کد خبر: 30188
تاریخ انتشار: دوشنبه, 06 شهریور 1396 - 16:56

داخلی

»

اخبار کتاب

مدیر انتشارات زوار

به خاطر مادرم چراغ  انتشارات زوار را روشن نگه داشتم

منبع : لیزنا
 بيستمين  نشست از سلسله نشست‌هاي «تاريخ شفاهي كتاب» امروز (دوشنبه ششم شهريور ماه ) با حضور علي زوار، مدير انتشارات «زوار» در سرای اهل قلم خانه کتاب برگزار شد.
به خاطر مادرم چراغ  انتشارات زوار را روشن نگه داشتم

به گزارش لیزنا بر اساس اعلام روابط عمومی خانه کتاب، در ابتدای این نشست، علی زوار  ضمن معرفی خود گفت:  یازدهم دی ماه 1313 در  محله عین الدوله تهران به دنیا آمدم.  فرزند ارشد خانواده هستم. دوران دبستان را در خیابان پیچ شمران و دبیرستان را در خوارزمی گذراندم. در دوران مدرسه کتاب های جک لندن و کتاب های پلیسی و کاراگاهی می خواندم.  سال 1356 در رشته ریاضی دیپلم گرفتم. تیر ماه 1357 به آمریکا رفتم و کارهای فنی انجام می دادم. بعد از مدتی به ایران آمدم که مجددا به آمریکا بروم اما شرایط برای بازگشت فراهم نشد. ما سه برادر بودیم که هر سه در آمریکا کار می کردیم.

وی ادامه داد: بعد از بازگشت به ایران به دنبال فروش انتشارات زوار افتادیم؛ بنابراین تمام ابزارها و لوازم ازجمله فیلم، زینک، قراردادها، کتاب ها و... را به قیمت 30 میلیون به صورت قسطی ماهی یک میلیون تومان برای فروش گذاشتیم اما کسی به خرید آن علاقه ای نداشت و می گفتند قراردادها به کار ما نمی آید می توانیم مجدد با مولفین قرارداد ببندیم. کتابفروشی صرفه اقتصادی ندارد. فکر می کنم انتشارات زوار بعد از من به پایان کار خود برسد. پدرم در آن زمان بیشتر  از هشت عنوان کتاب در انبارش نداشت. ما نمی دانیم چه اتفاقی افتاده بود که پدرم  نه پول داشت و نه کتاب. از جمله مولفانی که با انتشارات ما در آن دوران کار می کردند می توان به منوچهر خدایار، سیمین دانشور، محمد معین، رهی معیری و... اشاره کرد. بعد از فوت پدرم خیلی از مولفان علاقمند بودند کتاب های آنها  مثل سابق توسط انتشارات ما  تجدید چاپ شود.

زوار با ابراز تاسف از اینکه کارش را در آمریکا ادامه نداده، گفت: 17 سال آمریکا بودم. در این مدت فقط سال 1368 به ایران آمدم. تا اینکه پدرم فوت شد و مادرم علاقه داشت انتشارات پا برجا بماند. به خاطر مادرم چراغ  انتشارات زوار را روشن نگه داشتم. حتی الان هم به این کار علاقمند نیستم. هنوز هم بعد از 25 سال که به ایران آمدم نمی فهمم این کار یعنی چی. اما مجبورم آن را ادامه دهم چون  این تنها کاری است که من بلدم.

مدیر انتشارات زوار بیان کرد: شاه آباد از مرکز فروش کتاب خارج شده بود و دیگر مرکز خرید کتاب نبود. همچنین، رفت و آمد برای کتابفروشی ها و مراکز پخش به شاه آباد سخت بود. برای همین ما به سمت  خیابان انقلاب آمدیم.

 

وی عنوان کرد: اگر ما در طول سال صد جلد کتاب بفروشیم خوشحال می شویم. این درصورتی است که ما در فروشگاه در طول روز شاید حدود سه جلد کتاب بفروشیم. البته ما  فقط کتاب های انتشارات زوار را می فروشیم.

زوار با بیان اینکه کتاب  تاریخ ورزش باستانی ایران (زورخانه)  را به خاطر علاقه خودم چاپ کردم، گفت: کتاب «آئین پهلوانی جوانمردی و عیاری» را هم چاپ کردیم. از دورانی که من در انتشارات زوار مشغول به کار شدم حدود 200 عنوان کتاب منتشر کرده ایم. اما از دوران پدرم حدود 700 عنوان کتاب منتشر شده است. علت اینکه تعدادی از این کتاب ها را تجدید چاپ نمی کنیم به این خاطر است که مخاطب و موضوعیتی ندارند.

وی بیان کرد: پدرم کتاب شناس خوبی بود و اگر کار وکالت را انجام می داد بسیار موفق می شد؛ او بسیار ماهرانه با کلمات بازی می کرد و می توانست مانند یک استاد دانشگاه صحبت کند. پدرم حتی  کتاب ها را خودش تصحیح، تولید و پخش می کرد. شاید عمده بدهکاری ایشان برای این بود که  طلب کار بود و ما مطلع نبودیم. پدرم به ظاهر سرحال بود اما سه بار سکته کرده بود و از ما مخفی نگه داشته بود. وقتی سکته کرد سه شب در هتل ماند و ما از این موضوع خبر نداشتیم.

 

این پیشکسوت حوزه نشر اظهار کرد: من رفتن به آمریکا را دوست نداشتم. بیشتر علاقه داشتم چاپخانه ای داشته باشم. اما پدرم گفت برای یک سال به آمریکا برو که این یک سال به 17 سال طول کشید. پدربزرگ های من هر دو چاپخانه داشتند. وقتی به مشهد می رفتم در چاپخانه پدر بزرگم بازی  می کردم. پدر بزرگم آقای علی اکبر علمی خیلی کار می کرد و کمتر پیش می آمد که او را ببینیم. وقتی پدرم فوت شد مجموعه کتاب های سیمن بهبهانی و سفرنامه ناصر خسرو در صحافی مانده بود. کتاب سایه عمر رهی معیری را می توانست سالی ده هزار نسخه چاپ کند اما این کار را نمی کرد چون فقط به چاپ کتاب های چاپ اول  علاقمند بود.

وی درباره فعالیت انتشارات زوار گفت: از زمانی که من در انتشارات کار می کنم سالی حدودا شش کتاب چاپ اول منتشر می کنیم و حدود 15 عنوان کتاب تجدید چاپی هم داریم. می خواستم چند عنوان کتاب متفرقه چاپ کنم اما موفق نبودم. شاید به این دلیل که انتشارات زوار را برای این کار قبول ندارند و فقط باید در حوزه تاریخ و ادبیات کار کند. کتاب های رمان و روانشناسی که مرتبط با انتشارات ما نبود را خمیر کردم. کتابی که فروش نرود دشمن ما است و با دیدن آن ها ناراحت می شوم. بعضی از کتاب ها را دوست دارم. درست مثل یک دوست خوب است. بودنشان برای من دلگرمی است. اما بعضی ها را نه.  

زوار گفت: قرارداد انتشار کتاب مثنوی آقای استعلامی هم با انتشارات ما بسته شده بود اما چون ما تصمیم داشتیم از ایران برویم این قرارداد را فسخ کردیم. نویسنده کتاب از ما خواست این قرارداد را فسخ نکنیم و می گفت پدر شما این کتاب را  چاپ کرده و من می خواهم شما آن را ادامه دهید.

وی به معیار قیمت گذاری کتاب اشاره کرد و گفت: برای قیمت گذاری به کتاب هایی که مانند کتاب  ما هستند نگاه می کنم و بر اساس آن قیمت کتاب را تعیین می کنم. برای پخشی ها 35 درصد تخفیف داریم. 15 و 20 درصد هم حق التالیف می دهیم. 30 تا 35 درصد هم هزینه تولید کتاب است.

زوار با بیان اینکه کتاب را باید از کتابفروشی خرید گفت: فروش کتاب های ما در نمایشگاه های استانی خوب نیست اما نمایشگاه بین المللی کتاب تهران به لحاظ نقدینگی برای ما به صرفه است. خرید کتاب از سوی وزارت ارشاد خوب است. در دوره ای از ما حدود 700 جلد کتاب می خریدند اما الان به 70 جلد رسیده است. ما در انتشارات زوار نمونه خوان و مصحح نداریم. خود مولف باید کتابش را تصحیح کند و کتاب برای داوری به چند صاحب نظر داده می شد چون من  اطلاعات  و دانش کافی برای داوری در مورد کتاب ها ندارم. تاکنون از چاپ هیچ کتابی پشیمان نشدم.

مدیر انتشارات زوار عنوان کرد: دوست داشتم از جوانی آرایشگر شوم. به آمریکا که رفتم دوست داشتم سرآشپز شوم و حتی برای دوره سرآشپزی ثبت نام کردم اما چون استخدام  شدم نتوانستم در این دوره شرکت کنم.

 

 

وی گفت: کتاب شاخه نبات حافظ را به صورت قاچاق چاپ می کنند اما مرجعی برای رسیدگی به این موضوع وجود ندارد. از جمله کتاب هایی که در ارشاد ممیزی شد کتاب از صبا تا نیما بود که مجبور شدم عکسی که در یکی از صفحات آمده بود را کوچک کنم.

خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: