داخلی
»سخن هفته
لیزنا؛ سید مهدی نارمنجی، دکتری علم اطلاعات و دانششناسی: حدود دو سال و اندی پیش یکی از آشنایان با بنده تماس گرفت و اظهار داشت که مدتی است یک دورهمی کتابخوانی را راه اندازی کرده است و قصد دارد یک سازمان مردم نهاد (سمن) با عنوان کانون کتاب در شهر بیرجند به ثبت رساند. با توجه به این که طبق مقررات در هیأت موسس سمنها حتما باید افرادی با تخصص مرتبط حضور داشته باشند از بنده خواست تا عضو هیأت موسس این کانون شوم. اگرچه در ابتدا خیلی خوش بین نبودم که چنین سمنی بتواند فعالیت مطلوبی داشته باشد اما به دلیل اعتقادی که به کار فرهنگی داشتم آمادگی کامل خویش را در این زمینه ابراز نمودم. این که چرا به موفقیت چنین سمنی خیلی خوش بین نبودم به نزدیک به پانزده سال فعالیت در حوزه ستادی کتابخانه های عمومی در استان خراسان جنوبی بر میگشت. اینکه از برنامههای فرهنگی کتابخانهها، علی رغم تلاشهای صورت گرفته توسط برخی از کتابداران محترم خیلی استقبال چندانی به عمل نمیآمد. به خاطر دارم که در دورانی که جناب آقای علیرضا مختاپور عهدهدار دبیرکلی نهاد کتابخانههای عمومی کشور شد ایشان طرح برگزاری نشستهای کتابخوان را مطرح کرد؛ طرحی که به نظر میرسید جای آن واقعاً در جامعه ما به خصوص در عرصه کتابخانههای عمومی خالی بود. نشستی که در آن قرار بود افراد کتابهایی که خوانندهاند و از آن لذت برندهاند یا آن را در زندگی خویش اثرگذار یافتهاند را به دیگران معرفی کنند. در ماههای ابتدایی طرح، این جلسات با توجه به برنامهریزی ویژهای که جهت دعوت از مهمانان صورت میگرفت و سالنهای مناسبی که برای آن تدارک دیده میشد تقریباً شرکتکنندگان مناسبی داشت اما با گذشت زمان نتوانست روند جذب مخاطب خود را حفظ کند، که البته محتوای نشستها و کتابهایی هم که انتخاب میشد در این بیانگیزه شدن مخاطبها بیتاثیر نبود. کسانی که کتابها را انتخاب میکردند، چشم به تایید بالاییها داشتند و محتوا به سرعت بیرنگ و رو شد.
راهاندازی نشستهای کتابخوان مدرسهای و کتابخانهای هم نتواست به ایجاد حلقههای کتابخوانی مؤثر کمک شایانی کند و متاسفانه این طرح به نظر می رسد با گذشت چند سال از اجرای آن، تنها به برنامهای معمول در کتابخانهها تبدیل شده است هر چند که آسیبشناسی این طرح نیازمند اجرای پژوهشی نظامند میباشد و نمیتوان به صورت استقرایی بر حسب تجربیات درباره آن اظهار نظر نمود. با اینهمه یک نگاه ساده به مجموعه کتابهای انتخاب شده، میتوان جهت اصلی انتخاب کتابها را مشاهده کرد.
اما ماجرا در خصوص کانون کتابی که در بیرجند فعالیتش را هر چند به صورت غیررسمی آغاز کرده بود کاملاً متفاوت بود. برنامههای این کانون در ساختمانی در یکی از بوستانهای مرکزی شهر بیرجند برگزار میشد (البته همچنان هم ادامه دارد). در اولین حضورم در جلسات این کانون، با جمعیتی حدود 60 تا 70 نفره از اقشار مختلف جامعه مواجه شدم و فضای حاکم بر جلسه را بسیار صمیمانه و گرم یافتم. خوشبختانه طی ماههای بعد این کانون به عنوان یک سازمان مردم نهاد (سمن) از دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استانداری خراسان جنوبی مجوز فعالیت گرفت و هر هفته چهارشنبه شبها در محل بوستان توحید بیرجند جلسات هفتگی خود را با محوریت معرفی و بررسی یک کتاب برگزار مینماید. اکنون که حدود دو سال از اولین حضورم در جلسات این کانون می گذرد مخاطبان این برنامه هفتگی به نزدیک 150 نفر رسیده و دیگر صندلیهای سالن در برخی از جلسات پذیرای همه شرکتکنندگان نیست. البته باید به این نکته هم اشاره نمایم که جلسات کانون کتاب خراسان جنوبی در این مدت صرفاً به برنامههای هفتگی محدود نبوده و نشستهایی برای بزرگداشت مفاخر ملی و استانی نیز برگزار نموده است. موفقیت کانون کتاب خراسان جنوبی در بیرجند را شاید بتوان با سلسلههای برنامه بخارا که توسط جناب علی دهباشی در تهران برگزار میشود مقایسه نمود. حال این سؤال اساسی پیش میآید که سازمانها و نهادهای فرهنگی دولتی علی رغم بودجه و امکاناتی که در اختیار دارند چرا نمیتوانند در جذب مخاطب عملکرد موفقی داشته باشند؟
پاسخ به این سؤال را به میتوان به سادگی در رسالت سازمانهای مردم نهاد یافت؛ سازمانهایی که نهادهایی غیرانتفاعی، داوطلبانه و غیردولتیاند که با هدف ارتقای کیفیت زندگی جامعه، در حوزههای مختلف فرهنگی، اجتماعی، زیستمحیطی و نظایر آن فعالیت میکنند. این سازمانها به دلیل ارتباط نزدیک با مردم، از قدرت نفوذ بالایی در تغییر نگرشها و رفتارهای اجتماعی برخوردارند. از این رو در دنیای امروز که رسانههای دیجیتال به سرعت در حال گسترشاند و فرهنگ کتابخوانی با چالشهایی جدی مواجه شده است. یکی از راهکارهای مؤثر برای مقابله با این چالش، بهرهگیری از ظرفیت سمنها است. این نهادها که برخاسته از بطن جامعهاند، میتوانند نقش پررنگی در ترویج فرهنگ مطالعه و ارتقای سطح آگاهی عمومی ایفا کنند. شاید موارد ذیل برخی از دلایل این امر باشد:
1-انعطافپذیری در اجرا و محتوا: سمنها معمولاً وابسته به ساختارهای رسمی و اداری نیستند؛ بنابراین میتوانند آزادانهتر موضوعات را انتخاب کنند و شیوههای خلاقانهای را برای معرفی کتاب داشته باشند که برای مخاطب جذابیت بیشتری به دنبال دارد.
2-رویکرد غیررسمی و صمیمیتر: جلسات سمنها اغلب با فضای صمیمی، خودمانی و مشارکتی برگزار میشوند. بنابراین مخاطبان احساس نزدیکی بیشتری با برگزارکنندگان دارند و راحتتر در بحثها شرکت میکنند.
3-بازاریابی و ارتباطات قویتر: سمنها به ویژه اگر بتوانند از ظرفیت جوانان بهره ببرند، معمولاً در استفاده از شبکههای اجتماعی و تبلیغات محلی عملکرد مؤثرتری دارند و همین موضوع به آنها در جذب مخاطب کمک شایانی میکند.
4- بهرهگیری از مشارکت فعال مخاطبان: سمنها معمولاً مخاطب را تنها شنونده نمیبینند، بلکه از آنها میخواهند کتاب پیشنهاد دهند، اجرا داشته باشند یا در انتخاب کتابهای آینده نظر بدهند. این حس تعلق باعث افزایش استقبال مخاطبان میشود.
5-زمانبندی و مکان بهتر: سمنها ممکن است برنامهها را در زمانهایی برگزار کنند که برای عموم مناسبتر است (مثلاً عصرها یا آخر هفتهها) یا در مکانهایی جذابتر و در دسترستر. (برای نمونه برنامه هفتگی کانون کتاب چهارشنبه در محل بوستان توحید این شهر برگزار می شود).
با وجود ظرفیتهای بالا، این سازمانها با چالشهایی چون کمبود منابع مالی، عدم حمایت کافی قانونی، و گاه بیاعتمادی اجتماعی مواجهاند. رفع این موانع نیازمند سیاستگذاری حمایتی دولت است. دستگاههای اجرایی فرهنگی نقشآفرین در حوزه کتاب و کتابخوانی نظیر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نهاد کتابخانه های عمومی کشور، سازمان تبلیغات اسلامی و حتی استانداریها لازم است نقش حمایتی خود را در این عرصه افزایش دهند و زمینه ایجاد و فعالیت چنین سمنهایی را در شهرهای مختلف، بدون دخالت در برنامههای سمنها مهیا سازند. چرا که نشان دادهاند، هربار در محتوای برنامههای سمنها دخالت کردهاند، برنامهها به سمتی گرایش پیدا میکنند که جذابیت خود را برای مردم از دست میدهند. و مردم هم نشان دادهاند که اگر به خودشان واگذار شود، به خوبی میدانند چه باید بکنند و چگونه عمل کنند. البته در سند ملی خواندن که در دولت گذشته به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید و بعضاً امیدهای زیادی را برای جلب حمایت دستگاههای اجرایی مختف در گسترش فرهنگ ایجاد نمود متاسفانه جایگاه سازمانهای مردم نهاد در این حوزه مغفول مانده است. در حالی که با توجه به مباحث مطرح شده، سمنها نقش مهم در گسترش کتابخوانی در جامعه دارند. نمونههای فراوان آن را در گوشه و کنار ایران در سمنهای رسمی و غیر رسمی میتوانیم مشاهده کنیم. با امید به کمکهای بیشتر سازمانهای متولی کتاب و ترویج خواندن از سمنها و گروههای ترویج خواندن که سنگ پایه توسعه پایدار را در جامعه را میگذارند.
نارمنجی، سید مهدی (1404). « سازمان های مردم نهاد و ترویج کتابخوانی». سخن هفته لیزنا، شماره 745، 12 خردادماه ۱۴۰۴.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.