کد خبر: 46537
تاریخ انتشار: دوشنبه, 02 آبان 1401 - 10:40

داخلی

»

سخن هفته

راهی برای تلطیف تعاملات انسانی:

نظریه تعادل بخشی اطلاعات

منبع : لیزنا
حسن اشرفی ریزی
نظریه تعادل بخشی اطلاعات

لیزنا؛ حسن اشرفی ریزی، عضو هیأت علمی  گروه کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی، مرکز تحقیقات فناوری اطلاعات در امور سلامت، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان :اطلاعات موتور حرکت جوامع به سمت توسعه محسوب می‌شود و به هر میزان دسترسی همگان به طور عادلانه به اطلاعات فراهم ‌شود توازن و تعادل در بخش های مختلف یک جامعه بیشتر حفظ می شود. در صورتی که بخشی از یک جامعه از دسترسی به اطلاعات به دلایل مختلف محروم باشند، آن جامعه با مسئله «عدم تقارن اطلاعاتی» مواجه می شود. در واقع در مساله «عدم تقارن اطلاعاتی»، یک طرف تعامل مثلاً فروشنده یا حاکمیت، اطلاعات بیشتر نسبت به مشتری و یا عموم مردم دارد و لذا ذینفعان ( مردم یا مشتریان) در این فرایند به دلیل نداشتن اطلاعات کافی دچار خسران مادی و معنوی می شوند. مقابله با عدم تقارن اطلاعاتی و دسترسی نامتوازن عموم مردم به اطلاعات در قالب «نظریه تعادل بخشی اطلاعات»

(The Theory of Balancing Information: TBI) می تواند تبیین شود. این نظریه قصد دارد سطح شکاف اطلاعاتی بین مردم با حاکمیت/ متخصصان را در لایه های مختلف جامعه توضیح و تبیین نماید. در این نوشتار ضمن پرداختن به مفهوم این نظریه، آثار و تبعات مثبت تعادل بخشی از اطلاعات در جامعه بیان می شود. باید اذعان کرد که اطلاعات به مثابه صیقل دهنده (نرم کننده) تعاملات در سطوح مختلف عمل می‌کند و توزیع و گسترش مناسب اطلاعات می‌تواند تا حد زیادی گروه های مختلف جامعه را به لحاظ دانش، توانمندی و قابلیت در یک سطح قرار دهد. برای مثال در خانواده‌ای که همه افراد اهل مطالعه و کسب دانش هستند، خانواده اثربخشی و قابلیت لازم را برای ادامه زندگی سالم بیشتر خواهد داشت و هر یک از افراد خانواده نه تنها به حقوق خود و دیگر اعضا خانواده آگاه هستند؛ بلکه نقش ها و وظایف خود را به نحو احسن انجام می دهند. بنابراین در درجه اول وظیفه والدین است که در مرحله اول بستر لازم را برای رشد آگاهی و دانش خانواده بالا ببرند و در ادامه نهادهای آموزشی در کنار خانواده به ایفای نقش خود در این رابطه بپردازند. همچنین در سازمانی که نیروی انسانی بهره کافی از اطلاعات داشته باشد آن سازمان نیز موفقیت و بهره‌وری لازم را بیشتر خواهد داشت. در چنین سازمانی نیروی انسانی نیز به وظایف و تکالیف و حقوق خود کاملا آگاه بوده و سازمان با کمترین هزینه مادی و معنوی مسیر رشد و تعالی خود را می پیماید. باید اشاره کرد مصرف اطلاعات معتبر توسط عموم مردم می‌تواند فضای خانواده، سازمان یا یک کشور را تلطیف و متعادل نموده و همگان در کنار یکدیگر می توانند با کمترین تنش مسیر رشد و کمال را طی نمایند و این معنای نهفته در نظریه تعادل بخشی اطلاعات است.

تحقق نظریه تعادل بخشی اطلاعات

اما در راستای تحقق نظریه تعادل بخشی اطلاعات در یک جامعه، مجموعه سیاست‌گذاری‌ها و اقداماتی باید صورت گیرد که در ادامه به برخی از آنها اشاره می‌شود:

  1. دسترسی عادلانه همگان به فناوری اطلاعات بدون توجه به جنس، نژاد، محل سکونت، زبان و غیره؛
  2. دسترسی عادلانه عموم مردم به اطلاعات بدون توجه به جنس، نژاد، محل سکونت، زبان و غیره؛
  3. دسترسی عادلانه مردم به رسانه های گروهی مانند تلویزیون، رادیو و غیره؛
  4. دسترسی افراد مختلف به کتابخانه های مجهز و غنی و مطابق با استانداردها؛
  5. دسترسی همگان به امکانات آموزشی مانند مدرسه، دانشگاه؛
  6. دسترسی عموم مردم به امکانات فرهنگی مانند فرهنگسرا، سینما، سالن تئاتر، موسیقی؛
  7. دسترسی افراد مختلف به اطلاعات بهداشتی و مراکز بهداشتی در نقاط مختلف کشور؛
  8. تشکیل جوامع محلی در روستاها و شهرها به منظور تبادل و اشتراک اطلاعات؛
  9. حمایت بیشتر و پیوسته از چرخه نشر (نویسنده، ناشر، مترجم، و...) برای تولید آثار علمی برجسته و فاخر؛
  10. حمایت از سازمان های مردم نهاد با هدف آگاه سازی مردم در خصوص حفظ محیط زیست؛
  11. سیاست‌گذاری مناسب در خصوص جریان آزاد اطلاعات و کاهش فاصله طبقات اطلاعاتی در جامعه؛
  12. اصلاح قوانین مرتبط با نشر به ویژه تسهیل و تسریع فرایند نشر منابع اطلاعاتی؛
  13. مشارکت و همکاری در زمینه تولید و گسترش علم با کشورهای دیگر؛
  14. حمایت از شرکت‌های تولید محتوای مناسب برای عموم مردم در موضوع های مختلف؛
  15. حمایت بیشتر از رویدادهای علمی مانند جشنواره های علمی- فرهنگی، استارتاپ‌ها و غیره؛
  16. استفاده از قابلیت ها و توانمندی های کتابداران و اطلاع رسانان در آموزش و آگاه سازی مردم به ویژه دانش آموزان با به کارگیری آنها در نهادهای مرتبط مانند آموزش و پرورش.

نتیجه گیری

 دسترسی عموم مردم به اطلاعات معتبر و تلاش برای عمومی یا همگانی سازی علم از وظایف و تکالیف دولت ها به حساب می آید. در این راستا دولت ها باید با سیاست‌گذاری مناسب زیرساخت فنی و فکری لازم را در جهت تحقق تعادل‌بخشی اطلاعات را فراهم نمایند. «نظریه تعادل بخشی اطلاعات» بیان می کندکه همه مردم در یک جامعه باید به طور عادلانه به اطلاعات معتبر دسترسی داشته باشند و این حق نیز همچون سایر حقوق انسان ها باید به رسمیت شناخته شود؛ چراکه اثرات و دستاوردهای تعادل‌بخشی اطلاعات در جامعه می تواند به بهره مندی عادلانه عموم مردم از امکانات آموزشی، اقتصادی، اجتماعی کمک نماید. در عین حال، دسترسی عادلانه همگان به اطلاعات، تنظیم و تلطیف کننده روابط در بین مردم، مردم با سازمان ها و مردم با حاکمیت می باشد و این همان رسالت اصلی این نظریه می باشد. در نهایت در جامعه ای که چنین تفکر و بستری حاکم باشد، افراد به نقش ها، وظایف و حقوق خود کاملا آگاه هستند؛ لذا گفتار و رفتار متعادل و متناسب در جامعه از خود نشان می دهند. به علاوه، حضور اطلاعات در بخش های مختلف جامعه و آگاه شدن همه افراد، عاملی مهم در پیشگیری از جرائم و آسیب های مختلف در جامعه می باشد و در عین حال نظارت و کنترل عملکرد نهادهای حاکمیتی نیز با آگاه شدن افراد یک جامعه محقق می‌شود. بنابراین «نظریه تعادل بخشی اطلاعات» به لحاظ موارد مذکور حائز اهمیت است و این مفهوم می تواند در سیاست گذاری های مرتبط با علم مورد استفاده مدیران ارشد کشور قرار گیرد. البته این نظریه نیز لازم است توسط متخصصان بیشتر مورد بررسی و نقد قرار گیرد.

اشرفی ریزی، حسن. « نظریه تعادل بخشی اطلاعات: راهی برای تلطیف تعاملات انسانی «. سخن هفته لیزنا، شماره 613،  2آبان ماه ۱۴۰۱