کد خبر: 22538
تاریخ انتشار: دوشنبه, 21 دی 1394 - 08:12

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

سخن هفته

نو آوری و خلاقیتی تازه در سرقت علمی: تقلب از خود (Self-Plagiarism)

سید ابراهیم عمرانی
نو آوری و خلاقیتی تازه در سرقت علمی: تقلب از خود (Self-Plagiarism)

لیزنا، سید ابراهیم عمرانی، سردبیر:

 

هر دم از این باغ بری می رسد      تازه تر و تازه تری می رسد

چیزی که در عالم انسانی نهایت ندارد نوآوری و خلاقیت است و همانطور که از قول افلاطون و کوروش تا هیتلر و مارکس و ناپلئون بناپارت و چرچیل و حتی اخیرا یکی از بزرگان گفته اند، اختراع زاده نیاز است. بنایراین هرجا که نیازی وجود داشته باشد، خلاقیت و نوآوری هم وجود دارد. البته در برخی از جوامع قیف را درست در دست می گیرند و در نتیجه نیازها به اختراعات مولد می انجامد و در برخی جوامع که قیف را سروته در دست می گیرند، این اتفاق بر عکس انجام می گیرد و نیازها به اختراعات و نوآوریهای مخرب می انجامند.

 

نیازی که همه را به سوی تقلب علمی در کشورهای زیادی از دنیا کشانده چیست؟

 

داستان از تجاری شدن آموزش عالی شروع شده. اگر قیف را درست دردست بگیرید، متوجه می شوید که در پیشرفته ترین کشرهای صنعتی هم دیگر از تزریق سرمایه به تنهایی نمی تواند بیش از این ثروت زاده شود، و اقتصادهای مبتنی بر محصولی خاص ضربه پذیر هستند. از اقتصادهای مبتنی بر نفت و مس جهان سومی و روسی و یا اقتصادهای عظیم مبتنی بر فروش تسلیحات مانند ایالات متحده و دوستان که با افلاس سال 2008 زنگ خطر دو سه ساله ای برای این کشور و هم پیمانان اقتصادی/ نظامیش به صدا درآمد، هر چند کوتاه و کوچک ولی هشدار دهنده، می گویند اکنون در اغلب کشورهای پیشرفته صنعتی، راه چاره را در دانشی کردن تولیدات و تنوع دادن به تولید بر مبنای دانش و در چارچوب شرکتهای دانش بنیان می بینند. پس ما هم باید به همین جهت برویم؟!! می گویند بله.

 

بنابراین چیزی که بعد از جنگ جهانی دوم و به آرامی شروع شده بود که از آن به تجاری سازی دانش و دانشگاه نام برده می شود، اینک مشخصا به این می انجامد که از این پس ثروت از تحقیق دانشگاهی حاصل می شود و شرکتهای دانش بنیان باید شروع بکار کنند تا این نتیجه حاصل شود. چرا شرکت دانش بنیان؟ پاسخ و تحلیل زیاد  است و شاید یکی از این تحلیلها دادن انگیزه به پژوهشگران باشد. برای اینکه به او بگویند این دیگر شرکت خودت است و اگر سودی حاصل شود متعلق به خودت است و دیگر قرار نیست فقط پولی بابت کار فکری هوشمند و نخبه شما یک بار پرداخت شود بلکه شرکت خودتان است و شما کنار نمی روید تا از انجا به بعد را صاحبان سرمایه 100% از آن خود کنند. البته این راهکار هم توسط مشاوران همان صاحبان سرمایه داده شده و در نهایت جماعتی را در مدار قدرت حفظ می کند و جماعتی هم مصرف کننده باقی می مانند ولی به هر حال بهتر از خرید اختراع با قیمتی پائین از پژوهشگر است. یک بار به او پول ناچیزی می پردازند و از آن به بعد به  او بگویند دیگر تو برو افتخار کن و ما هم سودش را می بریم، حداقل انتظار من این است که پژوهشگر از پژوهش خود که مورد نیاز جامعه است سود مداوم ببرد. 

 

و اما این را هم به عرض محترمان برسانم: حرکت وضعی کره زمین، بطور معین بر کشورهایی مثل ما که جا پاهای محکمی برای خود روی زمین ایجاد نکرده اند تاثیر می گذارد و همانطور که زمین می گردد، ما یا از این سر پشت بام می افتیم یا از آن سرش و این دیگر از قدرت و اراده ما خارج است. و از آن مهمتر وضعیت قیف است که وقتی به ما می رسد به علت همان حرکت وضعی، در حالتی که ما داریم کم کم تعادلمان را از دست می دهیم، کج می شود و حتی سر و ته می شود. حالا، در دنیای امروز، فرصت شرکتهای دانش بنیان پیش آمده و می گویند امکان اینکه بتوانیم با مشارکت علمی و تحقیق درست، جایگاهی ممتاز برای خود کسب کنیم وجود دارد، و ما می توانیم با همکاریهای علمی بین دانشگاهی و بین کشوری، امکانات خوبی به کشور بیاوریم، مشارکتهای علمی با پژوهشگران سایر کشورها، امکان سرمایه گذاریهای مشترک؛ ولی می بینیم که با دست خود می زنیم و این فضا را مخدوش می کنیم. می گوئید چگونه؟

 

تصمیم گیریهای عجولانه همیشه بلای جان ما بوده است. برای اینکه اساتیدمان را مجبور کنیم که تحقیق کنند، تأکید آئین نامه ارتقاء را روی مقالات منتشره می گذاریم و ارتقاء استاد و اجازه دفاع دانشجو را مبتنی می کنیم بر چاپ مقاله. از سویی درگیر معضل بیکاری جوانان در کشور هستیم و دانشجو شدن هم نوعی اشتغال است!!!!! و کمک به بودجه ضربه خورده از تحریم دانشگاهها. این سوی، دانشجویان می آیند که حال که با لیسانس کار پیدا نکرده اند، با ارشد کار پیدا کنند یا اگر این هم نشد با مدرک دکتری که اصلا دوره دکتری برای کار حرفه ای طراحی نشده و مشخصا برای تحقیق است. و در آن سوی دانشگاهها بودجه ندارند و قیف تجاری سازی را برعکس در دست گرفته اند و تبلیغ می کنند که دانشجوی بیشتری بگیرند که بتوانند دانشگاهشان را بگردانند. غافل که این تجاری سازی دانشگاه و بسط ارتباط تحقیق دانشگاهی به نیازهای جامعه و جذب سرمایه نیست، این نوع تجاری سازی، مدرک و مدرک فروشی است. در این وادی سرگردانی درصد بالایی از کسانی که به دوره های تحقیقاتی دانشگاهی راه پیدا می کنند، صلاحیت کافی ندارند و فقط خود را رسانده اند که مدرکی بگیرند. اینها حتی خلاقیت تحقیق برای تحقیق را هم ندارند که دست کم تمرین تحقیق کنند، چه برسد خلاقیت تحقیق برای بنیانهای دانشی تولید.

 

نتیجه اینکه از این مقالاتی که آئین نامه ارتقاء به زور از ته قیف سعی کرده وارد جریان علمی جهان کند،‌ شرکت دانش بنیانی به دست نمی دهد که هیچ، بنیان روابط علمی ایرانیان را هم زیر سوال می برد.

 

خوب چه اتفاقی افتاده است؟

نقل قول شفاهی: نرم افزار تشابه یاب ایرانداک با نام تجاری "همانند جو" با دسترسی به نزدیک به یک میلیون پایان نامه ایرانیان راه افتاده که بر سر راه ورود پایان نامه های جدید دانشجویان به سیستم قرار داده شده است. ظاهرا قصد ندارند آمارها را علنی کنند و آبرو ریزی تازه ای از پایان نامه های کشور بنمایند،‌لیکن از گوشه و کنار خبر می رسد که پایان نامه های پر از تقلب بسیار و پایان نامه های 100% کپی، بدون جا انداختن حتی یک کلمه هم کم نیست.

 

نقل قول مکتوب اول: "بر اساس گزارشی که در وبسایت نشریه ساینس منتشر شده است، بیش از پانزده درصد پژوهشگران ایرانی که مقالات خود را در یک پایگاه مقالات علمی منتشر کرده‌اند، در تنظیم و نوشتن این مقاله‌ها تقلب کرده‌اند. این گزارش حاصل یک تحقیق دانشگاهی بر روی مقالات منتشر شده در پایگاه علمی arXiv است.
بی بی سی نوشت: این تحقیق نشان می‌دهد که همه کشورهای مورد مطالعه کمابیش درگیر مسئله تقلب در مجامع علمی هستند ولی این پدیده در برخی از کشورها جدی‌تر است بطوریکه در بلغارستان بیست درصد پژوهشگران بعنوان متقلب شناخته شده‌اند که چهار برابر نسبت همین پژوهشگران در ژاپن (پنج درصد) است.
پایگاه arXiv میزبان مقالاتی در زمینه فیزیک، ریاضی، و کامپیوتر است. مقالات منتشر شده در این پایگاه، مقالاتی هستند که پژوهشگران پیش از انتشار در نشریات تخصصی به دلایل مختلفی از قبیل نوبت طولانی تا انتشار در مجله اصلی یا بهره‌مندی از نظرات دیگر همکاران، آنرا در این پایگاه منتشر می‌کنند".

 

نقل قول مکتوب دوم: دکتر سیدحسن حسینی (عضو هیئت علمی و استاد دانشگاه تهران)و درگفت‌وگو با فرارو درباره ابعاد فساد علمی در کشور، گفت: در سطح جهانی پدیده تقلب علمی، در کشورهای توسعه یافته، تا این حد وجود ندارد. در حال حاضر، در این کشورها نرم‌افزاری درست شده است که از طریق آن می‌توان به میزان کپی‌کردن مطالب پی برد. دانشجویی که در پژوهشش میزانی از تقلب نشان داده شود، در ابتدا تذکر می‌گیرد، و برای بار دوم آن دانشجو مردود خواهد شد. 

وی همچنین ادامه داد: در حوزه دانشگاهی، باید با استعدادترین افراد حضور داشته باشند، اما می‌بینیم که چنین نیست. رسیدن به مقامات دانشگاهی و غیردانشگاهی در ایران منوط به مدارک تحصیلی است. اگر فردی تقلبی در این زمینه انجام داده باشد، در پست‌های سیاسی و یا قانون‌گذار نیز به همین راه ادامه خواهد داد. 

 

نقل قول مکتوب سوم: احمدی ]معاون پژوهشی وزارت علوم تحقیقات و فناوری[  با بیان اینکه استانداردهای تقلب های علمی بین المللی است، ابراز کرد: همچنین باید در صدد باشیم تا قوانینی مشمول قانون تقلب مانند قوانین رانندگی داشته باشیم تا در نهایت عدم آگاهی ها در زمینه تقلب های علمی کمتر شود و همگام با استانداردهای بین المللی در کشور پیش برویم تا این آمارها از کشور منتشر نشود.

وی با بیان اینکه نباید اجازه دهیم که چنین آماری از ایران به ثبت برسد، گفت: اکنون ما در وزارت علوم مجموعه ای از اخلاق پژوهشی و استانداردهای پژوهشی را تهیه کرده ایم و به زودی به دانشگاه ها ابلاغ می کنیم تا موضوع رعایت استانداردهای علمی در کشور فرهنگ سازی شود. در این ابلاغیه، نکاتی  که دانشجو و استاد باید در مقالات علمی خود به آن توجه کنند در کنار آیین نامه تخلفات علمی اعلام شده و به زودی به تمام دانشگاه ها ابلاغ خواهد شد. 

 

فکر می کنم نقل قولها را ادامه ندهم چون با زدن عبارت تقلب علمی و عبارتهای مشابه در گوگل، صدها خبر افتضاح و بی آبرویی خواهید دید که اگر وزارت علوم، فناوری و تحقیقات بطور جدی درصدد جلوگیری از این کار برنیاید، لطمه های جدیدی به وضعیت علم در کشور خواهد زد که دردو دسته باید طبقه بندی شوند:

 

لطمه های در داخل: کسانی صاحب مدرک شده و می شوند که هیچ صلاحیت علمی ندارند یا کم صلاحیت هستند. ولی در میان همین تازه فارغ التحصیلان کم صلاحیت و بی صلاحیت،  به ویژه دکترهایشان، لیست سه هزار نفری کشف می شود که  چون پارتیهای خوبی داشته اند بورسیه استادی دانشگاهها می شوند و به عنوان استادان آینده دانشگاههای کشور مشغول بکار می شوند و تا سی سال آینده فضای دانشگاهی ما را از این هم که هست عفونی تر و بدخیم تر خواهند کرد. یادداشتی در روزنامه اعتماد سال پیش بهمن ماه نوشتم که وزیر علوم 10 سال بعد ایران باید مانند کارلوس کیروش برود در نسل دوم ایرانیهای مقیم اروپا و امریکا،‌ فارغ التحصیلان ایران الاصل دانشگاههای درجه دوم غربی را پیدا کند و برای احیای دانشگاههای از دست رفته ایرانی با سلام و صلوات وارد وطن کند.

 

لطمه های در خارج: مسلما آمارهایی که درمورد ایران و کشورهایی مانند ما مطرح می شود که نمونه اش را در نقل قولهای بالا می بینید، باعث می شود که در درجه اول همکاریهای علمی با اساتید ایرانی به حد اقل برسد که لطمه بسیار بزرگی است و دوم، پذیرش دانشجویان ایران در دانشگاههای خارجی درجه یک دچار مشکل می شود و سوم، مجله های معتبر نیز از چاپ مقالات ایرانیها به دلایل واهی طفره خواهند رفت که اینها به آبروی بین المللی علمی ایران دارد صدمه می زند.

 

تقلب از خود یا Self Plagiarism

و اما نوآوری دیگری که در زمین تقلبهای علمی گزارش می شود  تقلب از خود Self Plagiarism است  که این عبارت برای من تازه بود، البته وقتی توضیحاتش را خواندم دیدم نه موضوع دست کم در ایران موضوع تازه ای نیست و فقط عبارت برای من تازه بوده است.

 

به این یادداشت  صفحه مولفان و داوران گروه مجلات نیچر دقت بفرمائید: زمانی می گوئیم  تقلب علمی Plagiarism انجام شده که یک محقق تلاش محقق دیگری را به نام خود تمام کند. ولی انتشار مجدد یک مقاله  در جای دیگر، استفاده از داده های مقاله خود برای نوشتن مقاله دیگر یا تکه تکه کردن داده های پژوهش و تبدیل آن به چند مقاله نصفه و نیمه به جای یک مقاله، و در چند مجله منتشر کردن را تقلب از خود یا Self Plagiarism نامیده است.

 

علاوه بر این چیزی که شخصا زیاد مشاهده کرده ام، مقاله هایی را می بینیم که هرجور حساب کنید، می بینید این داده ها نمی تواند واقعی باشد. با کمی حدس و گمان می توانید بفهمید که پرسشنامه مولف را کسی حوصله نکرده تکمیل کند و داده “آمار سازی”  و در واقع "آمار بازی" کم داشته و مولف نوآور با ذوق نشسته با کمک چند دوست، خودشان دسته جمعی پرسشنامه ها را تکمیل کرده اند و وقتی که می خواهی یافته ها ر ا تحلیل کنی می بینی این اتفاق نمی توانسته بیفتد و اگر واقعا تسلط بر موضوع داشته باشید می بینید که نتایج به هیچوجه نمی تواند واقعی باشد. این هم نوعی تقلب علمی است که به وضوح در درصدی از تحقیقها و مقاله ها خود را نشان می دهند.

 

با اینهمه، اگر خلاقیتهای قیفی سر و ته دانشجویان و اساتید ما عمل نکرده، افراد و شرکتهایی که مرکزشان این روزها روبروی دانشگاه تهران است و بطور علنی مقاله نویسی برای دانشجویان و در موارد بسیار کمی برای اساتید را اجرایی کرده اند، از این روشها به وفور استفاده می کنند. داده های یک پایان نامه را می ریزند روی رایانه شان و از یک مجموعه داده دهها پایان نامه برای دهها نفر می نویسند و تحویل می دهند و در این بحران بیکاری خودش شغلی است برای فارغ التحصیلان بیکار. من هم خیلی وقت پیشتر ها به آن اشاره کرده بودم (شغل من مقاله ISI نویسی است). اینها دارند با یک نفر قرارداد می بندند که چیزی بنویسند و تحویل او دهند،‌ اینکه جرم را چه کسی انجام داده کمی پیچیده به نظر می رسد و اغلب می نویسند، ‌ارائه دهنده مقاله و استادی که از سیر پیشرفت کار دانشجویش بیخبر است. 

 

راه چاره ای که به نظر من می رسد:

تنها راه پایان دادن به این موضوع ورود جدی خود وزارت علوم و جدی شدن آئین نامه انضباطی است، جائی که دانشجو خطر لغو مدرک دانشگاهی را بالای سر خود ببیند. اینکه در نقل قول بالا معاون محترم پژوهشی وزیر علوم فرموده اند: " اکنون ما در وزارت علوم مجموعه ای از اخلاق پژوهشی و استانداردهای پژوهشی را تهیه کرده ایم و به زودی به دانشگاه ها ابلاغ می کنیم تا موضوع رعایت استانداردهای علمی در کشور فرهنگ سازی شود"، با همه ارادتی که خدمت ایشان دارم،‌ و از پژوهشگران و مدیران لایق نظام هستند، باید خدمتشان عرض کنم که اخلاق پژوهش به تنهایی کاری نخواهد کرد و با همه سمینارها و گفتارها و حتی افشاگریها،‌ تبلیغات دعوت به تقلب، روبروی دانشگاه با شدت و قوت و قدرت  بیشتری ادامه دارد. قدرتی که  بر اثر یک نیاز به وجود آمده و واقعا قدرت است و همه اخلاقیات را نفی می کند و هزاران ناصح امین هم نمی تواند آنها را از این راه باز دارد. باید عرض کنم اینگونه باور دارم که  فقط با برخورد جدی می توان توان علمی کشور را حفظ کرد و بالا برد و باز با همین برخورد جدی میتوانیم آبروی کشور را حفظ کنیم و مشارکت استادان و دانشگاههای درجه اول جهان  را جلب و با آنها همکاری کنیم  و معاونت آموزشی خوش سابقه و خوش فکر وزارت باید آئین نامه جدید کمیته انضباطی را با شدیدترین تنبیهات، نهایی، ابلاغ و اجرایی کنند. مسئولان وزارت علوم نمی توانند آب رفته را به جوی برگردانند ولی می توانند با ابلاغ آئین نامه انضباطی ضد جریان تقلب (آئین نامه انضباطی دانشجویان و آئین نامه انضباطی اعضای هیات علمی) و پیگیری جدی آن تا لغو مدرک تحصیلی اجازه ندهند این کار که بر ای کشور هزینه های سنگینی داشته و از این پس نیز خواهد داشت ادامه یابد،‌ مگر آنکه معذوریتهایی داشته باشند که مالیات دهندگان ایرانی از آنها بی خبر باشند. والا تا جائیکه معاونین محترم حال حاضر وزارت علوم را می شناسم،‌ آنها اعتقاد ندارند که چنین پایان نامه هایی و چنین مقاله هایی می تواند باعث شود که وزارت علوم به آنها مدرک بدهد یا مدارک آنها را تایید کند. پس چرا این کار هر روز به تاخیر می افتد؟ منتظر چه هستیم؟

 

عمرانی، ابراهیم. «نو آوری و خلاقیتی تازه در سرقت علمی: تقلب از خود (Self-Plagiarism)». سخن هفته لیزنا، شماره 269.  21 دی ۱۳۹۴.

برچسب ها :
حسن
|
Germany
|
1394/10/28 - 01:58
0
0
باید کاری کنیم که فرهنگ پژوهش درست در نزد پژوهشگران جای خود را پیدا کند و گر نه با گفتن حرف و حدیث چیزی حل نمی شود مشکلات گفته شد لطفا نظرات مفید خود را بفرمایید در مورد ریشه کن کردن سرقت علمی، بنده عقیده دارم با نرم افزار همانندجو مشکل حل نمی شود باید راهی پیدا کنیم که فرهنگ پژوهش سالم در نزد جویندگان علم جا باز کند و این زمان می برد باید صبر کرد تا نتیجه اش را دید اگر راه حلی یا پیشنهادی دارید لطفا بفرمایید تا استفاده کنیم
با تشکر از لطف و عنایت دوستان و همکاران محترم مخصوصا استاد عزیزم خانم دکتر نظری
کاظم حافظیان رضوی
|
Germany
|
1394/10/27 - 10:36
0
1
با سلام . دوست دانشجویی از من خواست در جلسه دفاعش حضور پیدا کنم . از آنجا که خبر داشتم چقدر برای پایان نامه اش کار کرده به او گفتم : اگر عنوان پایان نامه ات را بدون غلط گفتی می آیم. نتوانست.! اکنون در تلاش حضور در دوره دکتری است! انشالله تعالی.
بابایی
|
Iran
|
1394/10/27 - 09:29
0
1
بخش دوم

در مورد مبانی نظری هم فقط ببر و بچسبان است. جناب حسن درست می فرمایند. مبانی نظری به هیچوجه قابل رد شدن نیست ولی این چیزی که به اسم مبانی نظری می آید مشکل دارد. و از آن بدتر جناب حسن آقا که علم سنجی کار می کنید بروید راه حلی بیابید که اسامی افراد که فقط درپیشینه پژوهش می آیند و هیچ تاثیری بر حتی یک خط تحقیق ندارند از استنادها حذف شوند و در علم سنجی مبنای استناد نباشد. این هم شده دکان که اینقدراستنادجذب کرده ایم،‌ در حالیکه یک پاراگراف فقط برای صفحه پرکردن آورده و ارتباط دقیقی به تحقیق ندارد. فقط اشاره است که فلانی هم در فلان سال یک کارهایی کرده همین. حتی یک خط نمی نویسند که این کاری که شده مساله مرا جواب نمی دهد و من مجبور هستم این تحقیق را برای رسیدن به نتایج تازه ای انجام دهم.
نمی گویم با این کارکلیشه ای که حتما پایان نامه 5 فصل است و اول این و بعد هم این موافقم، خیر موافق نیستم ولی مشکل اساسی این نیست،‌مشکل در شیوه اجرا و ارائه تحقیق است که فعلا همین کلیشه دارد تکرار می شود.
پاسخ ها
حسن
| Germany |
1394/10/28 - 00:35
سلام خدمت دوست عزیزم بابایی و تشکر می کنم بابت توضیحاتی که در متن خودشان برای من نوشته اند بی نهایت تقدیر و تشکر می کنم بنده نظرم را گفتم و چیزی را که به عینا مشاهده کرده و تجربه کرده ام گفتم ولی دوستان به جای این که به متن نگاه کنند و جوابی برای آن بنویسند سعی کنند نظرات خودشان را بیان کنند تا از ان استفاده کنیم بلکه مشکل را ریشه یابی کرده تا چاره ای برای بیندیشیم مشکل یکی یا دوتا نیست همه ماها مقصریم هر کس ان چیزی را که مشاهده کرده است به عنوان مشکل بیان می کند اگر نظری در این مورد دارید بیان کنید تا استفاده کنیم
پیشاپیش از نظرات ارزشمندانه شما سپاسگزارم
بابایی
|
Iran
|
1394/10/27 - 09:22
0
1
طولانی شد و رد نمی شد دو بخش کردم: بخش یک
جناب آقایان حسن و حسین
ایکاش همان روزهای اول این بحث را جدی کرده بودید که ما هم بر سبیل فقط خواندن واردنشده بودیم و وارد بحثتان می شدیم.
من فکر می کنم که مبانی نظری خوب است ولی از آن مهمتر مقدمه خوب است که ما را جذب و وارد به مطلب کند که در اغلب پایان نامه ها و مقاله ها تبدیل شده به ببر و بچسبان خالص و واقعا رغبت نمی کنید بخوانید. مشکل اصلی تربیت نشدن بچه ها برای نوشتن و نگاه تحلیلی داشتن از کودکی است. شروع تحقیق خانواده است و خواندن،‌در اینران در سن بیست و چهار سالگی و در زمان اولین پایان نامه یک دفعه طرف محقق می شود. و فکر کنید به یکباره قرار باشد نوشتن را تمرین کند.
hasan
|
United Kingdom
|
1394/10/27 - 01:05
0
2
متني بسيار زيبا،از مرحوم استاد محمد بهمن بيگي، بنیانگذار آموزش عشایری ایران:

آری از پشت کوه آمده ام
چه مي دانستم اينور کوه بايد
براي ثروت، حرام خورد
براي عشق، خيانت کرد
براي خوب ديده شدن، ديگري را بد نشان داد
وبراي به عرش رسيدن، بايد ديگري را به فرش کشاند
وقتي هم با تمام سادگي دليلش را مي پرسم ، مي گويند:
“از پشت کوه آمده ای!”

ترجيح مي دهم به پشت کوه برگردم وتنها دغدغه ام سالم بازگرداندن گوسفندان از دست گرگها باشد تا اينکه اينور کوه باشم و گرگ وار انسانیت را بدرم !
hasan
|
Germany
|
1394/10/26 - 14:04
0
2
ریشه انسانها ، فهم آنهاست

یک سنگ به اندازه ای بالا می رود ،
که نیرویی پشت آن باشد.

با تمام شدت نیرو ،
سقوط و افتادن سنگ طبیعی است!

ولی یک گیاه کوچک را نگاه کن ؛
که چطور از زیر خاک ها
و سنگ ها سر بیرون می آورد و حتی آسفالت ها و سیمان ها را می شکند و سربلند می شود .

هر فردی به اندازه این گیاه کوچک ،
ریشه داشته باشد ،
از زیر خاک و سنگ ،
از زیر عادت و غریزه !
و از زیر حرف ها و هوس ها ،
سر بیرون می آورد و با قلبی از عشق افتخار می آفریند .

ریشه ما ، همان " فهم " ما است
نسرین علوی
|
Germany
|
1394/10/26 - 01:47
0
3
اقای حسینی بحث ارقام و جدول نیست شاید عقیده این همکار بزرگوار ازیاد مطالب در کار علمی بوده شاید نظر ایشان این بوده از یافته های دیگران استفاده کنند و یاد بگیرند و از آن چیزی جدیدی به وجود بیاورند همه قبول دارند که مطالعه زیاد باعث افزایش دانایی در فرد می شود اما اوردن نتایج دیگران در کار علمی اونم 100 صفحه زیاد جالب نیست نظر این بزرگوار مطمئنا این نبوده که مبانی نظری به درد نمی خورد بلکه تکرار نتایج دیگران اونم به قول آقای عمرانی عزیز نکته نکته آن را بنویسند مخالف است
تشکر می کنم از نظرات دوستان و حضاران محترم
حسین حسینی
|
United States
|
1394/10/25 - 15:51
3
0
حسن گرامی
اگر بدون اینها می توانی در علم سنجی 4 مقاله در یک ماه بنویسی باید سوال کنم، مقاله های شما از چه قماش و نوعی است؟
اگر مانند بسیاری از کارهای علم سنجی وطنی فقط کپی کردن عدد و رقمهای آی اس آی و اسکوپوس و اخیرا سای ول در چند جدول فارسی شده و در قالب یک مقاله است گه بیائید با هم مسابقه بدهیم.
اگر واقعا می توانید این همه مساله بحل نشده واقعی یابید و بر اساس آن یک مشکل از مشکلات جامعه را حل کنید بی چون و چرا، باید از شما تقدیر کنیم
پاسخ ها
hasan
| Germany |
1394/10/26 - 14:19
هرچه فکر شما بزرگ باشد به همان اندازه بیشتر به افکار دیگران احترام می گذارید.
پاسگال
hasan
| Germany |
1394/10/26 - 02:06
آقای حسینی هدف ما یادگرفتن چیزهای جدید است در کارعلمی هر دفعه یک چیز جدید یاد می گیرم و بسیار خوشحال می و نیازی به تقدیر و تشکر نیست نیت ما یاد گرفتن است و انتقال ان به دیگران، به نظر شما نوشتن نطرات دیگران در کار خود چه ارزشی دارد؟ نظرم استفاده از مبانی نظری نیست بلکه، با عینا نوشتن آن مخالفم نظر بنده این است که از نظرات دیگران نهایت استفاده را بکنیم و یاد بگیریم ولی دیگر ان را در پایان نامه یا چیزهای دیگر نیاوریم تا نقل وقول و فلان نباشد مطالعه زیاد باعث خوشحالی در فرد می شود من هم مخالف آن نیستم آقای حسینی شاید من نتونستم به خوبی نظرم را بگویم هرگز نگفتم مبانی نظری به درد نمی خورد آزروم دارم همه بتونند همه مبانی نظری را خونده باشند بلکه مثل زنده یاد دکتر عباس حری نظریه پرداز باشند نظر بنده را خوب متوجه نشدید امیدوارم نظر بنده باعث رنجش دیگران نشود به امید روزی که سرقت علمی ریشه کن شود بازم از همه دوستان پوزش می طلبم
خواهشا چاپ شود تا رنجش خاطرکسی نشود نظرم لطفا..........
یاشار
|
Iran
|
1394/10/24 - 18:56
0
1
این بازی دو تا قول خیلی گنده دارد.
قول بی اخلاقی که در درون هر کسی است و حکم به تقلب می کند.
قول نظام آموزشی و ساز و کارهای آموزش عالی که یا راه را برای قول بی اخلاقی باز می کنند و یا گاهی انسان را به استفاده از قول بی اخلاقی مجبور می کنند.

درباره این موضوع (تقلب علمی) گفتن و نوشتن خوب است ولی حل کردنش یک پالایش درست و حسابی می خواهد که سخت است. نشدنی نیست ولی سخت است.
عبدالحسین طالعی
|
Iran
|
1394/10/23 - 23:16
0
1
با سلام و احترام به دوستان
نمونه ای جالب از این پدیده را دیده بودم که یک استاد در یک ترم خاص در یک موضوع فرعی خاص در سه دانشگاه یک موضوع را برای سه رساله ارشد راهنمایی کرده بود که هر سه رساله را از نزدیک دیده ام. بر همین اساس یادداشتی در مجله کتاب ماه کلیات شماره 197 نوشتم با عنوان "نكاتي در باب ضرورت احياي ارزش‏هاي اخلاقي در پژوهش". اما این نکات هر چه بیشتر گفته شود باز هم لازم است.
اوشر واشوری
|
Iran
|
1394/10/23 - 18:21
0
1
خانه از پایبست ویران است خواجه در بند نقش ایوان است
مریم نظری
|
Iran
|
1394/10/23 - 16:12
1
3
سلام استاد عمرانی عزیز و سپاس از تکرار سریال بی‌پایان بی‌اخلاقی‌های دانشگاهی :) بسیار زیبا و دقیق نوشته‌اید.
در این زمینه آسیب‌شناسی‌هایی انجام داده‌ام و نتیجه این شده که دانشجو آخرین - و نه اولین و حتی دومین - متهم پرونده بی‌اخلاقی‌های پژوهشی است.
تا زمانی که به علائق و توانایی‌های دانشجویان بی‌‌محلی شود دشوار بتوان خلاقیت و خوش‌اخلاقی علمی را در دانشجو ایجاد کرد یا زنده نگه داشت. در یادداشت «علاقه‌کشی» مندرج در سایتم به پشت صحنه این بداخلاقی‌ها پرداخته‌ام.
حل این مسئله نیاز به یک خواستن ارادتمندانه دارد - یعنی خواستنی که برای آن وقت بگذاریم، بیاموزیم، دانش و مهارت‌های پژوهشی‌مان را به روز کنیم.
به امید روزی که با چشیدن طعم انجامِ درستِ کارهایِ درست، دوست نداشته باشیم سراغ کارهای رفع‌تکلیفی و تقلب برویم :)
پاسخ ها
مریم نظری
| Iran |
1394/10/24 - 09:16
سلام و سپاس از توضیح شما. به نکته خوبی اشاره کردید:
«برای یاد گرفتن آن سال‌ها بی‌خوابی کشیدم»
این بی‌خوابی بابت خواندن، خواندن، دیدن و فهمیدن اصول و قواعدی بوده که از دل متون و پژوهش‌ها بیرون آمده. دقیقا به همین دلیل است که حالا می‌توانید از هر کار 3 تا 4 مقاله بنویسید (که البته تعداد و سرعت تولید مقاله بسته به ماهیت موضوع و راحتی دسترسی به داده موجود و ماهیت پرسش‌های پژوهش در هر حوزه، و ... متفاوت است).
احتمالا دریافته‌اید که بنده هم با سبک نگارش طوطی‌وار پیشینه و مبانی مخالفم و تلاشم این است که به پژوهشگر بگویم که همین درک عمیق را - که شما به آن اشاره کردید - منتقل کند.
ما آنقدر مبانی نظری و پیشینه پژوهش را اشتباه و رفع‌تکلیفی یاد گرفته‌ و نوشته‌ایم که حالا فکر می‌کنیم اگر کلا حذفش کنیم پژوهش‌هایمان مولد می‌شوند.
به خاطر طولانی شدن پاسخ، آن را در قالب نوشته‌ای در سایتم درج می‌کنم.
حسن
| Iran |
1394/10/24 - 02:03
سلام استاد نظری ممنون از راهنمایی ات اما اگر کسی بخواهد در پژوهش مسئله یابی کند بدون مبانی نظری هم می تواند این کار را انجام دهد در کار علمی مهارت می خواهد و تجربه و بی خوابی که تلاش کند و یاد بگیرد نه فونداسیون علمی، مگر قسم خوردن که پایان باید 5 ففصل باشد استاد نظری در حوزه علم سنجی می توانم بدون فصل 2 دو هفته ای پایان نامه تحویل بدم که 3 الی 4 تا مقاله ازش در بیاد اما برای یاد گرفتن آن سال ها بی خوابی کشیدم و مجانی نمی فروشم. به هر حال از زحمات شما تقدیر و تشکر می کنم
یاسمن احمدیان
|
Iran
|
1394/10/23 - 00:18
1
2
با تشکراز جناب آقای عمرانی برای درج متن مسولانه شان ، با اینکه حقایق تلخی را مطرح کردند اما آنقدر قلمشان صادقانه وهمراه با طنز است که کاملا بدل می نشیند ،،،، جای بسی تاسف است ،با اینکه دم به دم از میزان هوش و ذکاوت ایرانی ها تعریفها میشنویم اما در پای عمل با اینگونه غیراخلاقیات روبرو میشویم ،شاید قسمت اعظم آنهمه هوش که از آن دم می زنیم صرف همین امور میشود .
حسن
|
Iran
|
1394/10/22 - 20:22
0
0
اقایان اگه تا این حد نگران هستید چرا دانشگاه های آزاد اونم نه همشون فقط یک دانشگاه 50 نفر دکتری می پذیرد و همین طوری مدرک تولید می کند چون پول می گیرد دیگر به هیچ چی فکر نمی کند باید تمام مسائلی را که باعث تقلب می شوند از بین برد نه این که بعضی از آقایون خاص یه نرم افزار درست کردن دارن به خودشون می بالند باید همه چیز تغییر یابد تا این حد تقلب نشود عزیزانم خیلی چیزها باید در تز و مقاله حذف شود تا باعث تقلب نشود شاید برای شما مسخره باشد اما حرفام خیلی جدی است که همه این ها دست به دست هم می دهند تا تقلب سر به فلک می رود. آقایان محترم نرم افزار اصل مسئله را پاک نمی کند بیاییم مسائلی را که باعث تقلب می شوند از بین برد.
لطفا چاپ شود
با تشکر از مسئول سایت محترم
حسن
|
iran
|
1394/10/22 - 16:47
0
0
امیر جان هیچ کس با نظر شما مخالف نیست اما تمام کوزه ها سر دانشجو می شکنه و همه زود به دانشجو حمله می کنند سیستم آموزشی غلط است الان به جای تدریس حزب تشکیل می دهند تو دانشگاه و سعی می کنن از استادی که خوششان نمیاد کنار بزنن و جالب اینجاست که دانشجویی که با اون استاد می خواد تز بنویسه با اون هم لج می کنند. درسته استادی یه مقاله نوشته و آن را تبدیل به 6 مقاله کرده، امیر جان شما اول استادا را اصلاح کنید دوم نظام آموزشی را اصلاح کنید.
یک استاد
|
Iran
|
1394/10/22 - 15:46
0
3
مطمئنا صحبت های بنده دلیل بر توجیه عملکرد غلط اعضای هیأت علمی نیست، اما بد نیست این روی سکه را هم دید... دانشجویی که دنبال مدرکی است برای رها شدن از بیکاری و شاید موقعیت بهتر کار و اساتیدی که برای حفظ این موقعیت نیم بند حاضرند از حیثیت علمی خود بگذرند تا دانشجو فارغ التحصیل شود و امتیاز پایان نامه و مقاله و حق التدریس پایان نامه را درجیب بگذارند... همه با هم مقصریم....
یک استاد
|
Iran
|
1394/10/22 - 15:44
0
2
دیروز در جواب جناب پارسی مطلبی نگاشتم که انگار به دستتان نرسیده است. اما اشکال ندارد. در دنباله همان بحثم عرض کنم که با جناب عمرانی موافقم که ریشه همه مشکلات در سیاست گذاریهای غلط و نادرست وزارت علوم در آئین نامه ارتقا است. بدون هیچ سوء گیری، واقعا تمام اساتیدی که الان پیشکسوتان رشته های مختلف محسوب می شوند در ابتدای کارشان که استادیار شدند برای اینکه رسمی شوند یا اینکه دانشیار شوند چند امتیاز ارائه کردند؟ چند مقاله و کتاب داشتند؟ اصلا در همین رشته ما مگر چند مجله بود که اساتید بخواهند 110 امتیاز برای دانشیاری ارائه کنند. آنهم با این امتیاز دادنهای قطره چکانی که برای هر مقاله به زور به تو 2 یا 3 امتیاز می دهند. نتیجه اینکه این هیأت علمی بنده خدا که عمری درس خوانده و از هفت خوان رستم گذشته تا مدرک گرفته و خوش شانس بوده که در این وانفسای بیکاری کاری گیر آورده برای اینکه جلوی در و همسایه سکه یک پول نشه و قرارداد نیم بند پیمانی اش کنسل نشود، یا اینکه رسمی شود مجبور است به هر موضوعی و به هر پایان نامه ای بله بگوید تا امتیازی ناچیز جمع کند و در نهایت سکه ای در جیب گذارد....
حسن
|
Iran
|
1394/10/21 - 23:55
0
8
جایی دیدم و شنیدم تو دانشگاه آزاد یه دختری پایان نامه اش را در مورد زنان انجام داده بود مثلا رضایت شغلی زنان، به یه نتایجی رسیده بود یه مرد هم اومده بود همان را در مورد مردان انجام داده بود جالب اینجاست که اومده عینا نتایج زنان را برای مردان نوشته بود استاد راهنما، مشاور و داور عزیز از 18 بهش 17/5 داده بودند اول شما مدرک گلابی ندید بیرون و دوم میدان انقلاب را تعطیل کنید تا برای دانشجویان مقاله یا تز ننویسند شماها اول سیستم نظام آموزشی را درست کنید بعد به دانشجو فک کنید
سیستم آموزشی مهم است نه دانشجو
پاسخ ها
امیر پارسی
| Europe |
1394/10/22 - 15:04
شنیدن کی بود مانند دیدن ای برادر! من به چشم خود می بینم. نه یکی، نه دو تا، ... الی ماشاءالله.
بابایی
|
Iran
|
1394/10/21 - 17:00
3
1
ولی خدایی حرکت وضعی را خوب آمدید،‌اینکه وضعی که الآن داریم، به علت حرکت وضعی است و قیف سر وت شده یک طرف،‌اینکه یک روز قیف نیست و یک روز قیر نیست و ... به کجای این پژوهش و پژوهش کردن و مقاله نوشتن دلخوش بمانیم.
حسن
|
Iran
|
1394/10/21 - 14:16
0
10
سلام خدمت آقایانی که دم از تقلب میزنید مخصوصا خدمت شما عمرانی عزیز می رسانم که مبانی نظری در پایان نامه به چه درد می خورد؟ به غیر از وقت تلف کردن و درختان طبیعت را از بین بردن ارزش دیگری دارد؟ به من چه دیگران چه کارهایی انجام داده اند من می خوهم کار خودم را انجام بدم با دیگران چی کار دارم اگر فصل دوم پایان نامه حذف شود دیگر سرقت علمی وجود نخواهد داشت وقتی شما چند پرسش مطرح می کنی آیا میری جواب پرسش های دیگران را می نویسی؟ مطمئنن اینطوری نیست نشستید بالا بالاها نفستون از جای گرم بلند میشه استادای دانشگاه خودتان با زحمت دانشجویان برای خودشان رزومه جمع می کنند و در آخر کار استاد میاداسم خودشو میزاره اول، شما اول استادای خودتان را اصلاح کنید و دوم یه نظر جدی به مبانی نطری بندازید و بعد ازآن سرقت علمی درست خواهد شد
لطفا چاپش کنید
با تشکر
پاسخ ها
مریم نظری
| Germany |
1394/10/23 - 21:07
اگر بناست پژوهش رفع‌تکلیفی انجام شود همه بخش‌های آن اضافه هستند. اما اگر منظور پژوهشی است که قرار است به دردی بخورد، بدون فونداسیون علمی اصلا معنایی ندارد و چیزی جز توهم تولید نمی‌کند.
توصیه می‌کنم «دو مسیر مسئله‌یابی در پژوهش» (مندرج در maryamnazari.com) را مطالعه بفرمایید تا بیشتر با فلسفه مبانی نظری و پیشینه در پژوهش آشنا شوید.
امیر پارسی
| Europe |
1394/10/22 - 15:07
نقل فصل دو و ... نیست. نتیجه گیری، فرایند تحقیق، همه ی اعداد و جداول و ... حتی تقدیر و تشکر. همه چیز با هم.
وقتی میزان تشابه به صد در صد نزدیک می‌شود، دیگر سرقت علمی نیست، غارت علمی است.
امیر پارسی
|
Iran
|
1394/10/21 - 12:32
5
7
باور ندارم که اراده ای برای جلوگیری از تقلب وجود داشته باشد (حداقل من که دو سال است از نزدیک با قضایا برخورد دارم چنین احساسی ندارم)، والا راهکار آن بسیار ساده است.
"استفاده از همانندجو، قبل از فارغ التحصیلی توسط اساتید محترم دانشگاهها". نیازی به هیچ قانون جدیدی جز الزام به استفاده از همانندجو و مشاهده ی نتیجه توسط خود استاد راهنما (و نه هیچکس دیگر) هم نیست. چیزی که ما بعد از فارغ التحصیلی می بینیم را آنها می‌توانند قبل از فارغ التحصیلی ببینند و از صدور مدرک تقلبی خودداری کنند.
برای استفاده از همانندجو نیز کافی است اسامی و ایمیل اعضای هیات علمی هر دانشگاه توسط رییس دانشگاه به پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران اعلام شود تا برای آنها اکانتی در نظر گرفته شود و از طریق همان ایمیل اعلام شده برایشان ارسال گردد. از آن پس می‌توانند به سادگی به آدرس tik.irandoc.ac.ir مراجعه کرده، متن را ارسال و نتیجه را چند دقیقه ی بعد ملاحظه نمایند.
اما می‌دانم که چنین نمی‌شود. چنانکه تا به حال نشده است. شاید خیری در آن است!!
پاسخ ها
امیر پارسی
| Iran |
1394/10/26 - 12:44
ضمن اینکه با نظر شما موافقم، مایلم حساب اساتید بزرگوار را از اساتیدی که فرمودید جدا کنم و مطلب دیگری بیافزایم. اینکه سیاستمدار ما (نه همه‌شان) هم موافق است. چون به این طریق می‌تواند تعداد مقالات آی.اس.آی و فارغ التحصیلان مقطع تحصیلات تکمیلی را به رخ دیگران بکشد. غافل از آنکه این مثل چاپ اسکناس بی پشتوانه است. ممکن است اولش شیرین باشد، اما خسارات جبران ناپذیر آن پیش از آنکه شیرینی آن را بچشیم، کام ما را به شدت تلخ خواهد کرد.
امیر پارسی
| Europe |
1394/10/22 - 15:00
داشتم نتیجه ی نظرسنجی در مورد کامنتی که خودم گذاشتم را می‌دیدم. چهار مخالف در مقابل شش موافق و این موید جمله ی آخر همان کامنت است: "می‌دانم که چنین نمی‌شود. چنانکه تا به حال نشده است". چقدر تست کردن مدارک، مخالف دارد! چرا؟ مگر نگفته اند "آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است؟" پس دلیل مخالفت چیست؟
یک استاد
| Iran |
1394/10/21 - 15:04
در جواب جناب پارسی باید بگویم بله خیری در کار است و آن خیر آنست که استاد خود نیز با دانشجو همدست است و حتی برخی اوقات بنده از نزدیک دیده ام که استاد به دانشجو مستقیم یا غیرمستقیم می گوید که برو و از روی فلان مدرک کارت را جلو ببر. در حالت بهتر و شیک ترش یک پایان نامه خارجی را پیدا کن و از روی آن کارت را جلو ببر. از سوی دیگر اساتید ما (به استثنای اساتید محترم و کیفیت محور) اکثرا کمی گرا شده اند و فقط به تعداد پایان نامه هایی که در دست دارند و تعداد مقالاتی که از این پایان نامه ها در می آید و از سوی دیگر امتیاز پژوهشی و پول حق التدریسش فکر میکنند. فکر میکنید اگر استادی متوجه شود که پایان نامه دانشجو کپی کرد چکار میکند؟ بیاید بگوید کپی است که خودش زیر سوال برود و یا اینکه مجبور شود کار نصفه و نیمه ول کند و بیخیال امتیازها شود و یا اینکه دوباره با دانشجو شروع کند و عملا یک ظرفیت پایان نامه را از دست بدهد؟
بهرحال میخواهم بگویم مشکلات سرقت علمی در پایان نامه های ما ریشه ای تر از آنست که فکرش را بکنیم. وگرنه به قول جناب پارسی راه حل ساده است... موفق باشید
خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: