کد خبر: 42646
تاریخ انتشار: دوشنبه, 26 آبان 1399 - 08:44

داخلی

»

سخن هفته

حرفه ما در چه شرایطی به سر می برد؟؛

ضرورت درک نو از زندگی و کار در قرن بیست و یکم

منبع : لیزنا
رحمت الله فتاحی
ضرورت درک نو از زندگی و کار در قرن بیست و یکم

لیزنا؛ رحمت الله فتاحی،‌ معلم علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه فردوسی مشهد:

درآمد: درک اصل پیوستگی تغییر

جهانی که در آن زندگی می کنیم همواره شاهد روندی همراه با تغییر و تحول بوده است. از این رو، تغییر و تحول یک حقیقت اجتناب ناپذیر و انکارناپذیر در زندگی انسان و طبعیت به شمار می آید، و همراه خود، نگرانی ها و استرس می آورد. این وضعیت درک درست و واقع بینانه این مفهوم و پرهیز از نادیده گرفتن آن یک اصل آشکار برای هر یک از ماست. در چند دهه گذشته و به دنبال رخدادهای گوناگونی چون انقلابها، جنگهای جهانی، توسعه صنعت و فناوری، گسترش ارتباطات جهانی و رشد شبکه اینترنت و مانند آن موجب شده تا تغییرات بنیادی در همه جنبه های زندگی در همه جوامع، حتی جوامع روستایی و دورافتاده شکل گیرد. باید پذیرفت که تغییرات در جنبه‌های گوناگون زندگی فردی، اجتماعی و حرفه ای بهم پیوسته است و هر تحولی (اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و فناوری) بر تحولات دیگر تاثیرگذار است. "مدیریت تغییر" یک مفهوم نظری و کاربردی در بسیاری از سازمانها شمرده می شود و اهمیت فراوانی برای حرفه ها، اشخاص و مدیران پیدا کرده است. حرفه ما نیز از این قاعده مستثنی نیست.

تغییراتی فراتر از انتظار ما

گفته می شود که سرعت و گستره تغییرات در هر دو دهه، به اندازه کل تغییرات پیش از آن در طول تاریخ است. این گزاره می تواند اهمیت توجه به تغییر و تحول را برای زندگی در عصر حاضر توجیه کند. در چند ماه گذشته، همه گیری ویروس کرونا موجب یک تغییر بسیار بزرگ و غیرقابل پیش بینی در زندگی همه جوامع، صرف نظر از برخورداری از ثروت، علم و فناوری شد به شکلی که بازار کار و سرمایه نیز به شدت تحت تاثیر آن قرار گرفت. در چند ماه گذشته، هزاران کارخانه، فروشگاه، نهاد و دانشگاه در سرتاسر دنیا به تعطیلی کشیده شد و میلیونها انسان کار خود را از دست داده و یا ناچار به تغییر آن شدند.  اما آنچه بسیار اهمیت دارد این است که تغییرات رخ داده بسیار فراتر از آن چیزی است که هر یک از ما در گذشته تصور می کرده یا اکنون تصور می کنیم. دلایل فراوانی برای این امر وجود دارد:

  • تغییرات گسترده در ساختار و سیاستهای دولتی. بسیاری از دولتها برای کاهش هزینه های خود دست به کوچک کردن بدنه خود و تعدیل نیروی انسانی زده اند. در مقایسه با گذشته، بندرت آگهی استخدام دولتی در روزنامه ها و رسانه های گروهی مشاهده می شود. به بیان دیگر، افراد جویای کار باید امیدی به استخدام در سازمانهای دولتی نداشته باشند و یا اگر فرصتهایی برای گرفتن شغل دولتی پیش می آید، به تداوم آن دل نبندند.
  • رقابت تنگاتنگ میان جوامع از جنبه های سیاسی، اقتصادی، صنعتی و فناوری که موجب می شود نتوان سرعت و گستره تغییرات را پیش بینی کرد. در حقیقت، این وضعیت بسیاری از جوامع را دچار آشفتگی ذهنی و عدم ثبات می کند. در چنین شرایطی، برنامه ریزی برای رشد فردی و حرفه ای به سادگی امکانپذیر نیست و افراد در یافتن راه های مناسب برای آموزش و کار دچار سردرگمی هستند.
  • تغییرات بازار کار به دلیل تغییرات بازار سرمایه. بخش خصوصی در رقابت با هم و در تلاش برای گرفتن بازار کار ناچارند که از تازه ترین روشها، ابزارها، تخصص ها و سیاستها استفاده کنند تا بتوانند در فضای رقابتی موجود بقا داشته باشند. سرمایه داران و تولیدکنندگان ناچارند که از توانمندترین مدیران و افراد بهره برند تا به توسط آنها سرمایه خود را افزایش دهند. درک این فضا یکی از الزامات کاریابی و یا کارآفرینی است. به همین منظور، افرادی که در تلاش برای ادامه تحصیل و یافتن کار هستند باید به این خواست بازار سرمایه/تولید توجه کنند.
  • گسترش ارتباطات بین المللی و توسعه رفت و آمد میان کشورها. حقیقت آنست که فضای سیالی در سطح جهانی شکل گرفته و مهاجرت نخبگان از کشورهای توسعه نیافته و یا درحال رشد به کشورهای پیشرفته افزایش یافته است. در این شرایط، آنانی موفق تر هستند و می توانند در کشور مقصد کار مناسب بیابند که از تخصص، مهارت و هوشمندی بالاتری برخوردار باشند زیرا نظام اقتصادی جوامع پیشرفته به چنین افرادی نیاز دارد.
  • در مقابل مهاجرت نخبگان به کشورهای پیشرفته، سیل سرمایه گذاران از جهان سرمایه داری به کشورهای عقب افتاده و یا در حال رشد افزون شده است. دلیل آن، ارزانی نیروی کار و نیز مالیات بسیار کم است که موجب جذب سرمایه گذاران خارجی می شود. واقعیت آنست که این سرمایه گذاری ها بیشتر به نیروی کار ساده نیاز دارد تا متخصص. به همین دلیل، دانش آموختگان دانشگاهی و متخصصان نباید به طور جدی روی استخدام در این چارچوب بیندیشند.
  • واقعیت دیگر که به حرفه ما مرتبط می شود آنست که بخش بزرگی از جامعه، اعم از سازمانها و اشخاص، برای دسترسی و کسب اطلاعات به فضای اینترنت و بویژه وب وابسته شده اند و حضور کتابخانه ها بتدریج رنگ باخته و می بازد. در مقایسه با دهه های نیمه دوم قرن بیستم و دوران شکوفایی اقتصادی و منحصر بودن دسترسی جامعه به اطلاعات رسانه ها و کتابخانه ها، اکنون شاهد فضای بدون مرز و باز هستیم. فضای نو، بویژه وب و همه امکانات و قابلیتهای شگرف آن، از چنان جذابیتی برخوردار است که بخش بزرگ جامعه آن را جایگزین کتابخانه ها کرده است. در چنین شرایطی، امید به راه اندازی کتابخانه های جدید و گسترش کتابخانه ها و تمرکز بر یافتن کار در آنها زیاد واقع بینانه نیست. دولتها که مسئول راه اندازی و حامی کتابخانه ها هستند، به دلایل مشکلات اقتصادی خود، قادر نیستند بودجه این نهادهای اجتماعی را فراهم سازند.
  • شوربختانه، برنامه های آموزشی دانشگاهها و شیوه های تدریس که در حال حاضر در جریان است قادر نبوده و نیست که دانش آموختگانی با تخصصها و توانمندیهای مناسب بازارهای نوپدید تربیت کند. این بزرگترین کاستی نظام آموزشی در کشورهای درحال رشد است.

در گذشته، افراد آگاهی اندکی از شرایط روزگار و جامعه خود داشتند. فعالیتها و چارچوبهای تفکر آنها تنها در سطح محلی امکان بروز داشت. در گذشته، ارتباطات میان جوامع (برای نمونه، میان حرفه های گوناگون، رشته های آموزشی، سازمانها، شهرها و کشورها) اندک و محدود بود. علاقه به ادامه تحصیل نیز محدود به بخش بسیار کوچکی از جامعه بود. به همین دلیل، تصور بسیاری از جوانها و دانش آموختگان دانشگاهی، استخدام در سازمانهای دولتی و بعضا شرکتهای خصوصی بود. ساختار عریض و طویل ادارات هم ظرفیت لازم برای استخدام کافی داشت. تا چند دهه پیش، روندها تکراری، و تحولات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی اندک بود. از این رو، بخش بزرگی از جامعه به همان وضعیت موجود بسنده کرده بودند و نیازی به ایجاد پویایی ذهنی و رفتاری در خود و کسب دانشها و مهارتهای نو نمی دیدند.

بایدهای درک شرایط روز و کاریابی/کارآفرینی

برای درک شرایط پیچیده و دشوار امروز و فردای خود و موفقیت در کاریابی و یا کارآفرینی، پیش شرط هایی لازم است. درک این پیش شرط ها نیمی از موفقیت به شمار می رود. به همین دلیل، توجه به آنها و داشتن برنامه عملی برای کسب این توانمندیها بسیار ضروری است:

  • رصد پیوسته جهان اقتصاد، صنعت، و فناوری
  • داشتن یک تصویر کلان و یکپارچه از دنیای نو
  • کشف ارتباطها و پیچیدگی های دنیای نو
  • تفکر استراتژیک از شرایط روز و آینده
  • رصد تغییرات و تحولات در حوزه مورد علاقه خود و حوزه های مرتبط با آن
  • مطالعه پیوسته و ژرف درباره شرایط امروز و فردای جامعه
  • درک ارزش زمان و تلاش برای از دست ندادن آن
  • تفکر انتقادی و خلاق درباره فرصتها و راه های موفقیت
  • کشف بازار کار در فضای رقابتی
  • برقراری ارتباط با نهادها و اشخاص تاثیرگذار
  • داشتن برنامه برای ارتقای دانشها و مهارتهای خود
  • استفاده از کارگاهها و برنامه های آموزشی دانش افزایی و مهارت افزایی
  • تمرکز بر کسب مهارتهای نو با خودآموزی، خودیادگیری
  • ارزیابی میزان پیشرفت برنامه ها و موفقیت ها
  • آمادگی برای بازنگری در استراتژی های خود
  • تمرکز بر مهارتهای کارآفرینی گروهی
  • تقویت اعتماد بنفس مبتنی بر دانش، تجربه و مهارت
  • کنترل نگرانی ها و استرس غیرسازنده
  • تلاش پیوسته برای حفظ سلامت تن و روان
  • باور به ارزشهای فردی و اجتماعی
  • رعایت اخلاق و صداقت در کار

سخن پایانی

همچون همه گیری ویروس کرونا و پیامدهای ناگوار آن، امکان دارد هر روز تغییری بنیادی در جهان رخ دهد و زندگی ما را تحت تاثیر گذارد. باید واقعیت تغییرات و تحولات در جهان امروز را درک کرد و مناسب شرایط و الزامات آن زندگی کرد. باید درک کرد که تسلط اقتصاد و بازار بر همه سیاستها و روندها اکنون یک اصل انکارناپذیر است و ما باید خود را آماده تعامل را شرایط دشوار پیش رو کنیم.

امید و اتکا به وجود کار و استخدام آسان اکنون به یک رویا برای جوانان تبدیل شده است. فضای استخدام دولتی هر روز تنگ تر و تنگ تر می شود. از این گذشته، حتی آنانی که اکنون شاغلند، ممکن است گرفتار تغییرات ناگهانی و یا تدریجی در زمینه کار خود شده و ادامه اشتغال خود را مخاطره آمیز احساس کنند. از این رو، همه افراد، سازمانها و پیشه ها بناچار باید مجموعه ای از استراتژی ها، برنامه ها و فعالیتها را برای سازگاری و حتی تسلط بر شرایط پیش گیرند و آماده شوند تا در وضعیت کنونی و آتی بتوانند زندگی خود را به لحاظ اقتصادی پیش برند. تاکید می شود که بدون داشتن یک استراتژی برای بالابردن توانمندی های ذهنی و مهارتی خود، نمی توان امید داشت که کار و زندگی مناسب و درخور شان خود شکل دهیم. باید بر خود متکی باشیم.

بازهم یادآور می شود که درک شرایط امروز و فردا برای ادامه زندگی همراه با اطمینان خاطر و آرامش درون از ضروریات عصر حاضر است. غفلت نکنیم، واگرا نباشیم، بر توانمندیهای ذهنی، دانشها و مهارتهای خود بیفزائیم تا قدرت لازم برای یک زندگی پویا و خوب را در خود ایجاد کنیم. توانایی در دانایی است. بی دلیل نیست که حکیم فرزانه توس گفته:

توانا بود هرکه دانا بود                 زدانش دل پیر برنا بود

 

فتاحی، رحمت الله. « حرفه ما در چه شرایطی به سر می برد؟؛ ضرورت درک نو از زندگی و کار در قرن بیست و یکم». سخن هفته لیزنا، شماره 514، 26 آبان ۱۳۹۹