کد خبر: 47505
تاریخ انتشار: دوشنبه, 12 تیر 1402 - 09:15

داخلی

»

سخن هفته

گفتگویی با همکاران به عنوان مقدمه:

تامین منابع : دسترسی آزاد یا پرداخت هزینه اشتراک

منبع : لیزنا
سید ابراهیم عمرانی
تامین منابع : دسترسی آزاد یا پرداخت هزینه اشتراک

لیزنا؛ سید ابراهیم عمرانی، سردبیر : نمی دانم به این فکر کرده‌اید که این مقاله نویس لیزنا، چه پدرکشتگی یا دلباختگی با این ناشران بین المللی و ناشران دسترسی آزاد دارد که هر چند وقت یکبار خبرهای اینها را مرور می کند؟ احتمالا آنانکه از ابتدا (حدود ده سال پیش) این سری مطالب را در لیزنا دنبال کرده باشند، می‌دانند. این داستان مستقیما مربوط به مجموعه‌سازی الکترونیکی در کتابخانه های ایران می‌شود. اینکه در چه حالیم و به کجا می رویم؟ موج جهانی کدام سو می‌رود؟ و آیا ما را هم با خودش خواهد برد یا ما می توانیم گلیم خود را از آب بیرون بکشیم؟

پس از داستان "بحران مجلات[1]" که از زمان پیدایش نشر الکترونیک آغاز شد و در سالهای پایانی قرن بیستم و آغاز انتشار الکترونیکی مجلات با "حق مالکیت دائمی[2]" در سال 1399به اوج رسید، چیزی که مسلم می‌نمود، تغییر شکل اشتراک نشریات و ارتباطات علمی بود، لیکن چگونه و چه زمانی؟ دقیق مشخص نبود. خوب علاوه بر اهل پژوهش که در آن زمان با شعار" یا منتشر کن یا نابود شو[3]" روبرو بودند، کتابداران نیز با مساله به هم خوردن نظم تامین مجلات کتابخانه‌های خود روبرو شدند. افزایش بی‌رویه و سریع  قیمت مجلات در سالهای 1986 تا 2000  به رقم 272+% [4]، منجر به کسری بودجه کتابخانه‌ها شد، و همه مجبور به حذف بسیاری از منابع لازم خود شدند. ‌تا جائیکه کتابخانه دانشگاه هاروراد که آخرین سنگر ، چه از نظر کتابخانه‌ها و کتابداران کارکشته و حرفه ای و چه از نظر بودجه است، در یادداشتی که لیزنا در همان زمان بیانیه‌اش را ترجمه و منتشر کردیم، نوشتند، کتابخانه‌های هاروارد دیگر نمی توانند به تنهایی همه منابع مورد نیاز خود را تهیه کنند.

کتابداران حرفه‌ای دانشگاهی/ پژوهشی ایران هم که حدود 15 تا 25 سال سابقه کار دارند، باید بهار خدمات الکترونیکی کتابخانه‌های خود را در دهه هشتاد و حتی تا 2012 به یاد بیاورند که امکان تامین منابع علمی الکترونیکی از طریق کنسرسیوم (شورای تامین منابع علمی فعلی) فراهم شده بود، و کتابداران می‌توانستند اثبات کنند که اگر منابع کافی در کتابخانه‌ها باشد و بودجه مناسب به کتابخانه‌ها داده شود، کتابداران توانایی رساندن بهترین خدمات را به مراجعان خود را دارند.

 

مشکلاتی که در این سالها گریبان ما را گرفته و رها نکرده است:

  • بحران تغییر وضعیت اشتراک مجلات

اینک در همه دنیا، بلا تکلیفی کتابداران کاملا روشن است و همه منتظر نتیجه جنگ ناشران بین المللی بزرگ با حامیان بزرگ دسترسی آزاد مانند اتحادیه اروپا و دفتر علم و فناوری ریاست جمهوری ایالات متحده و JISK ‌در بریتانیا هستند، تا بتوانند باز اندیشی و باز برنامه نویسی کنند و کتابخانه‌‌ها را به روزهای خوب گذشته بازگردند.

  • تحریم

در این میان، مشکل دارترین کتابداران جهان، در حال حاضر کتابداران دانشگاهی-پژوهشی ایران هستند، که در این بحبوحه نبرد جهانی که در بالا یاد شد، تحریم هم هستند، و از کمترین میزان دریافتی منابع در میان کتابخانه‌های کشورهای همسطح برخوردارند.

  • سرگردانی بین حضور و مجازی بودن مشتریان

این موضوع با کرونا شروع شد و با مسایل دیگری که اشاره می کنیم ادامه یافت.

  • کرونا

با آغاز پاندمی دانشگاهها به تعطیل و نیمه تعطیلی کشیده شدند،‌ وبا شروع آموزش مجازی، در عمل حضور در کتابخانه ها کم شد، و ظاهر کتابخانه‌ها از شور و حال سابق تهی شد. و هنوز که هنوز است بین واقعیت و مجاز سرگردانیم.

  • .شرایط داخلی کشور و دوباره نیمه مجازی شدن دانشگاهها در سال گذشته هم به بحران کتابخانه ها دامن زد و دانشگاهها که می رفتند تا به شکل حضوری خود بازگردند، یک بار دیگر به سمت آموزش مجازی هل داده شدند.
  • شرایط معیشتی

کتابداران، مانند سایر اقشار جامعه در گیر رشد افسار گسیخته تورم در کشور و عظیم شدن شکاف طبقاتی و علنی بودن اختلاسهای چندین 1000 میلیاردی، با شرایط معیشتی سختی دست به گریبان هستند و در عمل انگیزه لازم برای کار را هر روز بیشتر از روز پیش از دست می‌دهند.

  • آموزش کتابداران شاغل

آموزش کتابداران شاغل بسیار مهم است و کارگاههای حرفه ای با هدف ارتقاء نه با هدف برگزاری و کسب امتیاز اداری، هم برای مدرس  هم برای هنرآموز، اکنون بسیار لازم است.

  • آموزش دانشگاهی علم اطلاعات و دانش شناسی هم نیاز به تحرک بیشتری دارد که جای صحبتش اینجا نیست، انشاءالله آنانکه صلاحیت این بحث را دارند، بنویسند تا منتشر کنیم.

مشکلات از نوع یک سوزن به خودمان هم داریم

بسیاری از کتابداران عزیز ما از فرصت به دست آمده ظهور منابع الکترونیک و به چشم آمدن فعالیت کتابخانه‌ها به خوبی استفاده نکرده و خود را ارتقاء ندادند. کارگاههایی را دوست داشتند که یک برگه بی ارزش برای یک نظام اداری داغون و بی ارزش، ارزش داشت، و اگر اغراق نکنم، به زحمت 20% از کتابداران خود را بالا کشیدند و تن به بلا دادند و کار یاد گرفتند و نوآوریهای خوبی در شیوه استفاده از منابع تازه و خدمات مرتبط با آن به مراجعان داشتند. بله من هم می‌دانم که کار کردن در نظام اداری ایران، تن به بلا دادن است و در معرض نقد قرار گرفتن (البته گاهی از نقد کمی تا قسمتی خطرناکتر). بسیاری می گویند سری که درد نمی کند دستمال نمی بندیم. هر کسی کار می‌کند بیشتر تو چشم است و هر کس کار بکند انتظار از او بیشتر می‌شود و خیلی اذیت می‌شود. پاسخ من هم در همین سخن هفته‌ةای لیزنا همواره این بود که خرتان از پل استخدام رد شده،‌ و به فکر نسل بعدی کتابداران نیستید، با این روش حرفه دچار رکود و نابودی می‌شود، و تا حدودی شده است. در ذهن من تعداد بسیاری از کتابداران بیشتر کارمند بودند تا کتابدار. همینکه بیائیم سر کار و حقوق سر برجی بگیریم، برای کارمند شده‌ها کافی است، لیکن کتابداران آنهایی بودند که تن به بلا دادند و یاد گرفتند و یاد دادند و مسئولیت کارمندهای کتابخانه ها را هم به عهده داشته و دارند.

مشکلات از نوع یک سوزن به دیگران هم داریم

فرایند بالا اکثریت داشته، و در نتیجه بسیاری مدیران هیچ ارج و قربی برای کتابداران قائل نیستند.

برخی از آنها نمی دانند چرا مدیر شده‌اند، و مدیریتشان هم کوتاه مدت است و حوصله جنگیدن برای بودجه و نیروی انسانی (مهمترین ورودی کتابخانه‌ها) و دفاع از کتابداران را ندارند و حتی جایگزینی برای بازنشستگان نمی‌خواهند. حتی در موارد اخیرا با خبر شده ام، که حتی با وجود کمبود نیرو به کتابخانه‌ها گفته‌اند که نیروهای خود را کاهش دهند.  این مدیران غیر کتابدار، متاسفانه،  به عنوان ماموریتی اداری در این کار از هیچ کوششی برای خوش‌آمد مدیرانی که ایشان را منصوب کرده‌اند، فروگذار نکرده‌اند.

برخی مدیران متوهم هستند. اینها اغلب اعضای هیات علمی رشته های غیر مرتبط هستند که دوره کوتاهی به مدیریت کتابخانه‌ها می‌آیند، به ویژه از رشته‌های غیر علوم انسانی که دستشان به رایانه می‌ خورد و کار کردن در شبکه را می دانند، اینها فکر می کنند همین‌که می‌توانند در شبکه برخی کتابها و مقاله های خود را وقت بگذارند و پیدا کنند، پس کتابخانه نیاز نیست،‌ و حتما از این به بعد که مقاله‌هایشان را می‌دهند ChatGPT بنویسد، که دیگر مطمئن خواهند شد که کتابها را هم در کارتن کنند و بگذارند در زیر زمین، و تالار کتابخانه را هم از نگاه خودشان استفاده درست تری ! ! ! ! کنند، کما اینکه در یک کتابخانه خبر دارم که این اتفاق افتاده است.

این بنده، به تعداد موهای سرم (هنوز چندتا تار مو مانده)، در این پنجاه سال کتابخانه داری، مدیران متوهم دیده‌ام. مدیرانی که به من می‌گفتند من در دانشگاه لندن که بودم فقط دو کتابدار داشت،‌ و همه کارها را می کردند و در پشتی کتابخانه را هیچوقت باز نکرده بودند که ببینند، پشت سر این دو نفر چه نیروی بزرگی دارد بی سر و صدا همه چیز را مهیا می‌کند. یا بعد از آمدن مجلات الکترونیکی توهم باز هم بیشتر شد،‌ و چون رشته‌شان هم علمی و فنی و پزشکی بود و خود را نخبه هم می‌دانستند، که من معادله چند مجهولی حل می کنم، کتابخانه که کاری ندارد، چنان به کتابخانه گند می‌زدند،‌که جبران آن، کار یک روز و دو روز نیست. حتی یک لحظه هم با خودشان فکر نمی‌کردند پس چرا در این رشته در همان دانشگاه لندن تا مقطع دکتری دانشجو گرفته می‌شود؟ بگذریم که در دل زیاد است.

کوچک کردن بدنه دولت: مدیران دولت هم که کاری به این حرفها ندارند، و باید حتما بدنه دولت را کوچک کنند، ‌و به جای اینهمه بازنشسته، حتی یک نفر هم جایگزین نمی کنند. هیچ سیاستگذاری اعلام شده‌ای هم برای هیچیک از مشاغل اعلام نکرده‌اند و انتظاری هم از این دولت و این مجلس نمی‌رود که بدانند کتابدار کیست و کتابخانه چیست و کتابدار چه نقشی می‌تواند در جامعه داشته باشد.

خُب، تکلیف ما چیست؟ به بسیاری از کتابخانه‌ها به دلایلی در همین یک ماه گذشته که فصل امتحانات بود و به تجربه قبلی از شلوغ‌ترین روزهای کاری کتابخانه‌های دانشگاهی در نیم قرن اخیر بوده است، سر زدم، در 90% آنها کتابداران نشسته بودند به امید اینکه یکی بیاید و چیزی بخواهد. بارها و بارها منِ کوچکترین و استادان بزرگ رشته و حرفه نوشته‌اند، مراجعان قرار نیست به سوی ما بیایند، ما باید به سوی آنان برویم. به من بگوئید چکار کرده‌اید و چکار می‌کنید؟ شبکه سرشار از اطلاعات است، با اینهمه اطلاعات چه برنامه‌ریزی کرده‌اید و چه خلاقیت و نوآوری داشته‌اید، که اعضای هیات علمی و مدیران و دانشجویان احساس کنند که بدون کتابخانه نمی‌توانند به کارهایشان برسند، همانطور که از حدود سالهای 1377 تا 1392 و اندکی پس از آن کتابخانه‌ها قلب پژوهش بودند. این را من نمی‌گفتم، چندین مدیر از مدیران خوب پژوهشی دانشگاه این را می‌گفتند و با این باور، همه گونه بودجه و نیروی انسانی در اختیار کتابخانه‌ها می‌گذاشتند.

تلاش برای حفظ کتابداران و کتابخانه ها در نظام دانشگاهی و پژوهشی ایران:

این تلاش بسیار مهم است و همه باید دست به دست هم بدهیم و همانطور که در بسیاری کشورها، موفق شده‌اند، به آرامی با تغییرات جلو بروند، ما هم تغییرات را با مدلهای تحول دیجیتال هماهنگ کنیم و تکانی به خودمان بدهیم.

ورود و دادن اطلاعات در عرصه مجموعه سازی دیجیتال و یادآوری آخرین اطلاعات وضعیت نشر،‌ اشتراک، و دسترسی آزاد به مقالات و کتابهای دانشگاهی در دهسال گذشته، یکی از زمینه های حرکت برای به روز نگه‌داشتن کتابداران بوده و اینک می خواهم از گفتن کلیات دست برداشته و  آخرین رویکردها را با شما در میان بگذارم: تحول دسترسی به منابع حاصل از ارتباطات علمی و قونین و قواعد و پیشنهادهای مرتبط با آن.

(ادامه دارد)

عمرانی، سیدابراهیم. « گفتگویی با همکاران به عنوان مقدمه: تامین منابع : دسترسی آزاد یا پرداخت هزینه اشتراک » سخن هفته لیزنا، شماره 649، 12 تیرماه ۱۴۰۲.

 

--------------------------------------------------------

[1] . Serial Crisis (https://en.wikipedia.org/wiki/Serials_crisis )

[2] . Perpetual right

[3] Publish or Perish (https://www.oxfordlearnersdictionaries.com/definition/english/publish-or-perish#:~:text=%E2%80%8Ba%20phrase%20used%20to,bad%20effect%20on%20their%20career. )

[4] . Prices of Scholarly Journals Triple; How Does This Affect Preservation? And What Will the Outcome Be? https://cool.culturalheritage.org/byorg/abbey/an/an26/an26-1/an26-104.html

 --