کد خبر: 44513
تاریخ انتشار: سه شنبه, 27 مهر 1400 - 11:44

داخلی

»

پژوهش و نگارش (پاورقی)

پژوهش و نگارش 11:

اهمیت نقد دیگران

منبع : لیزنا
حمید محسنی
اهمیت نقد دیگران

نقد و داوری همکاران، دوستان و مخاطبان یکی از روش‌های موثر و کارامد برای کشف ضعف‌های احتمالی یک اثر و فرصتی بی‌نظیر برای ارتقای کیفیت آن است. از جمله آن که فرد محقق و نویسنده همواره خود را در جایگاهی تصور می‌کند که باید از دقت، صحت و اعتبار نظرش دفاع کند. در عین حال، کم و کیف همین نقدها و داوری‌هاست که جایگاه اثرش را در میان سایر آثار مشخص می‌کند. چنین تصویری از جایگاه منتقدان و نگاه تیزبین و منتقد آنها، انگیزه‌ای قوی به محقق برای کنترل و ارتقای کم و کیف کارهای علمی خود و دیگران خواهد بخشید.   

اهمیت نقد آنقدر زیاد است که می‌توان مدعی شد بسیاری از پیشرفت‌ها و ابداعات علمی توسط برخی از افراد و یا در زمان‌ها و مکان‌های خاص، بدون نقد همکاران و منتقدان ممکن نمی‌شد.

نقد و داوری آثار دیگران هم موجب افزایش دانش یک نویسنده یا محقق خواهد شد. در واقع، او باید به گونه‌ای نقد کند که هم منصفانه باشد و هم دقیق و معتبر. به همین دلیل لازم است نسبت به موضوع اثر تسلط داشته باشد و خود اثر و حتا سایر آثار همان نویسنده، آثار شاخص دیگران در همان زمینه و بلکه نقدها و داوری‌های دیگران را نیز مطالعه کرده باشد تا بتواند دربارۀ اثر و جایگاه آن داوری کند. روشن است که چنین رویکردی در نقد و ارزیابی آثار، و پرسش و پاسخ در این زمینه چقدر می‌تواند برای نویسنده، منتقد و ارتقای کم و کیف کارها در آن زمینه تاثیرگذار باشد. تاریخ علم سرشار از برخی از چنین نقدهایی است که بر سرنوشت برخی از منتقدان، نویسندگان و یک حوزۀ علمی تاثیری ماندگار گذاشته است. برای نمونه، مباحثات ادامه‌دار انشتین با نیلز بور، هر دو برندۀ جایزۀ نوبل، و نقد انشتین بر مکانیک کوانتوم یکی از دلایل پیشرفت این حوزه بود:

بحث انشتین با دیگران، عمدتا با بور، در علم قرن بیستم یک واقعۀ جالب توجه است که چند دهه ادامه یافت. هربار انشتین ایرادی بر مکانیک کوانتوم می‌گرفت و یک مثال مشخص فیزیکی شاهد می‌آورد. ایرادات او عمیق و بسیار هوشمندانه بود. ... و بور در پاسخ، توضیحی تهیه می‌دید. بور به افتخار هفتادمین زادروز اینشتین، مجموعه بحث‌های فیمابین را با جزئیات آن در یک جلد کتاب بزرگ منتشر کرد و به گونه‌ای آن را منظم کرد که گویا هر بار اشتباه از انشتین بوده است. اینشتین هم به نوبۀ خود در آخرین مقاله همین مجلد از خود دفاع کرده بود. اینشتین در آخرین سطور نوشت: "من نظرات خود را تا حدی دقیق و سخت ... بیان کرده‌ام.... در واقع، شخص می‌تواند فقط با برادران یا دوستان نزدیک خود وارد نزاع شود. دیگران برای این کار زیادی بیگانه‌اند." بور نفعی که بوسیلۀ اینشتین، به خاطر پاسخ به ایرادات او، عاید مکانیک کوانتوم شده بود را این گونه مورد تاکید قرار داد: آن اندازه از مطالبی را که روشن شده است، مدیون بحثی هستیم که او دربارۀ این مسائل مشخص انجام داد.

گفته‌اند که اشتباهات بزرگان کم‌تر از دستاوردهای آنها آموزنده نیست. این قول در مورد مباحثۀ انشتین و بور کاملا صادق است. (فینبرگ، ص. 36)

توصیه می‌شود به هنگام نقد و داوری دوستان و منتقدان در جلسات رسمی و غیررسمی ابتدا سکوت کنید، با تمرکز کامل به نقدها توجه کنید، و در میانۀ نقد از خود دفاع نکنید تا آنها آزادانه انتقاد کنند. فرصت کافی برای دفاع خواهید داشت! جلسۀ نقد جلسۀ محاکمه نیست که کسی محکوم گردد. واکنش زودهنگام یا دفاع همراه با عصبیت شما سبب می‌شود آنها تصور کنند که از نقد دیگران ناراحت می‌شوید و انتظار تشویق و تایید دارید تا نقد و اصلاح. چنین افرادی اغلب نظرات مشورتی و انتقادی‌شان را به شما ارائه نمی‌کنند و یا به دنبال تشویق بی‌اساس و دور شدن از نقد خواهند بود؛ مگر فضای نقد به گونه‌ای مدیریت شود که دو طرف از آن بهره‌مند شوند؛ بخصوص خودتان.

البته یک نویسنده و محقق حرفه‌ای تلاش می‌کند تا حد ممکن دیدگاه دیگران دربارۀ اثر خود را قبل از انتشار کسب کند. اما مطالعۀ نقدهای منتشر شده در مجلات نقد و بررسی نیز اهمیت دارد. شرکت در جلسات نقد و بررسی برخی از مراکز علمی و پژوهشی، ایجاد یک وبلاگ یا استفاده از فضاهای مجازی برای دریافت نقد و پیشنهادات دیگران، تماس با نویسندگان و محققان مطرح در حوزۀ مورد نظر نیز از روش‌های دیگر دریافت بازخورد دیگران است.

مطالعۀ چند و چون استفادۀ سایر نویسندگان و محققان از آثار شما و دیگران و مقایسۀ آنها نیز روشی برای ارزیابی است. همینطور آشنایی با شاخص‌های نقد، داوری و ارزیابی آثار علمی و ادبی نیز می‌تواند کمک کند تا با ذهنیت منتقدان و ویراستاران حرفه‌ای آشنا شوید.

خواندن برخی از نقدهای حرفه‌ای ویراستاران و دانشمندان دربارۀ سایر همکاران و آثار و دیدگاه‌های آنها نیز می‌تواند بسیار ارزشمند و درس‌آموز باشد. برای مثال نقد جان سرل از برخی از دیدگاه‌های فرانسیس کریک، برندۀ جایزۀ نوبل زیست‌شناسی، بسیار جالب توجه است: هم دربارۀ اخلاق نقد و هم توجه به برخی از دام‌هایی که حتا نویسندگان و محققان حرفه‌ای هم از آن برحذر نیستند:

کریک به طور کل برخورد خصمانه‌ای با فلسفه و فیلسوفان دارد، اما بیزاری از فلسفه هزینه‌ای دارد و آن ارتکاب خطاهای فلسفی است. بسیاری از این خطاها به برهان او آسیبی نمی‌زند، اما در هر صورت آزاردهنده و نالازم‌اند. سه خطای فلسفی او را مطرح می‌کنم که تصور می‌کنم جدی‌اند: یکم او مسالۀ کوالیا را درست نمی‌فهمد ..... (ص. 40) ....... معتقدم کریک به لحاظ فلسفی بد راهنمایی شده است، اما خوشبختانه می‌توانید سردرگمی‌های فلسفی او را نادیده بگیرید و کتاب عالی او را بر زمین نگذارید. (ص. 45) ... کریک کتاب خوب و مفیدی نوشته، او زیاد می‌داند، و آن را به روشنی توضیح می‌دهد. عمدۀ مخالفت‌های من با ادعاهای فلسفی و پیش‌فرض‌های اوست، اما وقتی کتاب را می‌خوانیم می‌توانید بخش‌های فلسفی را نادیده بگیرید و صرفا دربارۀ روان‌شناسی بینایی و دربارۀ علم مغز بیاموزید. (ص. 47-48)

بهتر است اثرتان را قبل و بعد از انتشار برای چند نفر بفرستید تا بر اساس رویکردها و تخصص‌های گوناگون، نقد و داوری شود. نگاه و رویکرد انتقادی می‌تواند به نفع شما باشد. به همین دلیل، از آنها درخواست کنید و نشان دهید که به نقد و پیشنهادشان نیاز دارید. بهتر است این افراد، تخصص‌های گوناگون و متناسب با نقد مورد انتظار داشته باشند؛ مثلا یکی از آنها اثر را از نظر املایی، رسم‌الخط و مسائل صوری و شکلی بخواند؛ دیگری ادبیات و کیفیت نگارش آن را مطالعه کند؛ ارزیابی علمی نیازمند تخصص علمی است. گاهی لازم است با یک یا چند نفر دربارۀ یک موضوع خاص یا فصلی از کتاب یا مقاله مشورت کنید؛ دربارۀ ساختار اثر لازم است با ویراستاران و نویسندگان حرفه‌ای‌تر مشورت کنید. دربارۀ کتاب‌های آموزشی بهتر است با مدرسان همان حوزه و حتا فراگیران و سایر مخاطبانی مشورت کنید که قرار است از اثر استفاده کنند. خودتان هم می‌توانید در جایگاه منتقدان قرار گیرید و با رویکرد انتقادی آن را بخوانید.