داخلی
»مطالب کتابداری
»سخن هفته
لیزنا، سید ابراهیم عمرانی، سردبیر: شما عصبانی هستید. به شما حق میدهم، ولی آن قدر عصبانیت چشمان شما را تیره و تار کرده که اصلا کمی جلوتر را نمیبینید و نگاه هم نمیکنید.
من ابراهیم عمرانی هم به عنوان کتابدار و هم به عنوان لیزنا، همیشه به عنوان یک همکار کوچک و اندکی پرسابقه در کنار شما بوده و خواهم بود. تلاش خودم را میکنم که صدای شما را به گوش مسئولان برسانم ولی از شما هم انتظاراتی دارم. شما خیلی عصبانی هستید. این فریادها از تبعیضهایی است که باور دارید در چند سال گذشته در حق شما روا داشته شده. آقای ملک احمدی و آقای وزیر ارشاد دریافت کننده همه کامنتهای شما بودند و آقای مدیرکل جدید هم که در مصاحبه اخیرشان فرمودند که همه نظرهای شما را میخوانند و خواندهاند.
حالا خوب به نقل قولهای زیر دقت کنید، سوالهای زیر با امضای کتابدار سوالهای خود شما است و چند تایی هم سوالهای فرضی من و پاسخهای زیر که با امضای نهاد نوشته شده همه پاسخهای فرضی من است:
- معیشت ما حرف اول ما است (کتابدار)
- معیشت روی کاغذ حل نمیشود (کتابدار)
- از یک نظر منتشر شده در لیزنا: "ما به شغلی که داریم به خود افتخار میکنیم اما با افتخار چرخ زندگی نمیچرخد!"
- من استرس روبرو شدن با خانواده خودم و صاحبخانه و بقال و نانوا را دارم (کتابدار)
- من قبض آب و برق که میآید آن روز اصلا دل و دماغ ندارم و خدا از تقصیرم بگذرد اگر به دانش آموز یا بازنشسته بخت برگشتهای ناملایم پاسخ داده باشم.
- از یک نظر منتشر شده در لیزنا: "از دبیر کل محترم خواهشمندیم حکمهای جدید را دوباره بازبینی نمایند به علت سرعتی که در صدور احکام وجود داشته اشتباهات و تناقضات فراوانی در آنها وجود دارد به طوری که دو فرد با شرایط کاملا یکسان دو حکم متفاوت دارند."
- از یک نظر منتشر شده در لیزنا: "از یکی شنیدم که حقوق دادگستری 80 درصد افزایش پیدا میکنه در حالی که حقوق ما 20 درصد!!!!! بخدا این 20 درصد یعنی عقب موندن بیشتر کتابداران از زندگی و اجتماع!!!."
- از یک نظر منتشر شده در لیزنا: "جناب آقای مختارپور بن ماه رمضان و هدیه روز زن را برای ما کتابداران پیگیری نمایید. حق مسکن. حق بهره وری. حق ایاب و ذهاب را برای ما کتابداران درنظر بگیرید برای شما سلامتی و طول عمر را خواهان هستیم"
- از یک نظر منتشر شده در لیزنا: "با سلام واحترام لطفا برای کتابداران روستایی مزایایی در نظر بگیرید چرا حقوقشون مثل سال گذشته محاسبه شد آخه شما کدوم ارگان را دیدید که بیمه 12 روز داشت این بیمه جایی کاربرد ندارد لطفا کمیبه فکر ما باشید"
- من در حدی میتوانم این مشکل را حل کنم که قانون دست مرا باز بگذارد و سعی خودم را میکنم که حد بالای ارفاق قانونی را در نظر بگیرم. (نهاد)
- من میتوام احکام را اصلاح کنم و بر اساس قانون حقوقتان را اصلاح کنم و نه بیشتر (نهاد)
- من اضافه کاری را در حدی که بخشنامه معاونت مدیریت و برنامه ریزی رئیس قوه مجریه اجاره میدهد میتوانم پرداخت کنم و نمیتوانم از بودجه مثلا خرید کتاب یا تعمیرات ساختمان اضافه کاری بدهم چون این دو تا از دو ردیف مختلف است.(نهاد)
- تبعیض چه؟ کسی را که بالای سر من گذاشتهاید، ولله نه به اندازه من سابقه دارد و نه مدرکش از من چربتر است و احتمالا فقط ظالین را بیشتر از من میکشد که با آن طناب خودش را بالا بکشد. نه خانواده شهید است و اعتقادش هم به میزان دریافتیش بستگی دارد. من هم در همین مملکت و بعد از انقلاب به دنیا آمدهام و در همین مدارس نظام مقدس جمهوری اسلامی درس خواندهام و در همین دانشگاهها درس خواندهام. نمازم ترک نشده، روزه را هم میگیرم . چرا شاخصها و ملاکها باید فقط در جهت حفظ ظاهر ثابت بمانند؟
- از یک نظر منتشر شده در لیزنا: "منم با این نظر موافقم خیلی از این افرادی که تحت عنوان کارشناس مشغولند واقعا بیکارند و کار خاصی انجام نمیدن مثلا ایستگاه مطالعه چند ماه کنسل شده و البته همون موقع که بود آیا نیاز به یک کارشناس مستقل داره؟یا اینکه کارشناس منابع که الان چند ماهی هست حتی یک کتاب و مجله هم به کتابخونهها نیومده در ضمن مجموعه سازی هم که در نهاد متمرکز است آیا درست است پول بیت المال را اینطوری هدر دادن؟"
- از یک نظر منتشر شده در لیزنا: "ادارات استانی به نوعی خودمختارشده اند و کاملا سلیقهای عمل می کنند به طوری که دست مدیران به قدری باز است که بدون هیچ مانعی و قانونی به راحتی هرکس را با هر رشته و تخصصی و فقط به واسطه آشنایی در ادارات به کار می گیرند و تحت عناوینی چون حق کارشناسی , ماموریت و اضافه کار حق کتابداری که در منطقهای دورافتاده مشغول به خدمت می باشد را به آنها تقدیم می کند"
- تلاش خواهد شد که این تبعیضها تا جایی که پیدایشان کنیم برطرف شود. (نهاد)
- اگر ببینیم کسی شایستگی نداشته و فقط به جهت اینکه در باند خاصی بوده، پست گرفته که حق مسئولیت بگیرد و عملکرد ضعیفی هم داشته درباره ایشان تجدید نظر خواهد شد.(نهاد)
دوستان گرامی اگر ادامه دهم مثنوی هفتاد من کاغذ میشود. بنده هم مانند جناب مدیرکل جدید یکایک نظرهای شما را میخوانم. من مسئولیتی در نهاد ندارم. ولی میخوانم چون به عنوان همکاری قدیمی در نهاد، به مجموعه کتابخانههای عمومی کشور حساسیت دارم و عشق میورزم[1]. میخوانم چون همیشه میخواهم که در جریان وضعیت شما باشم چون الآن مسئولیت دیگری دارم و سعی میکنم به کمک مجموعه لیزنا، فضایی را باز کنیم که حرفها زده شود و مشکلات مطرح شود.
دختران و پسرانم، خواهران و برادرانم، کتابداران عزیز، من هم در این مملکت زندگی میکنم و هزینههای کمرشکن و تورم افسار گسیخته را تجربه کردهام و میکنم. خوب میدانم که با حقوقی که میگیرید، واقعا نمیتوان زندگی را اداره کرد و مشکل معیشت خیلی مهم است. جناب آقای ملک احمدی تلاشی را آغاز کرد و چنین برمیآید و امیدوار هم هستم که دبیر کل جدید هم در این داستان مصمم هستند و به دنبال احکام هستند و فکر میکنم این احکام به جریان بیفتد و مزیتهای نسبی شامل حال شما شود. این را هم میدانم که با این افزایش ممکن است کمی بهتر بشود، باز چیزی نخواهد بود که همه مشکلات مالی را برای شما حل کند. ولی میخواهم فرض کنم که مشکلات مالی شما انشاءالله به حداقل رسیده است (فرض محال که محال نیست).
خوب حالا میخواهم با این فرض بپرسم که مدیر کل کتابخانههای عمومی جز حقوق و معیشت کتابدرانش در این سو، چه مسألۀ دیگری دارد؟ در سوی کاربران را میگویم. در سوی مردمی که از مالیاتهایشان من و شما حقوقی میگیریم و گرفتن خدمات خوب، حق مسلم آنها است. خُب با این فرضها حاضرید به سوالات من پاسخ بدهید؟ مطمئن باشید که پاسخهایتان به درد مدیر کل جدید خواهد خورد.
گفتم از 278 نظر زیر یک خبر، تنها 3 نفر حرفهایی غیر از معیشت را مطرح کردند که من این را میگذارم پای اینکه اولین بار بود که همه به صحبت آقای مدیر کل که فرموده بودند من کامنتهای شما را میخوانم عکسالعمل نشان دادهاید و معضل اصلی خودتان را گفتهاید (ذیل خبری دیگر هم 77 نظر آمده که جز یکی همه به معیشت اشاره دارند) لیکن مطمئن هستم از معیشت که بگذریم مسائل زیادی هست که باید طرح کنیم.
اگر یادتان باشد یادداشتی در همین ستون حدود یک ماه قبل 12 خرداد نوشتم که درست روزی منتشر شد که حکم مدیرکل جدید زده شد و همزمان خبر حکم شروع به کار جناب آقای مختار پور و رفتن مدیر قبلی را هم منتشر کردیم. فکر میکنم آن نوشته در آن روزها نمیتوانست خوانده شود و منظور خود را برساند. هیجان حاکم شده بود و نظرهای زیر آن نوشته هم درباره تغییر مدیر بود. لیکن با خواندن نظرات فراوان شما ذیل این دو خبر اخیر به نظرم آمد که سوالی را که در آن نوشته پرسیده بودم، دوباره از شما بپرسم، چون با همه مشکلات معیشتی که دارید، یک چیز را نباید فراموش کنید، وظیفه تان در برابر مردم. چرا که باید:
به یاد داشته باشید که منزلت هر حرفه در درجه اول در گرو نیاز جامعه به آن حرفه و بعد از آن نیاز به پاسخ گرفتن درست از سوی آحاد آن حرفه است. بنابراین نیاز به حرکتی همگانی داریم که خودمان را با آخرین دستآوردهای خدمات کتابخانههای عمومیدنیا بازآموزی کنیم. اگر کاهلی کنیم نه فقط به خودمان که در مورد سایر هم حرفهایهایمان هم کوتاهی کردهایم. (از سخن هفته 12 خرداد)
اگر وظایفمان را درست انجام ندهیم، چه آقای مختارپور و چه آقای ملک احمدی و چه وزیر ارشاد، توانایی دفاع از معیشت ما را نخواهند داشت. هر چه جامعه به کار ما نیازمندتر باشد، منزلت ما بیشتر میشود و این کار بیشترش به خود ما بستگی دارد. نمونهاش همین طرح کتاب من است که در جائیکه کتابداران دارند عاشقانه کار میکنند تبدیل شده به یک پدیدهای که با خودش نیازمندان را به کتابخانه میکشد، و آنجا که دوستان عزیز من کمی تنبلی میکنند، به قول یکی از همین نظرات زیر خبر، تبدیل شده به «طرح کتاب خانواده» و فقط آمار سازی انجام میشود. من در یادداشت 12 خرداد خودم سوالاتی از شما پرسیده بودم. آیا موافقید حالا که 275 نظر برای معیشت خودتان گذاشتهاید، در پاسخ به این سوالات فقط به آنها پاسخ دهید و درباره معیشت زیر این یادداشت خاص نظر نگذارید. فرض من همانطور که دربالا گفته شد این است که آقای مدیرکل در این موضوع تصمیم جدی دارند که در حد توان مشکلات معیشتی را حل کنند:
از سخن هفته 12 خرداد:
1- "کتابداران کتابخانههای عمومی کشور در صورتی که احساس کنند دبیر کل دنبال مشکلات ایشان است و در عمل هم بتواند برخی از مشکلات صنفی کتابداران را مرتفع نماید و حداقلی در سطح زندگی شما اثرگذار باشد، تا چه حد میتواند از شما انتظار داشته باشد که شما در 6 اولویت بعدی[2] و اولویتهای دیگری که برای فرهنگ کشور ودر قالب وظایف کتابخانههای عمومیجای میگیرند، در کنار او باشید و کمکش خواهید کرد؟ و نکته مهمتر، توانایی کمک کردن را هم دارید؟ توان خودتان را از نظر علمی و فنی ارزیابی کردهاید؟ چقدر آماده اجرای این اولویتها هستید؟
2- نگاهتان به کتابخانه چیست؟ در قرن 21 زندگی میکنید یا 20 یا در دوره تفکرات 7.5 در 12.5 سانتی متر؟
3- کتابخانه عمومی را تالاری برای درس خواندن شبهای امتحانِ دبیرستانیها و کنکوریها میدانید یا کمکی برای اهل محل که سادهترین سوالاتشان مثل نرخ میوه و ترهبار در محل تا پیچیدهترین نیازهای اطلاعاتی ایشان را باید تلاش کنید که پاسخ دهید؟
4- نگاهتان به منابع چیست؟ چه منبعی با چه قالبی و با چه ابزاری و در چه محیطی و درچه شبکهای را میتوانید مدیریت کنید؟ از منابع چاپی کتابخانهای تا منابع الکترونیکی سرگردان روی وب؟
5- نگاهتان به مخاطب چیست؟ مخاطب شما کیست؟ مراجعهکنندگان به کتابخانه یا وب سایت آن یا افرادی که در جامعه محلی شما باید از شما خدمات بگیرند و اصلاً شما را نمیشناسند؟
6- نگاهتان به کتابدار چیست؟ همین که مدرک کتابداری دارید، شایستگی کار در کتابخانه را دارید؟"
اینها سوالاتی است که نگاه و نگرش شما را هدف قرار میدهد. این سوالها ناظر به تغیر نگرش شما به کتابداری سنتی است که هنوز بر فضای آموزش کتابداری ایران سنگینی میکند. این سوالها ادعا دارد که کتابداری که شما یاد گرفتهاید برای نیاز مردم کافی نیست. برای این تغییر نگرش نیاز به آموزش داریم. مثل اینکه به جای شما من باید یادآوری کنم که برای برنامه ریزی حتما باید به آموزش هم دقت شود، چون در همه سخنان و نظرهای شما عزیزان در این مدت تقاضای آموزش و بازآموزی حرفهای و نظری را ندیدهام. چیزی که در همه حرفهها هست و باید باشد و ضمنا باید جدی باشد و در سطح خوب برگزار گردد و شما را با تازههای حرفه تان آشنا کند. دانشکدههای کتابداری ما به باور من از آنچه در حرفه اتفاق میافتد، متاسفانه یا بی خبرند یا خود را به بی خبری زدهاند و همان جزوههای مندرس در غالب این دانشکدهها هنوز کاربرد زیادی دارند. بنابراین باید آنچه را در دانشکدههای کتابداری آموزش ندادهاند، و آنچه اتفاقات جدید در حرفه ما محسوب میشود به شما آموزش داده شود. دورههایی نه صوری و فقط برای گرفتن برگهای و مدرکی که دورهای گذرانده شده است و حالا حقوق مرا اضافه کنید. دورههایی که بگوید نیاز مخاطب قرن 21 ایران چیست؟ چگونه این خدمات را میخواهد؟ در چه حوزههایی میخواهد؟چاپی میخواهد یا الکترونیک؟ کاربران ما از چه نویسندگان و سایتهایی دوست دارند بخوانند؟
و نکته بسیار مهم این که: به چه نظریهها، ابزارها، روشها و تکنیکهایی برای این پاسخگویی به مردم نیاز دارید؟ و چه کسانی قرار است این نظریهها، ابزارها، روشها و تکنیکها را به شما آموزش دهند؟
عمرانی، ابراهیم. «شما عصبانی هستید: سخنی با کتابداران کتابخانههای عمومی (نهاد)». سخن هفته لیزنا، شماره 189. 9 تیر 1393.
1- چون کتاب می خوانم. شاهد زیاد دارم. از بچگی اهل خواندن بودهام و تا امروز که بخش عمده کارم شده کتابداری الکترونیک و همه درس خواندنهایم هم شده سازماندهی منابع در وب و مجموعه سازی در کتابخانه دیجیتال باز هم کتاب کاغذی انیس و مونسم باقی مانده و خواهد ماند، و خوشحالم که با همه مشغله (8 صبح تا 7 و گاهی بعد از ظهر)، و مطالعات و نوشتنهای کتابداری، این سال جدید تا اینجا 7 کتاب را به اتمام رساندهام و یک کتاب هم در دست خواندن دارم.
2- شروع به کار کتابداریم، از کار دانشجویی که بگذریم در نهاد بوده. روزی 25 تومان حقوق می گرفتم و از اول تابستان 1354 که تعطیل تابستانی کلاسها شروع شد در انبار توزیع کتاب هیأت امنای سابق واقع در خیابان حقوقی و زیر دست آقای دانش پژوه، کارگر بستهبندی و کارتن کردن کتابها و بارنامه کردن آنها به کتابخانههای شهرستانها بودم و بعد هم مدتی کمک فهرستنویس شدم.
3- از سال 1362 در سیستم آموزش نهاد شدم معلم سازماندهی مواد و مدت 12 سال تا پایان سال 1373 و پایان دورههای کاردانی نهاد به همکاری با نهاد ادامه دادم.
[2]. منظور از 6 اولویت بعدی، اولویتهای آقای ملک احمدی در سخنرانی افتتاحیه همایش آینده پژوهشی است که بهانه نوشتن سخن هفته 12 خرداد بود.
همیشه حرف زدن راحته اما یه نگاهی به هرم سلسله مراتب نیازهای آقای آبراهام مازلو بندازید جواب همه حرف های آرمانیتون رو میده.من نمیخواهم حرف از کمبودها بزنم اما واقعیت اینه که نیرو تا تامین نباشه همین مقدار کار هم زیاده به نظرم.حالا هر جایی میخاد باشه بحث من صرفا نهاد نیست.
1- عدم توانایی نهاد در احداث یا تعمیر کتابخانه در مواردی که کتابخانه فعلی تقریباً مخروبه است.
2- عدم تأمین منابع مالی برای حقوق، مزایا و هدایای کافی پرسنل نهاد
3- تحقیر روسای شهرستانها مقابل شهرداری و ارشاد در بحث نیم درصد یا انجمن به لحاظ نبود حمایت قانونی
4-نبود توجیه و مقبولیت خیرین جهت ورود در بحث کتابخانه ها و از طرفی اصرار نهاد بر تأسیس انجمن خیرین حتی در کوره دهات.
5- رئیس اداره ارشاد دبیر انجمن کتابخانه هاست و رئیس اداره کتابخانه ها عضو علی البدل انجمن. از طرفی نهاد پیگیر جلسات از رئیس اداره هیچ کاره است. آیا این صحیح است؟
6- رئیس اداره بودن بدون کارمند امور اداری، حسابدار، راننده، نیروی خدماتی، نگهبان، حراست، امین اموال، مسئول خرید، دبیرخانه و ... یعنی رئیس اداره با کاربردهای مختلف و در یک کلام همه کاره مانده از هرکار.
7- نهاد عمومی غیر دولتی یعنی چه؟ هدف از اینکار چه بوده است؟ آیا بیچاره تر از کتاب و کتابخانه و کتابدار برای کم کردن وزن بالن در حال سقوط دولت نبود؟!!؟؟ رشد فرهنگی می خواهید!!؟؟
استاد بحث تبعیض در استان ما بیداد می کنه ، بین نیروهای ستاد و کتابدار آنچنان فاصله ای قرار داره که اگه به یک نفرشون بگی یک ساعت در کتابخانه کار کن کسر شان می داند چه رسد به اینکه موقع جابه جایی کتابخانه ای ازشون کمک بخواهیم.حالا اداره کل چه شانی داره من نمیدونم...
لطفا آقای دبیر کل جدید
همانطور که خیلی از پست های سازمانی نهاد سلسله مراتب دارند برای کتابداران هم سلسله مراتب قایل شوید. مسلم است که همه ی کتابداران در یک سطح نیستند. برخی حتی برای فایل کردن هم نیاز به مجوز استان دارند! لطفا آنها که کار می کنند و آنها که کار نمی کنند را در یک ردیف قرار ندهید
در خیلی از کتابخانه ها نیاز به سرکتابدار، فهرسنویس و کتابدار مرجع داریم. لطفا شما از تخصصی شدن امور کتابخانه حمایت کنید. البته برخی از کتابخانه ها که نیروی کمی دارد این عملی نیست ولی در بسیاری از آنها بیش از سه نفر نیرو داریم
من درکتابخانه ای که تبعیض باشه نمی توانم کارکنم
طرح کتاب من بسیار عالی بود و افراد زیادی را جذب کتابخانه ها کرد و کتابخانه ها را بسیار فعال کرد چرا که با کتابای ارسالی نهاد کسی جذب کتابخونه نمیشهمن هر وقت کتابای کتاب من میومد احساس خیلی خوبی داشتم با همه مشکلات مالی خودم و کتابخونم ولی احساس خوبی بهم دست میداد که تونستم نیاز یک مخاطب رو برطرف کنم
ولی ما کتابداران خانم کارشناسی از خبرافزایش حقوق کتابدارن آقا و یا خانمهای کارشناسی ارشد خانم خیلی دلگیر شدیم و نا امید و در آخر عصبانی که 17سال در این کتابخانه ها با روزهای بد و بدتر ساختیم و آخر باید این خبر را بشنویم آیا انصاف است.
1- عدم توانایی نهاد در احداث یا تعمیر کتابخانه در مواردی که کتابخانه فعلی تقریباً مخروبه است.
2- عدم تأمین منابع مالی برای حقوق، مزایا و هدایای کافی پرسنل نهاد
3- تحقیر روسای شهرستانها مقابل شهرداری و ارشاد در بحث نیم درصد یا انجمن به لحاظ نبود حمایت قانونی
4-نبود توجیه و مقبولیت خیرین جهت ورود در بحث کتابخانه ها و از طرفی اصرار نهاد بر تأسیس انجمن خیرین حتی در کوره دهات.
5- رئیس اداره ارشاد دبیر انجمن کتابخانه هاست و رئیس اداره کتابخانه ها عضو علی البدل انجمن. از طرفی نهاد پیگیر جلسات از رئیس اداره هیچ کاره است. آیا این صحیح است؟
6- رئیس اداره بودن بدون کارمند امور اداری، حسابدار، راننده، نیروی خدماتی، نگهبان، حراست، امین اموال، مسئول خرید، دبیرخانه و ... یعنی رئیس اداره با کاربردهای مختلف و در یک کلام همه کاره مانده از هرکار.
7- نهاد عمومی غیر دولتی یعنی چه؟ هدف از اینکار چه بوده است؟ آیا بیچاره تر از کتاب و کتابخانه و کتابدار برای کم کردن وزن بالن در حال سقوط دولت نبود؟!!؟؟ رشد فرهنگی می خواهید!!؟؟
طاعات قبول و ایام به کام
من شما را در سمینارهای علمی به خوبی می شناسم.روزی در دانشگاه ها بزرگ ایران به عنوان دانشجوی ممتاز تا فوق لیسانس درس خواندم و با جذب نهاد به یک کارمند ساده افسرده تبدیل شدم. قصد نالیدن ندارم ولی من خودم با دیداری که با واعظی داشتم وهمچنین 3 سال به عنوان کارشناس اداری در پست های مختلف نتونستم به هیچ کس بفهمونم که اصل بینش ماست و اخلاق و وجدان کاری است اگرچه سطح مالی هم مهم است. اگر چه امید از قلبم سو سو می زنه ولی با درگیر شدن کار کتابخانه و لمس کمبودها و نبود امکانات فیزیکی اولیه تو کتابخانه ها بیشتر من رو سرخورده کرده و انگیزه کار علمی رو از من گرفته.. امیدوارم این حرکت شما باعث ایجاد امیدی روشن برای کتابداران با تحصیلات تکمیلی شود
بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز
....
تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز
از مدیر لیزنا جهت انعکاس مطالب سپاسگزاریم. باانتصاب آقای
مختار پور بسمت دبیرکلی نهاد ، خط ونشان کشیدنها ازطرف برخی مسولین ادارت شهرستانها در حوزه ی کتابخانه های عمومی گیلان علیه کتابداران به اتمام رسیده
رعایت نزاکت واخلاق اسلامی را سرلوحه کارخویش قرار دهید. قطعا کوچکترین تخطئی صورت گرفته از جانب شما علیه قشر مظلوم کتابدار، بعرض دبیرکل محترم
خواهد رسید. مطمئن باشید اینکار راخواهیم نمود.
زمانی کتابدارن می توانند آموزش های بروز ببینند که مدیر کل استان کتابدار باشد تا نیازهای کتابداران را تشخیص دهد و اساتید مجرب و به روز کتابداری را برای آموزش کتابداران دعوت نماید.منظورم اینه که مدیر کل کتابداران و نیازهای آموزشیشان را درک کند و فقط به فکر جلسات با اعضای انجمن شهرستان ( که اکثرا کتابدار نیستند)و مسائل حاشیه ای دیگر نباشد.
توروخدا لیزنا پیگیری کن چرا هدیه ی ماه رمضان رو به کتابدارهای روستایی ندادن
مگه دبیرکل نفرمودند که این هدیه برای همه هست
یعنی ما جز همه نیستیم
لطفا پیگیری کن.ازت برمیاد که حداقل یه جواب قانع کننده به کتااااااااااااااااابدارهای روستااااایی بدی
خوب بابا ماهم تحصیل کرده ایم.خیر سرمون کتابداری خوندیم.عاشق کارمون هستیم
لطف میکنی لیزنا پیگیری کنی.ما کتابدارهای کتابخانه های روستایی دوستت داریم لیزنا
من کاملا حرف شما را قبول دارم مسئولیت ما کتابداران بسیار بزرگ است اما انجام درست این امر وابسته به رفع نیازهای مادی ومعنوی دارد . خب باهمت آقای ملک احمدی تاحدودی مشکل حقوق برطرف شد اما از نظر مسائل تفریحی ، رفاهی چه ؟ از نظر برنامه های مذهبی مثل سفرهای معنوی چه ؟ و ... . مسلما همه این موارد هم میتواند باعث تقویت توان و روحیه کتابداران شود . تعداد کم نیرو در شیفت کاری چه ؟
ممنون از اینکه به فکر مشکلات ما کتابداران هستید.من تمامی نظرات شما را در مورد آموزش قبول دارم. ما کتابداران از نظر آموزش اصلاً به روز نیستیم . مدیران فقط برای پر کردن ساعات دوره های آموزشی ما کتابدارن دوره های غیرمعقول و فشرده می گذارند و تمام می شود . کلا برای این حرفه نه تنها دیگران ارزشی قائل نیستند بلکه خود ما 6000 کتابدار هم خودمان را قبول نداریم.و این یعنی فاجعه .
حق بدهید که عصبانی باشم چند سال پیش عده ای از کتابداران با مدرک دیپلم را برا دوره های پودمانی به بعضی از مراکز استان فرستادند وبعد از 4 سال که تازه مدرک کاردانی آن هم معادل دریافت کردیم به ما قول دادند که مدارک شما برا ادامع تحصیل به مراکز پیام نور ارسال خواهد شد متاسفانه تا به حال هیچ اقدامی صورت نگرفته است خواهشمند است توضیحات لازم را ارائه فرمایید متشکرم
خانه از پای بست ویران است
3-بجای منابع مورد نیاز اعضا از کتبی حمایت می شود که گردآورنده آن جناب آقای ...
4-همکارمان استعفا داد و رفت به اداره دیگری و هم اکنون 300 هزار تومان با سابقه ای نصف سابقه بنده از من بیشتر حقوق می گیره
5-کتابخانه افتتاح می شه با ظرفیت مخزن 15000 هزار جلد یعنی بعد از 6 سال مخزن پر و بنظر شما با آن مقدار کتاب می شه ترویج کتابخوانی نمود و مراجعین را به کتابخانه جذب کرد.
6-کتابخانه های استانمان را که مقایسه می کنمکتابخانه ما در حدود میانگین 500 نفر عضو بیشتری نسبت به آن کتابخان ها دارد و بالعکس آنها از لحاظ نیرو از ما بیشتر بوده در صورتیکه بعضا به صورت تک شیفت نیز اداره می شوند یعنی کار مضاعف در برخی کتابخانه ها در حد فوق العاده که باعث شده اکثر اوقات بخاطر فشار کاری بالا با سر درد به منزل مراجعه کنیم
7- متاسفانه بدلیل کمبود نیرو و در صورت بودن نیرو نیز در برخی نقاط مورد استفاده قرار می گیرند که کارایی نداشته ما بایستی هم کار خدمتگزار را انجام دهیم و هم مامور خرید باشیم و ...
متاسفانه برخی از مسئولینمان باعث تضعیف روحیه شده اند بطور مثال:
1-کتابخانه مان درجه 5 است و طبق دستوالعمل نهاد باید با 3 نیروی کتابدار و یک نیروی خدماتی اداره شود اما دریغ که فقط 2 نیروی کتابدار دارد
2-سالهای قبل گفتند اگه درجه 5 به بالای 2 هزار نفر عضو برسه که در آنصورت کتابخانه میشد درجه 4 و بایستی 4 نفر کتابدارش می شد و اعضاء به بالای 2 هزار هم رسید و وقتی نیرو استخدام شد به جای دیگری فرستاده شد
ادامه در نظر بعدی
درد دل اینجانب با حضرتعالی:
1-متاسفانه هنوز کشوری جهان سومی هستیم و نمیتوانیم تا وقتیکه خانواده ها بستر مناسبی از فرهنگ ایرانی اسلامی را بوجود نیاورده اند به نقطه اوج آرزوها و آمالمان برسیم اما خدمتتان عارضم با امکانات موجود و اندک کتابخانه ها کلیه همکاران گرانقدرم تلاش مضاعف و فوق تصور انجام می دهند تا مراجعین با رضایت و دستی نه چندان خالی از کتابخانه ها خارج شوند و برای رسیدن به کتابخانه های قرن 21 باید هزینه کرد و سرمایه گذاری نمود و این امر مهم مطمئنا بعهده دولت می باشد و نه کتابدار چون سعی ما و تلاش ما با توجه به کمبود های معیشتی به هیچ وجه کاسته نخواهد شد و نخواهد شد...
هم ناراحت
ولی برای تجدید قوا هنوز ظرفیت دارم
دبیرکل محترم لطفا تمهیداتی بیندیشید که ما کتابداران احساس عزت نفس و ارزش کنیم حداقل در نهاد
مسئولین به جای خود ارزشمند هستندو نمی خواهیم از آنان جانبداری نکنید ولی این حرکت تا جایی باشد که حس نکنیم واقعا غیر از سلسله مراتب فرق دیگری با آنها داریم!
وضعیت فعلی نهاد از این لحاظ اصلا مساعد نیست
در اين چهارسال واقعا برگشت داشته ايم
اینکه کتابداران همیشه از مشکلات معیشتی می نویسند دلیلی بر توجه نداشتن به مسایل کلان شغل خود نیست. همه اینهایی که شما گفتین درست و مطئنا همه کتابداران به این مسایل واقف هستند و همه اندک توشه ای از این مسایل دارند و مطمنا بهوظایف خود نیز آگاه هستند قرار نیست برای هر خبری که درج می شود کتابداران زیر خبر فلسفه رشته و شغل خود را توضیح داده و درباره اهمیت خود و شغل خود برای جامعه قلم فرسایی کنند. یک مشکلی در این سیستم طویل وجود دارد و کتابدارن هم انگشت گذاشته اند بر روی آن مشکل بنام مشکلات معیشتی. مثل ماشینی که همه چیزش درست است ولی بنزین ندارد ک حرکت کند افتاد؟؟؟؟؟؟
لطفا صدای ما کتابداران خراسان جنوبی که سال ها میشه کیلومترها راه رو برای رسیدن به محل کار طی می کنیم رو هم به گوش دبیرکل محترم برسونید. مسئولین استانی که اصلا به فکر حل مشکل همکارشون نیستند. من 6سال میشه که هر روز چند ساعت تو راهم برای رسیدن به محل کار.
سخنانتان زيباست اما ما كتابداران كم كم داريم به جايي مي رسيم كه از زيبايي و زيباها خيلي فاصله دارد.
هرم مزلو معرف خاطر همه هست. طبقه بندي نياز ها را همه مي شناسند. تا نيازهاي فيزيولوژيك ما تامين نشود كي مي توانيم به طبقات بالاي هرم برسيم؟
متاسفانه مشکل ما از اینجاست که در استان ما کتابدارانی هستند که مجبورند دوشیفت سرکار بیایند و جزء اضافه کاری آنها محسوب نباشد. زیرا میگویند در ماه سه روز به اداره کل بدهکاری داری تا 44 ساعتت پر بشه. بعد خود نیروهای ستادی و عزیز دل برادر. با وجودی که در ماه 10 ساعت اضافه کاری نمی کنند ماهی صد ساعت اضافه کار دریافت می کنند. و میگویند که کیفیت کار ما بالاست. خدا داند ...
خواهش کردم مرا از مسئولیت بردارندچون نمیتوانستم بنشینم وخلاقیت خود را در کتابخانه بکار نگیرم.
من نه تنها عصبانی شدم بلکه خیلی وقتها از زخم زبانها و بداخلاقی های اداره کل در خلوت گریه هم می کردم.
نگاه تمرکز گرایی به کتابخانه ها با خلاقیت کتابداران در تعارض است .دریابید.
اما تعجب می کنم بودجه برای خرید لپ تاپ جدید برای روسا هست ولی صندلی باید فعلا بماند
تنهاجایی که دست کتابداران برای بهبود مجموعه شان باز بود طرح کتاب من بود که آنهم به اصطلاح خودشان کارشناسی میشه و نیاز مخاطب نادیده گرفته میشه
کتابداران دنبال پژوهش اند اما نهاد پژوهش ها را قبضه کردهو با استفاده از نامه های اداری آز کتابداران بهره کشی می کنند مثلا همین چندوقت پیش در نشریه اش مقالات کارکنان نهاد را بررسی کرده بود در حالی که این مقالات مال دوران دانشجویی ما بوده و از وقتی وارد نهاد شده ایم سرخورده هیچ ننوشته ایم چرا که هم توانمان را از ما گرفته اند و هم امکانات وزمانی در محیط کار وجود ندارد که نهاد آنها را به نام خود تمام کند.
و هزاران مورد دیگر ....پس این وسط با مشاهده ای وانفسا کتابدار نیز ترجیح میدهد سنگ خود را برسینه بزند و دنبال احقاق منافع خودش باشد چرا که درون سازمان همه تلاشش را برای سازمان و مراجعه کننده می کند و به نتیجه نمی رسد. لطفا راجع به ما به این راحتی قضاوت نکنید.
وقتي منه كتابدار روستايي ماهي 250هزارتومن حقوق ميگيرم ونصفش ميشه كرايه رفت و آمد؛ديگه چيزي برام مهم نيست
وقتي ذهنم مشغوله ؛ وقتي دلم آشوبه ديگه دل و دماغ كاركردن برام نميمونه
بايد براي بالا بردن انگيزه ي ما يه حركتي بشه
وقتي با پولي كه ميگيرم هيچي نميتونم واسه بچم بخرم، ديگه به موضوعات ديگه اي كه شما اشاره كرديد نميتونم فكر كنم
فقط يه لحظه خودتون رو بذاريد جاي ما..........
دقت نظر وافی وکافی بعمل آورد.چون قضیه اینجا با تممامی استانها فرق دارد پرسنل آزاری - جابجایی های بیمورد وسلیقه ای - تضییع حقوق حقه کارمندان - مسولین شهرستان فکر میکنند فقط خودشان هستند وبس عزت واحترام پرسنل زیردست خود را نادیده میگیرند0
سلام و خسته نباشید
وقتی از نظر مالی کتابدار تامین نباشه دل و دماغ کارکردن چه از نظر فکری و یا جسمی را نداره،فکر و ذهن که درگیر کم پولی و دست و پنجه نرم کردن با شرایط کنونی(تورم)باشه جایی برای خدمات دهی بهتر برای ارباب رجوع نمی ذاره.اما کتابدار با این اوصاف اینقدر وجدان داره که حداقل کاری که از دستش بر میاد انجام بده.اینجانب بنده حقیر خدا را شاکرم از بابت اینکه شغل کتابداری را دارم.
متاسفانه کسانی که در نهاد کار میکنن و سه برابر کتابداران حقوق و مزایا میگیرن و روزهای پنج شنبه را تعطیلن اصلا و ابدا به فکر کتابداران نیستند و مشاوره درست به دبیرکل ارائه نمیدهند چرا؟ چونکه خودشان از هر لحاظ حتی حقوق و مزایا و گرفتن وام و تسهیلات تامین تامین هستند لذا حکایت شده یه بام و دو هوا ..خواهشمندیم در گرفتن کادر برای کارمندان نهاد، گردشی و از بین کتابداران سراسر کشور آنهایی که خوش فکر هستند و میتوانند مشکلات کتابخانه ها، منابع ضروری مورد نیاز برای کتابخانه ، مشکلات کتابداران و...را شناسایی و منعکس کنند در نهاد به کار گرفته شوند نه اینکه من نوعی دائما کارمند نهاد باشم و از دغدغه دیگر کتابداران مطلع نباشم و دور از مشکلات کتابداران حتی مشاوره هم به دبیر کل ندهند .مشکل نهاد فقط معاونین و کارمندان نهاد میباشند آنانکه همیشه در سایه و خوشی بوده اند و درد نکشیده و دردشناس نیستند
الحق والنصاف که راست می گویید. ما تهرانی ها که از دست آقای نون راحت شدیم و خوشحالیم که دستش برای نهادی ها هم رو شده ولی اینکه چه وقت از دست دوست قسم خورده اش آقای لام (کارشناس مسئول استان را می گویم)راحت شویم خدا عالم است. انشاء الله آقای مختار پور با درایتی که دارند حتما رسیدگی خواهند کرد.
با سلام
صحبتهای خیلی خوبی ایراد فرمودید ولی ای کاش از نیروهای دو سه ساله نهادی که به لطف آقای واو در نهاد مستقر شده و به خاطر بی مسئولیتیشان حکم مسئولیت نیز گرفته اند صحبتی به میان می آوردید بخصوص که سرپرست قبلی کتابخانه های استان تهران که آوازه آزار واذیتهایش به گوش همگان رسیده نیز به جمع آنهااضافه شده و حالا نهاداست و...
امیدواریم آقای مختار پوروهمکاران متعهدشان از ریشه نهاد کتابخانه هارااصلاح نمایند.
نیاز جامعه ب ما در گرو داشتن ابزار و امکانات می باشد.وقتی غیر از کتابهای بدون مخاطب چیز بیشتری تو کتابخونه پیدا نمیشه.وقتی سالن و فضای مناسبی نداریم.وقتی ب کتابدار منزلت ندادیم.زمان میبره ک کتابخونه و کتابدار ب جایگاه خودش برگرده.هر چند نباید تلاش در جهت بهبود این امر کنار گذاشت و تغییر رو باید از خود ما کتابدارا شروع کنیم.از طرفی مسولین باید بدون تنگ نظری ب قضایا نگا کنن.
دوست داريم هيچ مخاطبي سرخورده از كتابخانه به منزل بازگردد. داشتن اينترنت براي اعضا يك حداقل است. اين درحالي است كه نهاد اين امكان را از كتابدارانش هم مي گيرد و تنها استفاده از سايت هاي مرتبط با نهاد امكان پذير است.
این درحالی است که در کتابخانه هامانند کافی نت ها اینترنت ADSL ساعتی 2500 برای اعضا آب می خورد!
وقتی مسولان ما هنوز سنتی فکر می کنند و کتابخانه هارا به روز نمی سازندمخاطب هم از کتابخانه فاصله می گیرد.
من در قرن 21 زندگي ميكنم و دوست دارم با تمام توانم در خدمت جامعه كتابخانه ام باشم ولي گاهي اوقات از برطرف كردن نياز كودكي به يك كتاب، به يك اسباب بازي عاجز مي مانم و درحالي كه اشكهايش جاري است از كتابخانه ميرود. سالهاست كه كتابهاي ارسالي مطابق با نياز جامعه كتابخوان نيست. بارها اين جمله را شنيده ام كه كتابهايتان تكراري است. چرا رمان، كتب روانشناسي، درسي و ... جديد نداريد؟ كتاب من هم تنها سر سوزني از نيازها را برطرف مي كرد. زيرابايد از هزار فيلتر مي گذشت و اكثر آنها مناسب تشخيص داده نمي شد و در فهرست كتابهاي ضاله قرار مي گرفت. ديگر اينترنت و ... بماند. هرچند ما دركتابخانه مان خدمات مرجع ارائه مي دهيم سعي مي كنيم از ساده ترين تا پيچيده ترين نيازها را برطرف كنيم.
2- در كتابخانه اي كار مي كنم كه چون در منطق محروم است گذر مسئولان سالي يكبار به سختي به آن مي افتد. سال هاست كه تعمير نشده، سال هاست كه كتابدارانش در فصل گرما حتي يك كولر هم ندارند كه حداقل بتوانند در محيطي مناسب كار كنند.
در حال حاضر مسائل مهمی در کتابخانه ها وجود دارد که بدین شرح می باشد:
1.طرح کتاب من دوباره فعال شود
2.سامانه سامک که از چندین ماه قبل قرار بر راه اندازی آن بوده فعال شود
3.قبل از ارسال نشریات به کتابخانه از کتابداران درباره مخاطب پسند بودن آن ها نظرخواهی شود.
4. کیفیت کار کتابداران و کتابخانه ها در زمینه های کتاب من، جذب اعضا، مسابقات کتابخاوانی و ... مد نظر باشد نه کمیت و آمار بالا.
5. اعتباراتی در زمینه عمرانی،فرهنگی،زیباسازی فضاو... برای کتابخانه ها در جهت ارائه خدمات با کیفت تر در نظر گرفته شود.
6.نیم درصد شهرداری ها به صورت قانونی پیگیری شده و به حساب انجمن واریز شود.
7. با توجه به کمبود شدید نیرو در بعضی از کتابخانه ها،جذب نیرو از طریق "آزمون" صورت پذیرد تا هم کمیت و هم کیفت خدمات کتابخانه بهبود یابد.
8.سامانه سامان به اصلاحات و افزایش امکاناتی نیاز دارد که این مسئله نیز نیاز به رسیدگی دارد.
باهمه نظرات شما موافقم تو همین لزنا یه جای دیگه گفته بودم متاسفانه الان که اسم رشته مون هم عوض شده باز فقط کلاس گذاشتن وبه یدک کشیدن کلمه اطلاعات ... همه درس های دانشگاه هم بازی با کلمه است وعملا چیزی در اینباره یاد نی دهند و این ضعف این رشته دانشگاهیه اینه همه تجهیزات و نرم افزار و پیشرفت رو در کشورهای دیگه شاهد هستیم در حالیکه اینجا ما موندیم و فقط تئوری .
اما تو نهاد هم چیز بیشتری از ما نمی خواهند یعنی نهاد تو حد این امکانات نیست قبلا که می گفتن 2 ساعته کتابدار تحویل می دهند الان هم نمی دونم کلا سیاست نهاد اینه که کاری به کارش نداشته باشند همین حالا هم خیلی از کارهایی که از کتابدار می خواهند بدون آموزش مناسب بوده
ما کتابداران از نظر روحی خیلی خسته تر از این هستیم که فرض کنیم!
سپاسگزارم!
از دور نسخه پیچیدن خیلی راحته
بهتر است در نوشته هایمان با ادبیات محترمانه ای بنگاریم.
به خودم حق می دهم که ناراحت باشم و عصبانی.
در دوره ای ما کتابخانه نمونه شدیم، مسئولمان با افتخار می گفت که همه زنگ زندند و بهم تبریک گفتند! آیا واقعا ما هم جای تبریک نداشتیم شما مسئول محترم که می دانید بار اکثر فعالیت های کتابخانه را ما کتابداران به دوش می کشیم، یک خداقوت هم به ما نگفتید تا دلمان خوش باشد شما هم قدرشناس هستید. لوح تقدیر و نشان برتر هم به ما ندادند،گویا یک نشان به کتابخانه داده بودند که ما اصلا زیارتش هم نکردیم اصلا نمی دانیم چه شکلی است. کارت هدیه مسئول دو برابر ما بود ؟ تفاوت را احساس می کنید حتی یادمه یک بار پنج برابر ما بود؟
این کوجکترین دلخوری من بود . به من حق نمی دهید تا خوشحال نباشم؟
حالا که سرنخ پیداشده همت کنید تامشکل حل شه!!!ممنون
من برای اطلاع رسانی شماره ارشاد که چهارسال است ساختمان آن عوض شده است ، در وبلاگ کتابخانه مطلب قرار دادم، مسئولمان گفت ما به هر شیوه ای تلاش می کنیم از ارشاد جدا شویم شما نباید این خبر را درج کنید! البته توضیحات من که هدف ما اطلاع رسانی است ایشان را قانع نکرد
در خصوص کتاب من به استان پیشنهاد کردم کتابی که در تهران نیست من در کتابفروشی شهرستان دیدم، اجازه دهید خودمان بخریم ماهی صدهزار تومان هم نمی شد ، در جواب گفتند که اجازه باید از استان گرفته شود(در کل ترتیب اثرندادند)
تمام پیشنهادات ما به گونه ای رد می شوند شما چه انتظاری از من دارید ؟ به نظرتان دیگر انگیزه ای برای من باقی می ماند؟