کد خبر: 43264
تاریخ انتشار: شنبه, 25 بهمن 1399 - 11:26

داخلی

»

برگ سپید

معرفی کتاب بار هستی

منبع : لیزنا
سمانه حدادگر
معرفی کتاب بار هستی

درباره نویسنده

میلان کوندرا نویسنده اهل جمهوری چک است که از سال 1975 در سن 46 سالگی به فرانسه تبعید شد. در سال 1950 به دلیل فعالیت‌های سیاسی از حزب کمونیست اخراج و به چهره‌ای منفور نزد سیاستمداران آن زمان بدل شد. در واقع وی به فرانسه فرار کرد و دو سال بعد از آن تابعیت فرانسوی را گرفت. او خود را نویسنده‌ای فرانسوی می‌داند و پس از نوشتن کتاب «جاودانگی» به زبان چکی کوشش و دقت می‌کند که واسطه مترجم را حذف کند و مستقیما به فرانسه بنویسد.

کوندرا کمتر با رسانه‌ها گفتگو می‌کند، او تا کنون چندین بار نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات بوده است. آخرین رمانی که از او منتشر شده، «جشن بی‌معنایی» نام دارد که در سن ۸۶ سالگی به نگارش درآورد. تابعیت چک میلان کوندرا پس از 40 سال به او بازگردانده شد.

سایر آثار

نخستین رمان کوندرا به نام «شوخی» در سال 1967 در فرانسه منتشر شد؛ رمانی که باعث شهرت جهانی او شد. در سال 1973 رمان «زندگی جای دیگر است» به زبان فرانسه انتشار یافت و جایزه «مدیسی» برای بهترین رمان خارجی را دریافت کرد. رمان «جاودانگی» که در مقایسه با سایر آثار او، بیشتر مفاهیم سیاسی را مطرح می‌کند، این کتاب از درون‌مایه فلسفی و عمیق‌تری برخوردار است. «عشق‌های خنده‌دار»، «دون ژوان»، «زندگی جای دیگری است»، «هیچ‌کس نمیخندد»، «هنر رمان» و «هویت» دیگر آثار او هستند.

درباره مترجم

پرویز همایون‌پور (۱۳۱۸ - ۱۳۹۱) پژوهشگر و مترجم ایرانی آثار میلان کوندرا است. او دکترای علوم سیاسی از دانشگاه لوزان سوئیس دارد و پس از کار در موسسه برنامه‌ریزی آموزشی وزارت علوم ایران، سال‌ها به عنوان مشاور امور آموزشی در سازمان علمی، آموزشی و فرهنگی ملل متحد «یونسکو» فعالیت می‌کرد. همایون‌پور کتاب بار هستی میلان کوندرا را برای نخستین بار در سال 1365 به فارسی ترجمه کرد.

درباره بار هستی

«سبکی تحمل ناپذیر هستی» که در ایران به نام «بار هستی» شناخته شده است با مفاهیم فلسفی زیادی سر و کار دارد. کتاب شرحی از وضعیت زندگی هنرمندان و روشنفکران چکسلواکی پس از حمله اتحاد جماهیر شوروی به چکسلواکی می‌پردازد. «بار هستی» کوندرا، تفکر و کاوش درباره‌ی زندگی انسان و تنهایی او در جهان است، جهانی که در واقع «دامی» بیش نیست و بشر در ریسمان‌های به هم تنیده‌ی آن تلاش می‌کند.

برداشت فلسفی از کتاب از همان آغاز خواننده را با مسائل بنیادی هستی بشر روبرو می‌کند و به تفکر وامی‌دارد. در نقل قولی از میلان کوندرا آمده است: «در رمان‌هایی که نوشته‌ام، پی بردن به «منِ» مشخص به معنای درک ماهیت معمای وجودی او، یا درک مفتاح رمز وجودی اوست. با نوشتن بارهستی، متوجه شدم که مفتاح رمز این یا آن شخصیت، از چند کلمه کلیدی ترکیب شده است. این کلمه‌ها برای ترزا عبارتند از: تن، روان، سرگیجه، ضعف، عشق شاعرانه و بهشت. و برای توما: سبکی و سنگینی». کوندرا در پی قهرمان‌سازی نیست، بلکه برای شناختن همه انسان‌ها و جسم و روح آنان رمان می‌نویسد. بار هستی به مثابه سفری است برای کشف معمای هستی، که عمق روان انسان و انگیزه‌های آشکار و پنهان را نمایان می‌سازد.

کتاب از هفت بخش تشکیل شده است:

  • سبکی و سنگینی
  • تن و روان
  • کلمه‌های نامفهوم
  • تن و روان
  • سبکی و سنگینی
  • راهپیمایی بزرگ
  • لبخند کارنین

خلاصه داستان

کتاب دو شخصیت اصلی دارد "توما" و "ترزا". توما که از بهترین جراح‌های شهر پراگ است با اینکه زنان زیادی در زندگی او هستند اما علاقه‌ای ندارد آنها را به حریم خود راه بدهد، در لحظه‌ای که عشق به سراغش می‌آمد تمایل شدیدی به تنها ماندن احساس می‌کرد. توما به طور اتفاقی با ترزا که در شهر بوهم پیشخدمت بار است آشنا می‌شود.

"سابینا" و "فرانز" از دیگر شخصیت‌های داستان هستند. سابینا هنرمند نقاشی که «زندگی را سبک» می‌خواهد. فرانز استاد دانشگاه است و ویژگی که در او بارز است وفاداری بیش از حد است. او معتقد است که «وفا از والاترین پارسایی‌هاست، وفا به زندگی ما وحدت می‌بخشد و بدون آن زندگی ما به صورت هزاران احساس ناپایدار پراکنده می‌شود». در کشاکش داستان با ارتباط شخصیت ها بیشتر آشنا میشویم.

ورود و وجود "کارنین"، بار فلسفی داستان را بیشتر می‌کند.

بخش‌هایی از کتاب

«از زماني كه انسان تمام اجزاء تن خويش را مي‌شناسد جسم، او را كمتر نگران مي‌كند. هر كس مي‌داند كه روح از فعاليت ماده‌ي خاكستري مغز پديدار مي‌شود. دوگانگي تن و روان كه در پشت عبارات علمي پنهان مي‌شد، امروز پيش‌داوري ناباب و به راستي خنده‌آوري بيش نيست.»

در جایی دیگر می‌خوانیم: «برای همه‌ی ما تصورناپذیر است که یگانه عشقمان چیزی سبک و سست باشد. می‌پنداریم عشق ما آن چیزیست که ناگذیر باید باشد که بدون آن زندگی ما از دست رفته است.»

سخن آخر

کتاب بار هستی را شاید باید بارها و بارها خواند و هر بار نکته‌ای تازه از آن را کشف کرد. خواندن این کتاب برای من مثل خواندن یک رمان معمولی نبود، هر بار که شروع به خواندن می‌کردم حتما قلمی در دست داشتم و حاشیه‌نویسی می‌کردم و بعضی جملات را در دفتری یادداشت کردم. اغراق نیست که بگویم ظرف وجودی این کتاب مانند دریایی بیکران است چه یک لیوان آب از او بخواهید چه دریایی بی‌انتها! نیازتان را برطرف خواهد کرد.

برای کلام آخر، از شروع داستان وام می‌گیرم. زندگی، برخلاف اندیشه «بازگشت ابدی» یکباره و برای همیشه تمام میشود و بازنخواهد گشت، شباهت به سایه دارد، فاقد وزن است و از هم اکنون باید آنرا پایان یافته دانست.

نیچه اندیشه بازگشت ابدی را سنگین‌ترین بار میدانست. اگر بازگشت ابدی سنگین‌ترین بار است زندگی ما می‌تواند با تمام سبکی در دورنمایی ظاهر شود. آیا واقعا سنگینی موحش و سبکی زیباست؟

سنگینی به زندگی حقیقی و زمین نزدیک‌تر و همه چیز واقعی است. سبکی از انسان زمینی و زمین دور شده و موجود نیمه واقعی است آزاد و بی‌معنا.

آدمی هرگز از آنچه باید بخواهد آگاهی ندارد، زیرا زندگی یک بار بیشتر نیست و نمی‌توان آن را با زندگی‌های گذشته مقایسه کرد و یا در آینده تصحیح نمود. هیچ وسیله‌ای برای تشخیص تصمیم درست وجود ندارد، در زندگی با همه چیز برای نخستین بار مواجه می‌شویم مانند هنرپیشه‌ای که بدون تمرین وارد صحنه می‌شود.

و حالا سوال اصلی کدام یک را باید انتخاب کرد سبکی یا سنگینی؟

منابع

ویکی‌پدیای فارسی. میلان کوندرا. بازیابی شده در تاریخ 20 بهمن 1399 به آدرس لینک.

وبسایت همشهری آنلاین. 40 سال پس از تبعید؛ میلان کوندرا دوباره شهروند جمهوری‌چک شد. (1398). بازیابی شده در تاریخ 20 بهمن 1399 به آدرس لینک.

وبسایت همشهری آنلاین. زندگینامه پدیدآورندگان جهان: زندگینامه میلان کوندرا (1385) تهیه‌کننده اشکان ملک‌پور. بازیابی شده در تاریخ 20 بهمن 1399 به آدرس لینک.

وبسایت ایران کتاب. پرویز همایون‌پور. بازیابی شده در تاریخ 20 بهمن 1399 به آدرس لینک.

مشخصات کتاب:

کوندرا، میلان (1984). بار هستی. ترجمه پرویز همایون پور. تهران: نشر گفتار. چاپ هفتم

درباره نویسنده این متن:

سمانه حدادگر. متولد فروردین 1375 در شهر اصفهان. دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت اطلاعات دانشگاه شهید بهشتی.