کد خبر: 44711
تاریخ انتشار: یکشنبه, 30 آبان 1400 - 11:38

داخلی

»

گاهی دور، گاهی نزدیک

از عالمان واقعی تا عالمان ....

منبع : لیزنا
حسن اشرفی ریزی
از عالمان واقعی تا عالمان ....

(لیزنا، گاهی دور/ گاهی نزدیک 310): حسن اشرفی ریزی، عضو هیأت علمی، گروه کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی، مرکز تحقیقات فن آوری اطلاعات در امور سلامت، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان:

مقدمه

ویژگی های اصلی انسان، داشتن اختیار، و توانایی اندیشیدن است. در واقع، نعمت و فضیلت اختیار، عاملی جهت حرکت به سوی رشد و تعالی و یا سقوط و انحراف خواهد بود. رشد و تعالی جوامع در پرتو انوار الهی و نیز حرکت و فعالیت انسان های نیک گفتار، نیک اندیش و نیک کردار حاصل می شود. هر یک از ما ممکن است به این موضوع فکر کرده باشیم که چرا امروزه همانند گذشته عالمان واقعی مانند دکتر زرین کوب، دکتر اسلامی ندوشن، علامه جعفری (ره)، علامه طباطبایی(ره)، آیه ا.. مطهری(ره)، مرحوم دهخدا، مرحوم دکتر معین، آیت ا.. سید علی قاضی طباطبایی (ره) و...  کم و یا اصلا نداریم. در این نوشتار راجع به ویژگی های مشترک عالمان واقعی و نیز به دلایل کم بودن تعداد عالمان واقعی در عصر حاضر و نقش نظام آموزشی در این فرایند می پردازیم:

 

ویژگی های مشترک عالمان واقعی

  1. ارجحیت سودمندی اجتماعی در فعالیت های علمی

تغییرات سریع در جهان باعث شده است تا انسان ها بخش زیادی از وقت خود را صرف امور مختلف و گاها بی فایده کنند. در عین حال، انسان امروزی بیشتر متمرکز بر خود است تا اجتماع. بنابراین رفتار وی بیشتر بر اساس نفع فردی است تا سودمندی اجتماعی. در طول تاریخ عالمان واقعی هدف از هر گونه فعالیت علمی از قبیل نوشتن، سخنرانی، تبادل علمی و... را افزایش آگاهی و منفعت عمومی قرار می دادند. برای مثال مرحوم دهخدا در سال های پر از ناآرامی با توجه با هدف متعالی که برای تدوین لغتنامه در نظر گرفته بودند حاضر نشدند که کار تدوین آن را رها کنند. در واقع ایشان به این درجه از درک و فهم رسیده بودند که باید همچون بزگان ادبیات و فرهنگ ایران، نقش اساسی در حفظ و پاسداشت زبان فارسی داشته باشد. لذا مرارت ها و سختی ها را به جان خریده تا سودمندی اجتماعی را رقم بزند و در این کار نیز موفق شدند. به عبارت دیگر مرحوم دهخدا دیگر خواهی را جایگزین خودخواهی کرد تا بتواند به نسل زمان خود و آینده، فرهنگ و ادبیات غنی را انتقال دهد.

  1. بی توجه بودن به نام و نشان ها

تاریخ شاهد از خودگذشتگی بسیاری از عالمان واقعی در امور مختلف بوده است. عالمان واقعی هیچگاه به دنبال جلب توجه و نظر صاحبان قدرت نبودند. آنها بر خود واجب می دانستند تا همه توانایی ها و دانش خود را در جهت حل مشکلات جامعه و افزایش آگاهی اجتماعی به کار گیرند. لذا در این مسیر تحت تاثیر سرزنش ها، زورگویی ها و برخوردهای نا مناسب قرار نمی گرفتند. به نظر می رسد این قدرت عالمان ناشی از باورها، عقاید و نیز پای بندی به اخلاق پایه در زندگی آنها می باشد. از آنجایی که صاحبان قدرت به شکل های مختلف سعی در کسب شهرت و محبوبیت هستند و عالمان واقعی این ویژگی ها را دارند؛ لذا آنها متوسل به این گروه فرهیخته می شوند تا از پرتو آنها محبوبیتی حاصل کنند. اما عالمان واقعی از وسوسه های صاحبان قدرت مطلع بوده و هیچگاه خود را گرفتار دام خوش آب و رنگ آنها نمی کردند. فرخی یزدی به عنوان فردی که با تمام وجود و با طبع شاعرانه خود در نهی ظلم شعر معروف ذیل را سرود و همین اشعار همانا عامل مرگ وی نیز شد. البته که شاید جسمش را از بین بردند؛ اما شعر او نحله ای برای دوستداران عدالت خواهی و ظلم ستیزی در ایران شد؛ هر چند اگر مرحوم فرخی یزدی اراده می کرد به راحتی می توانست نام و نشانی برای خود ایجاد کند؛ اما باورها، اعتقادات و عزت نفس بالا شرایط را به گونه انسانی برای ایشان رقم زد و جاودانه شد.

به زندان قفس مرغ دلم چون شاد می‌گردد/ مگر روزی که از این بند غم آزاد می‌گردد
 ز اشک و آه مردم بوی خون آید که آهن را/دهی گر آب و آتش دشنه‌ی فولاد می‌گردد
 دلم از این خرابیها بود خوش زآنکه می دانم / خرابی چونکه از حد بگذرد آباد می‌گردد.

از دیگر شاعران، مرحوم محتشم کاشانی (قرن دهم هجری) نیز در دفاع از مظلومیت امام حسین (ع) و خاندان ایشان شعر ترکیب بند معروف ذیل  را سرود:

باز این چه شورش است؟ که در خلق عالم است                      باز این چه نوحه وچه عزا وچه ماتم است؟

 

  1. قدرشناسی از عالمان گذشته

اصولا علم امروز بر اساس علم گذشتگان و نیز افزوده های جدید رشد و توسعه می یابد. عالمان واقعی به این نکته واقف بودند و لذا هیچ گاه تلاش نمی کردند به شیوه های مختلف موضوع علمی را به خود نسبت دهند؛ جرا که به خوبی می دانستند آنچه می دانند خود حاصل دانش گذشتگان یا معاصران وی بوده است.  نقل قول های فراوان در گفتار و نوشتار عالمان واقعی خود مصداق قدرشناسی از دیگران عالمان گذشته است. البته در این مطلب شکی وجود ندارد که این عالمان نگاه نو به مطالب گذشتگان داشته اند و علت گیرایی و مورد توجه واقع شدن آثارشان نیز همین نگاه نو و نیز شناخت های جدید بوده است.  برای مثال اگر نگاه دقیق به نوشته های ارزشمند این عالمان داشته باشیم متوجه می شویم که چقدر برای آثار و نوشته های اساتید خود و حتی عالمان دیگر ارزش قائل بودند و به آنها ارجاع و استنادمی دادند. برای مثال در کتاب «عطش: ناگفته هایی از سیر توحیدی حضرت ا... سید علی قاضی طباطبایی (ره) (ص 136)» آمده است: «علامه طباطبایی (ره) علاقه و شیفتگی فراوانی به آیه ا... قاضی (ره) داشت به طوری که نام استاد را فقط برای ایشان به کار می بردند».

  1. حساس بودن نسبت به مسائل پیرامون

عالمان واقعی نسبت به سرنوشت مردم جامعه حساس بوده و هر کجا آسبیی متوجه جامعه شان بوده است واکنش مناسب نشان می دادند. در واقع آنها احساس رضایت و خشنودی را در جمع می دیدند و نه در تنهایی. تاریخ گویای این مطلب است که افرادی که کنج عزلت را انتخاب کردند با گذشت زمان به فراموشی سپرده می شوند؛ اما عالمانی که در غم و شادی مردم شریک بوده اند، نه تنها فراموش نشده اند؛ بلکه خود نقطه امیدی برای فعالیت های سازنده و خیرخوانه در جامعه نیز شده اند. از جمله عالمانی واقعی که با حساسیت مسائل جامعه را رصد می کردند؛ عبارتند از: علامه جعفری (ره)، علامه طباطبایی(ره)، آیه ا.. مطهری(ره)، آیه ا... بهشتی و دکتر علی شریعتی (ره). این عالمان، مصداق های عالمان واقعی حساس نسبت به مسائل اجتماعی زمان خود بودند و در واقع درد اجتماعی را درک و راه حل مناسب ارائه می دادند.

  1. دوراندیشی

از دیگر ویژگی های عالمان واقعی، گذر از روزمرگی و دوراندیشی نسبت به مسایل مختلف ها بوده است. این دوراندیشی حاصل نیت خیر و صادقانه، حسن رفتار، دیگرخواهی، ترجیح منافع جمعی و نیز تلاش علمی خستگی ناپذیر می باشد. عالمان واقعی در شرایط حساس کشورها در کنار و همراه مردم هستند و آنها را در سختی ها و دشواری ها تنها نمی گذارند. البته حاکمان خردمند نیز از این پتانسیل و قابلیت عالمان واقعی نه تنها در شرایط سخت، بلکه در شرایط عادی نیز استفاده می کنند. برای مثال در بحران های متعدد در کشور عراق، حضور آیه ا... سیستانی و رهنمودهای ایشان پیوند دهنده اقوام و مذاهب می باشد. گفتار و رفتار ایشان خود ناشی از بصیرت و دوراندیشی ایشان می باشد. یا در وصف و دور اندیشی آیه ا... مرعشی نجفی از قول فرزند ایشان آمده است: «این مرجع تقلید از جمله پیشگامان تقریب مذاهب و وحدت امت اسلام بود و در این راستا دیدارهای مختلفی را با عالمان اهل تسنن برگزار کرد و بیش از چهارصد اجازه روایی از علمای مختلف از جمله علمای اهل سنت داشت» (مرعشی نجفی، 1390).

  1. احترام به عقاید دیگران

از دیگر ویژگی های عالمان واقعی، احترام گذاشتن به نظرات و عقاید مختلف، نقدپذیری و نقد منصفانه دیگر عالمان است. در ادوار مختلف تاریخ شواهد متعددی می توان یافت که عالمان واقعی با یکدیگر تبادل نظر علمی داشته و با یکدیگر مراوده علمی و مکاتبات علمی فراوان داشته اند. آنچه بر این تبادلات علمی حاکم بود، اخلاق و بزرگ منشی و احترام قائل شدن برای عقاید دیگران بود. عالمان واقعی بر این اعتقاد بودند که سخن حق هر چند ممکن است در کوتاه مدت مورد توجه قرار نگیرد؛ اما بر اساس وعده خداوند و نیز شواهد مختلف تاریخی می توان دریافت که سخت صواب هیچگاه از بین نمی رود و جایگاه خودش را در نهاین پیدا می کند. برای مثال در کتاب «عطش: ناگفته هایی از سیر توحیدی حضرت ا... سید علی قاضی طباطبایی (ره) » در شرح حال آیه ا... سید علی قاضی طباطبایی (ره) آمده است: بسیاری از علمای زمان منش و تفکرات ایشان را قبول نداشتند و به مخالفت با وی می پرداختند و لذا در هنگام رحلت ایشان تعداد کمی در تشیع جنازه ایشان شرکت داشتند. اما بعدا بسیاری از شاگردان ایشان و نیز عالمان، در سخنان و نوشتارهای خود به آثار علمی ایشان استناد می دهند و از ایشان به نیکی و پرهیزگاری یاد می کنند.

  1. خلاقیت در گفتار و نوشتار

اصولا تکرار یک مطلب گاها ملال آور و خسته کنننده می شود. انسان علاقه مند به گفتار و سخن نو است. عالمان واقعی ضمن توجه به آثار گذشتگان، خود نیز سبک ویژه در گفتار و نوشتار خود داشته اند. برای مثال علامه محمد حسین طباطبایی (ره) در تفسیر قرآن مجید؛ یعنی تفسیر المیزان، سبک خاص داشته اند (تفسیر آیات بر اساس خود آیات) که قبل از آن سابقه نداشته است. این روش جدید در تفسیر نه تها در زمان خود، بلکه در حال حاضر نیز مورد توجه مفسران قرآن قرار گرفته و بسیاری از تفاسیر فعلی نیز بر همین منوال پیش رفته اند. « از نظر صدرالدین طاهری تفسیر المیزان دارای سه ویژگی عمده است که آن را در بین تفاسیر شیعه و اهل سنّت ممتاز ساخته است: خلوص، جامعیّت و ابتکار »(طاهری، 1392). در بررسی تاریخ و ادبیات زبان فارسی و آذری نیز نمونه های متعددی می توان یافت که بدیع بودن مطالب و نیز شیوه ارایه را مشاهده کرد: شاهنامه فردوسی، دیوان حافظ، مشنوی معنوی، اشعار استاد شهریار (به ویژه شعر علی ای همای رحمت.... و یا منظومه حیدر بابا)، لغتنامه دهخدا، و... . بنابراین دیدن جهان و پدیده ها با نگاهی متفاوت و نو از ویژگی های اساسی عالمان واقعی است که ما در فرهنگ ایرانی-اسلامی به وفور می توان به نام آنها اشاره کرد.

  1. رعایت اخلاق پایه

به ضرس قاطع می توان گفت عالمان واقعی، صاحب  فضایل عالی انسانی بوده اند. آنها به فضایلی مانند بخشش، بخشودن، درستی و صداقت، مهربانی، شجاعت، صبوری و سعه صدر، مردمداری، ظلم ستیزی و... زینت یافته اند. آنها این فضایل را در گفتار و رفتار خود استفاده می کردند. اگر کمی با دقت به آثار علمی آنها توجه شود آنها در لابلای سطور مطالب خود اعم از نظم و نثر رعایت حرمت انسان ها و پای بندی به اخلاق پایه را داشته اند. آنها در ترویج عقاید خود، بر مبنای رسالت پیامبر اکرم (ص) رفتار می کردند؛ «در واقع برترین ویژگی پیامبر اکرم(ص) که موجب شد به سبب آن جامعه را متحول کند، اخلاق بود و در آن اخلاق، رحمت و گذشت و رفق و مدارای پیامبر(ص) بیش از همه چیز تأثیر داشته است (معارف وند، 1399). چه زیبا در کتاب عطش: ناگفته هایی از سیر توحیدی حضرت ا... سید علی قاضی طباطبایی (ره) (ص 156) نیز آمده است که «چه زیانکار است کسی که هم دنیایش را می بازد و هم آخرتش را» (منظور فرد بداخلاق است). به گواه تاریخ منزل عالمان خوش اخلاق و نیک سیرت محل رجوع مردم و رفت و آمد برای رفع نیازهای مادی و معنوی بوده است. هر فرد بنابر نیاز خود خوشه ای از مهربانی و بخشندگی از آنها دریافت می کرد؛ یک نفر برای رفع نیازهای روزمره زندگی و دیگری برای کسب علم و اخلاق. در حوزه موسیقی اصیل ایرانی نیز می توان به عالمان واقعی متعددی اشاره کرد؛ مانند استاد حسن کسایی(موسیقی دان بزرگ، نوازنده نی و سه تار)، استاد غلامحسین بنان (صاحب اثر ماندگار الهه ناز) و... .

  1. خستگی ناپذیری در کار

بخش اعظم زندگی عالمان واقعی به شناخت پدیده ها و چگونگی برخورد درست انسان با جهان هستی و طبیعت می گذرد. لذا برای رسیدن به این هدف بزرگ ناچار هستند که وقت زیادی از زندگی خود را صرف این انتخاب خود کنند و در این راه مرارت ها، سختی ها، نیش ها را تحمل کنند. برای مثال فردوسی بزرگ (ره) در خصوص شاهنامه این سختی ها را به زبان شعر در آورده است:

بسي رنج بردم بدين سال سي

عجم زنده کردم بدين پارسي

پي افکندم از نظم کاخي بلند

که از باد و باران نيابد گزند

بناهاي آباد گردد خراب

ز باران و از تابش آفتاب

از نمونه های دیگر در خصوص خستگی ناپذیری عالمان واقعی می توان به نوشته آقا بزرگ طهرانی صاجب کتاب »الذریعه الی تصانیف شیعه»  اشاره کرد که «ایشان برای گردآوری کتاب های مرتبط با شیعه به سفرهاي طولاني پرداخت و از بيشتر كتابخانه‌هاي عمومي و شخصي در عراق، ايران، سوريه، فلسطين، مصر، و حجاز ديدن كرد و به بررسي و فهرست‌برداري كتاب‌هاي آنها پرداخت. وي در 62 كتابخانه شخصاً كاوش كرد و فهرست بسياري از كتابخانه‌هاي ديگر را نيز مورد مطالعه قرار داد» (موسوی بجنوردی، 1381-1385).یا در وصف بنیان گذار کتابخانه عمومی آیه ا... مرعشی نجفی آمده است: آیت ا... مرعشی نجفی برای جمع آوری کتاب های کتابخانه، نماز و روزه استیجاری می گرفت (مرعشی نجفی، 1390). در شرح حال مرحوم دهخدا آمده است: «لغت‌نامه‌ای که دهخدا ۴۰ سال، یعنی بیشتر عمر خود را صرف آن کرد، از پایه سه-چهار میلیون فیشی بنیان یافته‌ بود که دهخدا شب و روز به جمع‌آوری آن‌ها مشغول بود. به گفته دهخدا و نزدیکانش، وی هیچ روزی از کار فیش‌برداری برای لغت‌نامه غافل نشد؛ مگر دو روز به خاطر فوت مادرش و دو روز به خاطر بیماری سختی که داشت. فکر ایجاد لغت‌نامه‌ای جامع که هم معنای تمام لغات فارسی را داشته باشد و هم اطلاعات لازم درباره همه‌چیز را به خواننده بدهد، از همان زمان که دهخدا در یکی از قرای چهارمحال و بختیاری منزوی بود، به ذهنش خطور کرده بود. آن‌طور که آگاهان نوشته‌اند، وی چند میلیون فیش از روی متون معتبر استادان نظم و نثر فارسی و عربی، لغت‌نامه‌های چاپی و خطی، کتب تاریخ و جغرافیا، طب، ریاضی، هندسه، هیئت، حکمت، کلام، فقه و ... فراهم آورده بود. البته نقل می‌کنند که او بیشتر یادداشت‌ها را از ذهن خود می‌نوشته‌است. خود وی در یکی از یادداشت‌های پراکنده‌اش برای لغت‌نامه می‌نویسد: «همهٔ لغات فارسی‌زبانان تاکنون احیا و در جایی جمع‌آوری نشده و چه بسا واژگان زیادی‌ست که در کتب دیگر، خصوصاً در اشعار آمده‌است که ما آن‌ها را در اینجا نقل کرده‌ایم؛ ولی از سوی دیگر هزاران واژه فارسی و غیرفارسی در تداول به کار می‌رود که تاکنون کسی آن‌ها را گرد نیاورده یا اگر گرد آورده به چاپ نرسانیده‌است. ما بسیاری از این واژگان را به تدریج از حافظه، نقل و سپس آن‌ها را الفبایی کرده‌ایم؛ ولی باید دانست که برای به خاطر آوردن چندین هزار واژه و الفبایی کردن آن عمر هفت کرکس می‌باید ... و این کار به هیچ فصل و قطعی، بیرون از بیماری صعب چند روزه و دو روز رحلت مادرم -رحمه‌الله علیها- تعطیل نشد و بجز اتلاف دقایقی چند برای ضروریات حیات در روز، می‌توانم گفت که بسیار شب‌ها نیز، در خواب و میان نوم و یقظه در این کار بودم. چه بارها که در شب از بستر برمی‌خاستم و پلیته می‌کردم و چیز می‌نوشتم» (ویکی پدیا فارسی، 1400)

  1. دقت نظر علمی

مفاهیم علمی اصولا وقتی قابل پذیرش و درونی برای متخصصان و عموم مردم می شوند که با روش علمی و روش مند انجام شده باشند؛ یعنی نتایج آن قابل اتکا و اعتماد باشند. بنابراین روحیه کنجکاوی و تلاش برای شناخت عمیق پدیده ها و نیز استفاده از روش های علمی، باعث شده است که آثار ارزشمندی به دور از حب و بغض، تعصب، جانبداری و اصیل ارائه دهند. این دقت نظر علمی در کارها باعث شده است که آثار آنها مورد استناد و رجوع دیگران قرار بگیرد و نو بودن و اصیل بودن آنها به کرات از سوی دیگر عالمان ستایش شود.

کم بودن عالمان واقعی در زمان ما

عالمان واقعی با ویژگی هایی مانند ارجحیت سودمندی اجتماعی در فعالیت های علمی، بی تجه بودن به نام و نشان ها، قدرشناسی از عالمان گذشته، حساس بودن نسبت به مسائل پیرامون، دوراندیشی، احترام به عقاید دیگران، خلاقیت در گفتار و نوشتار، خستگی ناپذیری، رعایت اخلاق پایه و دقت نظر علمی شناخته می شوند. اگر معلمان، اساتید دانشگاه، اساتید حوزه های علمیه و سایر نهادهای علمی و فرهنگی کشور را در روزگار معاصر بالقوه عالم واقعی بدانیم، تعداد عالمان واقعی بالفعل (با ویژگی های که ذکر شد) در زمان حاضر علیرغم افزایش تعداد آنها، بسیار کم و نادر است. اگر نیک بنگریم متوجه می شویم عالمان واقعی که شرح آنها در این نوشتار بیان شد در زمانی زندگی می کردند که مراکز دانشگاهی، مدرسه ها، حوزه های علمیه، فرهنگسراها، کتابخانه ها و... به تعداد بسیار محدود بوده و یا اصلا نبوده است. حال باید به این نکته توجه داشت که چه شرایط یبه وجود آمده است که در روزگار معاصر عالمان واقعی به لحاظ کمی و هم کیفی محدودتر شده اند. چند دلیل اساسی می توان بیان کرد که البته این دلایل دیدگاه های نویسنده این متن است و قابل نقد می باشد.

  1. عالم معاصر به دلایل مختلف بیشتر به خود توجه دارد و نه اجتماع. امروزه اغلب یک عالم می نویسد تا دیده شود، ارتقاء علمی یابد، در شاخص های علم سنجی پیشی گیرد، نام و نشانی برای خود درست کند، شغل خود را حفظ نماید، درآمد بیشتر کسب نماید و... . در صورتی که در ادوار گذشته عالمان واقعی زندگی علمی خود را به عوامل بیرونی (حفظ شغل، درآمد، و...) گره نمی زدند. آنها می نوشتند و سخنرانی می کردند تا هم خود شناخت بیشتر نسبت به جهان هستی پیدا کنند و هم چراغی را روشن و در سر راه مردم قرار دهند. آنها می نوشتند تا دردی از دردهای مردم را بکاهند. آنها درد اجتماع داشتند، اما اغلب عالمان زمان ما، درد خودشان را دارند. عالمان امروز حاضر نیستتند تلاش بیشتر کننند، گرهی را باز کنند و یا در جلسه ای شرکت کنند که نفع عمومی و اجتماعی دارد. عالمان امروز بیش از حد برای انجام هر کار علمی وزنه منافع فردی را سنگین می کنند، سودمندی اجتماعی اولویت اول آنها نیست.
  2. تدوین آیین نامه ها و مقررات فرد محور نه اجتماع محور. در نهادهای علمی به وفور قوانین و آیین نامه هایی می توان یافت که عالمان را به جای اجتماع محوری در کارها به فرد محوری تشویق می کنند. برای مثال در آیین نامه های ارتقاء اعضای هیئت علمی در بخش های آموزشی و پژوهشی کارهای گروهی دارای امتیاز کمتر می باشد. ارزش قایل شدن برای کارهای تیمی و نیز فعالیت هایی که جنبه اجتماعی دارد کمتر نشویق می شود. بنابراین ناخودآگاه افراد تشویق به کارهای فردی می شوند. اصولا کارهای فردی، منفعت فردی بیشتری به دنبال دارد. در کارها و فعالیت های گروهی، ویژگی هایی مانند در نظر گرفتن منافع عمومی، توجه به لایه های پنهان آن موضوع، همیاری، همفکری، هم افزایی و... مورد توجه قرار می گیرد. امروزه عالمان کمتر حاضرند برای فهم بیشتر آن موضوع، به تبادل نظر با همتایان، صرف وقت بیشتر و حتی بررسی میدانی یک موضوع (مثلا بیکاری، اعتیاد و...) بپردازند. و این دردی بزرگ برای عالمان عصر حاضر است.
  3. سرعت در تولید و انتشار آثار علمی. امروزه عالمان ترجیح می دهند از دفتر کار خود همه چیز را بررسی علمی نمایند و در کمترین زمان ممکن آن را انتشار دهند. در چنین فضایی علم ثمربخش و سودمند حاصل نمی شود. علمی که در کمترین زمان ممکن تولید شود، انگیزه منافع فردی در تولید و انتشار آن بیشتر باشد و پرداخت مناسب بر روی آن صورت نگیرد، علم واقعی نخواهد بود و تولید کنننده چنین علمی، هر گز عالم واقعی نخواهد شد؛ هر چند به لحاظ کمی تعداد آثار علمی اش زیاد باشد. در زیست جهانی که سرعت تولید و انتشار آثار علمی زیاد باشد، فهم پدیده به طور عمیق غیر ممکن، راه حل ها برای مشکلات ناکارآمد و نگاه عالمان برای شاخت جهان و نیز حل مشکلات سطحی، گذرا و غیر مسئولانه خواهد بود.
  4. نبود یا کمی فضای گفتگوهای علمی. در دوران فعلی علیرغم گسترش فضاهای آموزشی، از این فضاها عملا استفاده درست نمی شوند. برای مثال در هر دانشگاهی چندین سالن همایش، اتاق جلسات و فضاهای عمومی وجود دارد. اما این فضاها استفاده مناسب از آنها نمی شود. کمتر دیده می شود که در چنین سالن های صاحب نظران هر حوزه یا مرتبط به مناسبت های مختلف گرد هم آمده و به تبادل نظر با یکدیگر بپردازند، دیدگاه های همدیگر را بشنوند و به نقد آثار علمی بپردازند. این روزها فضای علمی کشور سرد و بی روح است. چقدر عالمان فعلی به نقد فیلم ها، مطالب و سایر مطالب منتشر شده در فضای رسانه ای می پردازند؟ چه میزان علمای رشته های روان شناسی، علوم تربیتی، ارتباطات و... بر محتوای برنامه های کودک و نوجوان در صدا وسیمای کشور نظارت علمی می کنند؟ کافی است این برنامه ها را در ساعت 2 بعدازظهر به بعد مشاهده کنید تا متوجه شوید در آن برنامه ها خشونت ترویج می شود یا مهربانی و صلح. البته این رفتار رسانه ها فقط خاص کشور ما نیست؛ اما می توان در فضایی درست و به دور از تعصب از نظرات عالمان واقعی کمک گرفت و اگر خللی را برنامه ها وجود دارد را رفع کرد. جامعه با نقد و ترویج اخلاق و مهربانی تکامل می یابد نه با ترویج خشونت. البته خوش بینانه این است که تعمدی در تولید این نوع آثار وجود ندارد.
  5. نظام آموزشی ناکارآمد در ترویج ویژگی های عالمان واقعی. خیلی جای دوری نرویم. سد بزرگی مانند کنکور سراسری را راه انداخته ایم و دانش آموزان را در یک رقابت نادرست قرار دادیم. دانش آموزان به جای اینکه همیاری، همدلی، انسانیت و کار گروهی را در مدرسه بیاموزند، سنگ اندازی، پاره کردن جزوه همکلاسی، کینه و حسادت و رقابت ناسالم را یاد می گیرند تا بتواند جایگاهی برای خود در دانشگاه بیابد. خروجی آموزش و پرورش چنین دانش آموزانی خواهد بود (البته که استنثنائاتی نیز موجود دارد) که بلافتصله تحویل نظام آموزش عالی و یا بازار کار می شود. در بهترین دوران تربیتی و آموزشی دانش آموزان، ما از لوح سفید دانش آموزان، خوشبینانه لوح نسبتا تیزه درست کردیم. چنین دانش آموزانی عموما با همین رویه و عادت در دانشگاه قرار است ادامه تحصیل دهد. جالب است هنوز در دانشگاه دانشجو به دنبال گرفتن نمره 20 و عالی است. از گفتگو با چنین دانشجویانی به عمق فاجعه اتفاق افتاده می توان رسید. به راحتی دروغ می گوید تا بتواند نمره بیشتری از استاد دریافت کند و وقتی به کنه موضوع پی ببریم متوجه می شویم که با اضافه کردن گاهی 25 صدم نمره، ایشان دانشجوی رتبه 1 کلاس می شود و بدون کنکور وارد مقطع کارشناسی ارشد می شود (به همین راحتی). در واقع حق دیگر دانشجو را به راحتی تضییع کرده است. البته که چنین دانشجویی در فعالیت های شغلی نیز در آینده به طور وسیع تر و ظریف تر حق همکار و نیز مراجعان را از بین می برد. چنین نظام آموزشی نمی تواند پرورش دهنده عالمان واقعی در جامعه باشد. گاهی باید با اصلاحات جزیی پرداخت و گاهی باید اصلاحات ساختاری اساسی انجام داد. یادمان باشد جمع/ جامعه ای که به بیراهه می رود به مراتب خطرناک تر از فردی است که به بیراهه می رود.
  6. استفاده کم از دیدگاه و تجربه عالمان واقعی در کشور. همان طور که بیان شد نظام آموزشی کشور (آموزش و پرورش و آموزش عالی) نیاز به جراحی اساسی دارد. پس از این جراحی، باید عالمان واقعی در سطوح محتلف مدیریتی کشور به کار گرفته شوند. در کشور ما ممکن است افراد تحصیلکرده را در جایگاهای مدیریتی ببینیم؛ اما این دلیل نمی شود که حتما یک فرد تحصیلکرده (البته منفعت طلب) نظرات خوب، تجربه کافی و یا بینش درست برای مدیریت مجموعه تحت سرپرستی خود را دارد. در واقع، در سطوح مدیریتی کشور باید فراجناحی نگاه شود. شما فردی که دارای تخصص بوده و متعهد به آرمان ها و قوانین کشور است را باید در جای مناسب آن قرار دهید تا بتواند از ظرفیت، دانش و تجربه خود در راستای خدمت به مردم استفاده نماید. نباید اجازه داد افراد تحصیلکرده منفعت طلب وارد ساختارهای مدیریتی شوند. خیلی از ناملایمات و گرفتاری ها جامعه ما ناشی از عدم به کارگیری افراد متخصص در جای مناسب خودشان است. مدیری که تخصص ندارد به راحتی توسط افراد منفعت طلب اطراف خویش احاطه شده و مجموعه تحت مدیریت ایشان را به بیراهه کشانده می شود. اما اگر مدیری آگاه و مسلط به حوزه کاری خود باشد قطعا کجی ها و انحراف ها را در نطفه شناسایی می کند و اجازه نمی دهد وضعیت بدتر از این شود. البته که در سیره ائمه اطهار (ع) به ویژه امام علی (ع) کارآمدی و توانمندی کارگزاران بسیار مورد توجه بوده و بسیار به آن سفارش شده است. بنابراین کژی و ناراستی های روزگار ما بخش عمده اش محصول عملکرد نامناسب ما در انتخاب مدیران و کارگزاران می باشد.

 نتیجه گیری

در پایان باید گفت نهادهای علمی حاضر کشور با رویه فعلی نمی توانند علم به مفهوم واقعی که حل کننده مشکلات و تعالی بخش کشور باشد را توسعه و گسترش دهند. در چنین فضایی نیز عالمان واقعی کم و آنهایی هم که ظرفیت تبدیل شدن به عالمان واقعی را دارند به دلایلی که بیان شد تبدیل به تولید کنندگان و انتشار دهندگان آثار علمی ضعیف و کم بنیه خواهند شد. البته غم انگیزتر زمانی خواهد بود که تحصیلکردگانی با دانش کم و سطحی (قشریون) و نیز تجربه ناکافی، سکاندار مدیریت نهادها و سازمان ها در لایه های مدیریتی و کارشناسی مختلف شوند و این یعنی فاجعه علمی، مدیریتی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی. درخواست های مکرر برای افزایش حقوق کارکنان، تورم افسار گسیخته، ناملایمات اجتماعی و... خود گویای استفاده از مدیران و کارشناسانی غیرکارآمد در اداره جامعه و به حاشیه راندن عالمان واقعی می باشد. ترویج تفکر عالمان واقعی و شرح زندگی آنها از طریق رسانه های مختلف به ویژه در کتب درسی آموزش و پرورش نیز راهی دیگر است که تا حدودی می تواند نسل آینده را با تفکرات عالمان واقعی آشنا نماید.

 

منابع 

  1. طاهری، صدرالدین (1392). جامعیّت تفسیر المیزان. سراج منیر. سال جهارم، شماره دوازدهم: 149-164
  2. مرعشی نجفی، محمود (1390). مصاحبه با محمود مرعشی نجفی؛ رییس و تولیت کتابخانه عمومی آیه ا... مرعشی نجفی. خبرگذاری رسا، 24 خرداد 1390
  3. معارف وند، سمانه (1399). دلشاد تهرانی در گفت وگو با شفقنا. شفقنا: پایگاه بین المللی همکاری خبری شیعه. 6 آبان، 1399.
  4. موسسسه فرهنگی مطالعاتی شمس الشموس (1385). عطش: ناگفته هایی از سیر توحیدی حضرت ا... سید علی قاضی طباطبایی (ره). تهران: موسسسه فرهنگی مطالعاتی شمس الشموس.
  5. موسوی بجنوردی، کاظم (1381-1385). آقا بزرگ طهرانی. سرويراستار عباس‌ حُرّي‌، ويراستار همكار نرگس‌ نشاط‌؛ دستياران‌ علمي‌ محمدحسن‌ رجبي‌، نرگس‌ نشاط.‌ نقل در: دایره المعارف کتابداری و اطلاع رسانی. تهران: کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران.
  6. ویکی پدیا فارسی (1400). لغتنامه دهخدا. قابل دسترس در:

    https://b2n.ir/n43172