اصحابنا و نمایشگاه کتاب

اصحابنا فرمایند: اینایی که می گی واسه تو کتابا خوبه. یه ریزه چشماتو واکن ببین کجایی، وسط هاروارد یا تو منچستر یونایتد نیستی یا توی کازینو دو رویال تو مارسی داداش. انگار بچه بالایی، یه کمی زیر پاتم نیگا کن دیگه.

عرض می کنم: مایکل باکلند و تفکو ساراسویک، نیچه، لیونل مسی، هایدگر، کارل مارکس، انیشتن،استیو جابز و بیرگر یورلند و باربارا تیلت و دکتر ابرامی همه بر داشتن خط مشی تأکید کرده و استفاده از آن را جایز شمرده اند.

می فرمایند: آنها از سر شکم سیری یه چیزایی گفتن. خوب شرایط ما را نمی شناختند.

در حالیکه کتابچه مدون خط مشی مجموعه سازی را که شش ماه طول کشید تا به تصویب رسوندیمش به رخ ریاست محترم می کشم عرض می کنم، حالا ....

می فرمایند: حالا اون خط مشی را بگذار تو تاقچه، سریع زنگ بزن نقلیه دانشگاه اتوبوس برا فردا ساعت 5 صبح بگیر که تا 9 برسیم تهران، نمایشگاه اون ساعت اولش خیلی مهمه دیر برسیم هیچی گیرمون نمیاد.

می پرسم نیازهای اساتید و دانشجویان گرفته شده؟ بررسی شده؟ می دانیم به دنبال چی هستیم؟

می فرمایند: خدایا از دست این جوجه های یک روزه، بابا بعد از 20 سال نمایشگاه رفتن حالا یعنی نمی دونیم چیکار کنیم. امسال که دانشگاه بی پول هم بوده و 400 میلیون تومن بیشتر ندادن، می دونی اگه اینو خرید نکنی، سال دیگه بازم کمتر پول میدن. دِ بجنب اینقده خط مشک به رخ من نکش کاری رو که می گم بکن. منم سالای اول مثل تو بودم. تازه الآن خیلی خوب شده دیتای کتابخونه را هم میریزیم رو لب تاب که دیگه خیلی تکراری نشه. و زیر لب و با غر غر می فرمایند انگار کور بودن ندیدن دیروز طفلکها دو سه تا از استادا اومدن این لیستای ناشرا رو برامون علامت زدن، و به همکار دیگرم امر می شود پاشو زنگ به زن به دانشکده ها و بگو اطلاعیه بزنن که استادا و دانشجویان اگر می خوان بیان نمایشگاه فردا سرویس حاضره. ببین تا می تونید از استادان وعده بگیرید که بیان چون روز اول اگه چیز خوبی پیدا بشه باید با کارتای اونا خرید کنیم با کارت سهمیه خودمون نمی شه. اگر آقای دکتر خوش مشرب رو هم تونستی راضی کنی بیاد خیلی خوب می شه اقلا تو راه کلی برامون از لطایف الطوائف می گه، حوصله مان سر نمی ره.