داخلی
»برگ سپید


درباره نویسنده
هاکان منگوچ در بورسا ترکیه به دنیا آمد و در دانشگاه اولوداغ به تحصیل پرداخت. منگوچ در دوره نوجوانی به موسیقی علاقه پیدا کرد و در 15 سالگی نواختن نی و پیانو را آموخت. دو سال در هنرستان هنرهای زیبا درس خواند و بعد آن را نیمهکاره گذاشت.
نوشتهها، گفتهها و داستانهای منگوچ به کمک شبکههای اجتماعی به گوش میلیونها نفر رسید. در سال 2014 به دلیل علاقه فراوانش به حیوانات، راهی آفریقای جنوبی شد و در کنار شیر و ببرهای بنگال زندگی کرد و درباره نگهداری و توانبخشی آنان چیزهایی آموخت.بسیاری از مردم ترکیه را به عنوان نویسنده موزیسین و سخنران میشناسند او آموزشهایی را که بر اساس فلسفه صوفی بنا نهاده شده است با دو کتاب من نی هستم و دلت که پاک باشد داستانت پایان خوشی خواهد داشت؛ تاکنون به گوش بیش از صدها هزار نفر رسانده و چه در داخل کشور و خارج از کشور با سمینارهایی که برگزار کرده در دل میلیونها نفر خود را جای داده است. کتابهای او به زبانهای انگلیسی، آلمانی، فارسی، بلغاری، آلبانی و روسی ترجمه شده است این نویسنده جوان که به عنوان استاد و رئیس آکادمی صوفی در ساختار دانشگاه آمریکایی گرین قرار دارد هنرمندی نینواز نیز هست.(وب سایت کتابراه)
فلسفه حیات
او چنین اظهار میکند که فلسفه حیات بر پایه امیدواری و سهیم کردن دیگران در این امید قرار دارد همچنین ادامه میدهد، امیدواری به معنی مثبتاندیشی صرف نیست، به معنی نادیده گرفتن تراژدیهایی که در زندگی با آن مواجه میشوید هم نیست، بلکه امید به معنای دیدن هر احتمال است.(کتاب هیچ ملاقاتی تصادفی نیست)
گفتههایی در مورد هاکان منگوچ
پروفسور دکتر زینب دمیرچی: کتابهای هاکان را به عنوان نسخه برای بیمارانم تجویز میکنم .
فرهاد آکیف نویسنده و کارگردان نوشته است: وقتی اولین بار هاکان منگوچ را در سمینار دیدم با خود گفتم حقیقتاً نوری الهی در وجود اوست با این نور راه انسانها را روشن میکند و قلب تک تکشان را لمس میکند.
پروفسور دکتر مراد آکسوی مجری برنامه پزشک من: ممکن است ارزشگذاری برای یک انسان کار دشواری باشد زیرا وقتی میخواهیم این کار را انجام دهیم دوست داریم منفی باشیم حال آنکه به نظر من بهتر است کمی نسبت به خودمان مثبت باشیم تا حس بهتری در ما ایجاد شود تا متوجه انرژی درونی ما شویم این مسئله برای اینکه میتوانیم استعدادهایمان را به منسه ظهور برسانیم بسیار مهم است اگر بخواهیم این مسئله را مثل یک مسیر و راه ببینیم کسی که میخواهیم کنارمان باشد حتی زمانهایی که خودباوریتان را از دست دادهاید او دست شما را خواهد گرفت و کمک خواهد کرد پلهها را یکی یکی بالا بروید علاوه بر این زیباترین بخش کار اینجاست که در شما این حس را ایجاد خواهد کرد که این موفقیت بیش از او به خود شما اختصاص دارد. .(کتاب هیچ ملاقاتی تصادفی نیست)
درباره کتاب
این کتاب هاکان منگوچ، کتابی با 208 صفحه، ترجمه فائزه پورعلی از انتشارات نسل نواندیش. موضوع کتاب مرور خاطرات نویسنده در زمینه قضاوقدر و تجربیات وی. کتاب با پیشگفتاری درباره نویسنده و فلسفه حیات او شروع میشود و الهام گرفته از اتفاقاتی که رخ داده نوشته شده است... هاکان شخصی است که انسانها را به صبر و تحمل دعوت میکند، زیرا معتقد است که هر چقدر عجله کنی همان قدر دیر میرسی و شیطان در کاری که در آن عجله وجود دارد همراهی میکند و عجله گمراه کننده است هر چیزی زمان مقرر خودش را دارد و چیزهای خوب باید دم بکشند و جا بیافتند.
هاکان در قسمتی از این کتاب با معرفی ۵ قانون سفر صوفیها میپردازد اول اینکه در این سفر هیچ ملاقاتی تصادفی نیست و هر انسانی که با او برخورد کنیم، به ما چیزی میآموزد. دوم اینکه اگر در سفر به دور از کبر و غرور باشی، و هدفت یادگیری باشد، قطعاً یاد میگیری، سوم اینکه در هر سفری دشواری وجود دارد و دشواریها به منظور شکستن و آموزش و به کمال رساندن توست. مورد چهارم؛ هر انسانی هدفی دارد و باید نشانههایی که او را به سمت هدفش هدایت میکند، بشناسد. پنجمین و آخرین مورد؛ پایان به معنی نابود نیست، بلکه سرآغازی نو است، مثل مرگ که پایانی نیست و در زندگی پایان هر چیزی تبدیل به یک آغازی بهتر است.
هاکان منگوچ صوفی جوانی است که هر ساله به مدت ۷ روزه به سفری میرود. او این سفر را نوعی راهی برای تربیت نفس میداند، زیرا در این سفر هیچ پول، غذا، پوشاک، خوراکی با خود نبرده و جای خوابی از قبل تعیین نشده است. او به این سفر؛ به منظور شکران نعمت میرود و بابت اینکه زندگیش امانتی از طرف خداست، میخواهد شکرگزاری کند. هاکان در این مسیر همسفری با حال و روحی پریشان و ضعیف دارد و سختیهایی را بر او میگذرد، زیرا در این سفر بدون هیچ برنامهای از پیش تهیه شدهای به راه میافتند و از شهری به شهر دیگر میروند، و در هر شهر با شخصی آشنا میشوند و شبهایی را در خانه آنها به سر می برند. داستانهای عبرت آمیزی از زبان آن اشخاص میشنوند...که در طول کتاب به آنها اشاره شده است.
هاکان منگوچ در این کتاب در مورد سفری که میرود، به مکانهایی که میرود و اتفاقی که میافتد، تجربیاتی که آنها به دست میآورند و سختیهای سفر و در پایان سفر اینکه چه تغییراتی در آنها ایجاد شده و چه چیزهایی به آنها اضافه شده و آیا اینکه واقعاً هیچ دیداری تصادفی نیست توضیحاتی را میدهد...
بخشهایی از این کتاب نوعی تفسیری از مثنوی مولانا است و اشاراتی به داستان شمس و مولانا و تکههایی از گفتگوهای آنان در این کتاب آمده است. بخشهای نخست کتاب اشاره به اینکه، تقدیر انسان را رها نمیکند و هر لحظه از نو نوشته میشود و اتفاقاتی که میافتد و کارهایی که از ما سر میزنند که هرگز فکر نمیکردیم آنها را انجام دهیم و هر اتفاقی که در این دنیا میافتد حتی برگی که از درختی تکان میخورد، بیدلیل نیست و سپس بعد از هر سفر و آزمون به خودمان نزدیکتر میشویم رفت و آمد افراد به زندگیمان توجه میکنیم و در مییابیم که خود نیز در این دنیا مسافری بیش نیستیم هر مسیری که میرویم، در آخر به خودمان ختم میشود و به هر کسی که در دنیا جذب شویم، در واقع بخشی و تکهای از ما است. در این دنیا مسیر و سفرهای طولانی پیشرو داریم و هرجا برویم و با هر کسی ملاقات کنیم، قطعاً حکمتی در آن است. ولی باید در طول تمامی این سفرها تشنه یادگیری، با حواس جمع باشیم و فکر نکنیم که کامل شدهایم. .(کتاب هیچ ملاقاتی تصادفی نیست)
جملاتی ازاین کتاب
آدمی وقتی در تلاش است حال فرد دیگری را خوب کند، راهی برای خوب کردن حال خود هم پیدا میکند. برای این، معلمی بخشنده بودم و هر چقدر میبخشیدم، همانقدر زندگی بر من باز میگرداند.
همه چیز منتظر زمان خود است، نه گل قبل از موعد مقرر خود باز میشود و نه خورشید پیش از موعد طلوع میکند.
انسان خیلی وقتها نمیداند از چیزی که دارد چگونه استفاده کند یا عقلش نمیرسد نسبت به داشتههایش کور میشود. برای همین فکر میکند چیزی که در دست دارد، به هیچ دردی نمیخورد.
هیچ ملاقاتی تصادفی نیست، نظام جهان هستی واقعاً بینقص و عادل است. این دیگر چه کاریست چون تو نتوانستی نظمش را ببینی یا متوجهاش باشی، در موردش ایراد بگیری و آن را سرزنش کنی.
سخن آخر
و در آخر، اگر به کتابهایی در باب عرفان و صوفی علاقهای دارید، این کتاب و بقیه کتابهای این نویسنده را به شما توصیه میکنم.
و بخشهایی از این کتاب نوعی تفسیری از مثنوی مولانا است و اشاراتی به داستان شمس و مولانا و تکههایی از گفتگوهای آنان در این کتاب آمده است.
مشخصات کتاب
منگوچ، هاکان/ هیچ ملاقاتی تصادفی نیست؛ ترجمه فائزه پورعلی، تهران: نسل نواندیش، 1399.
منابع
وب سایت کتابراه، کتاب هیچ ملاقاتی تصادفی نیست اثر هاکان منگوچ، لینک
مشخصات نویسنده متن
آیداجاسمی، فارغ التحصیل رشته مدیریت اطلاعات از دانشگاه شهیدبهشتی،علاقمندبه مطالعه کتاب های تاریخی،روانشناسی وحوزه علم عرفان به خصوص کتاب های دکترمنگوچ که خیلی تاثیر بسزایی داشتند. کتابخوانی دریچهای است که انسان را از مرزهای تنگ روزمرگی عبور میدهد. هر صفحه، فرصتی برای دیدن جهان با چشمانی تازه است؛ جایی که اندیشه پخته میشود، احساسات عمق میگیرند و روح انسان رنگی تازه مییابد. کتابها در سکوت خود با ما سخن میگویند، چراغی میشوند در مسیرهای تاریک زندگی و یادمان میدهند که برای فهمیدن جهان، باید نخست خود را بهتر بشناسیم. خواندن، سفر آرامی است که مقصدش رشد انسان است؛ رشدی که بیصدا اما ماندگار، زندگی را معنادارتر و زیباتر میکند

۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.