانم شما دیگه چرا؟ شما که خودتون سیاسی هستین. وانگهی یک دفعه دیدی شهر آشوب شد و همه به فکر افتادند و مثل پارسال یک کاری شد. یک دفعه دیدی استانداران همه را استخدام کردند.
دبیر ورزشی: تحرک آقا، تحرک، ولوله !
مسئول سایت: کلیک، کامنت !
دبیر اقتصادی: نه اینکه پارسال یک کاری شد !؟
عقربک: بابا خیلی دیگه داری منفی فاز میدی. دیدید که همه به تکاپو افتادند و اون کاری رو که میتونستن کردن و اسم رشته عوض شد دیگه.
دبیر ورزشی: آقا روز سیزده پارسال من نبض را گرفته بودم و میدیدم چطوری داره می زنه.
مسئول سایت: خط کامنت ما برای چند ساعت قفل کرده بود و مردم نمیتونستن کامنتاشونو بار بذارن. اتفاقها لحظه به لحظه بود.
روابط عمومی: من میگم تیتر بزنیم "خبرگزاری مهر اشتباه سال گذشته خود را تکرار کرد و شوخی سیزده لیزنا را تیتر و منتشر کرد". در متن خبر هم بنویسیم اکنون که تنها سه ساعت از انتشار خبر گذشته، خبرگزاریهای معتبری چون دانا، نادانا، بوقنا، کرنا، خیطنا، بیمهرنیوز، اخلاق مدار نیوز، امانتدار نیوز، کلاغ پرس، چاخان پرس، دی یو سی، و ب ام و ، و بسیاری دیگر آن را مخابره کردهاند و در تلویریون و رادیو هم پخش شده است.
عقربک: این خبر هم خیلی حال میدهد: تیتر بزنیم با افزایش ظرفیت مجلات علمی - پژوهشی ویژهنامههای نوروزی هر ده مجله علم اطلاعات و دانششناسی، کلیه مقالههای ارسالی را در یک ویژه شماره آن مجله چاپ و منتشر میکنند.
اصحابنا: جدی میفرمائید !؟ اگه مقاله من چاپ شده باشه که میتونم برم وقت دفاع بگیرم.
دبیر سیاسی: مثل اینکه این آقا هنوز تو جزایر قناریه. اینجا کویر بیقناریه، دفتر عقربک هستیم، بیدار شو بابا جان.
دبیر اقتصادی: آن وقت نمیگویند که حجم این ویژه شماره چقدر است و با کاغذ به این گرانی امکان چاپ 50 نسخه از این ویژه شماره را هم هیچکدامشان ندارند؟
عقربک: حالا فرض کن داشته باشند. پول و کاغذ این مملکت حیف نیست ؟ اقلکن تمام الکترونیک بزنند بره، اصحابنا هم خیرش را ببیند.
روابط عمومی: جناب آقای محترم اقتصادی، واقعا نمی دانید اکثراً تیتر را میخوانند و هیجان زده میشوند و شروع میکنند به همه تلفن زدن؟ مگر خبرگزاری مهر یادتون رفته که چه کرد با دروغ سیزده پارسال ما.
دبیر سیاسی: البته عقربک که از دستش در رفت. ولی روابط عمومی مطلب درستی را میگوید که در روانشناسی شایعه کاربردهای بالایی دارد. شما تیتر را بزن و بینداز و در متن خبر هم تیتر را تعدیل و حتی مخالفت کن و تقبیح کن و ضدش را بنویس. ولی خبر راه خودش را میرود و واقعاً نمیشود جمعش کرد.
دبیر اقتصادی: امان از دست این سیاست و امان از دست این بانوان، به ویژه از نوع سیاسیشون. با دست پس میزنن و با پا پیش میکشن. بالاخره موضع تو معلوم هست کدوم طرفی هستی؟
دبیر سیاسی: پاسخ بدون کلام (اشارتهای ابروی ایشان ظاهراً کافی بود که دبیر اقتصادی در جا حناق بگیرن).
عقربک: حالا با این احوال من موافقم که یک تیتر بزنیم که چند دقیقهای دوستان شاد بشوند. حالا یکی ضمن خواندن تیتر و یکی ضمن خواندن خبر و یکی هم فرداش میفهمد که داستان شوخی بوده و ملالی نیست.
اصحابنا: من میگم بیائیم یک مسابقه دیگه برگزار کنیم و خانوما و آقایونا رو تو خماری نتیجهاش بگذاریم. اون یکی خیلی حال داد.
دبیر ورزشی: خیلی خوبه. من موافقم. مسابقه از هر چیزی بهتره.
اصحابنا: بیائیم نتیجه واقعی همون قبلی را به عنوان دروغ سیزده منتشر کنیم.
دبیر اقتصادی: راستی دفعه قبلی را ما هم نفهمیدیم واقعاً چی شد. خانم سیاسی شما فهمیدی؟
روابط عمومی: (با اشاره به دبیر سیاسی) پیشنهاد سرکار خانم بود که همین جا تهشو هم بیارین که گندی ازش بیرون نزنه. فردا باید جواب خیلیها را بدهید !!!
دبیر اقتصادی: حالا نمیشه به ما که خودمونی هستیم بگید. قول میدیم درز نکنه.
روابط عمومی: از مسئول سایت بپرسید که چه خبر شد؟
مسئول سایت: سال 91 دوبار بخش کامنت ما قفل کرد و مردم نمیتونستن کامنت بگذارند. یکبار سر دروغ سیزده بود و دومیش روزای آخر رأیگیری بود. ظاهراً عدهای نشسته بودن پشت کامپیوتر و فهرست برندگان جایزه اسکار را هم از سایت آکادمی اِوارد دانلود کرده بودن، گذاشته بودن جلوی رویشان و همینطور به اسامی مختلف و از روی یک آی پی کامنت میدادند. خیلی با نمک بود که سوفیا لورن و جولیا رابرتس و دنیل دی لوئیس و مارتین اسکورسیسی هر چهارتا به دکتر افشار رأی داده بودند. چشم کارلو پونتی بیچاره روشن. دکتر جمالی هم دو تا رأی از مایک تلوال و اوژن گارفیلد داشت.
دبیر ورزشی: خوب به ما چه مربوطه، مگر خبر آنلاین را ندیدین، همین کار را در سطح ایران کرد و آخرش هم درآمد چهره سال 1391 ایران فرهاد مجیدی فوتبالیست باشگاه استقلال. خیلی هم پسر خوبیه. ولی نشان داد که بین پرسپولیسیها دو دستگی بوده.
دبیر اقتصادی: اَه، کشتین منو بابا. حالا بالاخره میخواین بگین تو همین مسابقه ناقص کامنت گذاری چه کسی موفقتر بود؟
دبیر سیاسی: خیر نمیشه بگم. چون شما با من قصد و غرض داری. چون در حوزهای که 99% آحادش را خانمهای محترمه تشکیل میدهند چه معنی داره که اسم چهار تا مرد بیاد بالا !؟ من مطمئن هستم که شما اصرار دارید اینو توی بوق کنید و تا دو سه روز تکون بخوریم اینو از شما بشنویم.
دبیر اقتصادی: نگذار دهنمو باز کنم ....
اصحابنا: نه جانم دهنتونو باز کنین، عیبی نداره. ولی شیرینی بخورین، عیده بابا. بین زن و شوهر این حرفها که تمومی نداره جانم.
عقربک: همین خبر خیلی خوبه و من میگم همین را به رأی بگذاریم و اگر رأی آورد تصویبش کنیم. هر کس موافقه دستش را بیاره بالا. نمیخواهیم که مثل پارسال شهر شلوغ بشه. فقط میخواهیم کمی دوستان مشعوف بشن.
اصحابنا: خسوف شنیده بودیم. ولی مشعوف نفهمیدیم چیه.
هیجان در بین دوستان (نمیتوانم در صورتجلسه بنویسم چه کسی چه رأی داده است).
عقربک: با یک رأی ممتنع و 6 رأی مثبت دروغ سیزده امسال تصویب شد. تیتر دروغ سیزده ما می شود:
"بالاخره چهره سال علم اطلاعات و دانششناسی چه کسی بود"
و در خبر هم متن زیر را مینویسیم و آدرس همین صورتجلسه را میگذاریم که بیایند حال کنند.
روابط عمومی: متن خبر چی باشه؟
عقربک: می نویسیم: در اولین جلسه هیئت تحریریه نیش و نوش در سال 1392 تصویب شد که چهره سال 1391 علم اطلاعات و دانششناسی که به رأی خوانندگان محترم و در دو مرحله برگزار شده بود اعلام گردد. چنانکه خوانندگان محترم تعقیب میکردند، پس از اولین مرحله، چند نفر از بزرگواران از میان تعداد زیاد افرادی که به آنها رأی داده شده بود، انتخاب و به مرحله بعد راه یافتند. در میان این افراد چهره های محبوبی چون دکتر حمید جمالی از گروه مهندسی ناوبری اطلاعات دانشگاه خوارزمی و دکتر ابراهیم افشار متخصص لج بازی با نهاد کتابخانههای عمومی کشور و بسیاری دیگر دیده می شدند و به دنبالش بنویسیم ادامه خبر را در اینجا بخوانید و لینک نیش و نوش را بگذاریم.
روابط عمومی: اینکه همونجا معلوم میشه که این شوخیه.
عقربک: خوب تیترهای افراد را از صفحه خبر حذف کن یا تیترهای درستشون را بگذار ، ولی اینجا همان تیترهای شوخی را بگذار بماند.
جلسه با دست و هورای حاضران و آرزوی سلامتی و به سلامتی سرکار رفتن دوستان عزیز، کتابداران، اطلاعات رسانان و دانش شناسان و علم سنجان و اسناد مداران و آرشیو کاران، حالا شده برای چند دقیقه، به پایان رسید.
اصحابنا: جدی میفرمائید !؟ اگه مقاله من چاپ شده باشه که میتونم برم وقت دفاع بگیرم.
همش خوب بود ولی این تیکه خیلی باحال بود. دستتون درد نکنه.
جالب بود
ممنون