لیزنا، سید ابراهیم عمرانی، سردبیر: سخن هفته به دویست رسید. البته بدون حساب کردن سخن صفر. وقتی در این سه چهار روز همه آنها را یک بار مرور میکردم که تحلیلی از اوضاع داشته باشم، و گاهی هم نظرهای خوانندگان را زیر آنها می خواندم، واقعا باید بر عکس دوستمان بگویم، اینا واسه شما خاطره است، ولی برای ما هر یکیش سفید شدن تعداد زیادی از موهایی بوده که با سیاهیشان احساس جوانی و خوشتیپی می کردیم؛ البته اینها سوای آن مقدار مویی بود که یا خودش ریخت یا ما اونقدر تو سرمون زدیم که باعث ریختنش شدیم. حالا شما اگر دقت کنید، عکسهایی که از هیأت تحریریه از جمله اینجانب در کنار سخن هفتهها میبینید، همه مربوط به ایام ماضی است و میترسیم که عکسهای جدیدمان را بگذاریم که مبادا شما وحشت بفرمائید.
به هر حال بدون تعارف و بدون آنکه بخواهیم خضوع ساختگی به خرج بدهیم، باید بگویم اگر سخن هفته به دویست رسید، همراهیها، لطفها، و خواست خوانندگانی بود که ما را با مهربانی یاری کردند و همراه ما بودند. این همراهیها تا اینجا باعث شده که سخن هفته و لیزنا ادامه دهند. با وجود فشارهای فراوان و تنگناهای فراوانتر که مهمترینش تنگناهای مالی است، لیزنا تا اینجا ادامه داده و کمکم دارد پنجساله می شود. شاید بودند کسانی که لیزنا را دوست نداشتند و الآن هم باشند، و اتفاقا وقتی که به علت مشکلات مالی گذرمان به آنها افتاد وگفتیم نمی توانیم با وضعیت فعلی ادامه دهیم، با لبخندی خودشان را آماده کمک اعلام میکردند، لیکن تا امروز این کمکها به دستمان نرسیده و در این رابطه تنها چیزی را که با افتخار میتوانم خدمت شما بگویم، این است که لیزنا استقلالش را از دست نداد و به هیچوجه در جهت منافع فرد، گروه، یا جریانی یا نهاد و سازمانی قلم نزد و در همینجا اعلام میکنیم که اگر تنگنای مالی ما ادامه یابد و به جایی برسد که نتوانیم هزینههای لیزنا را تأمین کنیم، شرافتمندانه از خوانندگان خداحافظی میکنیم ولی چیزی خلاف منافع جامعه کتابداری و در جهت حرکات موزون بیرق در مسیر وزش باد نخواهیم نوشت و منتشر نخواهیم کرد.
خوانندگان ما بهترین قاضیان ما هستند و ذیل همین مرقومه میتوانند شهادت دهند آنجا که خلاف این نوشته عمل شده است. ما یادداشتها، تلفنها و تماسهایی از خوانندگان، به ویژه از پیشکسوتهای بزرگ حرفه داریم که به ما این قبیل مسائل را گوشزد میکنند و یا اگر مطلبی درباره نهاد یا سازمانی باشد و احساس کنند که ما قلم را در جهت منافع سازمان و مدیران غیرمتخصص و نه کتابداران چرخاندهایم به ما تذکر میدهند یا به صورت نظر زیر مطلب منتشر شده منعکس میکنند. میخواهم صمیمانه از این همکاری تشکر کنم و به شما هم اطمینان بدهم که نظرتان خوانده شده، در هیأت تحریریه طرح شده و نظر گرفته شده و بر اساس نظر دوستان تصمیم گرفته شده که منتشر بشود یا خیر؛ حتی در مواردی نظری را که با قواعد اخلاقی خود قابل انتشار ندانستهایم، برای سازمان یا فردی که درباره او نظر داده شده ارسال کردهایم.
گلایهای که همیشه با آن روبرو بودهایم در مورد همین نظراتی است که منتشر نمیشوند. دو چیز را اصلا نمیتوانیم منتشر کنیم، اولی توهین و دومی تهمت. خیلی از مسائلی که به دستمان میرسد در نظر اول توهین نیست و تهمت هم نیست، لیکن در آن با نام بردن صریح یا ضمنی از فرد یا سازمانی خاص، یا با ارائه اعداد و ارقام بدون پشتوانه حقوقی، ادعایی طرح میشود که اثبات شده نیست. ممکن است برای شمایی که این مطلب را نوشتهاید اثبات شده باشد ولی برای ما اثبات شده نیست. در این موارد ما میتوانیم :1)نوشته شما را به دست کسی که در مورد او ادعا شده برسانیم، 2) میتوانیم از خودتان تقاضای مدرک کنیم (که این توانستن ما عین ناتوانی است چون در 95% موارد با اسامی مستعار روبرو هستیم و نمیدانیم با چه آدرسی مکاتبه کنیم که خانم/ آقای محترم در این باره مدرکی دارید؟ و آیا مدرک طبقهبندی شده نیست؟ و قابل انتشار است؟ 3) راه سوم این است که نظر را منتشر نکنیم و 4) البته میتوانیم منتظر تماس فرد باشیم که بتوانیم آدرس ایمیل بگیریم که پاسخ دهیم که با چه شرطی میتوانیم یا چرا نمیتوانیم نوشته شما را منتشر کنیم.
مورد سومی هم داریم که به دوستانی برمی گردد که به قول یکی از کامنتهای دو سه هفته پیش، یادشان میرود که روی پیشانی ما چیزی شبیه معلول ذهنی نوشته نشده، ما هم متوجه ترفندها و فنون شبکهای و رایانهای برخی بزرگواران هستیم. وقتی که روی یک مطلب داغ و از یک آی. پی. مشخص، هر چند دقیقه یکبار یک نظر با نثری که چند لغتش تغییر کرده به تکرار میآید تصمیم میگیریم که دیگر بس است. سه تا از کامنتهای فرد را منتشر کردهایم و اگر با همین مضمون پشت سر هم کامنت مینوشته تا بر افکار عمومی تأثیر بگذارد، دیگر منتشر نکردهایم. اینکه آی. پی. های یک دانشگاه خاص همرشتهای از آی. پی. هاست و همه یکی دیده میشوند، این را هم باور بفرمایند که بلدیم و در نظر میگیریم. منکر خطا هم نمیشویم ولی این تصمیم و شیوه لیزنا است و درصد کمی خطا را هم پذیرفتهایم.
مورد چهارم هم نظرات القایی است که با اجازه درباره اینها تحریریه لیزنا تصمیم میگیرد که منتشر شود یا نه و از کسی نمیپرسد و اجازه نمیگیرد. میدانیم که خیلی سخت است که یادداشتی را القایی تلقی کنیم یا غیر القایی بخوانیم؟ در این مورد بحث نمیکنیم، تصمیم میگیریم و اجرا میکنیم. فقط مثال میزنم. مطلبی از دوستی دانشجو ، استاد، یا مدیری، منتشر میشود. فردی بدون نام و نشان مینویسد، تو که خودت سه سال و نیم پیش تو حیاط دانشکده خودت داشتی فلان کار را میکردی. دوستان گرامی انتظار نداشته باشید چنین چیزی بدون شناسایی کامنت نویس و ارائه سند دربارۀ مورد ادعا و فرصت دادن به متهم شده برای دفاع منتشر شود. اینها به این دلیل القایی است که حرفی را بدون دلیل و مدرک میزنند و بعد از آن حتی در صورتی که اسنادی ارائه شود و ثابت شود که حرف دروغ بوده، باز هم نمیتوانید تأثیرش را از ذهن دیگران پاک کنید. بنابراین بدون سند چنین چیزهایی همان تهمت است و منتشر نخواهد شد. ولی اگر این قبیل افراد شهامت لازم برای دادن نشانی خودشان را داشته باشند، مطمئن باشند که برای نحوه انتشار مطلبشان و حتی مدارکشان با خودشان مشورت خواهد شد.
با این همه تعداد زیادی عذرخواهی هم بدهکاریم. الآن خیلی بیشتر تجربه داریم و بیشتر دقت میکنیم ولی نظرهایی در لیزنا منتشر شده که بعد از انتشار به ما اثبات شده که بهتر بود یا منتشر نمی شد یا برخی اسامی از آن برداشته میشد. این را به بزرگواری خودتان ببخشید و باز هم به ما تذکر بدهید.
حالا اگر تعریف از خودمان نباشد، باید بگویم دلمان گرم است چون پیامهای دلگرم کننده و تشویق تقریبا دهها برابر پیامهایی است که ما را حقوق بگیر یک سازمان یا فرد میخوانند و یا تکفیرمان میکنند. البته ممکن است بخواهید ما را درگیر بحثهایی بکنید مانند آنکه اتفاقا همین تعداد کم اقلیت مخالف رفتار لیزنا خوب میداند چه میگوید و آن اکثریت اصلا نمیداند درباره چه حرف میزند که اگر اجازه بدهید در اینجا از این بحث طفره برویم و انشاءالله در جایی دیگر در خدمتتان باشیم، البته برای چنین بحثهایی باید بریم و ولیمان را بیاوریم، چون خودمان تنها نمیتوانیم به این بحثها پاسخ بدهیم.
این را هم باید بگوئیم که سیاست همکاری با روابط عمومیها و انتخاب نکردن خبر هنوز ادامه دارد و ما اخباری که روابط عمومیهای کتابخانهها و نهادهای کتابداری بزرگ برایمان میفرستند بدون دستچین کردن عینا منتشر میکنیم. میدانیم از نظر حرفه خبرنگاری این نقطه قوت نیست و میگویند خبر را انتخاب کنید؛ بارها خواستهایم که به این سمت و سو برویم ولی با وضعیت مالی فعلی امکان توسعه بدنه خبری لیزنا موجود نیست. این کار لازمهاش داشتن خبرنگار کافی و تحلیلگر خبر است که فعلا خیلی کم داریم. هر زمان که توانستیم به اندازه کافی خبر تولید کنیم، آن زمان هر خبری را که روابط عمومیها برایمان میفرستند منتشر نمیکنیم و هر کدام که با سیاست ما ارزش خبری داشته باشد منتشر خواهد شد.
نکته آخر را هم بگوئیم که تکراری است ولی برایمان مهم است. ما میخواهیم که جوانها بنویسند. سخن شماره صفر سخن هفته را بخوانید. ما آمادگی داشتهایم که بیش از اینها سخن را به جوانان بسپاریم، لیکن یک نکته را روشن کنیم. سخن هفته سرمقاله است. باید سرمقاله باشد، لحن مطبوعاتی باید داشته باشد، نه خلاصه مقاله علمی. باید زبانش به زبان خوانندگان به ویژه اهل حرفه نزدیک باشد. باید به دغدغههای روز حرفه بپردازد. در مورد مسائل صنفی گاهی دوستان نوشتهاند ولی خیلی تعداد نویسندگان کم است و ما منتظریم که دوستان بیشتری دست به قلم شوند و بارها گفتهایم از نوشتن نترسید، و ما کمک میکنیم که نوشتهتان ویرایش شود، لیکن هنوز نویسنده خیلی کم داریم.
در حوزه نوشتن درباره پژوهش به علت وجود دانشجویان درگیر با پایان نامه، لیزنا، به آن به عنوان یک مسأله درگیر در بخشی از حوزه نگاه میکند و آن را به سرمقالههای خود کشانده است. در این زمینه خاص به نظر میرسد که داوطلب بیشتری داریم. ولی ظاهرا آوردن مشکلات پژوهش به این بخش یعنی سرمقاله، شبههای را برای برخی جوانان عزیزمان ایجاد کرده که در اینجا برایتان توضیح میدهم:
1) نوشتن معضل بچههای ماست، آموزش نوشتن باید از کودکی و در مدارس آغاز شود.
2) تحقیق کردن معضل بچههای ماست، آموزش تحقیق باید از مدارس آغاز شود.
3) این روزها تعداد کسانی که باید بنویسند (پایاننامه و مقاله)، و مشکل نوشتن و تحقیق دارند خیلی زیاد شدهاند.
4) کتابهای روش تحقیق کلیات را میگویند، ولی بچهها در اجرا، با مشکلاتی روبرو میشوند که نیاز به دانستن جزئیات دارند.
5) این گونه یادداشتها باید از تجربه تحقیق برآمده باشد نه ازکتابهای روش تحقیق؛ و باید ملموس بوده و به مشکلاتی بپردازد که تعداد زیادی با آن دست به گریبانند.
به همین دلایل پژوهش و نوشتن یکی از مهمترین مسائل مطرح شده در سخن هفته است. همکار توانای لیزنا دکتر یزدان منصوریان، مسائل پژوهش را با تکیه بر تجربههای فراوان خود، با تسلط بر جزئیات و به زبانی که برای همه قابل فهم است مینویسد که از پرطرفدارترین سرمقالههای ماست. این موضوع بسیاری از دانشجویان دکتری را تشویق کرده که یادداشتهایی برای سخن هفته برای انتشار در این موضوع و در این ستون بفرستند. فقط به این نکته اشاره میکنم که برایمان زبان نوشتار خیلی مهم است که زبان سرمقاله و زبان مطبوعاتی باشد. نمیخواهیم که یک فصل کوتاه شده از یک کتاب نانوشته روش تحقیق را در این ستون منتشر کنیم. البته در هر صورت از نوشته شما استقبال میکنیم و بر دیده میگذاریم، لیکن ممکن است در ستونی دیگر آن را منتشر کنیم.
بنابراین منتظر نوشتههای شما هستیم.
***********************
از این موضوع که بگذریم، نگاهی به محتوای سخن هفتهها هم خالی از لطف نیست. جدول شماره 1 را نگاهی بیندازید. موضوعاتی را شاهد هستید که به دلیلی یک بار مطرح شده و از آن گذشتهایم. وقتی این آمار را نگاه میکردم، با خودم گفتم موضوعی به اهمیت سواد اطلاعاتی و نقشی که کتابداران در «آموزش سواد اطلاعاتی» باید بازی کنند این قدر کم 0.44 درصد پرداخته شده، موضوعی که حتما قابلیت سر مقاله شدن داشته، یا ارزیابی و مسائل دانشجویی به همین ترتیب. همینطور است مسائلی مانند «منزلت اجتماعی» یا «ترویج» که هر دو از مسائل قابل طرح و قابل بحث هستند، حال آنکه یکی 0.89 درصد و دومی 1.34 درصد از سخن هفتهها را به خود اختصاص دادهاند. و جالب است که «درباره شورای کتاب کودک» هر سال یک مطلب داشتهایم (5 مقاله از 13 مقاله مناسبتها یعنی 2.24 درصد) ولی درباره کتابخانههای کودک تا کنون چیزی منتشر نکردهایم وکانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را فراموش کردهایم. موضوع دیگری که دوستان میتوانستند درباره آن بنویسند موضوع نقد است که دست کم در سخن هفتهها و بصورت مستقل درباره نقد متون چیزی نداریم حال آنکه در خصوص ارزیابی چندین بار مطلب داشتهایم که یک بار آن سخن هفته ایست مستقل.
موضوعاتی بودهاند که در یک یا دو سال متوالی فضای زیادی به خود اختصاص دادهاند مانند «اسم رشته» که در سالهای 90 و به 91 به تعداد 10 سخن هفته (4.48 درصد) را به خود اختصاص دادهاند که 12 درصدسخن هفتههای سال 90 و 15 درصد سخن هفتههای نیمه اول سال 91 را دربرگرفتهاند، ولی بعد از تغییر نام هیچ تحلیلی از آن نداشتهایم. مطالبی کلی در قالب «سخنی درباره کتابداری» (3.13 درصد) یا «سخنی با کتابداران» (2.69 درصد) نیز از موضوعاتی است که در سخن هفتههای سه سال اول بوده ولی در یک سال و نیم اخیر این مضامین تکرار نشدهاند.
بر عکس این موضوعات، موضوعی مانند «کتابخانههای عمومی» (7.17 درصد در کل) داریم که در دو سال اول در این ستون به آن نپرداختهایم، حال آنکه درسالهای 91 و بعد از مناظره تلویزیونی مشهور، سه سخن هفته (در دو ماه آخر 91) به خود اختصاص داده است. در سال 1392 بیشترین تعداد (8) را به خود اختصاص داده که 16 درصد از کل آن سال است و در سال جاری نیز که 5 ماه و نیم آن گذشته با تعداد 4، از فراوانی زیادی برخوردار است.
موضوع «آموزش» (13.45) به نظرم مهمترین مسأله بوده و هست وهنوز ادامه دارد و با 3 مطلب، در 4 ماهه پایان 89، 8 مطلب در سال 90، 8 مطلب در سال 91، 7 مطلب در سال 92 و 5 مطلب در 5 ماهه اول سال 93 نشان میدهد که کماکان مسأله روز ماست و احتمالا باز هم به آن خواهیم پرداخت. البته اگر به موضوع «پژوهش» (13.90 درصد) نگاه کنیم، از نظر تعداد در کل 200 سخن هفته، یک عدد بیش از آموزش است ولی اگر توجه کنید که همه مسائل مرتبط با پایاننامهها در پژوهش ردهبندی شده، حال آنکه از نظر نوع مشکل، میتوانست در آموزش هم ردهبندی شود، آن زمان خواهید دانست که چرا نگارنده، آموزش را مسأله اصلی حوزه ما تلقی کرده است. به هر حال پراکندگی پژوهش و آموزش در میان 200 سخن هفته و در بین سالهای مختلف از توازن معقولی برخوردار است و «مجموعه سازی» (6.3 درصد) هم با تعداد کمتر ولی با توازنی در همین ابعاد، با این تفاوت که مسائل و مشکلات ناشران مجلات نیز که ممکن است بتوان برای خودش فصلی جداگانه تلقی شود، به دلیل مسأله بودن در کنسرسیومها در اینجا ردهبندی شده است.
از پرخوانندهترین سخن هفتهها، مطالبی است که به مناسبت خاصی (5.58 درصد) منتشر میشود و خوب طبیعی است که مسأله روز است و توجه همگان را جلب میکند. سخن هفتههای یادبود «ایرج افشار» و «دکتر حری» و «دکتر باستانی پاریزی» از پرخوانندهترین سخن هفتههای ما در بین 200 سخن هفته موجود است و نشان از توجه جامعه کتابداری به پیشکسوتها و بزرگان دارد.
جدول 1. نگاهی به موضوعات سخن هفته از ابتدای تأسیس ستون تا نیمه اول 93
موضوع |
سال |
فراوانی |
درصد فراوانی |
||||
89 |
90 |
91 |
92 |
93 |
|||
پژوهش |
3 |
9 |
9 |
3 |
7 |
31 |
13.90% |
آموزش |
3 |
8 |
7 |
7 |
5 |
30 |
13.45% |
کتابخانههای عمومی |
0 |
1 |
3 |
8 |
4 |
16 |
7.17% |
مجموعهسازی |
0 |
4 |
3 |
5 |
2 |
14 |
6.27% |
مناسبتها |
1 |
3 |
2 |
3 |
4 |
13 |
5.82% |
اسم رشته |
0 |
6 |
4 |
0 |
0 |
10 |
4.48% |
مدیریت، بودجه استخدام |
0 |
2 |
5 |
2 |
1 |
10 |
4.48% |
اخلاق |
0 |
1 |
2 |
4 |
2 |
9 |
4.03% |
انجمن |
0 |
3 |
1 |
4 |
0 |
8 |
3.58% |
خواندن – مطالعه |
1 |
1 |
1 |
3 |
1 |
7 |
3.13% |
مجلات |
0 |
1 |
2 |
3 |
1 |
7 |
3.13% |
درباره کتابداری |
2 |
3 |
2 |
0 |
0 |
7 |
3.13% |
سخن با کتابداران |
3 |
2 |
1 |
0 |
0 |
6 |
2.69% |
سازماندهی |
3 |
1 |
1 |
1 |
0 |
6 |
2.69% |
درباره لیزنا |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
5 |
2.24% |
علمسنجی |
1 |
0 |
2 |
2 |
0 |
5 |
2.24% |
رفتارهای اطلاعیابی |
1 |
0 |
2 |
1 |
0 |
4 |
1.79% |
کتابخانههای آموزشگاهی |
1 |
1 |
1 |
0 |
0 |
3 |
1.34% |
کتابخانه ملی |
0 |
1 |
2 |
0 |
0 |
3 |
1.34% |
نرمافزارهای کتابداری |
|
1 |
1 |
|
1 |
3 |
1.34% |
شبکهها و دسترسی به اطلاعات |
0 |
1 |
0 |
2 |
0 |
3 |
1.34% |
ترویج |
0 |
0 |
1 |
1 |
1 |
3 |
1.34% |
روابط علمی |
0 |
1 |
1 |
0 |
0 |
2 |
0.89% |
حق مولف |
0 |
0 |
2 |
0 |
0 |
2 |
0.89% |
منزلت اجتماعی |
0 |
0 |
2 |
0 |
0 |
2 |
0.89% |
موضوعات با یک تکرار |
|
|
|
|
|
10 |
** |
چند موضوعی |
|
|
|
|
|
4 |
** |
جمع هر سال |
20 |
51 |
58 |
50 |
30 |
|
|
استانداردها ، مسائل دانشجویی، مرجع، نمایشگاه کتاب، ارزیابی، سواد اطلاعاتی، شبکه اجتماعی، کتابخانه دیجیتال، و تعامل انسان و اطلاعات، هر کدام یک بار (0.44 درصد) ؛ و سخن هفتههایی که موضوع خاصی ندارند یا به بیش از چند موضوع پرداخته اند 4مورد هستند.
پرخوانندهترین سخن هفتههای این چهار سال را می توانید در جدول 2 مشاهده بفرمائید:
جدول 2. 10 سخن هفته پربازدید از شماره صفر تا 198
ردیف
|
عنوان
|
نویسنده
|
شماره سخن هفته
|
تعداد کامنت
|
تاریخ
|
کلیکها
|
1 |
سید ابراهیم عمرانی |
137 |
30 |
1392-04-10 |
15852 |
|
2 |
دکتر یزدان منصوریان |
155 |
9 |
1392-08-13 |
14428 |
|
3 |
شما عصبانی هستید: سخنی با کتابداران کتابخانه های عمومی (نهاد) |
سید ابراهیم عمرانی |
189 |
106 |
1393-04-09 |
13340 |
4 |
جناب وزیر فقط این یک بار ژاپنی مدیریت کنید: درباره کتابخانههای عمومی |
سید ابراهیم عمرانی |
148 |
27 |
1392-06-25 |
12206 |
5 |
دکتر یزدان منصوریان |
28 |
2 |
1390-03-02 |
9094 |
|
6 |
ابولفضل عربشاهی |
147 |
47 |
1392-06-18 |
8865 |
|
7 |
دکتر حمیدرضا جمالی |
60 |
2 |
1391-06-13 |
8840 |
|
8 |
دکتر یزدان منصوریان |
94 |
2 |
1391-06-13 |
7562 |
|
9 |
داریوش علیمحمدی |
41 |
0 |
1390-05-31 |
6504 |
|
10 |
دکتر حمیدرضا جمالی |
129 |
12 |
1392-02-16 |
6136 |
علاوه بر پرخوانندهترین، باید به پرنظرترین سخن هفتهها هم اشاره کنیم که بدون چون و چرا سخن هفتههایی است که درباره مسائل کتابخانههای عمومی کشور نوشته میشود که در یک مورد تعداد نظرات به بیش از 300 نظر رسید که 287 نظر منتشر شد. اگر اشتباه نکنم 6000 کتابدار نهاد، لیزنا را تریبون خوبی میدانند که میتوانند بیدغدغه حرف خود را منعکس کنند. این حرکت آن قدر گام به گام شکل گرفته که خود ما با تاخیر متوجه موضوع شدیم و البته به این اعتماد افتخار میکنیم و سعی میکنیم که در خدمت کتابداران کتابخانههای عمومی و نهاد کتابخانههای عمومی کشور باشیم. لحن نوشتهها هم کمکم تغییر کرد و در یکی دو مورد آخر ما نظر منتشر نشده نداریم.
**اگر جمع جدول را در سالهای مختلف نگاه کنید به عدد 209 میرسید که اگر با 10 سخن هفته با یک تکرار و 4 سخن هفته چند موضوعی جمع شود به عدد 322 میرسید. دلیل این موضوع این است که سخن هفتههایی که در دو موضوع میتوانستند ردهبندی شوند در دو موضوع به حساب گرفته شدهاند.
عمرانی، ابراهیم. «سخن هفته 200:سیاست انتشار نظرات در لیزنا». سخن هفته لیزنا، شماره 200. 24 شهریور 1393.