داخلی
»برگ سپید
مشخصات نویسنده
مصطفی مستور متولد ۱۳۴۳ داستاننویس، پژوهشگر و مترجم ایرانی است. [۱].
کارنامه ادبی مصطفی مستور
روی ماه خداوند را ببوس پرافتخارترین اثر مصطفی مستور است و میتوان آن را نقطهی عطفی در زندگی او دانست. مستور در این کتاب به فلسفهی وجود خدا و شک در آن میپردازد. از این حیث نمیتوان آن را کتابی عامه پسند تلقی کرد. آثار دیگر او اغلب در قالب داستان کوتاه عرضه شده است. «چند روایت معتبر»، «من دانای کل هستم»، «حکایت عشقی بیقاف، بیشین، بینقطه»، «بهترین شکل ممکن»، «تهران در بعدازظهر» و «زیر نور کم» از مجموعه داستانهای او از سال 1382 تاکنون به شمار میآیند. از آثار مستور در زمینه داستان بلند میتوان به کتابهای «استخوان خوک و دستهای جذامی»، «من گنجشک نیستم»، «سه گزارش کوتاه دربارهی نوید و نگار» و «عشق و چیزهای دیگر» اشاره کرد.
رمان روی ماه خداوند را ببوس در سالهای 1379 و 1380 عنوان برگزیدهی بهترین رمان سال را از آن خود نمود. مستور در سال 1382 جایزه ادبی اصفهان را برای رمان استخوان خوک و دستهای جذامی دریافت کرد. او همچنین برندهی لوح تقدیر اولین دوره مسابقات داستان نویسی صادق هدایت شد[2].
سبک و ویژگیهای نوشتار مطصفی مستور
در ایران کمتر نویسندهای به دنبال فلسفه و عرفان و ادغام آن با ادبیات رفته است. اما فلسفه یکی از موضوعات مورد علاقهی مصطفی مستور است. او در کتابهای خود افکار دینی و تلاش انسان برای کشف حقیقت خود و جهان را از زبان شخصیتهای اصلی بیان میکند. اغلب آثار او بر پایه سه مفهوم بنا شده است: تنهایی، شک و عدم قطعیت. یکی دیگر از مسائل مورد علاقهی مصطفی مستور، توصیف تکرار و روزمرگی است. اما ویژگی متمایز کنندهی آثار او، تکرار شخصیتهای یکسان در موقعیت و کتابهای مختلف او است. او با این دنبال کردن این روند توانسته مخاطب را نسبت به سرنوشت شخصیتهای مختلف آثار خود وابسته و کنجکاو نگه دارد. در عین حال اگر مخاطب تنها یکی از آثار او را مطالعه کند میتواند به راحتی با شخصیتها ارتباط برقرار کند بدون آن از مسیر اصلی داستان گمراه شود[2].
معرفی مجموعه داستان من دانای کل هستم
این مجموعه داستان 96 صفحه و شامل 7 داستان کوتاه است.
«چندروایت معتبر از سوسن» داستان زنی به نام سوسن که مردی که به تازگی از زندان آزاد شده با او تماس میگیرد تا گاهی نزد او برود.
«من دانای کل هستم» که نام اصلی کتاب نیز به همین عنوان است درباره نویسندهای است که درحال نوشتن داستانی است که در آن قتلی رخ میدهد و به صورت دانای کل بر همه چیز مشرف است.
«مغولها» دربارهی مردی به نام امیر است که همسری با دستهای بسیار زیبا دارد. در همین حین متوجه میشود دستهای کتابدار کتابخانه نیز بسیار زیبا است.
«و ما ادریک ما مریم» امیر پسری ساده و شاعر است که عاشق مریم است اما مریم خواستگاری پولدار دارد.
«ملکه الیزابت» دوستانی که یک بازی را شروع میکنند: «تغییر دادن اسامی همه چیز» بازی جالب و گیج کننده!
«مشق شب» داستانی بسیار کوتاه که روایتگر دوران کودکی و زمان حال است.
«دوزيستان» داستان درباره مردی است که فرد مورد علاقهاش ازدواج کرده است و اکنون آمده تا شبی را نزد زنی دیگر سپری کند.
بخشی از داستان من دانای کل هستم از مجموعه داستان کتاب من دانای کل هستم
به اینجا که میرسم دیگر چیزی نمیتوانم بنویسم. یونس به شدت مقاومت میکند. انگار دستش سنگین شده است و نمیتواند آن را تکان بدهد. برمیگردد و زل میزند توی چشم های من... میخواهد از مرز نامرئی سرنوشت قطعیاش عبور کند و وقتی او نخواهد، یعنی به هردلیل در تقدیر او بخواهد تغییری به وجود بیاید- حتی اگر این دلیل شفاعت یا اینکه دعای اجابت شدۀ معصومه باشد-و او نتواند یوسف را بکشد، من او را به چیزی که نمیخواهد وادار نخواهم کرد. من تنها او را مینویسم.
نقد داستان
عنوان کتاب «من دانای کل هستم» عنوانی بسیار جذاب و گمراه کننده دارد اما بر خلاف عنوان، اکثر داستانها از دید شخصیتهای داستان نوشته شده است و دانای کل راوی آن نیست. این کتاب شامل 7 داستان کوتاه، با نوشتاری ساده و بیتکلف، به دور از توصیفهای طولانی و خسته کننده و اشاره به جزئیات بیمورد است که این، یکی از نقاط قوت این کتاب محسوب میشود. نقطه قوت دیگر این داستان جملات کوتاه و نوشتار محاورهای آن است که خواندن برای خوانندگان آسان میسازد، داستانها معمولاً بدون مقدمه و با شروع یک گفتگوی درونی یا گفتگو بین دو شخصیت داستان شروع میشود. این مجموعه داستان که به روزمرگیها اشاره دارد زندگیهایی معمولی را به تصویر کشیده است که محوریت موضوع آن عشق است، هفت داستان و هفت شخصیت که هرکدام عشق را به شیوه خود بازگو میکنند که گاه ناکام میمانند و گاه پایانی غمانگیز در انتظار آنهاست. یکی از نقاط ضعف این کتاب نداشتن نقطه اوج و فرود مناسب است و که شاید موجب خستگی خواننده شود. داستان «چند روایت معتبر دربارۀ سوسن» و «ملکه الیزابت» طولانیترین و «مشق شب» کوتاهترین داستانهای این کتاب هستند.
داستان من دانای کل هستم که نام این مجموعه نیز از آن برداشته شده است دربارهی یک نویسنده است که با جهان داستانش آنقدر همزاد پنداری میکند که خود را مسئول اتفاقات داستان میداند [3]. داستانی بسیار جالب که کشمکشهای درونی نویسنده و درگیریهای او برای گرفتن تصمیمی مهم درباره شخصیت داستانش به تصویر میکشد و شاید بتوان گفت این داستان انسانی را به تصویر میکشد که در عین داشتن قدرت اختیار، تقدیر از پیش تعیین شدهای نیز دارد که شاید در دست او و به انتخاب او نباشد. بنابراین باید برای رسیدن خواستهها و هدفهایش تلاش کند.
نتیجه
با توجه بهاینکه این کتاب مجموعهای از داستانهای کوتاه است نباید انتظار روایتهایی مفصل و نقطه اوج و فرود بسیاری در داستان بود. روایتهایی کوتاه با شخصیتهایی عادی و معمولی که باعث میشد داستانها به زندگی واقعی نزدیکتر و درنتیجه قابل درکتر باشند. به طور کلی میتوان گفت برای یکبار خواندن کتاب خوبی است. اما اگر از پرداختن به جزئیات دقیق و یا پایانهای خوب خوشتان میآید، شاید این کتاب جذبتان نکند.
منابع
مشخصات کتاب
مستور، مصطفی/ من دانای کل هستم./ تهران: ققنوس،1395.
درباره نویسنده این متن
فاطمه محمدخانی، دانشجوی کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی گرایش مدیریت اطلاعات، دانشگاه شهید بهشتی
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.