داخلی
»سخن هفته
نقد جزئی از مقاله، محتوای مقاله را تحت تاثیر قرار میدهد؟
لیزنا، سید ابراهیم عمرانی، سردبیر: دردوره جنگ 12 روزه و تا یک ماه و اندی پس از آن لیزنا تلاش کرد که هم خوان باشد با اتفاقاتی که در کشور افتاد و در همان فضای ملتهب مطالبی را به عنوان سرمقاله در ستون سخن هفته خود منتشر کرد، چرا که عصبیت موجود در فضای عمومی، مردم و از جمله خود ما همکاران لیزنا را در بهت و نوعی اضطراب فروبرده بود که همانطور که نوشتیم، برای طرح مسایل همیشگی در حوزه کتابخانه و کتابداری و کتاب و فرهنگ جایی باقی نگذاشته بود.
ما از استادان و متخصصان تقاضا کرده بودیم که مطالب خود را برای لیزنا با نگاه به موقعیت روانی جامعه در این شرایط بنویسند که چند مطلب به دستمان رسید که برخی از آنها منتشر شد. یکی از این مقالهها، مقالهی خوب دکتر فریبرز خسروی در باره جنگ روانی بود با عنوان "نبرد پنهان و متخصصان علم اطلاعات" در تاریخ 13 مرداد 1404 که مورد استقبال بسیارخوبی قرار گرفت چه از نظر تعداد بازدید و چه از نظر نظرات خوانندگان.
در این مقاله به روشی از نظر من علمی و به زبانی قابل استفاده برای همگان جنگ روانی توضیح داده شده و در بخش آخر مقاله به نقش کتابداران و متخصصان علوم اطلاعات در این مساله پرداخت شده بود که برای شخص من به عنوان یک کتابدار و یک لیزنایی بسیار مفید بود و در فضای آن روز خیلی آگاهرسان.
کامنتها را هم دوست دارم همینجا نقل کنم، ولی از آنجا که نوشتم سرمقاله خیلی کوتاه، فقط نظر دکتر فتاحی به عنوان استاد بزرگمان را میگذارم و باقی را بروید و زیر مقاله اصلی ببینید:
رحمتالله فتاحی
"درود بر همه
با سپاس از دکتر خسروی برای این نگارش بسیار مهم که دید اهالی حرفه را درباره یکی از مسائل مطرح روزگار کنونی باز می کند.
همانگونه که خود ایشان در پایان این نوشته گفتهاند، حرفه ما وظیفه دارد در اینگونه رخدادها نقش آفرینی کند و موجب شناخت بهتر فضای تهدیدکننده شود:
متخصصان علم اطلاعات در جنگ های روانی مدرن، میتوانند نقشی محوری در حفظ امنیت شناختی جامعه ایفا کنند. توسعه مداوم دانش و ابزارهای تخصصی، ضرورتی انکارناپذیر در این نبرد نامرئی است".
به علاوه، لیزنا با احترام به همه استادان و بزرگان و نویسندگان جوان بطور معمول تلاش دارد چیزی را حذف نکند و زبان همه باشد، و همه نظرات و یادداشتهایی که میرسد بر اساس دستور العمل اخلاقی خود منتشر کند، بنایراین دو یادداشتی که پیرامون این مقاله به دستمان رسید، را منتشر کردیم.
مقاله استاد پیشکسوت گرامی جناب آقای دکتر مهراد در تاریخ 18 مرداد 1404 با عنوان: "نقدی بر معادل فارسی دو اصطلاح disinformation و Misinformation " و مقاله استاد گرامی دانشگاه جندیشاپور اهواز جناب آقای شکاری. تاریخ دیروز 8 شهریور 1404 با عنوان: "ادامهای بر نقدِ معادلهای فارسی برای دو اصطلاح disinformation و misinformation" که هر دو مقاله به نقد مفهوم و نقد استفاده از واژههایی فرهنگستانی در مقاله دکتر خسروی پرداختهاند. پس از انتشار این دو مقاله، یک یادداشت داغ همین امروز به دستم رسید از یکی از دوستان و همکاران عزیز دانشگاهی که این چه کاری است شما می کنید، یک کاری کردهاید که اصل مقاله را تحت تاثیر قرار داده است. من پس از خواندن یادداشت با نویسنده آشنا که از یاوران و آشنایان هستند تماس گرفتم و قرار شد عین نوشته ایشان را بدون ویرایش و دستکاری و بدون نام و با مسئولیت شخص خودم منتشر کنیم و در پایان چند کلمه از سوی لیزنا.
نامه وارده:
---------- Forwarded message ---------
From:
Date: Sat, Aug 30, 2025 at 19:26 AM
Subject: گلایه از لیزنا
To: emraniebse <این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید>
دوست عزیز، استاد عمرانی
ابتدا درود میفرستم و اظهار امتنان دارم و اگر گلایه هم کنم، گفته باشم که قدر زحمات را میدانم.
نمیدانم این چیزی که برای شما میفرستم نقد است یا گله، هر گونه میخواهید فرض کنید. فقط همین ابتدا خواهش دارم نام مرا اصلا ننویسید چون گلایه من به فرد نیست، و نمیخواهم درگیر افراد شوم. من از لیزنا گلایه دارم و اگر نهایتا بخواهم از شخصی هم گلایه کنم از شخص شما و شیوه شما در انتشار دو نوشته از دو استاد محترم گلایه دارم. این تقاضای اکید من است. حق دارید نوشته را منتشر کنید ولی بدون نام من، اگر می خواهید اسم ببرید اصلا منتشر نکنید که صلاح نمیبینم غیر از همین مورد چیز دیگری بنویسم یا پاسخ دهم و مساله را ادامه دهم. اگر مجبورید نام را بگذارید من صرفنظر میکنم. فقط میخواهم نکته ای را به شما تذکر دهم.
پس از مقاله استاد خسروی در مورد جنگ روانی که منتشر کردید، هنوز داشتم آن را هضم میکردم که شاید یکی دو روز پس از آن نوشتهای از استاد معظم دکتر مهراد منتشر کردید آن هم در باره چند لغت خاص از آن مقاله و من گذاشتم گوشه حافظهام و گذشتم، ولی امروز که نوشته استاد محترم، جناب آقای دکتر شکاری در همان مورد خاص را منتشر کردید، فکر کردم که حتما گلایهام را بنویسم حالا خواستی منتشر کن، نخواستی نکن.
برادر من نمیدانم عامدانه است کارت، یا حواست پرت شده که از تو بعید است، یا میخوای ثابت کنی که همه چیز را منتشر میکنی و برایت مهم نیست بعدش چی؟ نمی دانم چرا بی دقتی کردهای، البته از نظر شخص بنده بیدقتی است.
ببین اگر خودت دلسوزانه و در 26 خرداد و در اوج جنگ و بمباران ننوشته بودی "دستم به نوشتن نمیره" و بعد از آن هم تا یک ماه، دو ماه فضا را در همان حال و هوای جنگ حفظ نکرده بودی که به شخصه تقدیر میکنم، الآن چیزی ، گلهای ازت نداشتم. هم نوشتههای خودت و هم نوشتههای دیگران که به نقش کتابداران و متخصصان رشته ما در روزهای بحرانی نوشتند به جا بود. مقاله خوب تاب آوری دیجیتال خانم دکتر اکبری داریان و نوشته دکتر زره ساز در باره نقش حرفه ما در بحران و جنگ و از این حرفها بود، تا رسید به مقاله بسیار با ارزش دکتر خسروی که من خیلی استفاده کردم، همان مقاله جنگ روانی که عنوانش نبرد پنهان و متخصصان علم اطلاعات است. تا اینجا همه خوب بود. ولی هنوز اثر نوشته دکتر خسروی در مغزم جاگیر نشده بود که با مقاله آقای دکتر مهرداد عزیز روبرو شدم که به سه لغت در آن مقاله پرداخته بودند و دستشان درد نکند. نقد ایشان به آن سه واژه قابل خواندن و قابل بحث بود، از همان بحثهای فرهنگستانی. گفتم که آن را گذاشتم گوشه حافظه. تا امروز که چشمم به مقاله آقای دکتر شکاری عزیز افتاد. اصلا جا خوردم. گفتم عمرانی دارد چکار میکند؟ بابا داریم درباره نقش متخصصان و کتابداران در بحران و این بار بطور مشخص در جنگ روانی دشمن حرف میزنیم و یک دفعه دو تا مقاله به نقد آن میپردازند، آن هم از زاویه لغتشناسانه و فرهنگستان بازی، و اصل محتوای مقاله را میبره هوا.
هم نوشته استاد مهراد را با حوصله خواندم و هم مقاله آقای دکتر شکاری را و بعد از مقاله استاد شکاری دوباره مقاله دکتر مهراد بزرگوار را یک بار دیگر خواندم و بعد فکر کردم، کسی خبر نداشته باشه، میگه مقاله دکتر خسروی حتما یک ایراد اساسی داشته که دو تا نقد و رد پشت سر هم داشته و مقاله قابل قبولی نیست. باز هم بگم که چیزهایی که نقد کردند در باره آن سه اصطلاح، قابل خواندن و بیشترش قابل پذیرش است من نوشتههای آن دو بزرگوار را از نظر محتوایی رد نمیکنم ولی از شما گلایه میکنم که بی توجهی میکنید و مقالهای با ارزش را به جای اینکه نقد موضوعی ومحتوایی کنید و یا از استادان بخواهید این مطالب را بیشتر باز کنند و بیشتر بنویسند، میشید ملانقطی. چی میگن دور از جان دور از جان شده ای .... ولش کن. بیشتر مزاحمت نمیشوم فقط گفتم که اگر حواست نبوده، بیشتر دقت کن. خیلی ارادت دارم. م.
لیزنا:
به هر چهار بزرگوار سلام میکنم، دکتر خسروی، دکتر مهراد، دکتر شکاری و م.
یادداشت بدی نیست و بالاخره این هم نظری است.
اول. همانطور که ایشان هم نوشتهاند، نقدهای دکتر مهراد گرامی و دکتر شکاری عزیز نقدهای خوبی است و میتوانند باز هم درباره آن بنویسید و لیزنا هم قول میدهد که منتشر کند، لیکن به عنوان مقالههایی مستقل چون هر سه واژه در حوزه رشته و حرفه ما است.
دوم: دکتر مهراد از مقاله دکتر خسروی در دوجا تشکر و تعریف کرده اند. ابتدا در شروع یادداشت:" این نوشته، مثل بسیاری از نوشته های دکتر خسروی متفاوت و خواندنی بود". و دومی در پاراگراف سوم "در لابلای نوشته دکتر خسروی، می بینیم که وی وقتی این اصطلاحات را تعریف می کند خود از معادل هایی استفاده می کند که در ادبیات رشته رایج و متداول است"، و ایرادی به مقاله ندارند.
در آغاز صحبت آقای دکتر شکاری هم به این مطلب برمیخوریم: "چندی پیش متنی از جناب آقای دکتر خسروی با عنوان «نبرد پنهان و متخصصان علم اطلاعات» خواندم؛ گذشته از محتوای ارزشمندش، متوجه شدم که فرهنگستان زبان و ادب فارسی .... " اگر دقت فرمائید ایراد این هر دو استاد به واژه گزینی فرهنگستان است، که بسیاری از واژههای ساخته شده ایشان جا نیافتادهاند. و ارزش مقاله دکتر خسروی گرامی را تایید میکنند.
سوم. نمی دانم نظر خوانندگان چیست؟ حتما دکتر خسروی خودشان هم تایید میکنند که نه من و نه دکتر مهراد و نه دکتر شکاری منظوری را که جناب م. فرمودهاند نداریم و نداشتیم و به نوبه خودم فکر نمیکنم این نقدها، چیزی از ارزش مقاله نبرد پنهان و متخصصان علم اطلاعات کاسته باشد، با این همه از تذکری که دادهاند سپاسگزاری می کنیم.
چهارم با انتشار آن دو نوشته در ستون گاهی دور گاهی نزدیک، تلاش شده بود،که هر دو مقاله ضمن انتشار و امکان بحث، از ستون سرمقاله کنار و در ستونی که یادداشتهای غیر سرمقالهای در آن منتشر میشود، انتشار یابد و به نوعی تفکیک کرده بودیم. ولی این یادداشت را که نیاز به توضیح سردبیر داشت و در مورد یک سرمقاله بود، در ستون سرمقاله آوردیم.
در پایان این توضیح را هم بدهم که ستون سخن هفته، زمانبندی سرمقاله را دارد ولی آگاهانه شکل سرمقاله ندارد و برخلاف سرمقالههای مجلات که خیلی کوتاه هستند، خیلی وقتها خودشان یک مقاله ترویجی هستند. البته یک بار دکتر شعبانی محترم همین را به بنده تذکر داده بودند. از نظر محتوایی هم بیشترین تلاش ما این بوده که در این ستون موضوعهای روز مطرح شوند، البته بسیار هفتهها در میان این 758 سخن هفته منتشر شده در 15 سال اخیر، که موضوع روز داخلی نداشتهایم و به مسایل دیگر پرداخته شده، با اینهمه ما در لیزنا خودمان آن را سرمقاله هفتگی خود میدانیم و مطالب ستونهای دیگر را مستقل از این میشناسیم. من نمیخواهم در پاسخ به دوست عزیزمان م. به ویژه اینکه نظرش برایم کاملا محترم است، کارمان را توجیه کنم و معمول خود من این است که در مورد نوشتههایم به کامنتها و نظرات خوانندگان پاسخ نمیدهم که محاوره دو جانبه نشود و دیگران بنویسند و قضاوت کنند، لیکن این بار مقالهای از دیگری و یادداشتهایی از دیگران بود و باز گلایهای از یکی دیگر، و لازم دیدم توضیح دهم. امید که خستهتان نکرده باشیم.
عمرانی، سید ابراهیم (۱۴۰۴). « نامه وارده: گلایه از شیوه لیزنا در انتشار دو یادداشت: نقد جزئی از مقاله، محتوای مقاله را تحت تاثیر قرار میدهد؟ ». سخن هفته لیزنا، شماره 759، 10 شهریور ماه ۱۴۰۴
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.