داخلی
»خبردان
تلويزيون را بيرون بيندازيد! و به جاي آن يک کتابخانه بگذاريد
به راستي چه چيزي در تلويزيون هست که زياد تماشاکردن آن به کودکان آسيب مي زند؟ و چه چيزي در کتاب است که زيادخواندن آن سبب رشد کودک مي شود؟ تلويزيون از جمله رسانه هايي است که هنوز عمرشان به يک سده نرسيده است و در کشورهايي مانند ما نيز به زحمت نيم سده از عمر آن مي گذرد و البته دست کم در ٢٠ سال اول براي بخش کوچکي از جمعيت در دسترس بود. هنگامي که تلويزيون جاي خود را در هر خانه اي باز کرد، از دوسو وسوسه انگيز ديده مي شد: نخست از سوي اقتصاد بازار که ابزاري مناسب براي ترويج مصرف گرايي پيدا کرده بود و دوم از سوي نظام هاي حکومتي که پديده اي جادويي براي ذهن سازي يافته بودند. در حقيقت اگر تاريخ تلويزيون را تا همين يکي، دو سال اخير که نسل ديگري از تلويزيون اينترنتي وارد عرصه شده است، بررسي کنيم، مي بينيم که حضور واقعي صداي مردم در آن ديده نمي شود. ايستگاه هاي تلويزيوني براي توليد و خريد برنامه هاي خود نياز به سرمايه و منابع مالي دارند و در اين مسير به سادگي بخشي از فضاي برنامه هاي خود را براي پخش آگهي مي فروشند. اين فروش آگهي البته شامل برنامه هاي کودک هم مي شود و در چند سال اخير در برنامه هاي تلويزيون ايران به شدت پررنگ شده است. اما جداي از اين آسيب که به روان و جسم کودک وارد مي شود، تلويزيون رسانه اي يک سويه است. کودک در برابر آن کنش پذير است و نمي تواند واکنشي نسبت به آن نشان دهد. اين کنش پذيري هم از جنبه زباني و هم از جنبه تخيلي آسيب زاست. زيرا صداي کودک در تلويزيون شنيده نمي شود و او نمي تواند واکنش هاي خود را با تلويزيون سهيم شود. درحالي که مي دانيم ذهن کودک در کنشگري رشد مي کند. اما کتاب چه؟ کتاب خواني براي کودکان اگر از خردسالي انجام شود، سبب هم کنشي کودک با بزرگ ترها مي شود. تصور کنيد کودکي خردسال که روي زانوي مادر نشسته است و به صداي مادر گوش مي دهد، هربار که از هر بخشي لذت مي برد، از مادر مي خواهد که آن را دوباره بخواند و اين تازه بخش کوچکي از آن کوه يخ سودمندي کتاب کودک است. بسياري از ما اين تجربه را داريم که کودکان هنگامي که از پاره اي از داستان يا شعر خوششان مي آيد، زنجيره اي از پرسش ها را با بزرگ ترها مطرح مي کنند. اين پرسش ها در بستري که دست و نگاه و آغوش يا زانوي بزرگ تر درگير آن است، براي کودکان دنيايي مي آورد که به کشف مي انجامد. زندگي بدون کشف همان است که رسانه هايي مانند تلويزيون براي کودکان ما ساخته اند. اين زنجيره هاي سرشار از هيجان و انديشه که با کتاب کودک ساخته مي شود، متاسفانه در جامعه ما به کار گرفته نمي شود. در بسياري از کشورها و مناطق اکنون کتاب خواني از نوزادي شروع مي شود. آيا ما برنامه کتاب خواندن با نوزادان و نوپايان را جدي مي گيريم يا ترجيح مي دهيم که آنها را پاي جعبه جادو بنشانيم و يکي از شگفتي هاي همين جعبه جادو در ايران اين است که کتاب خواني براي کودکان و به ويژه خردسالان در آن نه ترويج و نه جدي گرفته نمي شود. رولد دال در جايي ديگر مي گويد: «اگر انديشه هاي خوب در سر داشته باشي، چهره ات مانند آفتاب مي درخشد و همواره دوست داشتني خواهي بود». اما انديشه هاي خوب براي کودکان ما از کجا سرچشمه مي گيرند؟
نويسنده: محمدهادي محمدي
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.