کد خبر: 46223
تاریخ انتشار: پنج شنبه, 27 مرداد 1401 - 10:12

داخلی

»

برگ سپید

مسابقه جایزه برگ سپید:

معرفی کتاب اقیانوسی در ذهن

منبع : لیزنا
آیلار اسماعیلی
معرفی کتاب اقیانوسی در ذهن

درباره نویسنده

کلر وندرپول نویسنده‌ی آمریکایی کتاب‌های کودک و نوجوان و متولد ۱۹۶۵ است. وندرپول یکی از اعضای انجمن نویسندگان و تصویرگران کتاب کودک است. اولین کتاب او، ماه بر فراز مانیفست، برنده مدال نیوبری سال ۲۰۱۱ شد. او اولین شهروند کانزاس که برنده‌ی مدال نیوبری است. همچنین دومین کتاب او یعنی اقیانوسی در ذهن در سال ۲۰۱۴ به عنوان کتاب افتخاری پرینتز انتخاب شد.

او اعتقاد دارد که با این که از کالج، مدرک تحصیلی زبان انگلیسی و آموزش ابتدایی گرفته، بهترین چیزها را از خواندن، گوش دادن به داستان‌های خانوادگی، نگاه کردن به بیرون از شیشه‌ی ماشین هنگام سفرهای جاده‌ای، بازی دزدان دریایی با برادرش و خیال‌پردازی‌های ساده یاد گرفته است.

ناشر و مترجم

کتاب اقیانوسی در ذهن را انتشارات پرتقال با ترجمه عطیه الحسینی منتشر کرده. عطیه الحسینی مترجم حوزه ادبیات کودک و نوجوان بوده و دیگر آثاری که ایشان ترجمه کرده است عبارت‌اند از: انجمن مرغ‌های عجیب و غریب، مواظبت از بابابزرگ شیطون، دختری به نام لاک پشت و ...

درباره کتاب

ماجرای داستان در زمان پس از پایان جنگ جهانی دوم روایت می‌شود و داستان در مورد پسری نوجوان به اسم جک است که مادرش را از دست داده و پدرش هم یک فرد نظامی است که متناسب با شغل‌اش ویژگی‌های شخصیتی خاصی دارد و به خاطر همین ویژگی‌ها و دور بودنش از خانه به دلیل ماموریت‌هایی که می‌رود نتوانسته است رابطه‌ی خوبی با پسرش برقرار کند. بعد از فوت همسرش؛ جک را به یک مدرسه شبانه‌روزی می‌برد که هم نظم و ترتیب را یاد بگیرد و هم نزدیک جایی باشد که کار می‌کند.

جک در مدرسه‌ی جدیداش هیچ دوستی ندارد و تنها کسی که نظرش را جلب می‌کند پسری است به اسم ارلی که تمام مدرسه او را عجیب و غریب صدا می‌کنند. حالا چرا؟ به خاطر اینکه رفتارهایی دارد که به نظر بقیه عجیب است مثلا سر هیچکدام از کلاس‌ها حاضر نمی‌شود، به جز ریاضی آن هم فقط گاهی اوقات، توی موتورخانه‌ی مدرسه اتاقی برای خودش درست کرده است و همانجا زندگی می‌کند و هر روز هفته به موسیقی خاصی گوش می‌دهد مثلا روزهای یکشنبه مخصوص بیلی هالیدی است و روزهای بارانی آهنگ مخصوص خودش را دارد.

شما احساس نگرانی، ناراحتی و خشمی که جک نسبت به خودش، پدرش  و حتی مادرش دارد و احساس سردرگمی‌ای که در درونش حس می‌کند را کاملا احساس می‌کنید و این احساسات دلایل متعدد و مختلفی دارد مثلا فوت مادرش و اینکه پدرش قبل از آخرین سفری که برود به جک می‌گوید مواظب خودش و مادرش باشد و این حرف شاید مسئولیتی را بر گردن جک می‌اندازد که خارج از توانش است و وقتی مادرش فوت می‌کند جک احساس می‌کند که نتوانسته است مسئولیتش را به درستی انجام دهد و پدرش را ناامید کرده است.

طی اتفاقاتی که می‌افتد جک به ارلی نزدیک می‌شود. در ابتدا جک فقط از روی کنجکاوی و فرار کردن از سردرگمی‌هایش است که به ارلی توجه نشان می‌دهد. او متوجه می‌شود که ارلی نقشه‌ای دارد و می‌خواهد به دنبال برادرش برود که در جنگ کشته شده است اما ارلی باور دارد که او هنوز زنده است. جک به طور اتفاقی در این سفر همراه ارلی می‌شود و ما وارد دو ماجراجویی می‌شویم. یک ماجراجویی‌ای که جک و ارلی در آن شرکت دارند و عنصر فانتزی در آن دخالت ندارد و یک ماجراجویی که داستان عدد پی است و شخصیت اصلی آن پسری به اسم پی می‌باشد. شما عدد پی را می‌شناسید؟ عدد پی عدد معروفی که اعداد بعد از ممیز تا بی‌نهایت ادامه دارد و این اعداد بدون هیچ الگویی تکرار می‌شوند. ارلی عاشق اعداد است مخصوصا عدد پی، اما او یک ویژگی خاص دارد که اعداد را دارای شکل و رنگ می‌بیند و انگار پشت هر عدد داستانی وجود دارد و آن را در ذهنش متصور می‌شود. داستان پی هم یک داستان کاملا تخیلی و زاده‌ی ذهن ارلی است. این دو ماجراجویی به موازات هم پیش می‌روند و شما مدام از دنیای فانتزی به دنیای واقعی پرت می‌شوید و برعکس.

در این سفر ماجراهای زیادی برای جک و ارلی اتفاق می‌افتد و جک بیشتر و بیشتر ارلی را می‌شناسد و کم کم رابطه‌ی دوستانه‌ای بین آن‌ها شکل می‌گیرد.

نقد و بررسی کتاب

تا یک جایی از داستان ممکن است با خودتان بگویید این دو نفر یعنی جک و ارلی اصلا هیچ ربطی به یکدیگر ندارند همانطور که در ذهن جک هم این موضوع می‌گذرد که اصلا من چرا به این سفر آمدم این سفر مال من نیست. اما با این حال حاضر نیست برگردد. ولی از یک جایی به بعد نقطه اشتراک بین آن‌ها خودش را نشان می‌دهد و خیلی هم قشنگ این اتفاق می‌افتد. شاید آن نقطه اشتراک این باشد که هر دوی آن‌ها به دنبال هویتشان هستند به دنبال چیزی هستند که اتفاقا خیلی هم از همدیگر جدا نیست اما هر یک از آن‌ها به روش خاص خودش در جست‌وجوی آن است؛ ارلی از طریق خیال‌پردازی و اینکه همه‌ چیز را داستانی می‌دید و تمام اطلاعات واقعی را تبدیل به خیال و داستان می‌کرد. جک اما خیلی شخصیت ملموس‌تری داشت و فکر می‌کنم برای نوجوان‌ها و حتی بزرگسال‌ها شخصیت قابل درکی باشد، جک به دنبال گره‌ی حل نشده‌ی درونش بود؛ اینکه با آن مواجه شود و آن را حل کند اما مدام از آن فرار می‌کرد. نقطه‌ی قشنگ داستان این بود که این دو نفر در عین متفاوت بودن و داشتن یک اقیانوس منحصر به فرد در ذهنشان به همدیگر کمک می‌کردند و سعی می‌کردند یکدیگر را بهتر و بیشتر بشناسند.

شخصیت‌های دیگری هم در طول داستان معرفی می‌شدند که هر کدام دنیای خودش و مشکلات خودش را داشت. شکارچی‌ای که همانند زخم صورتش زخم بزرگی هم در قلبش داشت. مادر پیری که سال‌ها چشم به راه بازگشت پسرش بود. فیشر برادر ارلی که زمانی قهرمان مدرسه بود و الان معلوم نیست زنده باشد یا خیر. هر کدام از داستان‌ها و مسیرهایی که بچه‌ها می‌رفتند به آن‌ها درسی می‌داد که کمکشان می‌کرد با واقعیت‌های دورنشان روبه‌رو شوند.

شخصیت‌ها و ماجراهای داستان به زیبایی هر چه تمام‌تر توصیف شده‌اند و رویدادها به گونه‌ای چنان هنرمندانه کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند که داستان کشش بالایی دارد و شما را با خودش همراه می‌کند.

شاید بتوان گفت پایان داستان کمی ضعف داشت یا آن را ناگهانی و کمی دور از واقعیت دانست؛ اتفاقات زیادی بود که در پایان باید سروسامان می‌گرفتند اما خیلی سریع و در کمترین زمان جمع‌بندی اتفاق افتاد. به نظر من داستان می‌توانست کمی بیشتر ادامه داشته باشد تا پایان زیباتر و واقع‌بینانه‌تری داشته باشیم.

قسمت‌هایی از کتاب

همین‌طور که داشتم دنبال ارلی می‌رفتم، از فکر این که دارد به سمت یک ناامیدی بزرگ می‌رود، قدم‌هایم سنگین‌تر شدند. اما بعد دوباره به این فکر کردم که حداقل ارلی می‌داند دنبال چه می‌گردد، بدون این که مهم باشد واقعا پیدایش می‌کند یا نه. از خودم پرسیدم کدومش مهم‌تره؟ جست و جو یا پیدا کردن؟ اگر مامان بود می‌گفت جست و جو و پدرم می‌گفت پیدا کردن.

سخن پایانی

من کتاب را از طریق نرم افزار طاقچه مطالعه کردم و اگر قبل از خواندن خود کتاب معرفی آن را نمی‌خواندم تا پایان داستان متوجه نمی‌شدم که ارلی مبتلا به اوتیسم است. در تمام کتاب هم به این موضوع اشاره‌ای نشده است و کلمه‌ی اوتیسم در هیچ کجای کتاب دیده نمی‌شود. همانطور که نویسنده در بخش سخن نویسنده در آخر کتاب می‌گوید: ((منظور این نیست که ارلی نماینده یک کودک اوتیست باشد. او یک پسر خاص، منحصر به فرد است با ذهنی عجیب، روحیه‌ای زیبا و یک استعداد غیرقابل توصیف.))

 ارلی می‌تواند نماینده‌ی تمام بچه‌ها باشد بچه‌هایی که هر کدام ویژگی‌های خاص خود را دارند. همه‌ی بچه‌ها با یکدیگر متفاوت‌اند و در ذهنشان اقیانوس پهناوری دارند و دنیایی را می‌سازند که منحصر به فرد است؛ همانند جک و ارلی داستان ما یا حتی پسر درون داستان پی که هر کدام دنیایی داشتند. به دنیا از دریچه‌ی نگاه خود می‌نگریستند و برداشت هر کدام با دیگری در عین شباهت؛ متفاوت بود.

خواندن این کتاب علاوه بر نوجوانان می‌تواند برای بزرگسالان هم بسیار لذت‌بخش باشد و افرادی که با کودکان و نوجوانان ارتباط دارند می‌توانند از کتاب‌هایی مانند این کتاب برای شناخت بیشتر بچه‌ها و روحیات و نکات ریزی که در مورد آن‌ها وجود دارد استفاده کنند مخصوصا اینکه نویسنده‌ی این کتاب خودش سال‌ها با کودکان در ارتباط بوده و نکات خیلی خوب و زیادی را درباره‌ی بچه‌ها می‌داند و از آن‌ها در کتاب‌هایش استفاده کرده است.

منابع

سایت ایران کتاب

ویکی پدیا

مشخصات کتاب

وندرپول، کلر. اقیانوسی در ذهن/ ترجمه عطیه الحسینی./ تهران: انتشارات پرتقال، ۱۳۹۵. (۲۹۶ صفحه)

درباره نویسنده این متن

آیلار اسماعیلی، دانشجو کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه تهران، ساکن استان تهران، عاشق کتاب، مطالعه به خصوص ادبیات داستانی و معرفی آن‌ها به دیگران.

***خواننده محترم لطفا درباره این یادداشت نظر خود را بیان کنید، نظرات شما در نتایج مسابقه در نظر گرفته می‌شود.