کد خبر: 24282
تاریخ انتشار: یکشنبه, 26 ارديبهشت 1395 - 15:39

داخلی

»

برگ سپید

آبی‌تر از گناه

مهسا فردحسینی
آبی‌تر از گناه

بعدازظهر پنجشنبه است و دست و دلم به انجام هیچ کاری در خانه نمی‌ر‌ود. کتابی نخوانده را از لابه‌لای قفسه کتاب‌هایم انتخاب می‌کنم؛ کتابی که نمیدانم چرا از بین کتاب‌هایی که روی پیشخوان انتشارات ققنوس در نمایشگاه کتاب به نمایش گذاشته شده بود، این یکی را انتخاب کرده بودم.

«من کسی را نکشته‌ام، همه‌اش از همان عکس شروع شد.» این جمله‌ای است که کتاب با آن آغاز می‌شود. پس داستان ژانر جنایی دارد. به حرف او اعتماد می‌کنم. بیشتر می‌خوانم. می‌فهمم داستان یک راوی دارد و با جوانی آشنا شدم که لیسانس ادبیات دارد و برای کار به تهران آمده و نمونه‌خوان یک انتشاراتی است. حتماً راست می‌گوید، نمی‌تواند کسی را کشته باشد. فقط برای آنها شعر می‌خوانده، راست می‌گوید. شعر زیاد می‌خوانَد، شغلش این است، نمونه‌خوان است.

کمی بیشتر می‌خوانم. چه کسی را کشته‌اند و گردن این جوان نگون‌بخت انداختند؟ سریع‌تر می‌خوانم. پدر و مادرش گناه دارند، حرفش را باور کنید حتماً کسی را نکشته است.

«آبی‌تر از گناه» از آن داستان‌های جذابی است که خواننده تا زمانی که تا انتهای داستان را نخواند، دوست ندارد چشم از سطرهای کتاب بردارد. حس تردید و دودلی در پایان داستان در خواننده پدیدار می‌شود و خواننده دوست دارد باز هم داستان ادامه پیدا کند و جزئیات بیشتری برایش روشن شود. داستانی که با ژانر جنایی، تاریخی و عشقی در هم آمیخته است.

«آبی‌تر از گناه» یک داستان است، یعنی آغاز، میانه و پایان دارد و حوادث در آن به گونه‌ای در کنار هم چیده شده است که کیفیت باورپذیری داستان موجب پذیرش حادثه‌های آن می‌شود. این داستان از نوع داستان‌های جیمز جویسی است یعنی «خواننده با تکنیک سیال ذهن روبرو است و در آن‌ها ذهن شخصیت یا شخصیت‌ها کَند و کاو می‌شود و خاطره‌ها، احساسات، افکار و بینش و دریافت‌های حسی شخصیت‌ها نشان داده می‌شود.»[1]

 به جز این جوان که راویِ تمام داستان است شخصیت‌های دیگری هم هستند که از تعاریف خود جوان با آن‌ها آشنا می‌شویم.

ژانر جنایی داستان از همان جمله اول کتاب مشخص می‌شود. زمانی که به اواسط داستان می‌رسیم از حرف‌های جوان ژانر عاشقانه داستان را حس می‌کنیم. ژانر تاریخی داستان هم «از همان عکس شروع می‌شود». عکسی که آباء و اجداد جوان در آن به تصویر کشیده شده، به علاوه وصیت‌نامه‌ای قدیمی که از پدرِ پدربزرگش به جا مانده است.

شخصیت‌پردازی در «آبی‌تر از گناه» موفقیت‌آمیز بوده است؛ این موضوع را از حرف‌های راوی درک می‌کنیم، چرا که همه چیز به خوبی بیان شده و حسی که با خواندن آن به دست می‌آید کاملاً باورپذیر است، اما محمد حسینی به خوبی توانسته خواننده را غافلگیر کند. خواننده در پایان داستان دچار نوعی تردید می‌شود. این احساس پس از بستن کتاب همچنان ادامه دارد.

کتاب با جمله «من کسی را نکشته‌ام، همه‌اش از همان عکس شروع شد.» از قول جوان پایان می‌یابد و تردید خواننده را تقویت می‌کند.

***

«آبی‌تر از گناه یا بر مدار هلال آن حکایت سنگین بار» نام کتابی است نوشته محمد حسینی که برنده جایزه بهترین رمان فارسی سال در ششمین دوره مهرگان ادب در مهر ماه 1384 و نیز برنده عنوان بهترین رمان سال پنجمین دوره جایزه گلشیری آذر ماه همان سال شده است.

«جایزه مهرگان ادب به دلیل حرکت و چرخش دورانی روایت، شخصیت‌پردازی متناسب، درهم‌آمیزی راوی اغفال‌گر و عناصر فراداستان و بازنمایی روان‌پریشی در قالب متنی با لایه‌های متفاوت به این رمان اهدا می‌شود و جایزه گلشیری نیز به سبب توفیق در ایجاد و حفظ تعلیق و کشش داستانی و تنیدن ماهرانه آن در بافت داستان، توفیق در ایجاد تردید در روایت‌های تاریخی با ایجاد تردید در صداقت راوی، اجتناب از القای قطعیت و پیش بردن داستان به صورت چند سطحی، گزینش نظرگاهی درخور برای روایت، درهم ریختن موجه مرز خیال و واقعیت و توفیق در شخصیت‌پردازی و زبان پیراسته رمان به آن اهدا می‌گردد.»[2]

محمد حسینی متولد دوم اسفند ۱۳۵۰ است. وی از سال ۱۳۷۸ از ویراستاران و کارشناسان کتاب نشر ققنوس است و از سال ۱۳۸۷ مدیریت تحریریه و دبیری بخش داستان نشر ثالث را بر عهده دارد. توجه به زبان و به کارگیری شیوه‌های نوی داستان نویسی و انعکاس تحلیلی رویدادهای جاری جامعه از مهم‌ترین ویژگی‌های آثار اوست.3

برخی از آثار حسینی به شرح زیر است:

 ده داستان نویس (نشر دلوار)، آبی‌تر از گناه (نشر ققنوس)، یکی از همین روزها ماریا (نشر ققنوس)، ریخت‌شناسی قصه‌های قرآن (نشر ققنوس)، به دنبال فردوسی (نشر ققنوس)، به دنبال امیرکبیر (نشر ققنوس)، نمی‌توانم به تو فکر نکنم سیما (نشرثالث)، قصه‌های شاهنامه ( نشر کتاب پارسه)، ویرایش و اهمیت آن در آثار کودک و نوجوان (کانون پرورش فکری کودک و نوجوان)، کنار نیا مینا (نشر ثالث)، آن‌ها که ما نیستیم (رمان، نشر ثالث).

***

 نمیدانم چرا از بین کتاب‌هایی که روی پیشخوان انتشارات ققنوس در نمایشگاه کتاب به نمایش گذاشته شده بود، این کتاب را انتخاب کردم اما پس از خواندنِ این کتابِ 125 صفحه‌ای در بعدازظهر یک پنجشنبه، زمانی که کتاب را بستم فهمیدم انتخاب خوبی کرده‌ام.

 

مشخصات اثر:

محمد حسینی. «آبی‌تر از گناه یا بر مدار هلال آن حکایت سنگین بار». تهران: ققنوس، چاپ ششم 1391.



[1] .میرصادقی، جمال (1388). عرق ریزان روح: توصیه هایی به نویسنده های جوان. تهران: نیلوفر

[2] . پشت جلد کتاب

برچسب ها :
کتابدوست
|
Iran
|
1395/03/20 - 09:36
0
0
آبی تر از گناه را خواندم. خیلی زود تموم شد.
امیرحسین عصارها
|
Iran
|
1395/02/29 - 16:37
0
0
نشانی اثر:
http://www.sharghdaily.ir/News/93110/%DB%8C%DA%A9-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%DA%A9%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D9%85%D9%86%D9%88%D8%B4
امیرحسین عصارها
|
Iran
|
1395/02/29 - 16:37
0
0
در شرق امروز (29اردیبهشت95) یک مطلب دربارۀ «شب طاهره» اثر جدید بلقیس سلیمانی منتشر شده. این اثر سلیمانی هم نوعی بازی با همین راوی‌های موثق و راوی‌های ناموثق داشته و از همین تکنیک برای نگارش استفاده کرده.
خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: