کد خبر: 28420
تاریخ انتشار: چهارشنبه, 13 ارديبهشت 1396 - 12:35

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

کتابخانه و کتابداری

مسائل و چالش های نشر در ایران (2)

پژوهش‌های نشر: چند نکتۀ راهبردی

منبع : لیزنا
*حمید محسنی 
پژوهش‌های نشر: چند نکتۀ راهبردی

یادداشت اختصاصی لیزنا: فعالیت‌های مرتبط با نشر و به‌طور خاص نشر کتاب را می‌توان با اهداف گوناگون دسته‌بندی، توصیف و مطالعه کرد. مطالعۀ چند و چون نشر بر پایۀ فعالیت‌ها و فرایندهای نشر یک اثر، اغلب بر اساس اهداف آموزشی و یا پژوهشیِ درون‌حوزه‌ای  است. پژوهش‌هایی که اغلب به قصد توصیف یا بررسی وضعیت یک حوزه بدون توجه به علت‌های دور و نزدیک آن انجام می‌شود را می‌توان پژوهش‌ توصیفی یا پیمایشی دانست.

برخی از این پژوهش‌های توصیفی ممکن است یک حوزه را از جهت‌های گوناگون با حوزه‌های مشابه یا دیگر حوزه‌ها و کشورها مقایسه کند. گاهی وضعیت موجود نشر با استانداردهای ملی یا جهانی مقایسه می‌شود؛ زمانی وضعیت نشر در دوره‌های گوناگون تاریخی، مطالعه و مقایسه می‌شود. تهیۀ آمار و ارقام فعالیت‌های مرتبط با نشر در حوزه‌های متعدد موضوعی، در شکل‌های گوناگون، در دوره‌های زمانی مختلف، و توسط ناشران گوناگون نیز مطالعۀ توصیفی محسوب می‌شود. توصیف محتوای انتشارات، کمیت و کیفیت محتواها و آنچه که در زیرمجموعۀ تحلیل محتوا قرار می‌گیرند نیز اغلب از نوع مطالعۀ توصیفی است. همینطور فنون کتاب‌سنجی، علم‌سنجی، وب‌سنجی، و اطلاع‌سنجی تماما روش‌هایی برای توصیف یا ترسیم محتواهای تولیدشده است که اغلب همراه شده‌اند با ترسیم رابطۀ آن با سایر شاخص‌ها از جمله جغرافیای تولید محتوا، روابط موضوعی، مولفان و مترجمان، استنادکنندگان و سایر شاخص‌ها.

فنون تازۀ بصری‌سازی با کمک نرم‌افزارهای رایانه‌ای این امکان را برای محققان حوزۀ کتابسنجی فراهم کرده است تا نتایج و یافته‌های خود را به‌گونه‌ای توصیف، بسته‌بندی و عرضه کنند که تا حد ممکن برای سیاستگزاران، راهبرداندیشان، برنامه‌ریزان، مدیران و مجریان حوزۀ تولید و نشر علم و نیز مدیران نهادهای آموزشی و پژوهشی به شکل بصری قابل درک و فهم باشد. در واقع، فنون دیداری‌سازی، روشی نسبتا تازه برای بسته‌بندی، ارائه یا توصیف داده‌ها با کمک نرم‌افزارهای رایانه‌ای است.

مطالعات توصیفی فعالیت‌ها و فرایندهای نشر (و یا به عبارت دیگر، مطالعه چند و چون نشر بدون توجه به عوامل برون‌حوزه‌ای مثل عوامل گوناگون اجتماعی) اگر دقیق و مبتنی بر تجربه و شناخت عمیق باشد زمینه‌ساز تحلیل‌ها و فرضیه‌هایی است که اغلب به مطالعۀ چرایی و علّی پدیده‌ها می‌انجامد. نتیجۀ این دسته از مطالعات، توصیف و تحلیل و اسنتتاج روابط علی بین پدیده‌های توصیف‌شده و سایر عوامل مرتبط با آن حوزه است که اغلب برون‌حوزه‌ای است.

ارتباط تولید و مصرف اطلاعات با تقریبا همۀ حوزه‌های علمی، فنی و تمام افراد و نهادهای اجتماعی سبب شده است تا صنعت نشر و نهادهای مرتبط با تولید و مصرف اطلاعات مستعد و پذیرای مطالعات بین‌رشته‌ای فراوانی باشد؛ به‌طوری‌که مسائل مرتبط با تولید و مصرف اطلاعات را تقریبا بر اساس هر حوزه و دیدگاهی می‌توان بررسی کرد و یا مسائل گوناگون اجتماعی یا یک حوزه از علوم و فنون را می‌توان با بررسی جنبه‌های گوناگون نشر در همان حوزه مطالعه کرد. برای مثال «تاریخ ترجمه در ایران» اثر عبدالحسین آذرنگ (نشر ققنوس) یکی از پژوهش‌هایی است که ترجمه را در بستر بسیاری از مسائل اجتماعی، تاریخی، شخصیت‌ها، حوادث، پادشاهان، حکومت‌ها، دوره‌ها، افکار و دیدگاه‌ها، حوزه‌های موضوعی، کشورها، تعامل زبانی، ادبیات، انتقال علوم و فنون و مانند آن مطالعه کرده است. این اثر نمونۀ جالبی از مسائل و مطالعات درون‌حوزه‌ای و برون‌حوزه‌ای مرتبط با تولید و مصرف اطلاعات و پیچیدگی و درهم‌تنیدگی مسائل مرتبط با ترجمه، انتقال دانش، تولید و مصرف اطلاعات، آموزش و پژوهش، قدرت سیاسی و اجتماعی، زبان و فرهنگ، و سایر مسائل اجتماعی است

صنعت نشر از جمله حوزه‌هایی است که بر تمام ارکان اجتماع تاثیر دارد و از همۀ آنها نیز تاثیر می‌پذیرد: عمدتا به این دلیل ساده و البته بسیار مهم که ناشر واسطۀ بین تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان اطلاعات در جامعه است. بر همین اساس، متناسب با رویکردها و اهداف مورد نظر می‌توان جنبه‌های مختلف این اثرگذاری و اثرپذیری یا تعامل را با استفاده از رویکردها، نظریه‌ها، و روش‌های گوناگون مطالعه و تحلیل کرد، از جمله: جامعه‌شناسی نشر، حقوق نشر، سیاست‌ها و راهبردهای نشر، فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی و نشر، حوزه‌های مختلف موضوعی و فنی و نشر، آموزش و پرورش و نشر، آموزش نشر، اقتصاد نشر، نشر و قدرت، نشر و توسعه، و ده‌ها موضوع کوچک و بزرگ دیگر. این حوزه‌ها اغلب نتیجۀ مطالعۀ مسائل و مشکلات اساسی و جاری نشر در بستر اجتماع است.

در واقع توصیف مسائل و مشکلات موجود نشر بدون توجه به بستری که نشر در آن قرار گرفته است و نادیده گرفتن روابط علی آن با سایر عوامل اجتماعی ناقص و بلکه گمراه‌کننده خواهد بود. زیرا نهاد نشر و بلکه هر نهاد اجتماعی دیگر بر اساس یک نیاز اجتماعی تاسیس شده‌اند؛ و بر همین مبنا آنچه که موجب بیش و کم شدن اهمیت و جایگاه یک نهاد و محصولات آن می‌شود چند و چون این نیاز و کم و کیف تولید، عرضه و مصرف آن از طریق نهاد نشر یا سایر نهادهای اجتماعی است که به‌نحوی با تولید، عرضه و مصرف کالاها و خدمات اطلاعاتی سر و کار دارند. در واقع سیاست‌ها و برنامه‌های کلان، ملی و راهبردی در عرصۀ نشر باید متکی بر چنین نگاهی به نشر و کالاهای اطلاعاتی باشد.

هر محقق برای مطالعۀ روابط علی بین پدیده‌های تاثیرگذار و تاثیرپذیر از صنعت نشر به دلیل گستردگی عوامل اجتماعی بهتر است اول از همه مشخص کند که می‌خواهد چه عواملی را، و بر اساس کدام رویکرد یا اهداف مطالعه کند؛ از آن مهم‌تر این که سایر عوامل را می‌خواهد چگونه کنترل کند. زیرا نشر از تقریبا همۀ اجزای جامعه تاثیر می‌پذیرد. ذکر این نکته هم مهم است که این تاثیر اغلب دوسویه است یعنی نوعی تعامل و رابطۀ علی دوطرفه بین نشر و سایر عوامل اجتماعی برقرار است. بالطبع سیاستگزاران، مدیران و محققان عرصۀ نشر بیشتر تمایل دارند مواردی را برجسته و بررسی کنند که بر نشر تاثیر می‌گذارند؛ در عوض ناشران و نویسندگان اغلب می‌خواهند منابعی را منتشر کنند که بر افراد و جامعه تاثیر بگذارد؛ هدف این تاثیر می‌تواند صرفا کسب سود و درآمد باشد یا به قصد ایجاد تغییرات فرهنگی، سیاسی، فنی، علمی، آموزشی و غیره و یا ترکیبی از همۀ آنها باشد. مطالعۀ این جنبه‌ها نیز با اهداف و انگیزه‌های گوناگون انجام می‌شود.

البته توصیف شرایط موجود نشر کشور، بسیار مهم، ضروری و بلکه شرط اول کار است. اما اگر قرار باشد پیشنهادی برای بهبود برخی از شرایط نامطلوب موجود ارائه شود باید به عوامل و علت‌های گوناگون توجه داشت و نیز تاثیر هر عامل یا اقدام درمانی بر بخش‌های دیگر نشر و یا حتی سایر حوزه‌های اقتصادی و اجتماعی توجه شود. برای مثال، نتیجۀ بسیاری از مطالعات توصیفی نشر این گزاره است که: شبکۀ توزیع کتاب و کتابفروشی‌ها متناسب با میزان تولید کتاب و ناشران نیست.

بر اساس این گزاره ممکن است دولت، شهرداری و سایر نهادها بدون توجه به سایر شاخص‌های اقتصادی و اجتماعی (و در حالی که بسیاری از کتابفروشی‌های موجود در حال ورشکستگی و تعطیلی هستند) اقدام به تاسیس کتابفروشی‌های گوناگون در شهرها و مکان‌های گوناگون کنند. به همین دلیل، احتمال دارد که این سیاست حمایتی تا زمانی که به سایر عوامل و شرایط توجه نشود، تاثیر مناسبی بر کمیت و کیفیت فروش ناشران نداشته باشد. درست است که شبکۀ پخش و پراکندگی کتابفروشی‌ها باید به‌گونه‌ای باشد که نه‌تنها با تعداد تولیدکنندگان از نظر کمی تناسب داشته باشد بلکه کیفیت توزیع جغرافیایی آن نیز مهم است. این که چرا چنین اتفاقی نیفتاده است و یا چرا افراد جویای شغل که فراوان نیز هستند به فکر تاسیس کتابفروشی نیستند سوال مهمی است که باید قبل از هر اقدام تشویقی پاسخ داده شود.

ظاهرا اینگونه است که تاسیس بقالی (برخلاف کتابفروشی که معاف از مالیات هستند) توسط نهادهای صنفی یا دولتی رسما تشویق نمی‌شود اما مشاهده‌ها نشان می‌دهد که تمام کوچه‌ها و پس‌کوچه‌ها، روستاها، جاده‌ها، مراکز پرجمعیت و کم‌جمعیت، سالن‌های عمومی چون سینما و تئاتر و خلاصه هر جایی بقالی تاسیس شده است؛ کافی است قرار باشد کوچه یا خیابانی از جایی رد شود و یا مجتمعی تازه تاسیس شود: مغازه‌های بقالی با سرعت زیاد آمادۀ ارائۀ خدمات هستند و ابتکارات جالب توجهی از نظر ظاهری و خدماتی هم دارند! پاسخ روشن است: بقالی چیزی دارد که کتابفروشی ندارد؛ یعنی مشتری و تقاضاهای وی. در بسیاری از شهرهای پرجمعیت حتی یک کتابفروشی معتبر و درست و حسابی هم وجود ندارد. کتابفروشی اگر مراجعه‌کنندۀ معقولی داشت حداقل در هر شهری چندتای آن پررونق بود و بین فروشندگان رقابتی برپا بود. افراد علاقمند و راضی به سود بسیار پایین‌تر از بقالی هم حاضر و آماده‌اند تا در این حوزه کار کنند. اما شواهد نشان داده است که بسیاری از آنها ناچار شدند کارشان را تعطیل کنند و اتفاقا آنچه که جایگزین آنها شد اغلب بقالی یا چیزی شبیه آن بود. نمونۀ آن داستان تاسیس و تعطیل شدن کتابفروشی ویستا  در نقطه‌ای از شهر تهران بود که ساکنان آن باید اوضاع مالی مناسبی داشته باشند. مطالعۀ کمی و کیفی کار و کسب کتابفروشی ‌خود یکی از پژوهش‌هایی است که بهتر است با رویکردهای گوناگون انجام شود.

راهبرد آشنای دیگر برای کاهش مشکلات فروش و عرضۀ کتاب، برگزاری نمایشگاه‌ها یا فروشگاه‌های بزرگ کتاب تهران و استان‌ها توسط نهادهای دولتی و با همکاری مراکز پخش و ناشران است. تاثیر این سیاست بر کتابفروشی‌ها، که بزرگ‌ترین حلقۀ رابط بین ناشران و مصرف‌کنندگان هستند، بی‌گمان منفی و مخرب است (یعنی همان چیزی که به‌دلیل سودآوری پایین، افراد رغبتی به تاسیس آن ندارند و اتفاقا ناشران و نهادهای پشتیبان نشر نیز از کمبود آن گله دارند و آن را یکی از بزرگ‌ترین نقاط ضعف نشر کشور می‌دانند). ملاحظه می‌کنید که یک سیاست و راهبرد حمایتی در درازمدت و یا حتا کوتاه‌مدت بر بخش‌های دیگری از صنعت نشر تاثیر منفی دارد و اجازه نمی‌دهد یکی از مهم‌ترین اجزای نشر و بزرگ‌ترین و وسیع‌ترین رابط بین ناشر و مصرف‌کننده جان بگیرد و فعالیت آن اقتصادی شود. در نتیجه، در درازمدت چرخۀ معیوبی ایجاد خواهد شد که به نفع هیچ‌کدام از افراد و نهادهایی نیست که می‌خواهیم از آنها حمایت کنیم: یعنی همان مصرف‌کنندگان کتاب، ناشران، کتابفروشان، و شبکۀ پخش. انبوه بیکاران و افراد جویای شغل را هم فراموش نکنید!

تاثیرپذیری صنعت نشر از حوزه‌های متعدد نشان از پیچیدگی و گستردگی دامنۀ آن دارد. تاثیرگذاری آن بر جنبه‌های مختلف اجتماع نیز بر اهمیت اطلاعات و دانش در جامعه تاکید دارد. به همین دلیل، حل و فصل مشکلات مرتبط با تولید و نشر اطلاعات برای جامعه‌ای که خواهان توسعۀ دانش‌بنیان است باید از هر جهت در اولویت باشد. اما این نکته را نباید فراموش کرد که پیش از هر چیز باید توصیف و تحلیل دقیق و همه‌جانبه‌ای از مسائل و مشکلات مرتبط با صنعت نشر در بستر جامعه، متناسب با وزن‌شان، و مرتبط با دیگر حوزه‌ها و مسائل ارائه شود. رتبه‌بندی یا وزن‌دهی به مسائل و مشکلات، و تعیین کم و کیف ارتباط متقابل بین حوزه‌های اثرگذار و اثرپذیر از دشواری‌های کار است. چنین رویکردی سبب خواهد شد تا نسبت هر نهاد یا عامل با مشکلات مربوطه مشخص‌تر شود؛ و راه‌حل‌ها و راهبردهای احتمالی ارائه شده برای کاهش مشکلات و عوامل ایجاد آنها با هم تناسب داشته باشد. باز هم برای نمونه به طرح عیدانه کتاب و توزیع یارانه از طریق فروشگاه‌های کتاب اشاره می‌شود که در یکی دو سال اخیر توسط نهادهای حمایتی در حال اجراست.

بی‌تردید یکی از حوزه‌های تولید و مصرف کتاب که نیازمند حمایت بیشتر است حوزه کتاب‌های علمی و دانشگاهی است. بر اساس این طرح، تعدادی کتابفروشی به‌عنوان محل مراجعه انتخاب شده‌اند. اغراق نخواهد بود اگر عنوان شود که بیش از 99 درصد از کتاب‌های علمی و دانشگاهی و حتا بخش زیادی از کتاب‌های عمومی در این کتابفروشی‌ها (یعنی سرجمع‌شان) موجود نیست. بالطبع نتیجه این خواهد بود که کتاب‌هایی در سبد خرید قرار گیرند که عمدتا در کتابفروشی‌های مورد نظر حضور دارند. زیرا منطق کاری کتابفروشی‌ها (به‌عنوان یک نهاد اقتصادی و نیز به‌دلیل محدودیت فضا) اغلب این است که کتاب‌هایی را در ویترین قرار دهند که بیشتر از بقیه شانس فروش دارد و یا آن کتابفروشی خاص می‌خواهد شانس فروش آن را افزایش دهد (مثل کتابفروشی وابسته به یک ناشر خاص). کتاب‌های پرفروش اغلب همان‌هایی است که کمتر از بقیه به حمایت نیاز دارند! حداقل منطق و عدالت حکم می‌کند روشی برای توزیع یارانه‌ها انتخاب شود که شانس همۀ ناشران و کتاب‌ها تا حد ممکن برابر باشد؛ بر اساس چنین راهبردی اغلب کتاب‌ها و ناشرانی شانس برخورداری بیشتر از این حمایت را دارند که توان مالی، تبلیغی، حضور فیزیکی و محتوایی، و در نتیجه توان فروش بالاتری داشته باشند. در نتیجه مصرف‌کنندگان کتاب‌های علمی و دانشگاهی شانس کمتری برای دریافت این کمک خواهند داشت.

مسائل و مشکلات صنعت نشر باید به‌گونه‌ای توصیف و تحلیل شود که نتایج آن در مجموع در خدمت سیاستگزاری‌ها، برنامه‌ریزی‌های راهبردی و اجرایی کلان این حوزه، و زمینه‌ساز صنعت نشری پویا و در خدمت توسعۀ ملی باشد. حل مشکلات موجود در صنعت نشر، بلکه بالاتر از آن پویاسازی نظام تولید و مصرف کالاها و خدمات، نیازمند ایجاد و توسعۀ ظرفیت‌ها در سطح ملی و جهانی و به‌‌ویژه توسط سطوح عالی نظام است. مشکلات موجود در نظام تولید و مصرف اطلاعات و دانش با مشکلات زیرساختی حوزه‌های گوناگون تولید کالاها و خدمات در کشور گره خورده است (از نهادهای گوناگون دولتی و قضایی و قانونگذاری تا نهادهای مختلف مرتبط با تولید هر کالا و خدمت دیگر). گره‌گشایی از این مشکلات در درجۀ اول نیازمند درک و توجه بیش از پیش به اطلاعات و تولیدکنندگان و انتقال‌دهندگان و مصرف‌کنندگان آن از طریق اصلاح ساختاری و محتوایی نظام‌های آموزشی و پژوهشی، و سپس تغییر در نظام‌های گوناگون مدیریت نهادهای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، و در نهایت، بسط و توسعۀ نهادهای مرتبط با تهیه، سازماندهی و اشاعۀ اطلاعات (مانند کتابخانه‌ها و مراکز اطلاعاتی) است. در واقع، بهتر است مسائل و دشواری‌های مرتبط با کتاب و نشر به‌گونه‌ای شناسایی، مطالعه و توصیف شود که ارتباط متقابل آن با عوامل و نهادهای اجتماعی فوق بر اساس وزن و اهمیت‌شان مشخص شود.

ناشر، مدرس و محقق حوزۀ کتاب، نشر و کتابداری*

خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: