داخلی
»مطالب کتابداری
»سخن هفته
لیزنا، دکتر مرتضی کوکبی، عضو هیأت علمی گروه علوم کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه شهید چمران اهواز: از زمانی که به فضل الهی به درجۀ استاد تمامی رسیدهام به در دفتر بنده در دانشکده تابلوی کوچکی نصب شده که بنده را «پروفسور مرتضی کوکبی» معرّفی می کند. این تابلوی کوچک برای بنده موارد و دیدارهایی را فراهم کرده است که تصوّر می کنم بیان یک مورد از آنها بد نباشد. در زمانی که ریاست دانشکدۀ علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز را بر عهده داشتم یکی از دانشجویان عزیز پذیرفته بودند که کارهای اداری بنده را انجام دهند و در مواردی کمک بنده در انجام کارهای علمی هم بودند. ایشان که برای انجام این کارها در دفتر بنده مستقر شده بودند یک بار تعریف کردند که زمانی که در دفتر نشسته بودند مراجعی داشتهاند که پرسیده بوده است: آیا جناب پروفسور تشریف دارند؟ ایشان در پاسخ گفته بودند که نه، ولی امرتان چیست؟ فرد مراجع پاسخ داده بوده که بنده مشکل روانی دارم که میخواهم دربارۀ آن با جناب پروفسور صحبت کنم. دانشجوی محترم در پاسخ گفته بودند که رشتۀ پروفسور، روانشناسی نیست بلکه کتابداری است. فرد مراجعهکننده با شنیدن این سخن گفته بود: مگر کتابداری هم پروفسور میخواهد؟!!
اگر چه این دیدگاه از سوی فردی احتمالاً ناآشنا با رشتۀ کتابداری و آموزش عالی مطرح شده است و به او حرجی نیست، امّا مورد دیگری که در زیر تعریف میکنم شاید بیان عمق فاجعه باشد. چند سال پیش یکی از مقامات مسؤول نشریات علمی در وزارت علوم، تحقیقات و فنّآوری برای بررسی مشکلات نشریات علمی دانشگاه شهید چمران به اهواز آمده بود. ایشان در پاسخ یکی از همکاران که مشکلات مقالات کتابداری را مطرح کرده بودند پرسیده بود که: مگر کتابداری مقاله هم دارد؟!!
حتماً تاکنون حدس زدهاید که دغدغۀ علمی و حرفهای بنده که میخواهم دربارۀ آن بنویسم چیست. بلی، دغدغۀ بنده نام این رشته است. دغدغهای که هر از چندگاهی موجی را به وجود میآورد امّا این موج پس از برخورد به تختهسنگهای موانع، پخش میشود، نیروی خود را از دست میدهد و فراموش میشود. نمیدانم در حالی که دلایل فراوانی برای تغییر نام این رشته وجود دارد و دلایل نگهداشتن آن دیگر تقریباً وجود ندارد چرا باز هم این اسم بیمسمّا گریبانگیر کتابداری ایران است؟
اجازه میخواهم به برخی از دلایلی که تغییر نام این رشته را ضروری میسازد در زیر اشاره کنم:
1. در چند سال اخیر برخی از دانشگاهها از جمله دانشگاه شهید چمران اهواز درگیر تغییر محتوای این رشته بودهاند. سرفصلهای نوینی برای این رشته در تمامی مقطعهای تحصیلی نوشته شده و درسهای نوینی که پاسخگوی نیازهای روز کتابخانههای ایرانی هستند ارایه شدهاند. آیا رنج تغییر سرفصلها کمتر از رنج تغییر نام است که این نام تغییر نمیکند؟
2. هنگامی که مقامات وزارت علوم، تحقیقات و فناوری دربارۀ رشته این گونه قضاوت میکنند و بر این باورند که این رشته به مقاله نیاز ندارد آیا نباید از خود بپرسیم که آیا این نام رشته نیست که این مقامات را به اشتباه انداخته است؟ زمانی که این وزارت، رشتۀ کارشناسی کتابداری را در مرحلۀ اوّل آزمون سراسری قرار داد آیا این عمل ناشی از نام این رشته نبود؟
3. بنده در هر همایشی که شرکت کرده یا با دانشجویان عزیز در مناسبتهای گوناگون دیدار داشتهام بیاغراق نخستین پرسشی را که میباید پاسخ میدادم این بود: نام رشته چه زمانی تغییر میکند؟ کار به جایی رسیده بود که همیشه خود را برای این پرسش قبل از هر پرسش دیگری آماده میکردم. نسل جوان کتابدار بیش از نسل پیشین از این نام بیزار است. این نام، اعتماد به نفس او را از بین میبرد به گونهای که حتّی جرأت ابراز این نام را در برابر دانشجویان رشتههای دیگر ندارد.
4. پژوهشی که حدود یک سال پیش در دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد نشان داد که اکثریت کتابداران با تغییر نام رشته موافق بودند. کتابداران حتّی نام مدیریت اطلاعات را با اکثریتی بالا پشینهاد کرده بودند.
5. پرسشهای آزمون نیمهمتمرکز دکترا در رشتۀ کتابداری که اخیراً برگزار شد نشانی آشکار از ناتوانی وزارت علوم، تحقیقات و فنّآوری از درک ماهیت این رشته است. این پرسشها که توهین آشکاری به این رشته بود نشان داد که مقامات این وزارت، هنوز تصوّر میکنند کتابداری رشتهای است که فارغالتّحصیل آن یاد میگیرد چگونه کتاب را امانت دهد، چگونه آن را در قفسه جای دهد و دانش و هنری بیش از این ندارد. او همچنین باید تلاش کند تا آن جایی که ممکن است کتاب را امانت ندهد زیرا اگر کتاب گم شود مسئول است! چنین اندیشۀ نادرستی به باور بنده ناشی از نام این رشته است.
6. برخی بر این باورند که اشکال این رشته این است که برای عموم ناشناخته است. بنده بر این باورم که مشکل این رشته این نیست که عموم با آن بیگانهاند بلکه این است که همه فکر میکنند آن را بهخوبی میشناسند!! تصوّر عموم از این رشته همان است که در وزارت علوم، تحقیقات و فنّآوری وجود دارد.
7. برخی از همکاران پیشکسوت بنده بارها از این که رشتۀ خود را کتابداری معرّفی کنند ابراز شرمندگی کردهاند. این نشان میدهد که رنج این نام، تنها گریبانگیر نسل جوان نیست بلکه نسل پیشکسوت را هم شامل میشود. بنده بارها در نوشتههای اندک و عرایض خود نوشته و گفتهام که افتخار میکنم که کتابدار هستم امّا دیگر افتخار نمیکنم کتابدار نامیده شوم.
دلایل برای تغییر نام این رشته بسیار است. امّا ذکر آنها در این مجال نمیگنجد. آن چه که در پایان این نوشته میخواهم به نسل جوان و عزیز کتابدار عرض کنم این است که: از امامزادۀ وزارت علوم، تحقیقات و فنّآوری و پیشکسوتانی مانند بنده برای تغییر نام این رشته آبی گرم نمیشود. آنان برای تغییر نام، خود باید اقدام کنند. این اقدام هم ساده است: کافی است بیندیشند که نام «اطّلاعرسانی» چگونه به نام کتابداری افزوده شد. این نام که به نادرستی به نام کتابداری افزوده شد نه از سوی وزارت، بلکه با حرکتی از پایین به بالا و توسّط خود کتابداران و دانشجویان به نام کتابداری افزوده شد و این افزایش تا حدودی هم به این دلیل بود که بار منفی نام رشتۀ کتابداری را کم کند.
برای تغییر نام این رشته، باز هم حرکتی از پایین به بالا لازم است. اگر تمامی کتابداران، دانشجویان این رشته و پیشکسوتان تصمیم بگیرند که از این پس رشته را به نام دیگری بخوانند، آن گاه نهادهای رسمی مانند وزارت علوم، تحقیقات و فنّآوری نیز سرانجام تن به تسلیم خواهند داد. تنها کافی است که اجماعی در مورد نام نوین این رشته حاصل شود. گروههای بحث و سایتهایی مانند لیزنا میتوانند این مهم را انجام دهند. اجازه میخواهم باز هم یادآوری کنم: برای تغییر نام این رشته حرکتی از پایین به بالا لازم است.
کوکبی، مرتضی. «تغییر اسم رشته: نیازمند حرکتی از پایین به بالا». پایگاه تحلیلی خبری لیزنا. سخن هفته شماره 25. 12 اردیبهشت 1390.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.